شعار سال: فرحزاد را پایتختنشینان با آب و هوای خوب، منظرههای قدیمی و زیبا، آلوهای ترش و جنگلی، گیاهان کوهی و رستورانهای شیک با طراحیهای خاص و ویژه میشناسند. این محله میتواند برای تعطیلات آخر هفته یا دورهمیهای دوستانه و فامیلی گزینه مناسبی باشد. شاید وجود همین ویژگیهای منحصربهفرد است که مردم از بخش شمال شرقی آن غافل شدهاند و هیچوقت متوجه زندگی زاغهنشینان در آنجا نشدهاند.
افرادی که از روی اجبار و به دلیل فقر و نداری تن به این نوع زندگی دادهاند. کسانی که در حسرت استفاده از امکانات تفریحی محله فرحزاد روز خود را شب میکنند و با تاریک شدن هوا بیآنکه زیباییهای این محله را ببینند سر به بالین میگذارند. راهی بخش شمال شرقی محله فرحزاد شدیم تا از نزدیک زندگی زاغهنشینان را ببینیم.
ساعت 6 عصر به فرحزاد میرسیم و خیابان تبرک، معبر اصلی محله به دلیل حجم زیاد خودرو مسدود شده است. از کنار غذاخوریهای سنتی و باغهای زیبا که تبدیل به رستورانهای شیک شدهاند، عبور میکنیم و به بخش شمال شرقی و محله کوهستان میرسیم. اینجا کوچهها با عناوین بنبست کوهستان یک تا 10 مشخص شدهاند. البته تابلو معابر دستنویس است و نشانی از آرم شهرداری روی آنها دیده نمیشود. شیب تند کوچهها و خیابانها را پشت سر میگذاریم و وارد بافت مسکونی یا محدوده زاغهنشینان میشویم.
گویا سالهاست کسی اینجا نیامده است. به محض ورودمان اهالی با چشمان متعجب به استقبالمان میآیند و درگوشی با هم پچپچ میکنند. برای اینکه دید بهتری داشته باشیم از تپههایی که در گذشته متعلق به اداره کل منابع طبیعی استان تهران است و این روزها به اداره مسکن و شهرسازی واگذار شده بالا میرویم. اینجا سبک دیگری از زندگی رایج است. همسایهها چیزی برای پنهان کردن ندارند و اسباب و اثاثیهشان در کوچه و بیرون از چهاردیواری خانهشان قرار دارد.
اینجا عبارت «چهاردیواری، اختیاری» معنا و مفهوم ندارد. چراکه اصلاً خانهها محصور چهاردیواری نیستند. اتاقها توسط دیوار محصور شدهاند و گوشهای از کوچه چادر زدهاند و آشپزی میکنند و کمی آن طرفتر برای جداسازی سرویس بهداشتی از سایر قسمتهای خانه پرده کشیدهاند.
خانهسازی بدون ضابطه
حیدری کنار دیوار خانهاش مشغول تمیز کردن ماشیناش است. از او درباره زندگی زاغهنشینی سؤال میکنیم. بدون معطلی میگوید: «زندگی اینجا خیلی سخت است اما افراد نداری مثل ما مجبورند با این اوضاع کنار بیایند.» به گفته اهالی قدیمی فرحزاد گویا اینجا زمینهای کشاورزی و مرغداری متعلق به شخصی به نام محمود و پسرش احمد بوده و به همین دلیل ساکنان، آنها را محمود و احمد مرغی خطاب میکنند. هر ببیندهای با یک نگاه متوجه میشود خانهها استحکام ندارند و براساس نوع چیدمان خشتها مشخص است که یکشبه و بدون رعایت اصول شهرسازی قد علم کردهاند.
اینجا فقط یک چهاردیواری ساخته شده و سایر بخشهای خانه با استفاده از پرده، بنر، چادر و ایرانیت بنا شده است. به گفته ساکنان در گذشته امکاناتی مانند آب و برق و گاز وجود نداشت و حدود 3 ماه است که اهالی به این خدمات دسترسی دارند. طبق طرح تفصیلی تهران این بخش از فرحزاد در محدوده فضای سبز قرار دارد و نباید ساختوساز در آن انجام میشد. بومیهای فرحزاد معتقدند مدیران قبلی شهر با نادیده گرفتن تخلفات زاغهنشینان این نوع زندگی را در محله توسعه دادهاند. شورایار محله در تمام این مدت ما را همراهی میکند و حرفهای اهالی را میشنود.
او که میداند با شنیدن حرفهای اهالی سؤالاتی در ذهنمان درباره چرایی این وضع ایجاد شده است میگوید: «زمینهای بخش شمال شرق فرحزاد متعلق به اداره کل منابع طبیعی است و نباید ساختوساز در آن انجام میشد.» به گفته «مصطفی لآلی» بسیاری از بومیان فرحزاد از وضع ساکنان محله زاغهنشین، رضایت ندارند و میخواهند این وضع ساماندهی شود: «زاغهنشینها تقریباً به کوه رسیدهاند و کنار خانههایشان جز کوه چیز دیگری نیست. برای جلوگیری از افزایش پدیده زاغهنشینی در این بخش محله، چند سال قبل دیوارکشیهایی انجام شد تا تعداد زاغهنشینها بیشتر نشود. این کار مؤثر بود و تا حدود زیادی از گسترش زاغهنشینی در این بخش فرحزاد جلوگیری شده است.»
