شعارسال: ورشکستگی حالتی است که در آن تعهدات یک سیستم، از منابع و داراییهای آن بیشتر میشود. از این منظر میتوان بیان کرد که حوضه آبریز زایندهرود، حوضهای است که از نظر آبی ورشکسته است؛ به این معنا که تعهداتی که بر این حوضه درزمینهی آب تحمیل شده به میزان زیادی از منابع آن فاصله گرفته است؛ بهگونهای که هماکنون با کاهش 10 درصدی در منابع آبی، امنیت آبی حوضه به مخاطره افتاده و دچار تنش شدید آبی میشود.
بارزترین نمودهای ورشکستگی آبی حوضه زایندهرود را میتوان در ناآرامیهای چند سال اخیر در ورزنه استان اصفهان، خشک شدن تقریباً دائمی رودخانه زایندهرود و همچنین خشک شدن تالاب گاوخونی و تبدیل آن به کانون تولید ریزگرد مشاهده کرد؛ امری که در صورت ادامه روند کنونی میتواند مخاطرات زیستمحیطی غیرقابل جبرانی را نهتنها برای استان اصفهان که بهواسطه شعاع اثرگذاری آن برای سراسر ایران ایجاد نماید.
با هر تزریق منابع آبی بیشتر به حوضه زایندهرود، بارگذاریهای بیشتری نیز در آن انجام شده است.
استان اصفهان با قرار گرفتن در فلات مرکزی ایران، حاکمیت اقلیم خشک و نیمهخشک در بیش از 80 درصد مساحت آن و میانگین بارش سالانه 150 میلیمتر، بهعنوان سومین استان کمبارش کشور، شرایط بروز خشکسالی را از گذشتههای دور داشته است و تنها استقرار یک سیستم حکمرانی آب کارآمد، سبب استمرار تاریخی جوامع انسانی در این شرایط اقلیمی شده است. سیستم حکمرانیای که بنا به دلایل گوناگون که مجال پرداختن به آنها در این متن نیست، رفتهرفته از اوایل دهه 1330 از انطباق خود با شرایط جدید باز ماند و ورشکستگی آبی کنونی حوضه نتیجه این موضوع است.
در حوضه آبریز زایندهرود و بهصورت مشخص استان اصفهان، در طول 6 دهه گذشته، با بهرهگیری از تکنولوژی و انجام طرحهای انتقال آب از قبیل کوهرنگ 1، کوهرنگ 2 و چشمه لنگان، احداث سد زایندهرود (رضاشاه کبیر سابق) و حفر چاههای عمیق مجاز و غیرمجاز این امکان فراهم شده است که بارگذاریهای صنعتی، شهری و کشاورزیای بیش از توان اکولوژیک حوضه در آن میسر شود. بهگونهای که تنها در طول چهار دهه گذشته، جمعیت استان 2.2 برابر، مصارف شرب و شهری 4.3 برابر، مصارف بخش صنعت نزدیک به 4.5 برابر و مصارف بخش کشاورزی بیش از 3.5 برابر شده است، همچنین در طول چهار دهه گذشته بدون توجه به شرایط اقلیمی حوضه، بر وسعت فضاهای سبز شهری بهگونهای افزوده شده که اصفهان هماکنون یکی از بیشترین سرانههای فضای سبز را در بین استانهای مختلف کشور به خود اختصاص داده است که بخش قابل ملاحظهای از این فضاها از نظر نیازهای آبی تناسبی با شرایط اقلیمی حوضه و کمبود منابع آب در آن ندارد.
نکته قابل توجهی که از مطالعه تاریخی روند ورشکستگی آبی حوضه آشکار میشود، آن است که با هر تزریق منابع آبی بیشتر به حوضه، بارگذاریهای بیشتری نیز در آن انجام شده و همین امر سبب شده است که علیرغم تزریق بیش از دو برابر آورد طبیعی رودخانه زایندهرود به این حوضه آبریز، همچنان همانند سالهای ابتدایی قرن حاضر، ساکنان این حوضه از کمبود منابع آب ناراضی و شاکی باشند.
