شعار سال: کیلومتر مانده به شهرستان «سربیشه» در خراسان جنوبی معدن سنگ «بازالت منشوری» را خواهید دید. معدنی که به بازالت گورید معروف است. سنگ بازالت این معدن منحصر به فرد را میشود در اکثر شهرهای خراسان جنوبی در جدولهای گوشه خیابان و کفپوش معابر دید. البته معادن سربیشه تنها به این معدن محدود نیست و این شهرستان از لحاظ تعداد معادن رتبه سوم را بعد از نهبندان و طبس در خراسان جنوبی دارد. دقیقتر اینکه سربیشه 59 معدن و 15 مدل ماده معدنی دارد از سنگهایی مثل کرومیت و گرانیت گرفته تا سنگ مرمر و...
روستای گورید در پایین دست معدن روباز بازالت با خانههای گلیاش پیداست. معدن خلوت است؛ چند ماشین سنگین در اطراف صخرهای که سنگها را از آن بیرون میکشند پارک شده و از معدنچیان هم خبری نیست. چند پیچ خاکی را به سمت محل استخراج بالا میروم تا اینکه صخره عجیبی روبه رویم سبز میشود. صخرهای طلایی با سنگهای منشوری که مرتب کنار هم بالا رفتهاند. سنگهایی که از سرد شدن مواد مذاب آتشفشانی به وجود آمدهاند و در محوطه خاکی استخراج پالتهای بزرگ سنگ، روی هم تلنبار شده و در گوشه دیگر هم بستهبندی شده و آماده فروش. آنطور که میگویند بخش زیادی از سنگهای این معدن در خارج کشور به فروش میرسد و یکی از مهمترین کاربردهایش در دنیا، تولید الیاف مصنوعی مقاوم در صنایعدفاعی است.
کم کم معدنچیان با دو کامیون از راه میرسند. گرد و خاک همه محوطه را میپوشاند و چند نفر در غبار از کامیون پیاده میشوند. احمد عباسیار یکی از کارگران معدن با ریش و سبیل خاکی و لباسهایی همرنگ سنگهای بازالت پیش میآید. احمد 4 سال است که در این معدن کار میکند. کار او این است که بعد از بریدن یا کف بر کردن سنگها و جدا کردنشان از صخره، لایههای آن را با دیلم از هم جدا میکند. کار تخصصی و سنگینی که از صبح تا ساعت 2 بعد از ظهر به آن مشغول است. احمد میگوید: «قبلاً کار سختتر بود اما حالا سیمبر شده. صخره را از کف با سیم الماسه میبرند و بعد ما با دیلم ستون و پالت را از هم جدا میکنیم. مثل گندم و جو همه باید از هم جدا شوند. کار سختی است. واقعاً اینکه میگویند یکی از سختترین کارهای دنیاست، راست میگویند. مثلاً اگر سیم الماسه که صخره را از زیر برش میدهد خدای نکرده در برود خدا میداند چه بلایی سر ما میآید.»
با رضا عباسی یکی دیگر از معدنچیان معدن گورید دست میدهم و سلام و علیک میکنم. انگار جای دست، سمبادهای سفت و سخت دستم را میفشارد. قاچ خورده و زبر و سنگین. انگشتهایش از هر طرف ماهیچه آورده و بزرگتر از یک انگشت معمولی شده، کف دستش شبیه صخرههای همین جا ترکهای عمیقی دارد. رضا خودش را در کار، بهترین میداند و به شوخی میگوید: «اگر فکر میکنی دروغ میگویم، از بچهها بپرس!»
14 سال است در این معدن کار میکند و حالا انگار حضور مسئولین اطرافمان کمی برای حرف زدن معذبش کرده: «اینجا کلاً 6 یا 7 کارگر هستیم و چند نفر هم کار دفتری میکنند. کار من هم سنگکنی است. میروم روی سنگها و در ارتفاع با دیلم روی درز سنگها میزنم تا از هم جدا شوند. هر روز کار ما همین است. به خدا سنگینتر از کار ما در دنیا نیست، هم سنگین است هم خطرناک. در ارتفاع کار کردن را هر کسی بلد نیست، فقط من و یک نفر دیگر این کار را میکنیم.»
از صخره پایین میآیم. گوشهای از کارگاه، صدای بلند متلاشی شدن سنگها را زیر گیوتین میشود شنید. سه نفر مشغول کار هستند؛ یک نفر سنگهای بزرگ را زیر دستگاه میگذارد، یک نفر با پوشش کامل صورت و عینکی بزرگ سنگ را زیر گیوتین نگه میدارد و نفر سوم آنها را روی هم قرار میدهد.
حسین که 6 ماه است وارد این کار شده، روی دستگاه کار میکند. خیلی حال حرف زدن ندارد و چشمش دائم به سنگهاست. تذکر میدهد که نزدیک نشوم چون امکان دارد تراشهای به صورتم بخورد. این سنگهای ریز شده آنطور که میگویند به درد کفپوش پیادهروها میخورد.
سید مهدی موسوی کارشناس امور معادن اداره صنعت، معدن و تجارت شهرستان سربیشه توضیح میدهد که 15 سال است این معدن راه افتاده و ذخیره آن 450 هزار تن است و استخراج سالانهاش هم 5 هزارتن. موسوی میزان ذخایر کل شهرستان را بیش از 25 میلیون تن عنوان میکند که در تمام این معادن 490 نفر مشغول کار هستند.
با خودم فکر میکنم وقتی از سنگ میشود پول تراشید و رفاه و آسایش ساخت، چرا با این همه داشته، این استان و شهرهایش غرق در محرومیتند؟
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازسایت خبری روزنامه ایران ، تاریخ انتشار -----، کدمطلب:453658، www.iran-newspaper.com
س.د۷۶