شعار سال: دو سال پیش بود
که شورای عالی آموزش و پرورش مصوب کرد 11 ساعت به مدت زمان تحصیلی همه دبیرستانیها
اضافه شود و همه مقاطع به جای 24ساعت 35ساعته
شوند. براساس این تصمیم قرار شد دروس هنر، انسان و محیط زیست، مدیریت خانواده و
سبک زندگی، تفکر و سواد رسانهای و بهداشت خانواده به پایه متوسطه دوم اضافه شود و
برای باقی مقاطع هم تصمیم گیری شود.
گرچه علی زرافشان معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش بر این نکته
تاکید کرده است که نیروی انسانی برای عملیاتی شدن این دوره ۵۰ درصد افزایش مییابد و تغییراتی در مولفههای نیروی
انسانی، فضا و تجهیزات ایجاد خواهد شد اما این مسئله به تنهایی نمیتواند برای
این تصمیم کافی باشد.
زمان اضافی برای حضور دانش آموزان اگرچه میتواند یک ابزار موثر برای
بهبود نتایج تحصیلی برای دانش آموزان باشد اما این ابزار بدون توجه به نحوه استفاده
آن سودی نخواهد داشت.
موضوعی که مهدی بهلولی و مهدی فتحی دو تن از کارشناسان حوزه آموزش نیز بر آن تاکید میکنند.
مدارس ما خسته کننده است
مهدی بهلولی در پاسخ به این سوال که این افزایش ساعات
تحصیلی تا چه میزان در روند تحصیلی و پرورشی دانشآموزان موثر است، میگوید: «هر
بار بحثی از مشکلی در جامعه به وجود میآید و پای نقش آموزش وسط کشیده میشود همه
به وظیفه آموزش و پرورش در این باره اشاره میکنند. مسئلهای که در آموزش و پرورش
باب شده این است که با هر بار انتقاد از نبود
یک آموزه خاص در جامعه تلاش میکند درسی به واحدهای درسی اضافه کند تا
ضعف آموزش را جبران کند. از این زاویه اقدام آموزش و پرورش قابل دفاع است چرا که
باید یکسری آموزهها به افراد جامعه داده شود. جامعه در حال تغییر است و آموزش و پرورش
هم جدا از آن نیست اما مشکل اصلی این است که این تغییر منجر به اضافه شدن مباحث
تئوری به بحثهای نظری دیگر میشود و هیچ نقشی برای عملی بودن این آموزش قائل
نیست.»
او با بیان اینکه تجربه بیش از مباحث تئوریک در آموزش موثر است، میافزاید:«در
حالی که یک نکته طلایی در آموزش وجود دارد و آن این است که اگر میخواهید کسی چیزی
یاد بگیرد باید اجازه تجربه آن را بدهید اینکه ما میخواهیم دانش آموزی با محیط
زیست آشنا شود، حقوق شهروندی را بداند و سواد رسانهای اش اضافه شود، باید عملی آن
را بیاموزد در حالی که آموزش و پرورش ما این اجازه را نمیدهد.»
این کارشناس حوزه آموزش به تجربه دیگر کشورها در این زمینه اشاره میکند
و ادامه میدهد: «در کشورهای پیشرفته دانش آموزان در کنار آموزش؛ تغذیه، استراحت،
ورزش و تفریح را هم تجربه میکنند در حالی که بیش از 90 درصد محیط آموزشی ما در
کلاس درس میگذرد. اضافه شدن مباحث تئوری و نظری، بیشتر اثر منفی در آموزش دارد و
تنها به خسته کننده شدن محیط مدارس منجر میشود.»
تاثیری بر افزایش یادگیری ندارد
مهدی فتحی دیگر کارشناس حوزه آموزش و پرورش نیز در این باره میگوید:
«در مقایسه با کشورهای پیشرفته از جهت سطح آموزش و پرورش، دانش آموزان ایرانی
ساعات کمتری را در مدارس میگذرانند و افزایش ساعت، اقدام اشتباهی نیست اما مشکل
آنجاست که افزایش ساعت حضور دانش آموز در مدرسه هیچ تاثیری در یادگیری او و آمادگی
اش برای حضور در جامعه ندارد. این ساعات با درسهایی حفظ کردنی پر میشود و هیچ
اثری از درسهایی که موجب افزایش فعالیتهای نشاط آور کارگاهی میشود، نیست.»
او ادامه میدهد: «اگر مدارس به جای افزایش ساعات درسی و افزایش کتابهای
حفظ کردنی، این ساعتها و امکانات را برای فعالیتهای عملی اختصاص میدادند،
دانش آموزان هم با رغبت بیشتری در مدرسه حاضر میشدند و به جای اینکه ساعت خارج از
مدرسه را در کلاسهای خارج از برنامه مدارس در مراکز دیگر بگذرانند آن را در
مدرسه پر میکردند.»
این کارشناس حوزه آموزش به وضعیت امروز فارغ التحصیلان از سیستم آموزشی
فعلی اشاره میکند و میافزاید: «آموزش و پرورش به جای تصویب طرحها و اجرای برنامههایی
که در نهایت هیچ سودی برای دانش آموزان ندارد باید در نگاه و فکر و ساختار خود
تغییرات اساسی ایجاد کند چرا که اگر با همین ساز به جلو برویم، هم سیستم آموزش و
هم جامعه خوبی نخواهیم داشت.»
نتیجه گیری
تا پیش از اقدام برای افزایش ساعت کلاسهای درسی در دبیرستانها هر
دانش آموز ایرانی از دبستان تا زمان فارغ التحصیلی 16 هزار ساعت را در مدرسه میگذراند.
نگاه به این مسئله که بهترین ساعات زندگی هر فرد در مدارسی میگذرد که تنها به
حفظیات بیشتر منجر میشود و در نهایت کارایی دیگری ندارد و بعد از مدرسه هم
بیشترشان فراموش میشود و نگاهی به وضعیت فعلی جامعه که فرد بعد از مدرسه مهارت و
دانش چندانی ندارد نشان میدهد افزایش دروسی که باید عملی آموخته شود اما تئوری
تنها اتلاف سرمایه مادی و معنوی جامعه است و دستاورد دیگری ندارد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه آفتاب یزد، تاریخ انتشار 4 بهمن 96، شماره: 96818