شعار سال: محله فروزش فرسودهترین محله تهران. این حرف نه شایعه است و نه ادعا، حقیقتی است تلخ که بر پیشانی محله ثبت شده است. طبق اطلاعات به دست آمده از دفتر نوسازی ناحیه 2 منطقه 11 بافت این محله صد و چند ساله که در جایجای آن بنای تاریخی و کهن دیده میشود، 84درصد فرسودگی دارد و همین ویژگی آن را در زمره پرخطرترین محلههای پایتخت قرار داده است. بیشتر خانههایش ریزدانهاند و نبود سرانه ورزشی و فضای سبز از دیگر مشکلاتی است که این محله به سبب فرسودگی عایدش شده است.
اما دردسر عمدهای که محله فروزش با آن دست و پنجه نرم میکند، بلاتکلیفی خانهها برای نوسازی یا کلنگی ماندن آنهاست. از یک سو اهالی تشویق به نوسازی میشوند و از سوی دیگر به سبب لطمهای که بلندمرتبهسازی به بافت تاریخی محله میزند از این کار منع میشوند. همین باعث شده روند نوسازی در محله فروزش دچار بلاتکلیفی شود. همراه با «لاله قیاسی» شهردار ناحیه 2 و «شبنم هاشمی» مدیر دفتر خدمات نوسازی این ناحیه با گشتی در محله فروزش مشکل را بررسی میکنیم.
گشتزنی در قدیمیترین محله تهران حس و حال خوبی دارد. انگار در برهه دیگری از تاریخ سیر میکنی. اغلب کوچههای محله فروزش باریکند و کمعرض به طوری که به سختی 2 رهگذر از کنار هم رد میشوند. خانهها کوچک وکلنگیاند و فرسودگی بعضیشان آنقدر زیاد است که تا آوار شدن فاصلهای ندارند، اما هرچه هست قدم زدن در محله فروزش خاطرهانگیز است. دیوارهای آجری، بالکنهای رو به کوچه با سرستونهای گچبری شده، همگی دیدنی است و از همه دیدنیتر سردر بعضی از مغازههاست که ردی از تاریخ را با خود دارند که البته هویتشان لابهلای جدارههای مرمرین شهر گم شده است.
«شبنم هاشمی» مدیر دفتر خدمات نوسازی ناحیه 2 توضیح میدهد: «ناحیه 2 جمعیتی بالغ بر 80 هزار نفر دارد که بیشتر آنها در محله فروزش زندگی میکنند. این محله بافت متراکمی دارد. طبق بررسیهای به عمل آمده 2هزار و 170 پلاک در محدوده بافت فرسوده این محله وجود دارد که از این تعداد هزار و 350 پلاک تخریبی و مستهلک است.» خانهها در دورهای ساخته شده که کمتر شهروندی ماشین داشت و برای همین پارکینگی برایشان تعبیه نشده است. حالا در هر خانهای یک یا 2 خانوار زندگی میکنند که بیشترشان ماشین دارند. بنابراین خودرو خود را در کوچه یا خیابانهای اطراف پارک میکنند و معضل کمبود جای پارک را به وجود میآورند.»
پارک خودرو در حاشیه خیابانهای محله تردد را برای شهروندان سخت میکند. به گونهای که در هر ساعت از روز معابر اصلی آن با ترافیک روبهرو است. «لاله قیاسی» شهردار ناحیه 2 متذکر میشود در چنین شرایطی اگر حادثهای رخ دهد خودروهای امدادی چطور میتوانند خود را به محل حادثه برسانند؟
خانههای بیسکنه، پاتوقی برای معتادان
قیاسی از همکاری نکردن برخی اهالی برای نونوار کردن خانهها و محلهشان میگوید و متذکر میشود که روز به روز بافت محله فرسودهتر میشود و اهالی تلاشی برای ساماندهی آن نمیکنند. او در بین راه به خانههایی اشاره میکند که تا ویرانه شدن فاصلهای ندارند. قیاسی میگوید: «بعضی از مالکان سالمند هستند و تمایل ندارند که در دوران کهولت، خود را درگیر ساختوساز کنند. بعضی از خانهها هم چند ورثه دارند و راضی کردن وراث برای نوسازی ملک کار دشواری است، اما بیرغبتی مردم دلیل دیگری هم دارد.
اینکه اغلب ملکها در طرح اصلاحی قرار میگیرند و با این کار 10 تا 15درصد از وسعت آنها کم میشود. بعضی از خانهها از دو طرف به کوچه راه دارند و اصلاحیشان بیشتر است.» یکی از همین خانههای فرسوده در کوچه حاج اسماعیل قرار دارد. خانهای با وسعت 40مترمربع که در صورت اجرای طرح اصلاحی 20مترمربع آن از بین میرود. برای مالک صرفه اقتصادی ندارد که آن را از نو بسازد. بنابراین آن را رها و از این محله نقل مکان کرده است.
یکی از این خانهها هم آنقدر فرسوده است که چندی پیش دیوارش فروریخت. به گفته قیاسی بلوکهای سیمانی را که الان نقش دیوار را دارند، شهرداری ناحیه 2 کار گذاشته است. او میگوید: «از این دست خانههای بدون سکنه در محله زیاد است که متأسفانه پاتوق معتادان و کارتنخوابها شدهاند. اهالی مرتب به سامانه 137 پیام میدهند و از وضعیت خانههای مخروبه شکایت میکنند.»
