شعار سال: مهاجرت تاریخی پرقدمت داشته و از آغازین روزهای تاریخ بشری تا به امروز به شیوههایی گوناگون وجود داشته است. نمیتوان مقطعی از تاریخ زندگی بشری را یافت که هجرت و نقل مکان فردی و گروهی بشر در آن دیده نشود. مهاجرت یکی از چهار عامل اصلی تغییر و تحول جمعیت بوده و به دلیل ماهیت خود میتواند علاوه بر تغییرات دراز مدت، آثار سریع و کوتاهمدتی را نیز در تعداد و ساختار جمعیت منطقه مبدأ و مقصد ایجاد نماید و جمعیت منطقه را تحت تأثیر قرار دهد. کشور افغانستان با جمعیتی قریب به 32 میلیون نفر در شرق ایران قرار دارد و با توجه به ریشه تاریخی یکسان، از نظر فرهنگی و اجتماعی شباهتهای فراوانی به کشور ما دارد. با توجه به ناامنیهای افغانستان در طول نیم قرن اخیر، این کشور بالاترین میزان مهاجرت را دارا بوده و با توجه به آماری که وزارت مهاجرین افغانستان اعلام کرده است، بالغ بر 7 میلیون افغانستانی مهاجر در جهان وجود دارد که مقصد بیشتر این مهاجرین، ایران و پاکستان است. یکی از مشکلات عمده در مواجهه با مدیریت امور مهاجرین افغانستانی، عدم وجود آمار دقیق و قابل اتکا از تعداد مهاجرین قانونی و غیرقانونی است.
مرکز آمار ایران در سال 1395 در گزارشی تعداد مهاجرین افغانستانی در ایران را یک میلیون و 583 هزار و 979 نفر اعلام نمود اما به این نکته اشاره نکرده است که آیا این تعداد تنها شامل مهاجرین قانونی است یا مهاجرین غیرقانونی را نیز شامل میشود.(1) وزارت مهاجرین و عودتدهندگان افغانستان نیز اعلام کرده حدود 2 میلیون مهاجر افغانستانی در ایران زندگی میکنند که از این تعداد، تعداد 1 میلیون 400 هزار نفر فاقد اسناد قانونی مهاجرت هستند.(2) عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران در 22 اردیبهشت 1394 در پاسخ به سوال نمایندگان ملت درباره این موضوع، تعداد کل مهاجرین افغانستانی را 2 و نیم میلیون نفر اعلام نمودهاند که از این میزان 1 و نیم میلیون نفر به صورت قانونی و یک میلیون نفر به صورت غیرقانونی در کشور زندگی مینمایند.(3) محسن پاکآیین، رئیس وقت ستاد افغانستان وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز در مصاحبه خود با خبرگزاری فارس در تاریخ 17 اردیبهشت 1391، آمار مهاجرین افغانستانی ساکن ایران را شامل یک میلیون مهاجر قانونی و دو میلیون مهاجر غیرقانونی اعلام کرده است.(4) از طرفی، آقای رسول خضری، نماینده مجلس و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در مصاحبه خود با خبرگزاری رسمی مجلس شورای اسلامی، تعداد کل مهاجرین قانونی و غیرقانونی افغانستانی را 5 میلیون نفر اعلام کرده و بر لزوم توجه بیشتر به این پدیده تاکید کرده است.(5)
بالغ بر 7 میلیون افغانستانی مهاجر در جهان وجود دارد که مقصد بیشتر این مهاجرین، ایران و پاکستان است.
