شعار سال: امیر حسین علم الهدی مدیر اجرایی و دبیر شورای سیاستگذاری سینمای «هنر و تجربه» با حضور در ایسنا از دستاوردهای این گروه و برنامههای پیش روی آن سخن گفت و در عین حال به برخی حاشیهها و انتقادات هم پاسخ داد.
با علمالهدی را میخوانید:
در ابتدا میخواهیم گروه سینمایی «هنر و تجربه» را از منظر آماری بررسی کنیم. لطفا آماری از تعداد فیلمهای به نمایش درآمده از ابتدای تاسیس این گروه ارائه کنید؟
از پاییز سال گذشته که فعالیتمان را در این گروه آغاز کردیم تا امروز نزدیک به 50 فیلم سینمایی را به نمایش درآوردهایم؛ فیلمهایی که 70 درصد از آنها دارای پروانه ساخت و نمایش سینمایی بودهاند و 30 درصدشان پروانه نمایش ویدئویی داشتهاند.
ما فقط 700 صندلی را اشغال کردیم
این 50 فیلم - فارغ از بحث سینمای مستند و کوتاه - که در طول یک سال و نیم به اکران در آوردهایم، چیزی در حدود 450 هزار نفر مخاطب داشتهاند که بیش از 100 هزار نفر از آنها مخاطبان ما در شش ماه گذشته بودهاند.
ضریب بهرهوری ما در حدود 25 تا 30 درصد است که از 140 هزار صندلی رسمی سینمای ایران که قبل از فعالیت گروه ما مشغول بودند، ما فقط 700 صندلی را اشغال کردیم و در عین حال نزدیک به 350 تا 400 صندلی توسط این گروه به ناوگان نمایشی کشور اضافه شد.
کدام سالنها اضافه شدند؟
خانه هنرمندان یکی از پنج سالن تهران، «هویزه»ی مشهد، «سوره»ی اصفهان، «سوره»ی اصفهان یا هنر و تجربه شیراز و یکی از سالنهای سینما «پرشین» در مهرشهر کرج که همزمان با جشنواره به ما پیوست. برای برنامههای آینده هم در پایان فروردینماه سالنی در شهر بابل استان مازندران و سالن دیگری در شهر رشت استان گیلان به ما اضافه خواهند شد؛ البته چند شهر دیگر هم متقاضی هستند.
امیدواریم تا پایان سال 95 از 31 استان کشور بتوانیم در 20 تا 22 استان سالن اکران فیلم «هنر و تجربه» داشته باشیم
اگر مسائل بودجهای به ما اجازه بدهد، امیدواریم تا پایان سال 95 از 31 استان کشور بتوانیم در 20 تا 22 استان، سالن اکران فیلم «هنر و تجربه» داشته باشیم و به آن عدالت فرهنگی که همه به دنبالش هستیم، برسیم.
اگر بخواهیم به آمار استناد کنیم، همان چیزهایی است که الان گفته شد اما از نظر من به عنوان یک فعال حوزه پخش و نمایش، ضمن اینکه باید بحث آمارهای کیفی در اولویتی بالاتر از آمارهای کمیمان باشد، معتقدم که مخاطبهای سینمای هنر و تجربه به معنای فیلمبین بودن، کیفیتر از مخاطبان سینمای بدنه هستند که عمدتا در شاخه تجاری و سرگرمی تعریف میشوند. ضمن اینکه فیلمهای خوبی هم در این گروه اکران میشود. همچنین فیلمهایی در گروه بدنه اکران شدند که ما دوست داشتیم در «هنر و تجربه» اکران شوند مانند فیلمهای «چند متر مکعب عشق»، «در دنیای تو ساعت چند است؟» و «من دیگو مارادونا هستم» که پیش از اکران ما به همه آنها خیرخواهانه توصیه کردیم که بهترین جا برای نمایش، فضای مجموعه هنر و تجربه است چرا که روشهایی که این گروه دارد، روشهای طولانیمدت اکران است، نه روشهای سینمای تجاری که دوست دارد در سه چهار هفته بیاید و تعداد عظیمی از مخاطب را جذب کند و بعد فیلم بعدی بیاید.
