شعار سال: 14 سال بعد از فوت زهرا کاظمی، عکاس ایرانی-کانادایی در زندان اوین ناگفتههای جدیدی از پرونده او منتشر شد؛ دیروز روزنامه «ایران» مصاحبهای از علی یونسی، وزیر وقت اطلاعات منتشر کرد که وی در آن فاش کرد که وزارت اطلاعات در آن سال معتقد بوده که زهرا کاظمی جاسوس نیست. به گفته علی یونسی، دو کارشناس ضد جاسوسی وزارت اطلاعات در بازجویی از زهرا کاظمی در یک هتل اعلام کرده بودند که این خبرنگار «به لحاظ فنی و علمی، جاسوس نیست.» وزیر اسبق اطلاعات البته برای اولین بار روایتی همراه با جزئیات را از فوت زهرا کاظمی ارائه کرده و گفته است: «گویا زهرا کاظمی در فرآیند بازرسی، تحویل اشیا و انتقال به بازداشتگاه و نه در بازجویی، بهدلیل مقاومت برای تحویل اشیا همراه خود، مورد ضرب و شتم قرار میگیرد و سر او به جدول خیابان اصابت میکند و منجر به خونریزی مغزی او میشود.» وی همچنین گفته که اگر زهرا کاظمی بموقع به بیمارستان منتقل میشد، حتماً نجات پیدا میکرد.
روایت جدید وکیل زهرا کاظمی
همزمان دیروز سیدمحمد سیفزاده، وکیل زهرا کاظمی در گفتوگو با اعتمادآنلاین، ضمن تأیید روایت گفته شده توسط علی یونسی به مورد دیگری هم درباره این پرونده اشاره کرد. از جمله تلاش دادستانی تهران برای متهم کردن وزارت اطلاعات در این پرونده. او گفته است: «معاون (وقت) دادستان گفت اصلاً قتل عمد نیست و غیرعمد است و توافق کردند که دو تن از مأموران وزارت اطلاعات را بازداشت کنند.» وی همچنین گفته است: «در زمانی که پرونده در دست ما بود، نظر رئیس دادگاه هم منطبق با نظر ما بود اما یک مرتبه رئیس دادگاه را عوض و پرونده را کلاً از مسیر خارج کردند.»
تأیید گفتههای یونسی توسط تاجرنیا
حال سؤال اینجاست که آیا شواهد دیگری وجود دارد که بتواند این روایتها را از فوت زهرا کاظمی بعد از 14 سال تأیید کند؟ در این زمینه علی تاجرنیا، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ششم در گفتوگو با «ایران»، موارد روایت شده توسط علی یونسی و محمد سیفزاده را تأیید میکند. در آن زمان کمیسیونهای امنیت ملی و اصل 90 مجلس به طور همزمان پرونده این اتفاق را بررسی میکردند. تاجرنیا به «ایران» گفت: «آقای مرتضوی در آن زمان از روند بررسی پرونده و بازجوییها راضی نبود چون پروژه جاسوسسازی را دنبال میکرد و در آن زمان نتایج تحقیقات با خواسته ایشان منطبق نبود. به همین جهت پرونده را به ناجا دادند و در واقع سعی کردند کاری کنند که مسیر بررسیها تغییر کند.» اما شاهد محکمتری هم بر این دست گفتهها وجود دارد و آن گزارش کمیسیون اصل 90 مجلس ششم در این خصوص است. در تمام این سالها بیشتر گزارشی که کمیسیون امنیت ملی وقت ارائه کرد و توسط محسن آرمین در مجلس قرائت شد درخصوص زهرا کاظمی شهرت داشته، حال آنکه گزارش کمیسیون اصل 90 که کمتر مورد توجه قرار گرفته نیز حاوی اطلاعات جالبی است که بازخوانی آن بعد از 14 سال هنوز هم میتواند تازگی داشته باشد.
