شعار سال: یکی خبری بود که از طرف دولت افغانستان بر روی خروجی خبرگزاریهای جهان گذاشته شد که باعث تاسف و در عین حال نگرانی فراوان از عملکرد وزارت نفت و وزارت امور خارجه شد و حکایت ازآغاز مرحله دوم خط لوله گاز موسوم به تاپی است که گاز ترکمنستان را که دارای ذخایر بسیار اندکی نسبت به ایران در زمینه گاز طبیعی است به مقصد پاکستان و هندوستان از طریق افغانستان دارد. این درحالی است که هزینه اجرای این پروژه بر پایه برآوردهای اولیه چیزی حدود 10 میلیارد دلار است و عجیب اینجاست زمانی که دولتهای هندوستان، پاکستان، افغانستان و ترکمنستان به انجام چنین کاری تصمیم گرفته بودند، وزیر نفت ایران که گویا نگاه دیگری دارد، اعلام کرد که این مسأله آنچنان جدی نیست و تامین 10 میلیارد دلار هزینه اجرای این خط لوله به این زودیها امکانپذیر نیست. بنابراین انتقال گاز طبیعی ایران به پاکستان و هندوستان با اینکه بنا بر گزارشهای معتبر بینالمللی بزرگترین ذخایر گاز جهان را داراست و حتی میزان ذخایر گاز طبیعی ایران را بیش از روسیه میدانند، همچنان از جذابیت کافی برخوردار است. یعنی هزینه سنگین صورت گرفته برای احداث خط لوله گاز عسلویه تا زاهدان که باید به پاکستان ادامه پیدا میکرد، عملا بیهوده بوده که این خود نشانه بیاطلاعی مسئولان ما در بخش نفت و ضعف وزارت امور خارجه در درک مسائل بینالمللی و منافع ملی دارد. نکته دیگری که آنهم بر روی خروجی سایتهای خبری گذاشته شد، مقوله انتقال نفت خام حوزه غرب کارون به میزان یک میلیون و 200 هزار بشکه در روز با خط لولهای به طول 1200 کیلومتر برای انتقال به ایستگاه پمپاژ کوره در جنوب خوزستان و سپس جزیره خارک است که به معنای خام فروشی نفت است. در همین حال که کشورهای حاشیه خلیج فارس از عربستان گرفته تا کویت و امارات از سال 2022 نفتی به صورت نفت خام صادر نخواهند کرد زیرا در حال احداث پالایشگاههای جدید نفت و مجتمعهای پتروشیمی هستند، خبری که توسط وزارت نفت بر روی سایتهای خبری گذاشته شد، مایه نگرانی و در عین حال تاسف فراوان محافل داخلی و شگفتی محافل مالی، اقتصادی در سطح جهانی شده است و کسی در دولت نیست که از وزارت نفت سوال کند که این دو میلیارد دلاری که قرار است برای ساخت این خط لوله برای انتقال نفت خام هزینه شود با کدام توجیه علمی، اقتصادی که در برگیرنده منافع ملی ایران باشد، صورت گرفته؟ و وزیر نفت که اصولا اعتقادی به صنایع پایین دستی نفت ندارد و تا بهحال برای جلوگیری از سرمایهگذاری در صنایع پایینی دستی اعم از پالایشگاههای نفت و واحدهای پتروشیمی هر آنچه از دستش میآید را انجام داده با چه توجیهی چنین کاری را میکند؟ مطلب سوم که بر روی خروجی سایتهای خبری گذاشته شد، مصاحبه مدیرعامل شرکت فولاد مبارکه است که آن هم به معنای صدمه زدن به منافع ملی است. فولاد مبارکه پس از شرکت نفت با درآمدی حدود سه و نیم میلیارد دلار بزرگترین بنگاه اقتصادی کشور است و صنایع بسیاری به عملکرد این بنگاه اقتصادی وابسته هستند. ولی در مصاحبه مدیرعامل این شرکت هیچگونه اشارهای به جلوگیری از خام فروشی فولاد و تولید فولادهای خاص با ارزش افزوده بسیار بالا اشاره نشده است. بنابراین این پرسش مطرح است که واقعا سیاستهای اقتصادی و عملکرد بنگاههای بزرگ اقتصادی کشور تحت نظارت چه تشکیلاتی هستند و چه کسی بر آنها نظارت میکند؟ به یاد دارم زمانی که آقای دری نجف آبادی، وزیر اطلاعات بودند در یک نشست عمومی به مناسبت مبعث پیامبر از ایشان سوال کردم که آیا در وزارت اطلاعات تشکیلاتی به عنوان بخش اقتصادی وجود دارد یا خیر که پاسخشان منفی بود. یعنی هیچگونه نهادی در کشور به خود زحمت نمیدهد که این گونه موارد را که بازتابهای ملی دارند مورد بررسی قرار دهد. افراد مختلفی به عنوان جاسوس یا عوامل بیگانه در کشور دستگیر میشوند ولی تا بهحال دیده نشده که برای یک تصمیمگیری غلط اقتصادی که به احتمال قوی ریشه در فساد مالی یا گرفتن برخی سیگنالهاست، فردی را حتی مورد پرسش قرار دهند یا حداقل یک بازجویی ابتدایی از او صورت گیرد. این تشکیلات هیچکدام خود را موظف به رعایت منافع ملی نمیدانند. در رابطه با وزارت نفت و عملکرد آن بیش از این چیزی نمیتوان نوشت. آنان که باید بدانند، میدانند. ولی در رابطه با فولاد مبارکه و نقش آن در اقتصاد کشور، شاید اطلاعات کافی وجود نداشته باشد. از آنجایی که نگارنده از پیش از انقلاب در این بزرگترین سرمایهگذاری صنعتی تاریخ ایران حضور داشتهام، دارای اطلاعاتی میباشم که دیگران ندارند و ضرورتی بر روشن شدن پارهای از مسائل مرتبط بر این صنعت استراتژیک نیست. صنعتی که حتی کشورهای پیشرفته که به دوران فراصنعتی وارد شدهاند، همچنان بر آن و تولید کالای استراتژیک حاصل از آن تاکید دارند. آمریکا، ژاپن، آلمان و ایتالیا که عضو گروه G7 یا هفت اقتصاد بزرگ جهان هستند، همچنان بزرگترین تولیدکنندگان فولاد جهان نیز هستند ولی با یک دگردیسی بنیادی، یعنی تمرکز بر روی تولید فولادهای ویژه و ضد زنگ. فولاد مبارکه و فولاد خوزستان بزرگترین تولیدکنندگان فولاد ایران هستند. فولاد مبارکه همچنان تمرکز خود را بر روی تولید فولادهای با ارزش افزوده پایین گذاشته است. فولاد خوزستان که اصولا خام فروشی میکند که در اصطلاح اقتصادی به آن خون فروشی میگویند. البته این که چرا در طول سالهای پس از انقلاب برای سرمایه گذاری سنگینی که ساخت آن بیش از انقلاب آغاز شده بود و چند بار بدون هیچگونه منطق نظامی توسط عراق بمباران شد، مدیریتهای ناکارآمد و ضعیف حاکم بوده است، مقولهای است که جای پرسش و تامل فراوان دارد. زیرا در سایر مدیریتهای بحران خوزستان نیز چنین جوی حاکم است. بازتاب واقعی آن چهره ظاهری شهرهای بزرگ خوزستان است که پس از گذشت 29سال از پایان جنگ همچنان چهره جنگ زده دارد. ولی در مورد فولاد مبارکه موضوع به گونهای دیگر است و اصرار این مجموعه بزرگ اقتصادی و تاثیرگذار بر اقتصاد ملی بر تولید کالاهای با ارزش افزوده پایین گذاشته شده است داستان پیچیدهای دارد که احتمالا متاثر از جریانهای خاص سیاسی، مالی و اقتصادی است یا خیلی خوشبینانه نادانی مدیریت است که چنین نیست. زیرا مدیرعامل فعلی آن در سالهای جنگ، در ایتالیا به کار اشتغال داشته و صنعت فولاد را به خوبی میشناسد. البته محاسبه وزن عوامل یادشده نمیتواند توسط نگارنده انجام شود. زیرا کار یک اقتصاددان و یا یک کارشناس آشنا به صنعت فولاد نیست و باید نهادهای ویژهای به این کار بپردازند. البته موضوع بسیار طولانی و پیچیده است که مکاتبات آن در استانداری خوزستان، سازمان صنعت معدن و تجارت استان و دبیرخانه فولاد مبارکه وجوددارد. خلاصه سخن اینکه مدیریت این مجموعه بزرگ اقتصادی بنا به دلایل نامعلوم و مشکوک مخالفت خود با تولید فولاد ضدسنگ که قیمت آن در بازارهای جهانی شش برابر تولیدات فولادمبارکه است رسما اعلام کرده. جالب اینجاست که بر پایه گزارش شرکت مهندس مشاور اتریشی که مدیرعامل پیشین آن یک ایرانی است، با اصرار من و حس میهن پرستی به رایگان گزارشهای توجیه پذیری این پروژه را در اختیار ایران گذاشته است. البته از این گونه موارد در ایران بسیار روی میدهد. ولی اینکه هیچ نهادی مسئولیت اینگونه کارها را به عهده نمیگیرد؛ وا... اعلم.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از وبسایت آرمان امروز، تاریخ 8 اسفند 96، کد مطلب: 214665: www.armandaily.ir
ا.ح75
ا.ح75