در این گروه، حداقل مدتی که فیلم در اکران میماند، سه ماه است و بیشترین مدت اکران بستگی به خود فیلم دارد که نمونهاش الان فیلمهایی مانند «پرویز» و «ماهی و گربه» هستند که حدود 19 ماه در این گروه اکران شدند و همچنان در حال نمایش هستند. پیشبینی میکنیم که فیلمهایی مانند «خواب تلخ» و «احتمال باران اسیدی» نیز از اکرانهای طولانیمدتی برخوردار شوند.
مخاطبان ما در طول مدت اکران دعوت میشوند، نه در عرض
ما مخاطبهایمان را در «طول» مدت اکران برای تماشای فیلمها دعوت میکنیم نه در «عرض» چون عرض به این معناست که به طور مثال در مدت دو سه هفته، 40 سینما یک فیلم را همزمان نمایش دهند و بعد به یکباره تمام شود که این همان تعریف سینمای تجاری و سرگرمی است. با توجه به مدون بودن برنامه اکرانها در گروه هنر و تجربه که در آن سانسها و سینماها تعریفشده هستند، یکی از دلایل موفقیت گروه «هنر و تجربه» این بود که توانست با داشتن برنامهای منظم و روشن به مخاطب احترام بگذارد. مخاطب با یک برنامهریزی میتوانست در روزها و ساعات مختلف بر اساس سیستم چرخشی فیلمها را ببیند و بهانهای برای مدت زمان اکران آن نداشته باشد. چرا که همیشه یکی از مشکلات سینمای متفاوت در ایران، پیش از ایجاد گروه هنر و تجربه، دوره کوتاه اکران آن بود که تا مخاطب از نمایش آن اطلاع پیدا میکرد، دوره اکران آن به اتمام میرسید.
وقتی رسانههای فارسیزبان آن طرفی اظهار تعجب کردند!
از نظر آمار کمی، ما در بعضی بخشها از شاخصهای جهانی مانند سینماهای آمریکا هم جلوتر هستیم. یک رسانه فارسیزبان آنطرفی از اکرانهای طولانیمدت «هنر و تجربه» اظهار تعجب کرده بود که سینمای ایران که سرانه مخاطب زیادی ندارد، چطور فیلمهایی مانند «ماهی و گربه» یا «پرویز» یا احتمالا «احتمال باران اسیدی» و «خواب تلخ» که کاملا بر ضد جریان اصلی سینمایی هستند در آن توانسته بیش از 150 هزار مخاطب داشته باشد.
حالا به عملکرد خودتان به عنوان مدیر این گروه چه نمرهای میدهید؟
شاید درست نباشد که ما به خودمان نمره بدهیم ولی با در نظر گرفتن اینکه کار کردن در حوزه فرهنگ حداقل 10 سال زمان میخواهد، احتمالا از نمره 20 میتوانیم به خودمان 15 بدهیم. چراکه بعد از 10 سال ما وارد تغییر ذائقه عمومی میشویم. ملت ایران به دلیل حساسیتهایی که در حوزه فرهنگ دارد، فرهنگش دیر تغییر میکند ولی ما آمدهایم تا عادتهای سینما رفتن را تغییر دهیم.
با تمام این مسائل و با کمک سازمان سینمایی، شورای سیاستگذاری، عوامل اجرایی، اهالی رسانه و خود فیلمسازان، دست به دست هم دادهایم که بتوانیم در طی 19 ماه گذشته، تجربهای موفق در حوزه اکران سینمای ایران و حتی در تاریخ سینمای ایران داشته باشیم.