زمینهای بیسند
چندمتر آن طرفتر در بخش غربی دره فرحزاد آپارتمانهای سفید رنگی سربه فلک کشیدهاند که به برجهای بهاران معروف هستند. برخی از افرادی که به زندگی زاغهنشینی تن دادهاند سالها قبل در همسایگی این آپارتمانها زندگی میکردند اما به اجبار خانههایشان را متری 2 میلیون تومان به مالکان برجهای سفید واگذار کردند. «رفعت» زن جوانی است که خانهاش در همسایگی ساختمانهای بهاران قرار داشت و 3 سال است که در محله زاغهنشینها زندگی میکند.
او میگوید: «مالکان برج سفید خانههایمان را ارزان خریدند و مجبور شدیم به چنین زندگی سختی تن بدهیم.» او ادامه میدهد: «همین ملک کوچک را متری 4میلیون خریدیم و بعد هم ساختیم. نه تنها خانه ما بلکه تمام خانههای این محله ایمن نیستند و با کوچکترین زمین لرزه تخریب میشوند. هیچکسی نیست به داد ما برسد.» شورایار محله اما نظر دیگری در اینباره دارد و میگوید: «هیچکدام از زاغهنشینها سند مالکیت زمینی را که مدعی خرید آن هستند ندارند. آنها قولنامهای زمین خریدهاند. این زمینها متعلق به دولت است و خرید و فروش آن درست نبوده است. به دلیل برخی بیتوجهیها در طول سالهای اخیر افراد با ساختوسازهای غیرمجاز و زاغهنشینی وضع کنونی را در فرحزاد رقم زدهاند.»
لآلی تأکید دارد که مردم ساکن در این بخش فرحزاد از نظر اقتصادی محروم هستند و مسئولان باید کمک حال آنان باشند: «شورایاری همواره تلاش کرده است در کار حفظ حقوق بیتالمال، مدافع حقوق مردم باشد و در اینباره همه تلاش خود را کرده است. باید تدبیری از سوی مسئولان اندیشه شود تا بتوان مشکلات اهالی زاغهنشین را برطرف و زمینه را برای اصلاح سکونت در این بخش فرحزاد فراهم کرد.»
زندگی زیر سقفهای سست
ساختوساز متوقف شده و اهالی برای درامان ماندن از سرما و گرما روی سقف و وسایلشان پلاستیک کشیدهاند. برخی از خانهها هم به دلیل غیراصولی بودن و استفاده از مصالح نامرغوب به مرور زمان تخریب شدهاند و سقف برخی ریخته است اما ساکنان همچنان به زندگیشان ادامه میدهند. گلبهار، زن میانسالی است که به گفته خودش 25 سال ساکن این بخش از فرحزاد است.
همسر و پسرهایش دستفروشی میکنند و وضعیت اقتصادیشان خوب نیست. او میگوید: «بعد از مهاجرت به تهران مدتی اجارهنشین بودیم و اجاره زیادی پرداخت میکردیم. به توصیه یکی از بستگان اینجا آمدیم و با 10 هزار تومان زمین خریدیم و با کلی مکافات چهاردیواری ساختیم. خانهمان کوچک است و خیلی از اسباب و اثاثیه را گوشه کوچه گذاشتهام. سقف خانهام سست است و احتمال دارد هر لحظه روی سرمان آوار شود.»
بیش از 70درصدخانههای اینجا همین وضعیت را دارند و ساکنان با ترس و لرز شب را به صبح میرسانند.» حرفهای این ساکن محله زاغهنشینها، تأسف شورایار را در پی دارد. او از بازدید چند باره یکی از اعضای هیئترئیسه شورایشهر از این محله سخن به میان میآورد و میگوید: «اگر به اهالی اجازه ساخت داده شود و آنها بتوانند بهصورت آپارتمانی جواز ساخت بگیرند، همه زاغهنشینها را میتوان در دو تا سه مجتمع ساکن کرد. با این کار معضل زاغهنشینی برطرف میشود و بافت فرسوده از بین میرود و زمینهای زیادی برای اجرای طرحهای مختلف در محله تأمین خواهد شد.»
بازی در کوچههای خاکی
محله فرحزاد حدود 35 هزار نفر جمعیت دارد اما آمار دقیقی از جمعیت زاغهنشین در دست نیست و براساس حدس و گمان میتوان گفت که حدود 100 خانوار هستند. برای این تعداد از خانوار هیچ امکانات تفریحی و آموزشی وجود ندارد. کودکان مدرسه و زمین بازی و بوستان ندارند. مدرسه فاصله زیادی با محله دارد و برای رفتوآمد باید سرویس داشته باشند. همین موضوع باعث شده تا برخی از بچهها از درس و مدرسه محروم شوند. معابر محله هم باریک است و به دلیل رفتوآمد خودروها، کودکان امنیت کافی برای بازی ندارند.
صدای بچهها نظرمان را جلب میکند و از شیب تندی بالا میرویم. تعدادی پسربچه به دنبال توپ پلاستیکی میدوند و با عبور و مرور خودروها بازی را متوقف میکنند. احسان میگوید: «زمین بازی نداریم و مجبوریم در کوچههای خاکی بازی کنیم. پارک از خانههایمان فاصله زیادی دارد و نمیتوانیم به آنجا برویم.»
مصطفی لآلی معتقد است امکان ایجاد فضاهای مناسب برای تفریح در این بخش از محله فرحزاد وجود دارد اما همه اینها نیازمند همت مسئولان است: «فرحزاد جاذبههای گردشگری زیادی دارد. درست بالای کوهی که زاغهنشینها پایین آن ساکن شدهاند امکان نصب تلهکابین وجود دارد. ایجاد تلهکابین میتواند منجر به افزایش فضای فرهنگی، تفریحی و خدماتی در محله شود و به اقتصاد ساکنان کمک کند.»
پلاکهایی که اعتبار ندارد
برخی از خانههای محله زاغهنشینها پلاک شهری دارند. هرچند پلاکی بر سر در بسیاری از خانهها نصب نشده است اما آنهایی که خانههایشان پلاک شهرداری گرفتهاند مدعیاند که از سوی شهرداری تأیید شدهاند و به این دلیل به آنها پلاک داده شده است. شورایار محله این موضوع را رد میکند و میگوید: «پلاکی که شهرداری به این خانهها داده است تنها برای دادن یک نشانی پستی معتبر است و نباید آن را به منزله تأیید خانهها از سوی شهرداری تلقی کرد.»
لآلی میگوید: «شهرداری متولی ساختوساز است و نیروهای شهربان و حریمبان مدام در محله گشتزنی میکنند. بنابراین مقصر اصلی ایجاد وضع فعلی، مدیران وقت شهری هستند که با نادیده گرفتن تخلفات زمینه نابودی فرحزاد را فراهم کردهاند. »
واگذاری اراضی ملی دره فرحزاد به اداره مسکن و شهرسازی
«حجم قابل توجهی از اراضی ملی در 3 سال اخیر به نمایندگی از دولت به اداره کل مسکن و شهرسازی استان تهران واگذار شده است و اکنون هیچ یک از اراضی دره فرحزاد در تملک اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان تهران نیست.»
به گفته «ارسلان بخشعلیپور» رئیس اداره حقوقی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان تهران، برخی افراد در این محدوده به اراضی منابع طبیعی ورود کرده و برای خلع ید از آنها در 2 شعبه بهصورت ویژه پرونده قضایی تشکیل شده است: «بخشی از اراضی ملی در محدوده حریم شهرها و مناطق پایتخت قرار دارند. این اراضی به استناد کارگروههای معماری و شهرسازی در اختیار سازمان مسکن و شهرسازی قرار میگیرند.
اکنون پیگیری برای بازگرداندن این اراضی به بیتالمال از دست کسانی که در آن دست به ساختوسازهای غیرمجاز زدهاند برعهده وزارت مسکن و شهرسازی است. اکنون این وزارتخانه پیگیر طرح شکایت قضایی از متجاوزان به حریم اراضی ملی است و تغییر مدیریت از منابع طبیعی به وزارت مسکن و شهرسازی خللی در این پیگیری ایجاد نمیکند.»
وضع اراضی دره فرحزاد و حریم آن مشخص شده است
عضو هیئترئیسه شورای اسلامی شهر تهران گفت: «طرح تفصیلی دره فرحزاد و حریم آن در روزهای پایانی سال گذشته به تصویب شورای اسلامی شهر تهران وکمیسیونهای مربوطه رسیده است و اکنون تکلیف دستگاههای قانونی و حقوقی در نوع برخورد و چگونگی اسکان افرادی که در ارتفاع بالای هزارو800 متر روددره و حریم فرحزاد ساختوساز کرده یا در طرحهای فضای سبز ساکن شدهاند مشخص شده است.»
به گفته «پروانه نژادبهرام» موضوع فرسوده بودن بافت محله فرحزاد و بخشهای مختلف آن یکی از اولویتهای شورایشهر است: «نوسازی بافتهای فرسوده این محله مورد توجه قرار گرفته است. در بازدید از این محله مشکلات متفاوت و خاص آن دیده شده است. سعی کردهایم با استفاده از توان شهرداری برای برطرف کردن مشکلات موجود بهصورت عملی اقدامات اجرایی در دستور کار قرار گیرد.
با این رویکرد که در طرح تفصیلی نوع نوسازی، تراکم قابل واگذاری و چگونگی ساختوساز مشخص شده است. امیدواریم با اجرایی شدن طرح، مشکلات مربوط به جلوگیری از نوسازی بافتهای فرسوده در این محله از بین برود و ساکنان از آرامش و آسایش بیشتری برخوردار شوند.»
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه همشهری ، تاریخ انتشار 8 اردیبهشت 97، کدمطلب:13890، www.newspaper.hamshahri.org