همانطور که مشاهده میشود، آمار واحد و قابل اتکایی از تعداد مهاجرین افغانستانی در کشور اعلام نشده، اما آنچه مسلم است، جمعیت میلیونی و اثرگذار مهاجرین افغانستانی و لزوم توجه به این پدیده میباشد؛ به طوری که لازم است سیاستگذاران و مدیران امنیتی کشور نسبت به تهدیدها و فرصتهایی که از قبال این پدیده متوجه امنیت ملی کشور میشود، توجه ویژهای نمایند. مطابق آمارهای اعلامشده وزارت کشور، حدود 70 درصد افغانهای مقیم ایران شیعه و مابقی از اهل سنت هستند و همچنین، اکثر مهاجرین از قوم هزاره میباشند. پس از انقلاب اسلامی و با توجه به سخنان امام(ره) درباره کمک به مهاجرین افغانستانی، میزان افغانستانیهای مهاجر به ایران افزایش چشمگیری پیدا نمود و مهاجرین افغانستانی نیز در آن سالها با حضور فعال در جنگ تحمیلی و کمک به رزمندگان ایرانی، به جمهوری اسلامی ایران برای غلبه بر رژیم بعثی عراق یاری رساندند؛ بهطوریکه طبق آمارهای اعلامشده بیش از 2000 نفر از اتباع افغانستانی در طول 8 سال جنگ تحمیلی به شهادت رسیدهاند.(6) در سالهای اخیر و با ظهور داعش نیز مجاهدان افغانستانی در قالب تیپ فاطمیون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در کنار سایر مجاهدان، به دفاع از حریم اهل بیت در مبارزه با تکفیریها و داعش میپردازند. در این گزارش، کوتاه سعی خواهد شد با اتکا به آمارهای اعلامشده و دادههای میدانی و مصاحبهای، به بررسی فرصتها و تهدیدهایی که میتواند از این پدیده متوجه امنیت ملی جمهوری اسلامی شود، بپردازیم و در نهایت، با ارائه راهبردهایی جهت مواجهه دستگاهها و نهادهای مربوطه با این مساله، گزارش را خاتمهدهیم.
تاریخچه مهاجرت افغانستانیها به ایران
اولین دوره مهاجرت افغانها به ایران مربوط به اواخر قرن 19 و دوره حکمرانی عبدالرحمنخان بر افغانستان برمیگردد. در این دوره، با توجه به سیاستهای سختگیرانه حکومت مرکزی افغانستان بر شیعیان هزاره، اولین گروهها از پناهندگان افغانستانی به ایران مهاجرت نموده و به طور عمده، در نواحی شرقی کشور ساکنگشتند. در 50 سال گذشته نیز با توجه به اتفاقاتی که در تاریخ افغانستان رخ داده و منجر به بی ثباتی و ناامنی در افغانستان گشته است، بر تعداد مهاجرین افغانستانی افزوده شده که به طور کلی، میتوان این اتفاقات را در پنج دسته زیر بررسی نمود:
1- موج اول: تجاوز شوروی به افغانستان: 1357-1367
2- موج دوم: آغاز جنگهای داخلی در افغانستان: 1368-1375
3- موج سوم: ظهور حکومت طالبان: 1375-1380
4- موج چهارم: حمله نظامی آمریکا به افغانستان:1380-1384
5- موج پنجم: ظهور داعش در منطقه و قدرت گرفتن دوباره طالبان: 1385- تاکنون.
در هر کدام از مراحل بالا، تعداد بسیار زیادی از افغانستانیها برای فرار از ناامنیها و نابسامانیهای بهوجودآمده و به امید یافتن شغل به کشورهای دیگر مهاجرت کردهاند. هرچند ایران تنها مقصد مهاجرین و پناهندگان افغانستانی در طول این دورهها نبوده، اما با توجه به همجواری و همگونی زبانی و قومی و گاهی دلایل مذهبی و اعتقادی، یکی از اصلیترین مقاصد مهاجرین افغانستانی محسوب میشود. بیشترین میزان مهاجرت از افغانستان به ایران در دوران حکومت طالبان بر افغانستان رخ داده است که دوران اوج ناامنیها و بیثباتیهای این کشور میباشد. همانطور که در مقدمه گزارش اشاره نمودیم، آمار واحد و قابلاتکایی از تعداد مهاجرین افغانستانی در کشور اعلام نشده، اما آنچه مسلم است جمعیت میلیونی و اثرگذار مهاجرین افغانستانی و لزوم توجه به این پدیده میباشد؛ به طوری که لازم است سیاستگذاران و مدیران امنیتی کشور نسبت به تهدیدها و فرصتهایی که از قبال این پدیده متوجه امنیت ملی کشور میشود، توجه ویژهای نمایند.