پیشبینیمان این است که اگر دچار تغییر مدیریت و تلاطمهای سیاسی نشویم، بتوانیم تا پنج سال آینده فرهنگ فیلم دیدنهای متفاوت و مستقل یا همان هنر و تجربه را در ایران نهادینه کنیم
پیشبینیمان این است که اگر دچار تغییر مدیریت و تلاطمهای سیاسی نشویم، بتوانیم تا پنج سال آینده فرهنگ فیلم دیدنهای متفاوت و مستقل یا همان هنر و تجربه را در ایران نهادینه کنیم تا علاقهمندان و کسانی که بخش کوچکی از جامعه هستند بتوانند هر روز بخش زیادی از زمانشان را صرف فیلم دیدن بکنند.
سینمای هنر و تجربه
بر اساس این صحبتها، آیا شما احساس میکنید که توانستهاید مخاطبان خاموش را هم به سینما بکشانید؟
بر اساس گزارشهای رسیده در سینماهایی که ما حضور داریم - به جز خانه هنرمندان که با آمدن ما سینما شد و پیش از آن سینما نبود - موزه سینما، فرهنگ، کورش، پیشتر آزادی و الان هم چارسو، خود مدیران سینمایی و سینماداران به سبب حرفهشان که با مخاطبان ارتباط مستقیم و رو در رویی دارند میگویند که پس از اکران فیلمهای «هنر و تجربه» مخاطبان جدیدی پیدا کردهاند، چرا که آنها مخاطبان خود را میشناسند و میدانند هر کس به چه دلیلی به سینما آمده است. آنها معتقدند چیزی حدود 15 تا 20 درصد مخاطبهایشان افرادی بودهاند که در طول سال سینما نمیرفتهاند و به واسطه این گروه به سینما آمدهاند.
همچنین از طریق ارتباطات مجازی یا صحبتهای حضوری که با نمایندگانمان در سینماها میشود، افراد اذعان میکنند که سالیان سال است سینما نرفته بودند و با توجه به اینکه شنیدهاند سینمای متفاوتی با سینمای اکران عام در حال نمایش فیلم است، آمدهاند و ما شاهد ورود مخاطبان جدیدی به سینما هستیم. البته من برای سینمای عام هم احترام قائل هستم چرا که هیچوقت نمیشود اقتصاد را از فرهنگ جدا کرد.
یعنی شما به عنوان مدیر این گروه، برای جذب مخاطب خاموش، برنامهریزی کردهاید؟
قطعا همینطور است. باید یادمان باشد که در حوزه فرهنگ و اطلاعرسانی همهچیز دست ما نیست. یکی از مشکلات سینمای عاممان این است که بسته تبلیغاتی خود را نمیتواند درست به مخاطب ارائه دهد. اینکه فیلمها استراتژی تبلیغ دارند یا نه، بحث دیگریاست ولی ما در حوزه فضای مجازی میتوانیم ادعا بکنیم که حضوری جدی داریم و حرف اول را میزنیم چون میدانیم مخاطبان ما بیشتر در فضای مجازی هستند و بیشتر وقتشان را در آنجا میگذرانند. در کنار توجه به فضای مجازی، تا به امروز حدود 20 کانال و گروه تلگرامی را با پوشش اخبار روزانهمان به راه انداختهایم که روزی حداقل 6 تا 10 خبر در آنها منتشر میشود.
با این حساب مطمئنا اگر امکانات معرفی ما در تبلیغات محیطی و حتی در فضای تبلیغات تلویزیونی بیشتر بود و میتوانستیم خودمان را در آنجا معرفی کنیم و به صورت مشخص بگوییم که به دنبال چه سینمایی هستیم، اتفاقات بهتری میافتاد.
