پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۳۴۰۴۶
تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۴۱
اتفاقی را که اخیرا در مدرسه‌ای در تهران افتاد، از چند زاویه باید بررسی کرد. زاویه اول اینکه این نه اولین مورد است و نه آخرین. فقط هم در ایران نیست، معمولا این نوع اتفاقات در محیط مدرسه‌ها پیش می‌آید.

شعار سال: اتفاقی را که اخیرا در مدرسه‌ای در تهران افتاد، از چند زاویه باید بررسی کرد. زاویه اول اینکه این نه اولین مورد است و نه آخرین. فقط هم در ایران نیست، معمولا این نوع اتفاقات در محیط مدرسه‌ها پیش می‌آید؛ البته قصد ندارم آن را تأیید کنم. اتفاقی که افتاد به چند دلیل قابل‌توجه و قابل‌تأمل است. دلیل اول اینکه در محیطی اتفاق افتاد که جزء محیط‌های مورد وثوق همه مردم است؛ یعنی محیط مدرسه که ما فرزندان‌مان را به آن می‌سپاریم. نکته دوم که در این مورد خاص خیلی اهمیت پیدا کرد، اینکه آن ها در سنی بودند که نمی‌توانیم بگوییم نمی‌دانستند چه اتفاقی می‌افتد. نکته سوم اینکه چه اتفاقی افتاده است که 15 یا 16 نفر سکوت کرده‌اند؟ چه‌چیزی بین آن فرد و آن دانش‌آموزان بود که آن ها حاضر نبودند درباره‌اش بگویند؟ نکته چهارم در خود مدرسه است. چگونه مدیر مدرسه و معلم‌ها متوجه نشده‌اند و همچنین چگونه خانواده‌ها متوجه نشده‌اند؟ وقتی افراد مورد تعرض قرار می‌گیرند، به دلیل فشارهای روانی و ترسی که دارند، رفتارهایشان رفتارهای عادی نخواهد بود. ظاهرا بالاخره یکی از خانواده‌ها متوجه شده است و بعد بقیه پی برده‌اند. این موضوع چند ویژگی داشت و آن‌قدر حساس شد که مقامات بالا هم در آن ورود کردند. اما آنچه باید بپذیریم، این است که اگرچه همه ناراحت شده‌اند، این اتفاقی است که افتاده و نه اولی است و نه آخری.

آموزش‌و‌پرورش باید چند کار انجام دهد. اول اینکه رسما عذرخواهی کند. دوم، باید برخوردهای قانونی را با مدرسه انجام دهد. سوم اینکه برای افکار عمومی راجع به این اتفاق و اقداماتی که انجام داده است، اطلاع‌رسانی شفاف انجام دهد تا افکار عمومی قانع شود. این بهانه‌ای شد تا آموزش‌وپرورش برای موضوع تقویت برنامه‌های اجتماعی در مدارس و تقویت رویکرد اجتماعی، تدبیر جدیدی اتخاذ کند. به نظر من آموزش‌وپرورش با اقدامات فعلی نمی‌تواند نقش خود را در جامعه‌پذیری افراد و بالا‌بردن سواد اجتماعی مردم به درستی ایفا کند. این غفلت به نظر من دیرینه است و مربوط به دیروز و امروز نیست و اگرچه در یکی، دو سال اخیر حرکت‌هایی شروع شده ولی با توجه به اهمیت و جایگاه آموزش‌وپرورش در حد قابل‌قبولی نیست. آموزش‌وپرورش باید نظارت جدی‌تری بر این مدارس از شیوه‌های مختلف اعمال کند. اگر مددکاری اجتماعی در مدارس وجود داشته باشد، راحت‌تر می‌توان این مسائل را شناسایی کرد و مداخلات و حمایت‌های به‌موقع را انجام داد.

نکته دیگر به خانواده‌ها مربوط می‌شود. این افراد، خود قربانی هستند. البته باید بررسی شود که چه‌ چیزهایی باعث شده است که این بچه‌ها درگیر این موضوع شوند و چرا به‌موقع به خانواده‌ها نگفتند. اما درست نیست که بر سر قربانی زده شود یا او را تحقیر یا سرزنش کرد. این بچه‌ها نیازمند حمایت روانی-اجتماعی هستند. حتی خانواده آنها نیز به چنین حمایتی نیاز دارند و ما در انجمن مددکاران این آمادگی را داریم که اگر آموزش‌وپرورش بخواهد، بسته خدمات مددکاری اجتماعی را در اختیار این خانواده‌ها و دانش‌آموزان و حتی مدرسه قرار دهیم. درحال‌حاضر آن مدرسه هم انگشت‌نما شده است و دانش‌آموزان آن مدرسه نیز امروز ممکن است مورد شک خانواده‌ها یا آشنایان قرار بگیرند. بنابراين بچه‌ها و خانواده‌هایی که جزء این تعداد نبوده‌اند نیز نیازمند توجه هستند. در‌عین‌حال این نباید زمینه‌ای را فراهم کند که سختگیری بر این بچه‌ها بیشتر شود. یکی از نگرانی‌های من این است که این اتفاق، کنترل شدیدتر خانواده‌ها یا مدرسه بر بچه‌ها را به‌ دنبال داشته باشد که خود این هم تبعات دیگری دارد.

از سوی دیگر، موضوعی که نباید فراموش شود این است که در دوران بلوغ هستیم و بچه‌ها در این سن نیازمند داشتن اطلاعاتی هستند در این مورد که دوران بلوغ را چگونه به درستی سپری کنند. باید دوران بلوغ را جدی‌تر بگیریم و آموزش درست و اطلاعات درست را در اختیار بچه‌ها بگذاریم. ممکن است بچه‌ها اطلاعات داشته باشند اما فرق بین اطلاعات و اطلاعات درست مهم است. اگر بچه همان بار اول که این درخواست از او می‌شد، این‌قدر شهامت داشت و از مهارت ارتباطی برخوردار بود که نه بگوید یا بعد دچار ترس نمی‌شد و این را به مدیر یا به والدین می‌گفت، کار به اینجا نمی‌کشید. به‌نظر من نباید اجازه داد این موضوع بهانه‌ای برای تخریب آموزش‌وپرورش یا معلمان شود. من همچنان اعتقاد دارم که آموزش‌و‌پرورش یکی از سالم‌ترین محیط‌های اجتماع است و بعضی از این اتفاقات را نباید به همه آموزش‌وپرورش تعمیم داد. در عین حال، آموزش‌وپرورش هم باید بپذیرد که این اتفاقات اعتماد مردم را نسبت به آن نهاد کم می‌کند و باید صبورانه این اعتماد را برگرداند، نه مقاومت کند و نه گارد بگیرد یا توجیه کند. بپذیرد و عذرخواهی کند و تدابیری اتخاذ کند که این اتفاقات بعد از این کمتر بیفتد.

یادداشت موسوی‌چلک

سایت شعار سال، با تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه شرق، تاریخ انتشار 21 خرداد 97، کد مطلب: 189127، www.sharghdaily.ir


اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین