شعار سال: «جامعهای که از فرهنگش حمایت نکند، به سمت سعادت نخواهد رفت. فرهنگ ما بسیار غنی است و زیرساختها و پیشینه بسیار خوبی دارد. اما شکی نیست که اگر هنرمندان همین جامعه از طرف دستگاههای دولتی حمایت نشوند، دچار خسران خواهیم شد.» اینها را سیدهادی حسینی، معاون حقوقی و پارلمانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میگوید. بحثمان بر سر قانون اختصاص یک دهم درصد از بودجه عمرانی دستگاههای دولتی است برای خرید آثار هنری؛ آثار هنرمندانی که کار و بارشان فقط خلق اثر هنری است؛ اثری که جان مایهاش سوی چشم است و هنر دست.
وقتی پای درد دل هر کدام از این هنرمندان (آن هایی که آثارشان را فقط در ایران تولید میکنند و چشم انتظار فروش آثارشان در همین مرز و بوم هستند) مینشینی، به همین یک دهم درصد اشاره میکنند و از آن حرف میزنند. بسیاریشان چشم ودلشان به همین یک دهم درصدی است که سال هاست حرفش هست، اما خبری از عمل نیست. یک دهمی که گویی برای نمایندگان مجلس نیز چندان محلی از اعراب ندارد و در نگاهشان خیلی واجد اهمیت نیست. اما نمیتوان منکر شد، هنرمندانی که هنر و زندگیشان را وقف اعتلای فرهنگ و هنر کشورمان کرده و میکنند، تمام معیشت و زندگیشان تنها در گرو فروش آثارشان است.
سیده فاطمه ذوالقدر، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، به طرح این موضوع در صحن علنی مجلس اشاره میکند و میگوید:« ما طرح موضوع کردیم اما نمایندگان به آن رأی ندادند و امسال هم باید هنرمندان صبر کنند تا شاید سال دیگر از راه برسد و نمایندگان مجلس دلشان بسوزد و به این یک دهم درصد رأی بدهند.»
پیشتر، علیرضا ابراهیمی، عضو هیأت رئیسه کمیسیون فرهنگی مجلس از حذف قانون اختصاص یک دهم درصد از بودجه عمرانی دستگاههای دولتی برای خرید آثار هنری که چندین سال پیش در قانون بودجه سالانه منظور شده بود، انتقاد و اظهار تأسف کرده وگفته بود: «اختصاص چنین بودجهای میتوانست چرخ هنر و فرهنگ کشور را بهتر از قبل بچرخاند. متأسفانه در حال حاضر وقتی وارد وزارتخانهها و دستگاههای مسئول کشور میشویم، از [جای پای] فرهنگ و هنر فاخر ایرانی در تزئین و آرایش داخلی ساختمانها خبری نیست و گاه از آثار بیهویت استفاده شده است. علاوه بر حمایت از آثار نفیس هنرمندان، حتی از این بودجه میتوان برای اختصاص جوایز و هدایا در مراسمهای مرسوم در وزارتخانهها و دستگاههای کشور نیز استفاده کرد» اما متأسفانه چنین نیست.
16 سال است که این موضوع جز جنجال و بحث راه به جایی نبرده است. شاید چون هنرهای تجسمی و یک تابلوی خط اثر استاد پیشکسوتی مثل خسرو روشن، لوکس و فاخر به نظر برسد و چنین تعبیر شود که هنر لوکسی است و نیازی به حمایت و اختصاص بودجه ندارد ولی وقتی پای صحبت و درد دل صاحب این آثار نفیس مینشستند، قطعاً متوجه میشدند که وضعیت معیشتی این هنرمندان تا چه اندازه تأسف بار است! خسرو روشن، که آثار نفیس قرآنیاش در نمایشگاه قرآن کریم امسال چشم و دل از بسیاری ربوده بود، مثل دیگر هنرمندان این عرصه از دستمزد اندک و عدم حمایتها میگوید و اینکه نمیتواند جوابگوی خانوادهاش باشد! با این حال دغدغهاش از بین نرفتن این هنر است. هنری که به خاطر بها ندادن به آن، دیگر رونق اقتصادیاش را از دست داده است و نسل جوان حتی اگر هم به آن علاقه داشته باشند بیشتر دنبال کارهایی با منافع اقتصادی بالا هستند.
او به طرح خرید آثار هنری هنرمندان که قبلاً به تصویب رسیده است اشاره میکند که «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بانی شد و این طرح بالاخره تصویب شد تا دستگاههای دولتی موظف شوند یک دهم درصد بودجه خود را صرف خرید آثار هنری و حمایت از هنرمندان کنند اما این اتفاق نیفتاد تا ما همچنان با سختی روزگار بگذرانیم. اگر یکسری از هنرمندان نفس میکشند بهخاطر کار در آن سوی مرزهاست. ما که در ایرانیم حال و روز خوشی نداریم.»