برنامهریزی بلندمدت ما بعد از دو سه سال فعالیت، این است که بستههای تبلیغاتی خودمان را با شرایط معرفی به مخاطب عامی که فقط به دنبال سرگرمی نیست و میخواهد نوع دیگری از سینما را ببیند، عرضه کنیم
ارزیابی اولیه ما در یک پروسه سه ساله، جلب توجه مخاطبان فیلمبین سینما به این نوع سینماست که تقریبا محقق شده است و همچنین در ادامه جلب توجه مخاطبانی که به سینما نمیروند و میگویند که سینمای اکران برای ما آوردهای ندارد که در این بخش هم تا حدودی توانستهایم موفق عمل کنیم ولی برنامهریزی بلندمدت ما بعد از دو سه سال فعالیت که توانستیم گروههای مرجع مانند دانشجویان، هنرمندان، اساتید دانشگاهها و به صورت کلی کسانی که در گروههای مرجع تعریف میشوند را مخاطب خودمان قرار دهیم، این است که بستههای تبلیغاتی خودمان را با شرایط معرفی به مخاطب عامی که فقط به دنبال سرگرمی نیست و میخواهد نوع دیگری از سینما را ببیند، عرضه کنیم.
هیچ وقت این ادعا را نداریم که میخواهیم مقابل سینمای اکران بایستیم
ولی قطعا بعد از گذشت دو سه سال از شروع فعالیتهای این گروه، روشهای جدید تبلیغاتی را بررسی خواهیم کرد تا به یک گستره عمومیتر ورود پیدا کنیم.
با تمام این تفاسیر میدانیم که در شرایط ایدهآل هم به دنبال مخاطب بیش از پنج تا 10 درصد افرادی که به سینما میروند - به طور مثال در سال 94، فقط 12 تا 12.5 میلیون نفر به سینما رفتهاند - نیستیم. البته اگر بیشتر از این میزان اتفاق بیفتد که همه ما خوشحال میشویم ولی هیچ وقت این ادعا را نداریم که میخواهیم مقابل سینمای اکران بایستیم.
در کشوری که مردمانش هر هشت سال یک بار به سینما میروند، کار ما به عنوان بخشی کوچک که در سینمای اندیشه فعالیت میکند، بسیار سخت است
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که موفقیت ما، موفقیت خوبی است ولی قطعا کسانی که ناظر هستند باید آن را تایید کنند. در کشوری که مردمانش هر هشت سال یک بار به سینما میروند، کار ما به عنوان بخشی کوچک که در سینمای اندیشه فعالیت میکند، کار بسیار سختی است؛ چرا که ما به تنهایی نمیتوانیم باعث رونق سینما شویم.
شاید بتوانیم جنب و جوشی را در حوزه فعالان سینما و مخاطبان حداقلی آن پیدا کنیم ولی رونق ما یعنی گروه هنر و تجربه، بستگی به رونق کلی سینمای ایران دارد و اگر آن فضا رونق پیدا کند ما میتوانیم به ایدهآل جذب 10 درصدی مخاطبان خود برسیم اما اگر مخاطبان سینمای ما همچنان سالانه بین 10 تا 12 میلیون نفر در نوسان باشد، شاید مخاطبان ما هم در همان تعداد پانصد ششصد نفر بماند. ولی دورخیز ما برای جذب تعداد بیشتر مخاطب هر روز در حال افزایش است تا بتوانیم مخاطبان بیشتری را جذب کنیم که البته همه مسائل و زمین بازی دست ما نیست و اصل سینما و اقتصاد و سرانه مخاطب به دست سینمای عام است که اگر آن رونق داشته باشد، ما هم رونق خواهیم داشت.
با توجه به این فضای فرهنگی، فکر میکنید چقدر میتوانید به این برنامه بلندمدتتان اتکا کنید و نگران تغییر مدیریتی که هر چند سال یک بار در ایران اتفاق میافتد، نباشید؟
اگر بخواهیم به این سوال خیلی جدی فکر کنیم، دیگر نباید وارد هیچ کار فرهنگیای بشویم. متاسفانه این یکی از خصوصیات منفی ما ایرانیهاست که شما امکان برنامهریزی بلندمدت در هیچ شاخهای را ندارید؛ نه صرفا فرهنگ، در حوزههای دیگر هم به همین شکل است. ولی به هر حال با تجربهای که در 19 ماه گذشته پیدا کردهایم، بعد از ما هر کسی با هر نوع نگرشی روی کار بیاید با استناد به آمارهای نه صرفا کیفی، بلکه کمی هم نمیتواند سینمای «هنر و تجربه» را نادیده بگیرد.
با تجربهای که در 19 ماه گذشته پیدا کردهایم، بعد از ما هر کسی با هر نوع نگرشی روی کار بیاید با استناد به آمارهای نه صرفا کیفی بلکه کمی هم نمیتواند سینمای «هنر و تجربه» را نادیده بگیرد
این در حالی است که سهم سینمای اکران به طور میانگین 55 فیلم و سهم سینمای هنر و تجربه 35 فیلم است. این کار ما یک نوع برداشتن بار از دوش سینمای حرفهای ایران است که کارگردانان هم عمدتا راضی هستند چرا که میدانند نوع فیلمسازیای که انجام میشود، فیلمسازی متفاوتی است و میدانند اگر به سمت اکران عام بروند دچار آسیب میشوند و برای همین است که ترجیح میدهند به سمت ما بیایند تا فیلمشان مدت بیشتری اکران شود.
این رقم در تاریخ سینمای ایران بعد انقلاب بیسابقه بوده است
مجموع 35 فیلم اکرانشده در «هنر و تجربه» و 55 فیلم سینمای بدنه به 90 فیلم میرسد که در تاریخ سینمای ایران پس از انقلاب، بیسابقه بوده است. این یعنی برداشتن بار از دوش سینمای حرفهای، چه در بخش مدیریت دولتی و چه در بخش مدیریت صنفی. به این معنا که اگر شما با دوستان شورای صنفی هم از این منظر صحبت کنید، آنها میگویند که سینمای «هنر و تجربه» سرشان را خلوت کرده است و اگر ما نبودیم، قطعا این سی، سی و پنج فیلم به نمایش در نمیآمد که تبعات اجتماعی و جامعهشناسیای را در پی داشت و فارغ از اینکه چه سرمایههایی را از دست میدادیم، فیلمسازانمان نیز دچار تلاطمهای روحی میشدند.
در کل میتوان ثابت کرد که ما چه میزان بار را از دوش مدیریت دولتی و صنفی برداشتهایم و با تنها حدود 1000 صندلی توانستهایم به این اقبال عمومی برای مخاطبان و برای فیلمسازان در جای خود، دست پیدا کنیم که دستاورد کمی برای سازمان سینمایی به عنوان متولی این امر نیست.
علم الهدی
برنامهریزی خاص یا ویژهای برای اکران انیمیشن دارید؟
مطمئنا! ما الان در حوزه اکران فیلمهای کوتاه، انیمیشن را هم نمایش میدهیم ولی باید درخواستی از طرف سازندگان آنها باشد که ما این نوع فیلمها را به نمایش درآوریم. به صورت کلی اگر آنها درخواست کنند ما استقبال هم خواهیم کرد.
البته در شرایطی ما با تعامل با صاحبان فیلمها چه انیمیشن، چه فیلمهای بلند سینمایی، از آنها میخواهیم که فیلمشان را در این گروه اکران کنند که این اتفاق به طور مشخص برای سه فیلم افتاد. البته ما این نکته را به صورت شفاف با آنها مطرح نکردیم ولی در بررسی فیلمهای امسال جشنواره فیلم فجر، فیلمهای «ایستاده در غبار»، «اژدها وارد میشود» و حتی «ابد و یک روز» جنسشان از جنس سینمای هنر و تجربه بود و ورود آنها به فضای سینمای اکران عام، ممکن است به دلیل روشن نبودن ساز و کار آن نوع سینما، این فیلمها را به مهلکه ببرد.
به آدرسی که دادیم متعهد بودیم
همچنین یکی از موفقیتهای ما در 19 ماه گذشته آن بود که ما آدرس درستی به مخاطبان خود دادیم البته از منظر اینکه میتوانستیم بعضی فیلمها را نمایش ندهیم، به ما هم نقدهایی وارد است اما به طور کلی به آن آدرسی که دادیم متعهد بودهایم که البته با وجود اینکه این فیلمها را برای هنر و تجربه مناسبتر میدانیم، هیچ اصرار و فشاری را به کسی نمیآوریم و دوستان براساس میل و برنامه خود میتوانند فیلمهای خود را در سینمای بدنه یا «هنر و تجربه» اکران کنند.