گزارشی که کمتر دیده شد
این گزارش که روز ششم آبان 82 در مجلس قرائت شد، با اشاره به نامه سعید مرتضوی مبنی بر تأیید جاسوس بودن زهرا کاظمی «برابر گزارش مدیرکل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آقای محمدحسین خوشوقت» شروع میشود. این نامه را سعید مرتضوی در تاریخ 19 تیر 82 به کمیسیون اصل 90 مجلس ششم فرستاده بود. مرتضوی در نامه خود که در همان تاریخ نگاشته شده، اضافه مینماید که «مشارالیها، مخبر کمیسیون میتواند رأساً به بیمارستان مراجعه و با خانم زهرا کاظمی ملاقات حضوری نماید.» حال آنکه خبر فوت زهرا کاظمی چند روز قبل از ارسال نامه توسط مطبوعات اعلام عمومی شده بود.
اولین تلاشهای مرتضوی برای تغییر مسیر پرونده
گزارش کمیسیون اصل 90 سپس به جلسه هفتم مرداد 82 با حضور وزرای دادگستری، اطلاعات، بهداشت و خوشوقت مدیرکل مطبوعات و رسانههای خارجی میپردازد که در آنجا آقای خوشوقت میگوید: «در تاریخ 4/4/82 چهارشنبه صبح اول وقت دفتر آقای مرتضوی تماسی روی موبایل من داشت که خواست من با آقای مرتضوی تماس فوری بگیرم... من بلافاصله تماس گرفتم. ایشان به من گفت که یک خبرنگار جاسوس گرفتیم درحال جاسوسی و متوجه شدیم که شما در واقع مجوز فعالیت به ایشان دادهاید، چرا به جاسوسها مجوز کار میدهید؟ (وقتی که موضوع پرونده مجوز داده شده و عکس خانم کاظمی ملاحظه شد، آقای مرتضوی گفت) بله این همین خانم کاظمی هست؛ ایشان جاسوس است و اعتراف به جاسوسی کرده، اعتراف کرده که وصل به سرویس هست.» وی در ادامه اظهارات خود طبق گزارش مذکور گفته است: «شنبه 21 تیرماه باز دفتر ایشان به من تلفن کردند و گفتند آقای مرتضوی میخواهد ساعت 3 امروز حتماً شما را ببیند... رفتم و ایشان بلافاصله گفت این خانم فوت کرد و حالا شما این خبر را چگونه میخواهید مخابره کنید؟ بعد آقای مرتضوی اصرار میکرد برای خبرنگاران بنویس که این خانم نزد بازجویان وزارت اطلاعات بوده آنجا اظهار کسالت میکند و به بیمارستان اعزام میشود و آنجا سکته مغزی میکند و میمیرد. آقای مرتضوی اصرار داشت که من بنویسم وزارت اطلاعات هم ایشان را تأیید نمیکرده است.» طبق گفتههای خوشوقت به دلیل مقاومت او، سعید مرتضوی دادستان وقت او را در همین جلسه به بازداشت و توقیف تهدید میکند.
گزارش مهم وزارت اطلاعات
در بخش بعدی گزارش کمیسیون اصل 90 به اظهارات معاونین وقت وزارت اطلاعات در جلسه دیگری در همین باره اشاره کرده و از قول آنها آورده است: «مشاور قضایی ضد جاسوسی وزارت به آقای دادستان اعتراض میکند که شما چرا متهم به جاسوسی را به جایی تحویل دادید که در تخصص آنها نیست؟ این خانم باید دراختیار وزارت اطلاعات باشد؛ نظر ما این بوده که وی را آزاد کنید برود اما هنگامی که وی را دستگیر کردید، قاعده این بوده که تحویل وزارت بدهید تا ما از وی تحقیق کنیم و نتیجه را به شما اعلام نماییم.» در مورد ضربات وارده به خانم کاظمی، یکی از معاونین وزارت اطلاعات چنین میگوید: «تحقیقات نشان میدهد در دو جا خانم کاظمی ضربه خورده است. یک مرحله وقتی بوده که میخواستهاند کوله پشتی وی را بگیرند و وی از تحویل آن خودداری میکرده است در این حال یک ضربه محکمی به طرف چپ صورت ایشان میخورد و به زمین میخورد که این را مدارک پزشکی بیمارستان درباره آثار جراحت تأیید مینماید و در این مرحله وی در دست چند تا از قضات محترم پرسنل زندان اوین بود. این مرحله را سرباز برجک و پرسنل زندان و سربازهایی که آنجا دیدند و در حدود 20 نفر میشوند در اظهارات اولیه شهادت دادهاند.» اما به گفته این مقام مسئول وقت «بعداً این شهود را جمع میکنند و میبرند توجیه میکنند... تا همه حرفهایشان را پس بگیرند این کار را مسئولین حفاظت اطلاعات زندان اوین انجام میدهند.»