مطابق قوانین کشور، اقامت مهاجرین غیرقانونی در هیچکدام از استانهای کشور مجاز نیست و مهاجرین قانونی نیز تنها در 14 استان مشخصشده میتوانند اقامت داشته باشند و محدودیتهایی در انتخاب شغل و انتخاب رشته تحصیلی برای مهاجرین وجود دارد. طبق آمار اعلامی، برای تعدادی در حدود 360 هزار پناهنده قانونی افغانستانی مجوز کار صادر شده است و چیزی در حدود 220 هزار نفر از اقشار آسیبپذیر افغانستانی تحت حمایتهای ویژهای قرار دارند. تعداد دانش آموزان افغانستانی 350 هزار نفر تخمین زده میشود و در مجموع، 30 هزار دانشجو و فارغالتحصیل دانشگاهی از اتباع کشور افغانستان از امکانات تحصیلی کشور استفاده نمودهاند. 12 هزار طلبه افغانستانی نیز زیر نظر جامعه المصطفی مشغول به تحصیل هستند.
درباره ساماندهی امور مهاجرین و مقابله با مهاجرت غیرقانونی نیز در طول سالهای گذشته اقدامات مؤثری صورت گرفته است و بهخصوص در طرح آمایش مهاجرین و پناهندگان که توسط اداره کل امور مهاجرین و اتباع بیگانه وزارت کشور اجرا میشود، نسبت به تحویل کارت آمایش مهاجران به پناهندگان قانونی اقدام میشود. فعالیتها برای مقابله با مهاجرین غیرمجاز نیز با هماهنگی دولت افغانستان در سه حوزه دنبال میشود. حوزه اول، جلوگیری از ورود مهاجرین از طریق کنترل مناطق مرزی، حوزه دوم، شناسایی و انتقال مهاجرین غیرقانونی به کشور خودشان و حوزه سوم، مقابله با کارفرمایانی که از مهاجران غیرقانونی استفاده مینمایند. با توجه به این حجم بالا از تعداد مهاجرین افغانستانی در کشور، لازم است تا سیاستگذاران و مدیران امنیتی کشور نسبت به تهدیدها و فرصتهایی که از قبال این پدیده متوجه امنیت ملی کشور میشود، توجه ویژهای نمایند.
12 هزار طلبه افغانستانی زیر نظر جامعه المصطفی مشغول به تحصیل هستند
تهدیدها و فرصتهای ناشی از حضور مهاجرین افغانستانی در کشور
بهطورکلی، میتوان فرصتها و تهدیدهای حضور مهاجرین افغانستانی در ایران را در موارد زیر دستهبندی نمود:
فرصتها
1- اشتغال افغانستانیها در شغلهای سطح پایین: شغلهایی هستند که بسیاری از افراد جویای کار داخل کشور به دلایلی مانند؛ سطح پایین اجتماعی و درآمد اندک، حاضر به انجام آنها نیستند که مهاجرین افغانستانی به اشتغال در این کارها میپردازند. البته، باید به این نکته توجه داشت که این امر با ایجاد تغییر در فرهنگ کار منجر به بروز تهدیدهایی نیز میشود که در قسمت تهدیدها به آن اشاره خواهد شد.
2- ایجاد ظرفیتهای دیپلماتیک برای کشور: با توجه به حجم بالای مهاجرین افغانستانی در ایران میتوان از این فرصت در جهت تقویت روابط دیپلماتیک بین دو کشور و همسویی در سیاست های بین المللی استفاده نمود.