نه به نوسازی خانههای تاریخی
بلاتکلیف بودن برای نوسازی مشکلی است که هم اهالی و هم مسئولان شهری با آن درگیر هستند. از یک سو دفاتر خدمات نوسازی شهروندان را به نوسازی و تجمیع ترغیب میکند تا محله نونوار شود و از سوی دیگر مکانهای تاریخی و هویتی که در محله وجود دارد مانعی شدهاند بر سر راه هر قدمی که شهروندان در امر نوسازی برمیدارند. هاشمی در کمرکش کوچهای که به بازارچه نایب آقا باز میشود، خانه مرحوم «عباس سندسی»یکی از ساکنان قدیمی محله را نشان میدهد که در حال حاضر دخترش در آنجا زندگی میکند؛ خانهای آجری با در چوبی طوسی رنگ.
هاشمی میگوید: «این خانه 2 ساختمان اندرونی و بیرونی دارد. بنای جلویی مربوط به دوران پهلوی است و عمارت پشتی یادگار دوران قاجار است. خانم مهندس ملک را بازسازی کرده و ارزش تاریخی آن را میداند، اما برخی هم برای سود بیشتر خانه خود را به دست سرمایهدار میسپرند و خانهای که هویت یک محله است تبدیل به آپارتمانی 5ـ 6 طبقه میشود.» هاشمی معتقد است نوسازی محله نباید به قیمت از بین رفتن هویت محله آن تمام شود.
او پیشنهاد میدهد خانههای تاریخی و هویتی باید بازسازی شوند و نه مرمت. او میگوید: «با فرهنگسازی میتوان شهروندان را به مرمت خانههایشان تشویق کرد بیآنکه هویت آن دست بخورد.» قیاسی گفته او را تأیید میکند ولی معتقد است که این کار مستلزم تخصیص اعتبار قابل توجهی است که همت دستاندرکاران حوزه فرهنگی و شهری را میطلبد.
پاتوق چهارسوق چوبی
هاشمی برای تأیید گفتهاش بازار چهارسوق چوبی و ساختمانهای بلندمرتبه کنارش را معرفی میکند. چهارسوق چوبی در خیابان رضایی مجد قرار دارد. در میانه راه گنبد مخروطیاش به خوبی هویداست. یک طاق چوبی در وسط و چند طاق آجری هم در اطراف. رجبندی آجرهای چهارسوق دیدنی است. نمونه معماری چهارسوق چوبی در گنبد امامزاده یحیی(ع) دیده میشود و به دوره سلجوقی برمیگردد. اینطور که اهالی میگویند از الیاف خرما و تخته درست شده است و قدمتی 120ـ 130 ساله دارد. قیاسی ضلع شمالی آن را نشان میدهد و میگوید که بعضی از قسمتهای چهارسوق توسط اهالی خراب شده است چون ارزش این بنا را نمیدانند.
«عصمت کاظمی» یکی از قدیمیهای محله است. 80 سال دارد و از دوران کودکی در این محله زندگی کرده است. او از پدرش شنیده که سالها پیش چهارسوق چوبی پاتوق اهالی بوده است. یک حوض و چند نیمکت داشت و کسبه و همسایه ساعتی دورهم جمع میشدند. او میگوید: «سالهاست پاتوق از اینجا برداشته شده و به جای آن صدای ماشینها و رفتوآمد زیادشان است که اهالی را آزار میدهد.» «رعنا عطایی» در ادامه صحبتهای هممحلهای خود میگوید: «فرسودگی این بنا باعث شده اهالی با دلهره رفتوآمد کنند. بیشترشان دانشآموز هستند. تا همین هفته پیش شهرداری اینجا داربست نصب کرده بود. قرار بود طاقنما مرمت شود ولی فقط یک طاقی بازسازی شد.»
راه جایگزین نداریم
صدای موتورسیکلت زیر چهارسوق میپیچد و لرزشی ایجاد میکند که کلافهکننده است. هرازچندگاهی هم وانتیهای دستفروش تردد میکنند. صدای همهمه آدمها و غرش موتورسیکلت و بلندگوی مرد دستفروش هر رهگذر تازهواردی را دچار سردرد میکند. «اسماعیل قرهقزلو» از کسبه محله است. دلخور از وضعیت موجود، این مشکل را از بیتوجهی مسئولان میراث فرهنگی و کمهمتی مدیران شهری میداند و میگوید: «اگر پشتبام مغازه بروید کوهی از زباله و ضایعات میبینید. سنگینی نخالهها باعث تخریب بام شده و آّب حاصل از بارندگی وارد مغازهها میشود و سقف مغازه من نم برداشته است. بعد از کلی دوندگی شهرداری اینجا داربست برپا کرد تا خرابیها را مرمت کند. یک طاقی هم درست کرد، اما کار خیلی کند پیش میرفت تا اینکه همسایهها شکایت کردند که داربستها نردبانی برای سارقان شده است. هفته پیش هم داربستها را جمع کردند.»
قرهقزلو ادامه میدهد: «قرار بود زیر چهارسوق را سنگفرش و آن را مثل گذشته به پاتوق تبدیل کنند. گفتند راه تردد خودروها را میبندیم، اما این فقط در حد حرف باقی مانده است.» قیاسی دلیل اجرا نشدن طرح را نبود مسیر جایگزین برای تردد خودروها عنوان میکند. او توضیح میدهد: «کوچههای توسلی، رضایی مجد، زندی و میثم، چهارراهی است که به زیر چهارسوق ختم میشوند. با پلیس راهور رایزنی کردهایم تا مسیری جایگزین برای رفتوآمد اهالی در نظر بگیرند که دیگر رهگذاری با وسیله نقلیه از زیر بازارچه عبور نکند.»
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه همشهری ، تاریخ انتشار 19 خرداد 97، کدمطلب:19031، www.newspaper.hamshahri.org