تناقض در گزارشهای رسمی از فوت زندانی
نهایتاً طبق گزارش کمیسیون اصل 90 مجلس ششم سعید مرتضوی هیچ گاه به دعوت این کمیسیون برای شرکت در جلسات پاسخ مثبت نداده و به تناقضاتی در بیان دلایل فوت زهرا کاظمی اشاره میشود. از جمله اینکه «در جوابیه مورخ نهم شهریورماه 82 آقای مرتضوی،منبع خبر سکته مغزی خانم کاظمی ،نامه مورخ نوزدهم تیرماه سال 82 رئیس بازداشتگاه امنیتی زندان اوین ذکر گردیده است. جوابیه مورخ بیست و نهم شهریور 82 وزارت اطلاعات حاکی است که: ابتدائاً رئیس بازداشتگاه امنیتی اوین طی نامه مورخ 6/4/82 به شعبه 12 بازپرسی ناحیه 7 تهران اعلام مینماید که: «... (خانم کاظمی) از بدو ورود از بستن چشم بند و پوشیدن لباس زندان خودداری و اعتصاب غذا نموده است و به علت عوارض ناشی از اعتصاب غذا در مورخه 5/4/82 ساعت 25/23 جهت مداوا به بیمارستان بقیهالله اعزام و بستری شده است و هم اکنون به علت پارگی رگ مغز در حال کما بسر میبرد و هر لحظه امکان وقوع هر نوع حادثه متصور است. مراتب جهت اطلاع و هرگونه اقدام لازم اعلام میگردد.» بعد از این نامه ارسالی تعویض شده و تغییر میکند که وزارت اطلاعات در این رابطه هم میگوید: «نامه دوم به دستور و هدایت آقای مرتضوی تهیه میشود و همین نامه (که با دستور خود آقای مرتضوی تهیه شده است)، مستندنامه آقای مرتضوی در جوابیه واصله قرار گرفته است.»
در پایان هم این گزارش به نکاتی تأکید میکند از جمله اینکه؛ خانم کاظمی برای فعالیت خود مجوز رسمی از وزارت ارشاد داشته، دلایل کافی بر جاسوس بودن وی وجود نداشته، صدور قرار بازداشت اولیه بدون رعایت موازین قانونی به عمل آمده، وزارت اطلاعات جاسوس بودن زهرا کاظمی را قبول نداشته و طبق نظر وزارت بهداشت اگر خانم کاظمی بموقع به مراکز پزشکی دولتی منتقل میشد که دارای رزیدنتهای جراحی مغز هستند، «قطعاً نجات پیدا میکرد.»
برش
حسین انصاری راد، در گفتوگو با «ایران»:
مرتضوی کمیسیون اصل نود را تهدید میکرد
سینا رحیم پور
حجتالاسلام والمسلمین حسین انصاری راد در مجلس ششم ریاست کمیسیون اصل نود را برعهده داشت. کمیسیونی که بعد از تحقیقات درباره موضوع مرگ زهرا کاظمی گزارشی را منتشر کرد. جزئیات این گزارش در گفتوگو با این نماینده مجلس ششم بررسی شد.
شما در آن زمان ریاست کمیسیون اصل 90 مجلس ششم را برعهده داشتید و در این رابطه گزارشی را نیز منتشر کردید. شما صحت گفتههای آقای یونسی و سیفزاده را تأیید میکنید؟
بله. من به خوبی به خاطر دارم که ما در آن زمان کمیتهای تشکیل داده بودیم و آقای پزشکیان که در آن زمان وزیر بهداشت بودند و آقای مسجد جامعی وزیر فرهنگ و ارشاد و آقای شوشتری وزیر دادگستری و افراد دیگر از جمله آقای خوشوقت مدیر کل مطبوعات ورسانههای خارجی وزارت ارشاد به این کمیسیون آمدند. من به خاطر دارم که چه صحبتهایی در آن جلسه مطرح شد. در نهایت آن گزارشی که کمیسیون اصل 90 منتشر کرد مورد تأیید اکثریت اعضای این کمیسیون بود و من به عنوان رئیس این کمیسیون آن را امضا کردم.