3- تقویت روابط فرهنگی و سیاسی دو کشور : با توجه به این مسئله که بسیاری از اختلافات موجود بین دو کشور ناشی از سوء تفاهم ها و برداشت های غلط می باشد، می توان با استفاده از ظرفیت حضور مهاجرین افغانستانی در کشور، نسبت به حل این معضل در دو حوزه اقدام نمود؛ حوزه تبلیغ و حوزه توجه ویژه به ارتباط مناسب با نخبگان مهاجر افغانستانی. در حوزه تبلیغ میتوان گفت برخی از مهاجرین افغانستانی که پس از مدتی اقامت در ایران به کشور خویش بازمیگردند، میتوانند بهعنوان معرفی کنندگان فرهنگ ایرانی و تبیین کنندگان ایدئولوژی جمهوری اسلامی ایران در افکار عمومی افغانستان نقش ایفا کنند و با اقدام دشمنان جمهوری اسلامی در تبلیغ منفی و غلط از ایران مقابله نموده، از شکلگیری نگاه منفی به ایران در افکار عمومی افغانستان جلوگیری نمایند. (متأسفانه در سالهای اخیر، راهپیماییهای زیادی علیه سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در افغانستان تشکیل شده است.) در حوزه توجه ویژه به ارتباط با نخبگان سیاسی و اجتماعی باید اشاره نمود که بسیاری از فارغالتحصیلان افغانستانی دانشگاههای ایرانی هنگام بازگشت به افغانستان، در پستهای مدیریتی و سیاستگذاری کلان مشغول به کار میشوند و یا در جایگاههای تأثیرگذار نقشآفرینی میکنند که در صورت برنامهریزی صحیح میتوان از این ظرفیت برای حل سوءتفاهم های به وجود آمده و حل اختلافات استفاده نمود. (لازم به ذکر است که متأسفانه اکثر فارغالتحصیلان افغانستانی دانشگاههای کشور علیرغم استفاده از امکانات ایران، هنگام بازگشت به کشور خود نگاه مثبتی به ایران ندارند و به تبلیغ علیه سیاستهای ایران میپردازند که ناشی از عدم ارتباط صحیح و مناسب با این عزیزان است.)
با توجه به روند پیری جمعیت در کشور، میتوان با برنامهریزی صحیح از کارگران افغانستانی جهت پر کردن خلأ نیروی کار ایرانی استفاده کرد.
4- تعامل با سازمانهای بینالمللی: با توجه به حجم بالای مهاجرین افغانستانی در ایران، میتوان از این ظرفیت جهت ایجاد چهره مثبت و بشردوستانه از جمهوری اسلامی ایران نزد افکار عمومی جهان و سازمانهای بینالمللی استفاده شود و علاوه بر این، از بودجهها و کمکهای بینالمللی در نظر گرفتهشده برای مهاجرین جهت ساماندهی امور آنها استفاده نمود.
5- آیندهپژوهی در فضای اقتصادی، کاهش نرخ جمعیت و مهاجرین افغانستانی: با توجه به روند پیری جمعیت در کشور، در صورت ایجاد رشد اقتصادی و صنعتی در طول سالهای آینده با کمبود نیروی کار مواجه خواهیم شد که میتوان با برنامهریزی صحیح از کارگران افغانستانی جهت پر کردن خلأ نیروی کار ایرانی استفاده کرد.
تهدیدها
1- اشباع بازار کار: با توجه به میزان بالای آمار پناهندگان و مهاجرین افغانستانی جویای کار در ایران و توقعات پایینتر کارگران افغانستانی از کارفرمایان خود، این امر منجر به گرایش استفاده حداکثری از کارگران افغانستانی در میان کارفرمایان گشته و اشباع فضای کار برای کارگران ایرانی را در برخی از مشاغل رقم زده است.
2- تغییر فرهنگ کار: با توجه به اشتغال کارگران افغانستانی در برخی از مشاغل، این تصور غلط به وجود آمده است که برخی از شغلهای سطح پایین مختص کارگران افغانستانی هست و کارگران ایرانی از اشتغال در این شغلها پرهیز میکنند. در واقع، به دلیل حضور کارگران افغانستانی، با نوعی تغییر در فرهنگ کار در کشور مواجه گشتهایم.
مساله3- بروز بحران و آشوبهای اجتماعی: میزان بسیار بالای مهاجران و اتباع افغانستانی در برخی از شهرهای کشور منجر میشود که احتمال بروز آشوبها و بحرانهای اجتماعی وجود داشته باشد. این بحران و آشوب ؛ممکن است در قالب درگیری برخی شهروندان ایرانی (که افغانستانی ها را عامل بیکاری یا برخی مشکلات خود میپندارند) با این مهاجرین رخ دهد.
