وقتی "قصور یک روحانی" به "تقصیر امام جمعه"-بخوانید نهاد روحانیت- می کشد، یعنی "تقابل فردی" را به "دوگانه حاکمیتی" تبدیل کردیم.
ملاحظه فرمائید؛
سطح یکم، دوگانه موسیقی-انقلاب است.
بعد از 4 دهه از انقلاب هنوز برای برخی این نسبت روشن نیست و موسیقی را از انقلاب نمی دانند. این غصه دامنه دارست اما بگذریم.
سطح دوم، دوگانه نهی از منکر-قانون است.
تصویری که ما از این اصل دینی ارائه می کنیم مناسب با نظام طاغوت است نه نظام دینی. گوئی متوجه نشدیم که قانون شکنی در جمهوری اسلامی "بالاترین منکر"ست. این تاسف نیز دامنه دارست و بگذریم.
اما سطح سوم دوگانه دینداری است که اسف بیشتری دارد.
یکبار حاکمیت دوگانه در سیاست است؛ اما یک وقت حاکمیت دوگانه مربوط به حاکمیت دین است. سطح تشویش را از "سیاست ورزی" به "دینداری" مردم کشاندیم؛ ابعاد ماجرا را توجه داریم؟
یک "روحانی"، مجلسی را به بهانه موسیقی بهم می زند؛ مردم "تقابل" یک روحانی با "موسیقی" برداشت می کنند. "غیرقانونی" بهم می ریزد، بازهم مردم "تقابل" یک روحانی با "قانون" برداشت می کنند. اما وقتی امام جمعه شهر این اقدام را تائید و تبلیغ می کند، یعنی یک پای ماجرا نه یک روحانی که یک نهاد ارشد در حوزه حاکمیت دین است و طرف دیگر نه "موسیقی" و نه "قانون" و بلکه "حاکمیت دین" قرار دارد. این نمونه را بگذارید کنار موارد مشابه در ورود غیرقانونی امام جمعه فلان شهر و بهمان استان در موضوع موسیقی و کنسرت ها.
انشالله دقت فرمودید که ماجرا فراتر از دوگانه موسیقی با روحانیت یا دوگانه قانون با روحانیت است؛ اینجا تقابل روحانیت با روحانیت است؛ تقابل روحانیت با انقلاب است. مردم در این حیرت چه کنند؟ حاکمیت دوگانه آنهم در سطح دینداری مردم، ظلم به انقلاب نیست؟
مدت هاست در نمازجمعه این شهر و آن شهر، خطبه "حاکمیت دوگانه دینداری" می خوانند؛ یک قرائت دینداری امام و رهبری است و یک قرائت دینداری نهاد امام جمعه یا بخوانید نهاد روحانیت یا شاید هم بفرمائید حوزه. چاره ای اندیشیم.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازسایت خبری تحلیلی الف ، تاریخ انتشار: 18فروردین 1397، کدخبر: 3970118080،www.alef.ir
ا.ح75
ن.ف83
ا.ف75