1 - تراز بازرگانی خارجی- اگر ارزش صادرات ایران نسبت به واردات افزایش یابد عرضه ارز افزایش می یابد و قیمت ارز کاهش می یابد. بر عکس اگر کسری حساب جاری در تجارت خارجی داشته باشیم قیمت ارز افزایش خواهد داشت.
2 - -تراز مبادله خارجی - اگرارزش قیمت کالاهایی که صادر می کنیم نسبت به قیمت کالاهایی که وارد می کنیم افزایش یابد برای هر مقدار صادرات ارز بیشتری حاصل می شود و در نتیجه می تواند اثر کاهشی بر قیمت ارز داشته باشد.
3 - شرایط سیاسی - اگر مردم اعتماد خود را به شرایط داخلی کشور از دست بدهند واین تصورپیش اید که بحران داخلی و بحران بین المللی افزایش می یابد و ممکن است نقض حقوق مالکیت و بی اعتبار شدن حق مالکیت به دارایی های داخلی مثل امکان مصادره اموال، مهاجرت صاحبان ثروت و صاحبان سرمایه انسانیدر دستور کار باشد از جمله شرایط سیاسی هستند که تقاضا برای ارز را افزایش داده و احتمال گران شدن ارز را فراهم می کنند.
4- کسر بودجه های دولت - این پدیده در کشور های مختلف به شکل های متفاوتی عمل می کند . در کشور های پیشرفته اگر دولت دارای اعتبار باشد، منجر به فروش اوراق قرضه بیشتری می شود. این امر نرخ های بهره را بالا می برد. خارجی ها برای خرید اوراق نیازمند پول داخلی هستند که این امر قیمت پول داخلی را افزایش می دهد. اما اگر استقراض های پی گیر اعتبار دولت را کاهش داده باشد(مانند مورد یونان چند سال قبل) این امر سبب فروش عجولانه اورق قرضه قبلی شده و نرخ پول داخلی را کاهش می دهد. در ایران کسر ی بودجه معنی متفاوتی دارد و به نحو متفاوت و بسیار مخرب تری عمل می کند.
عامل اساسی دیگری که در تعیین قیمت ارز دخیل است و قیمت اسمی آن را تعیین می کند نرخ تورم داخلی در مقایسه نرخ تورم خارجی است. اگر نرخ تورم در واقع و در بلند مدت در داخل بالاتر از نرخ تورم خارجی باشد این عامل هم مشخصا ارزش پول داخلی را کاهش داده و قیمت پول خارجی را افزایش می دهد. تورم در یک کشور هم در واقع یک پدیده پولی است اما این عبارت ساده نشان دهنده سوء مدیریت وسیع در اشکال مختلف حیات سیاسی،واجتماعی و اقتصادی است(از جمله کسر بودجه های آشکار و پنهان حکومت).
آیا عامل بورس بازی ارز در این شرایط دخالت دارد؟ شرایط سیاسی و بین المللی اگر انتظار شدت یافتن بحران ها را نشان دهد عده ای به بازار ارز هجوم خواهند برد. یا اگر تفاوت نرخ تورم داخلی و بین المللی برای مدتی انباشت شده باشد و مشخص شود که امکان حفظ نرخ های موجود برای دولت موجود نیست بورس باز ها ممکن است وارد بازارشوند و فرصت سود بردن را برای خود آزمایش کنند. یک مورد مشهور مربوط به سال ١٩٩٢ است که جورج سوروس (از طریق شرکت کوانتم فاند) در واقع بانک انگلستان را به زانو در آورد. پس از این که برای او مشخص شد برای سال ها قیمت پوند بیش از حد ارزشگذاری شده، جورج سوروس از طریق قرار داد های مختلف استقراض پوند و فروش حجیم به بانک انگستان و در یافت دلار و ادامه این کار بانک مرکزی انگستان پس از چند روز مقاومت قبول کرد که نمی تواند ارزش پوند را در رقم قبلی حفظ کند. ارزش پوند را کاهش داد و سوروس و شرکت او با دلارهای خود پوند های کم ارزش تر را خریده و بدهی پوند خود را باز پرداخت کردند و در یک روز چند میلیارد دلار سود بردند که زیان بانک انگلستان بود. این یک نمونه بورس بازی است. پس از این ماجرا هم کسی جورج سوروس را سرزنش نکرد. زیرا در این کشور ها می دانند تمایز وجود دارد بین تعیین قاعده بازی و بازی کردن بر اساس قاعده بازی. اگر قاعده بازی فوتبال را مقامی تعیین کرد و طبق آن قاعده یک بازی کن گل های مکرر به ثمر رساند نمی توان آن بازی کن را مجازات کرد. در ایران متاسفانه دولت ها قواعد بازی را مشکل دار تعیین می کنند و بعد بازی کن ها را مجازات. درنهایت و با لحاظ کردن ر مجموعه شرایط خشونت و اعدام مشکلی را حل نمی کند و بلکه به بد تر شدن شرایط منجر می شود.
منبع : صفحه تلگرامی دکتر محمد طبیبیان
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری ساعت 24، تاریخ انتشار: 24فروردین 1397، کدخبر: 345225 ،www.saat24.news
ن.ف83
ا.ف75