4- ازدواج پناهندگان و مهاجران با اتباع ایرانی: یکی از مسائل و چالشهای مربوط به مهاجرین افغانستانی در ایران، بحث ازدواج این اتباع با زنان ایرانی است. با توجه به قوانین کشور در این راه فرایندی قانونی وجود دارد تا حمایتهایی از خانوادههای ایرانی صورت گیرد و به این خانوادهها اطمینان داده شود که آن فرد صلاحیت اخلاقی و توانایی اداره خانواده را دارا میباشد. بدین منظور برخی از دستگاهها مانند نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات و اداره اتباع استانها و ... برای خانوادهها اطلاعات مورد نیاز در راستای ازدواج را تهیه میکنند تا آنها از وضعیت فرد اطمینان پیدا کنند، اما به هر ترتیب، ازدواج اتباع افغانستانی با دختران ایرانی، کشور را با چالشهایی مواجه میکند که این چالشها در صورت وصلت مهاجر غیرقانونی با خانوادههای ایرانی، بسیار پیچیدهتر میشوند. برخی از اتباع غیرمجاز افغانستانی گمان میکنند اگر با یک فرد ایرانی ازدواج کنند میتوانند تابعیت ایرانی بگیرند، درحالیکه ازدواج مهاجرین با زنان ایرانی منجر به تابعیت ایران نمیشود. یکی از چالشهای کشور در اینگونه ازدواجها، این است که در صورت اخراج مهاجر غیرقانونی از کشور، باعث میشود همسر ایرانی او نیز از کشور خارج شود که فرایند اخراج مهاجر را پیچیدهتر مینماید.
5- استفاده کشور مبدا از مهاجرین بهعنوان ابزار فشار علیه کشور مقصد: استفاده از مهاجرین بهعنوان عوامل کشور مبدأ در کشور مقصد همواره بهعنوان یکی از چالشهای کشور مهاجرپذیر مطرح میباشد. هرچند هماکنون جمهوری اسلامی ایران، چالش جدی در قبال سیاستهای دولت افغانستان ندارد و دو کشور علیرغم وجود فرازونشیبهای سیاسی روابط دوستانهای با یکدیگر دارند، اما در صورت بروز اختلاف و چالش جدی، مهاجرین میتوانند بهعنوان عوامل کشور مبدأ اقداماتی علیه کشور مقصد انجام دهند. (این مساله زمانی به شکل جدیتر مطرح میشود که به اختلافات دو کشور در مسائل مربوط به آب توجه شود که ممکن است در آینده نهچندان دور به اختلافات میان دو کشور دامن زند.)
6- هزینههای نظامی و انتظامی: حفاظت از مرز میان دو کشور، با وجود گستردگی و پیچیدگی محیطی مناطق مرزی، امری بسیار دشوار و هزینهبر هست و از طرفی، مشکلات و پیچیدگیهای مربوط به دستگیر کردن مهاجرین غیرقانونی و انتقال آنها به کشور خودشان نیز امری بسیار پرهزینه است.
7- استفاده از امکانات عمومی و یارانهها: با توجه به مشکلات اقتصادی کشور و ضعف زیرساختهای موجود که گاهی نسبت به جمعیت بومی مناطق مهاجرپذیر کشور نیز کافی نیستند، تحمیل هزینههای عمومی و یارانهای ناگریزی که چند میلیون مهاجر افغانستانی بر کشور تحمیل میکنند نیز میتواند عامل مخرب و تهدیدی دیگر به حساب بیاید.
8- مهاجرین افغانستانی و نارضایتی افکار عمومی در کشور: با توجه به دلایل مختلفی که در طول سالهای مختلف رخ داده است، نگاهی منفی نسبت به مهاجرین افغانستانی نزد افکار عمومی به وجود آمده است. از طرفی، با توجه به شرایط وخیم اقتصادی کشور در سالهای اخیر، این نگاه نزد افکار عمومی به وجود آمده است که حضور مهاجران افغانستانی در کشور منجر به افزایش مشکلات اقتصادی میشود که این امر میتواند نارضایتی عمومی را از حکومت افزایش دهد و حتی زمینههای درگیری میان مردم و اتباع افغان را ایجاد نماید.
9- ایجاد زمینه فعالیتهای زیرزمینی و غیرقانونی: حضور مهاجرین غیرقانونی میتواند منجر به ایجاد فضاهای غیرمجاز کسبوکار برای سودجویان باشد که در قالب باندهای قاچاق انسان و سایر فعالیتهای غیرقانونی و زیرزمینی، از این امر سوءاستفاده نمایند.