ناآرامیهای چند سال اخیر ورزنه نشان داد که ورشکستگی آبی در حوضه زایندهرود، رفتهرفته از مسئلهای زیستمحیطی به بحرانی اجتماعی، امنیتی و سیاسی تبدیل شده است که بهواسطه موقعیت استان اصفهان میتواند تبدیل به چالشی امنیتی – سیاسی برای کل کشور گردد.
پیشنهاد این متن طراحی و پیادهسازی سیستم حکمرانی آب انطباقی در حوضه آبریز زایندهرود است.
با توجه به مسئله شناسی مختصر فوق، مهمترین پیشنهاد این متن طراحی و پیادهسازی سیستم حکمرانی آب انطباقی در حوضه آبریز زایندهرود است؛ امری مهم و البته سخت که اگر وزیر نیرو همین امروز دستور آن را صادر کنند بهتر از فردا خواهد بود. جدا از پیشنهاد کلی فوق برخی پیشنهادهای دیگری که ذیل آن قابل طرح است عبارتاند از:
تدوین جامعهشناسی تاریخی ورشکستگی آبی حوضه زایندهرود که به ما در فهم علل اصلی در پیدایش وضعیت کنونی کمک میکند؛ این اقدام از آن رو مهم است که مانع از آن میشود که راهکارهای بینتیجه و پر هزینهای چون طرحهای انتقال آب را دوباره در دستور کار قرار دهیم.
همانطور که تاکنون طرحهای انتقال آب بین حوضهای نتوانسته مسئله کمبود آب در این حوضه را برطرف نماید و با دامن زدن به توهم وجود آب در حوضه و وابسته نمودن آن به حوضههای مجاور برشدت و عمق آن افزوده است، در ادامه نیز تأکید بر اجرای چنین طرحهایی اگرچه ممکن است برای مدت کوتاهی بحران را اندکی تخفیف دهد، اما در بلندمدت برشدت آن افزوده و بهواسطه کاهش منابع آبی حوضههای مبدأ، نارضایتیهای اجتماعی ایجادشده در این حوضهها و هزینههای سنگین اقتصادی و زیستمحیطی آنها توجیهپذیر نبوده و میتواند بر پیچیدگی اجتماعی و سیاسی چالش آب در حوضه زایندهرود اضافه نماید؛ از اینرو اعلام ممنوعیت هرگونه طرح انتقال آب از حوضههای مجاور به حوضه زایندهرود و البته طرحهای انتقال آب از حوضه زایندهرود به سایر حوضهها، در بازهای نهایتاً 5 ساله، میتواند توجه مسئولین و ذینفعان این حوضه و حوضههای وابسته را به راهکارهای پایدارتری در زمینهی کاهش مصارف در بخشهای سهگانه صنعت، شهری و کشاورزی جلب نماید.
تغییر جهت برنامهریزیهای توسعه در حوضه زایندهرود از صنعت و کشاورزی به گردشگری
تأمین حق آبه محیطزیست از سد تا تالاب در یک بازه زمانی 5 ساله و تبدیل نمودن آن به هدف اصلی برنامهریزیهای منابع آب در حوضه. این اقدام میتواند با تشکیل حلقه بازخورد منفی در یک بازه زمانی بهاجبار از میزان مصارف کاسته و بر پایداری حوضه آبریز بیفزاید.
منطبق نمودن الگوی کشت و فضاهای سبز شهری با شرایط اقلیمی حوضه، افزایش راندمان شبکه آب شهری و اجرای طرحهایی برای کاهش سرانه آب مصرفی.
سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت مطالعات سیاست گذاری عمومی، تاریخ انتشار: 21اسفند1396 ، کدخبر: 182121: www.npps.ir