چهارشنبه ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 24 
خودت را معرفی کن؟
محمود ۴۵ ساله هستم.
به چه جرمی دستگر شدی؟
مالخری. می‌گویند، چون جنس دزدی خریدم و به مغازه دارها می‌فروختم متهم هستم.
چه می‌خریدی؟
همه چیز. از باطری خودرو تا مینی موتور، تا قالپاق، حتی پمپ کف کش. هرچی دزدان سرقت کنند من می‌خرم.
چرا؟
چون می‌خواهم کار آنها راه بیفتد. خودم هم نانی سر سفره ببرم.
نان سرقت؟
من به قیمت می‌خرم به قیمت می‌فروشم.
اموال مسروقه را کجا مخفی می‌کردی؟
مخفیگاه نداشتم.
پس چه کار می‌کنی؟
من با وانت می‌چرخیدم و هردزدی که من را می‌دید و می‌شناخت اموال سرقت شده اش را به من می‌داد.
با وانت؟
بله. همان جا که می‌خریدم وقتی در کوچه‌ها می‌چرخیدم می‌فروختم.
بیش از ۷۰۰ قطعه سرقتی از داخل خودروات کشف شد؟
نه. بیشترش را از خانه کشف کردند. در خودرو مینی موتور، دوچرخه و کفش و کف کش بود.
چگونه دستگیر شدی؟
یک روز در حوالی خاوران مشغول بار زدن دوچرخه بودم که ماموران مشکوک شدند. ابتدا فکر کردند که سمسار هستم. اما وقتی خودرو را بررسی کردند، سایر اموال مسروقه را کشف کردند.
چقدر از فروش این اموال به دست می‌آوردی؟
بستگی داشت، اما از خرید و فروش اموال روزی ۲۵۰ تا ۴۰۰ سود می‌کردم.
ارزشش را داشت؟
معلوم است که ارزشش را داشت. ماهی ۹ میلیون درآمد بد است.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از پایگاه خبری تحلیلی پارسینه ، تاریخ انتشار: 11 فروردین 1397 ، کدخبر: 419517 ، www.parsine.com