نتیجهگیری و پیشنهادها
با توجه به مطالب بیانشده درباره آمار مهاجرین قانونی و غیرقانونی افغانستانی در ایران و فرصتها و تهدیدهایی که به بیان آنها در طول این گزارش پرداختیم، میتوان راهبردهای زیر را بهعنوان راهبردهای جمهوری اسلامی ایران در قبال مساله مهاجرین افغانستانی پیشنهاد داد:
1- لزوم وجود آمار دقیق و ارائه آن به مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی: همانطورکه در متن گزارش اشاره شد، عدم وجود آمار دقیق از تعداد مهاجرین قانونی و غیرقانونی افغانستانی مقیم ایران یکی از اصلیترین مشکلات مدیریت صحیح امور مربوط به آنان میباشد. لذا، لازم است که نسبت به تهیه آمار دقیق مهاجرین قانونی و غیرقانونی و همچنین، ارائه آن به مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی جهت استفاده از توان علمی کشور در جهت حل مشکلات مربوط به این مساله توجه گردد.
2- توجه ویژه به نخبگان مهاجر افغانستانی: همانطورکه در متن اشاره نمودیم، تعداد به نسبت زیادی از مهاجرینی که دارای تحصیلات دانشگاهی از دانشگاههای ایران هستند، پس از بازگشت به کشور خود از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار گشته و گاهی در پستهای تاثیرگذار سیاسی منصوب میشوند. بدین منظور، لازم است نسبت به شناسایی این افراد اقدام شود و برنامههایی از طرف نهادهای مسئول جهت ارتباط بیشتر و موثرتر با این نخبگان تدوین و اجرا گردد.
3- توجه به نظاممندکردن هرچه بیشتر فرایند مهاجرت افغانستانیها به ایران: همانطورکه در بررسی علل و زمینه ها اشاره نمودیم، مهاجرت افغانستانیها به ایران با توجه به نزدیکی جغرافیایی و قرابت فرهنگی دو کشور امری گریزناپذیر است. هر چند در طول سالهای اخیر اقدامات بسیار جدی در زمینه ثبتنام و شناسایی مهاجرین قانونی و غیرقانونی انجام گشته است، اما به نظر میرسد لازم است فرایند سیاستگذاری تا اجرای این فرایند که نهادهایی همچون؛ وزارت خارجه، وزارت کشور، مجلس شورای اسلامی، نیروی انتظامی و ... را درگیر خود میکند، از یکپارچگی بیشتری برخوردار باشد.
4- استفاده از ظرفیتهای دیپلماتیک ایجادشده به دلیل حضور مهاجران افغانستانی: با توجه به تعداد زیاد مهاجران افغانستانی در کشور، این امر میتواند ظرفیت گفتگوی بین دو ملت را در ابعاد سیاسی و فرهنگی تقویت نموده و مواضع فرهنگی و سیاسی مشترکی را در عرصه بینالمللی رقم بزند.
5- تمرکز ویژه بر کنترل مرزهای شرقی کشور جهت مقابله با ورود غیرقانونی اتباع افغانستان: هر چند در طول سالهای اخیر فعالیت های زیادی جهت کنترل مرزهای شرقی و مقابله با قاچاق مهاجرین غیرقانونی به کشور از طریق این مرزها انجام گشته است، اما پیشنهاد میشود در این زمینه مذاکرات بیشتری با مسئولان کشور افغانستان و پاکستان جهت کنترل دو طرفه مرزهای مشترک انجام شود و همچنین، نسبت به تجهیز زیرساختهای کنترل الکترونیکی و هوایی بر مرزهای شرقی کشور اقدام گردد.
6- توجه به آموزش و توانمندسازی مهاجرین افغانستانی: اگر مهاجرین افغانستانی توانمند و باسواد باشند، علاقه بیشتری بر بازگشت به کشور خود خواهند داشت و همچنین، پس از بازگشت میتوانند نقش موثرتری در پیشرفت کشورشان ایفا نمایند. از طرفی، توجه به تحصیلات مقدماتی آنها منجر به افزایش میزان جامعهپذیری و کاهش اختلافات فرهنگی خواهد شد.