فراز و بیشتر نشیب قانون
سال 81 و در دولت اصلاحات بحث تصویب قانون «الزام اختصاص یک درصد از بودجه عمرانی دستگاههای دولتی به خرید آثار هنری» مطرح شد. آن زمان بنا بر دلایل مختلف، مراجع قانونگذار برای تصویب این طرح تمایل چندانی نداشتند، تا اینکه بعد از رفتوآمدهای بسیار این طرح بین مجلس و شورای نگهبان در 24 اسفندماه 1381 با تغییر وضعیت از یک دهم درصد به نیم دهم درصد و مجاز بودن به جای الزام آور بودن، به تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام رسید.
پس از تصویب این قانون، باز هم مورد استقبال قرار نگرفت و فقط تعداد کمی از وزارتخانهها آثار هنری هنرمندان را خریدند.
البته بعدها همین قانون در نخستین لایحهای که دولت نهم برای بودجه سال 85 به مجلس داد، کلاً حذف شد اما در سال 1388 در ابتدای کار دولت دهم، بار دیگر این موضوع مطرح شد و به همان شکل قبلی خود بازگشت، یعنی همان سهم نیم دهم درصدی.
این طرح به زعم هنرمندان فقط یک سال به بار نشست، که همان سال 88 بود؛ سالی که هنرمندی چون پیمان پیروی، هنرمند و خالق آثار نفیس نقاشیخط از آن سال به نیکی یاد میکند. سالی که کسب و کار هنرمندان رونق گرفت.
یک سال برای همیشه
اما انگار فقط همین یک سال بود که هنرمندان توانستند آثارشان را بفروشند و دیگر این اتفاق نیفتاد. چون واژه مجاز بودن باعث شد دستگاههای دولتی از زیر خرید آثار هنری و صنایع دستی شانه خالی کنند. همین موضوع باعث شد تا شاه آبادی معاونت هنری دولت دهم طرح جدیدی به دولت ارائه کند تا بسیاری از وزارتخانهها ملزم شوند آثار هنرمندان را از گالریها و نمایشگاهها بخرند. بنابر این در آذرماه سال 90 این قانون به صورت کاملتری به تصویب رسید و دستگاههای دولتی موظف شدند تا یک دهم درصد از بودجه عمرانی خود را به خرید آثار هنری اختصاص دهند. بودجهای سردرگم که باز هم تا به امروز ناکام ماند.
امسال احتمالاً وقتی نمایندگان کمیسیون فرهنگی این موضوع را مطرح کردند برخی از نمایندگان فقط به تحریم و مسائل اقتصادی و عمرانی توجه کردهاند که همین یک دهم درصد هم باید صرف همان شود. یک دهم درصدی که قطعاً اعتبار خوبی میتواند برای هنرمندان باشد. یک دهم درصدی که درمقایسه با 15 تا 20 درصد اعتبار دولتی لحاظ شده برای هنرمندان برخی کشورهای توسعه یافته هیچ است.
اما اگر به کنه قضیه کمی بیشتر پی ببریم با اختصاص یک دهم درصد و حتی نیم دهم درصد از بودجه عمرانی دستگاههای دولتی برای خرید آثار هنری نه تنها به وضعیت معیشتی هنرمندان کمک کردهایم بلکه به اقتصاد فرهنگی کشور هم کمک خواهیم کرد تا آثار بهتر و فاخرتری خلق کنند.
بهعبارتی اگر موضوع اقتصاد فرهنگ در ایران به باور انکارناپذیر دولتمردان تبدیل میشد و به جای اینکه تابلوهای خط و نقاشی ویا صنایع دستی جزو آثار صرفاً لوکس تلقی شود، به مسأله اقتصاد فرهنگ توجه میشد، کمک قابل توجهی به چرخه اقتصادی کشورمی شد. و در حقیقت صنعت فرهنگ و هنر به چرخه تولید ناخالص ملی میپیوست و اقتصاد متکی بر نفت کشور کمی متحول میشد. در شرایطی که همه از دولت تا مردم به این نتیجه رسیدهایم که باید در وهله اول کالای ایرانی خریداری کنیم تا به اقتصاد کارگران و همچنین چرخه اقتصادی کشور کمک شود خرید آثار هنری هنرمندان جدای ازاین موضوع نمیتواند باشد.
حسینی، معاون حقوقی و پارلمانی وزارت ارشاد دراین خصوص میگوید: «مجلس، دولت و مردم باید به تولیدات جامعه هنری توجه داشته باشند و از آن حمایت کنند. یکی از راههای حمایت، درصدهایی است که برای خرید آثار هنری باید گذاشته شود. این روزها متأسفانه، بیشتر نگاهها به سمت مسائل اقتصادی و معیشتی معطوف است. البته آن ها هم در جای خودشان مهم هستند اما نباید همه مسائل به یک سمت حرکت کنند. توجه به فرهنگ در بیشتر موارد میتواند اثر مثبتی داشته باشد. از این منظر که این حوزه میتواند اقتصادی باشد و نیز باعث اشتغالزایی و کسب درآمد شود اما متأسفانه در این ایام توجه به این عرصه کمرنگ شده است.»
سایت شعار سال، با تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه ایران، تاریخ انتشار 22 خرداد 97، کد مطلب: 470239، www.iran-newspaper.com
ن.ف83