نظر خودتان درباره این موضوع چه بود؟
فکر میکنم که نظر من با آن چیزی که در آن گزارش آمده است تفاوتی ندارد. البته بحث درباره این پرونده زیاد بود. اما من در حدی که مسئول کار بودم، مسئولیت همه امضاهای خودم را قبول دارم.
از جزئیات این جلسات و افراد مختلف با یکدیگر چیزی را به خاطر دارید؟
در آن زمان یادم است که بر اساس شواهد و مدارک و گزارشات، ما آقای سعید مرتضوی دادستان وقت تهران را مقصر این پرونده میدانستیم. خاطرم هست که آقای خوشوقت در گزارشات خود به کمیسیون، مطالبی را از آقای مرتضوی نقل میکردند که آقای مرتضوی به من دستور میداده که یک گزارش بر اساس گفتههای آقای مرتضوی بنویسم و من را الزام میکردند که این کار را انجام دهم که آقای خوشوقت از این کار خودداری میکند.
در بخشی از این گزارش آمده است که «عدم حضور آقای مرتضوی دادستان عمومی تهران در جلسات این کمیسیون علی رغم دعوت رسمی از ایشان که قطعاً برای کشف حقیقت میتوانست مؤثر واقع شود، به موجب صراحت ماده 2 قانون نحوه اجرای اصل نود قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تخلف محسوب میشود». آقای مرتضوی چرا در این جلسات حضور پیدا نمیکردند؟
ایشان اصلاً کمیسیون اصل نود را قبول نداشتند و حتی تهدید هم میکردند. بر اساس همین متن قانون کمیسیون اصل نود که شما در پرسش خود مطرح کردید، چندین بار از ایشان برای حضور در کمیسیون دعوت به عمل آمد اما ایشان حاضر به حضور در جلسات برای شفافیت و روشن شدن موضوع نبودند و ما بر اساس قانون ایشان را متخلف میدانستیم.
در بخشی دیگر از این گزارش کمیسیون اصل نود به جلسات مشترک بین مقامات قوه قضائیه و وزارت اطلاعات اشاره میکنید و بر اساس متن گزارش شما میگویید که مسئولان ارشد قوه قضائیه پاسخ درست به مسئولان وزارت اطلاعات نمیدهند.
بله. خاطرم هست در همان گزارش کمیسیون اصل نود درباره این پرونده هم این موضوع آمد. من البته در آن جلسه نبودم اما ماجرا را یکی از معاونان وزارت اطلاعات نقل کرد که دیداری با مقامات وقت قضایی داشته و آن مقام مسئول به معاون وزارت اطلاعات گفته بود که «حالا دوتا هم بازداشت بشوند! به نفع نظام است». این مطلب در گزارش هم تصریح شده است. این شخص در پاسخ به این مسئول قوه قضائیه میگوید هرکس که این کار را کرده باید تحت تعقیب قرار بگیرد که آن مقام وقت قضایی در پاسخ میگوید«در کار قضایی دخالت نکنید». واقعیت این است که دادستانی با ما همکاری نمیکرد و ما با این مسأله مشکل داشتیم. من مکاتبات زیادی با مسئولان قوه قضائیه داشتم. من با مقامات وقت قضایی نامه نگاری داشتم و حتی نامه سرگشاده نوشتم اما هیچ پاسخی داده نشد.
بعد از گزارش کمیسیون اصل نود از روند پیگیری این پرونده رضایت داشتید؟
در همان زمان مادر و فرزند مرحومه کاظمی ظاهراً به ایران آمدند و پیگیر موضوع بودند. ما وظیفه داشتیم که این گزارش را منتشر کنیم. به نظرم شاید شرایط محاکمه میتوانست بهتر پیش برود. این را قاطعانه میگویم که نتیجه این پرونده برای ملت و مدعیان این پرونده یعنی خانواده خانم کاظمی و دولت کانادا قانع کننده نبود.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازروزنامه ایران ، تاریخ انتشار ------، کدمطلب: 459203 ، www.iran-newspaper.com