7- یاری مردمنهادهای مهاجرین: استفاده از ظرفیتهای اجتماعی از طریق توجه به رشد و تکامل سازمانهای مردم نهاد، از اصلیترین راهکارهای مقابله با مشکلات اجتماعی میباشد. با توجه به این اصل، میتوان از ظرفیت مشارکت مردم در حل مشکلات مربوط به مهاجرین افغانستانی استفاده کرد. علیالخصوص، میتوان با حمایتهای ویژه از مردمنهادهایی که توسط خود اتباع افغان برای ساماندهی و کمک به همدیگر ایجاد میشود، بخش عمدهای از حل مشکلات مهاجران را به وسیله خود آنها مدیریت کرد.
8- شناسایی و کمک به خانوادههای ضعیف و ازکارافتاده افغانستانی: بیشتر مهاجران افغانستانی که به صورت خانوادگی در ایران زندگی میکنند، وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند، اما غالبا میتوانند مخارج خود را تامین نمایند. با این وجود، برخی از خانواده های افغانستانی به دلایلی همچون؛ از دست دادن سرپرست خانوار خویش یا بیماری اعضای خانواده، در شرایط بسیار نامطلوب اقتصادی بهسرمیبرند. لازم است همزمان با شناسایی این دسته از خانوارهای مهاجر، نسبت به تامین حداقلهای آنان اقدام شود تا از بروز ناهنجاری های دیگر جلوگیری شود.
9- ارائه آموزشهای لازم به مهاجرین و پناهندگان: برخی از مشکلات موجود در زمینه مهاجران افغانستانی، عدم آشنایی آنها با قوانین و فرهنگ ایرانی و همچنین، قوانین و محدودیت های مربوط به مهاجران در ایران میباشد که لازم است در هنگام ورود یا ساماندهی آنان، نسبت به آموزش در این زمینه نیز برنامهریزیهایی صورت پذیرد.
10- سعی در بهبود جایگاه اجتماعی مهاجرین نزد افکار عمومی کشور: بسیاری از مردم کشور تصورات غلطی درباره مهاجران افغانستانی دارند که همین ادراک غلط تبعات بسیاری برای مهاجرین افغانستانی و کشور ایجاد میکند. به عنوان مثال، لازم است برای مردم تبیین شود که تعداد بسیار ناچیزی از مهاجرین افغانستانی به نسبت جمعیت خود دست به ارتکاب جرم و جنایت میزنند که این تعداد اندک نیز بیشتر از میان مهاجرین غیرقانونی هستند و غالب مهاجرین افغانستانی انسانهایی پرکار و سالم میباشند که به دلیل مشکلات موجود در کشورشان، مجبور به مهاجرت شدهاند. همچنین، باید منافع حضور مهاجرین افغانستانی برای مردم و علی الخصوص نخبگان اجتماعی و سیاسی تبیین شود.
در مجموع، میتوان گفت مساله مهاجرین افغانستانی و تعداد روزافزون آنها مسالهای ناگریز برای جمهوری اسلامی میباشد که ریشههای فراسرزمینی دارد و جمهوری اسلامی نمیتواند در کوتاهمدت و بهتنهایی با ریشههای آن مقابله نماید، اما باید نسبت به فرایند اصولی و روالمند آن حساسیت نشان دهد و با دیدی آیندهنگرانه به این مساله بیاندیشد. مساله مهاجرین افغانستانی در ایران، مانند بسیاری دیگر از مسائل پیرامون امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران میتواند فرصتها و تهدیدهایی را مقابل کشور قرار دهد که هوشیاری سیاستگذاران و مدیران امنیت کشور را میطلبد. در طول سال های پس از انقلاب تعداد مهاجران افغانستانی که ایران را به عنوان مقصد دائمی یا موقت زندگی خویش انتخاب کرده اند به شدت افزایش یافته است که خلاء وجود آمار دقیق یکی از مشکلات درباره سیاستگذاری برای حل معضلات و مشکلات این پدیده می باشد. در این گزارش سعی نمودیم به بررسی برخی از فرصت ها و تهدیدهای ناشی از حضور مهاجران افغانستانی در کشور بپردازیم و راهکارهایی جهت مواجهه صحیح با این پدیده ارائه دهیم.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از شبکه مطالعات سیاست گذاری عمومی ، تاریخ انتشار 29 بهمن96، کدمطلب: 182057 ، www.npps.ir
ا.ح75