پیرو همین صحبتها، پیشبینی میشود افراد زیادی هستند که هنوز «هنر و تجربه» را نوعی انگ زدن به فیلم میدانند و به اشتباه فکر میکنند که اگر فیلمشان را در گروه اصلی اکران کنند، مخاطبان بیشتری خواهند داشت ولی در این مورد همان بررسی شما درستتر به نظر میآید.
بله، کاملا همینطور است! حتی در انیمیشن هم میتواند به دو سینما مجزا شود؛ سینمایی که دنبال مخاطب عام است و سینمایی که نگاهی تجربی در حوزه انیمیشنی که هنوز در ایران نوپاست، دارد ولی قطعا مالکان فیلمها کسانی هستند که باید در این مورد تصمیم بگیرند. واقعیت این است که نه ما و نه وزارت ارشاد، هیچ فیلمی را زور نمیکنیم که در کدام گروه اکران شود. مگر اینکه صاحبان فیلمها خودشان علاقهمندی به اکران در «هنر و تجربه» داشته باشند.
نه ما و نه وزارت ارشاد، هیچ فیلمی را زور نمیکنیم که در کدام گروه اکران شود. مگر اینکه صاحبان فیلمها خودشان علاقهمندی به اکران در «هنر و تجربه» داشته باشند
البته در مواردی هم استثناء داشتهایم که شورای پروانه نمایش، خودش توصیه کرده است که یکی دو فیلم در حوزه سینمای «هنر و تجربه» به نمایش درآید تا بتواند از آن فضای امن برای موفقیت در نمایشش استفاده کند، مانند فیلم «خانه پدری» که بر اساس نظر ما و موافقت جناب آقای عیاری و تایید شورای پروانه نمایش در این گروه اکران شد. ما به این نتیجه رسیدیم که اکران آن فیلم در این گروه اتفاق بیفتد تا بتواند تجربهای جدید هم از منظر ردهبندی سنی که کمتر از پانزده شانزده سال به سینمای ما نمیآید، چون کمسنتر از آنها تعلق خاطری به این سینما ندارد و هم از منظر ممیزی که میتواند تعریفی جدید و مدرن در حوزه ممیزی باشد را صورت بدهد، به طوری که سینمای هنر و تجربه فیلمهایی که بعد هنری و تجربی دارند ولی گرفتار ممیزی هستند و ممیزی آنها بر اساس مصالح کلی است را بتواند به نمایش درآورد.
در مورد اتفاقاتی هم که پس از اکران «خانه پدری» رخ داد میتوان گفت که آن تصمیم، تصمیم درستی بود ولی اینکه وزارت ارشاد چطور نتوانست از پروانه صادر شدهاش دفاع کند، بحث دیگری است که در مورد فیلم «رستاخیز» هم این اتفاق افتاد.
ولی در آن مقطع خود شما تصمیم گرفتید که «خانه پدری» از اکران خارج شود. درست است؟
با توجه به شرایطی که داشت به وجود میآمد، وزارت ارشاد در این مورد توصیه خودش را کرد ولی دو سه سینما برخلاف قراردادی که با آنها داشتیم، خلف وعده کردند که ما بعد از آن تصمیم گرفتیم وارد مسائل حاشیهای نشویم.
ما نمیخواستیم همه سرنوشت این گروه سینمایی را به یک فیلم - هر چقدر هم که آن فیلم (خانه پدری) با ارزش باشد - گره بزنیم ولی هر زمان که ارشاد به ما اجازه دهد، ما همان زمان فیلم را به نمایش درمیآوریم ولی مانند مساله فیلم «رستاخیز» وزارت ارشاد ترجیح داد که نمایش آن به تعویق بیفتد
سینمای هنر و تجربه، سینمایی است که باید از آن مراقبت شود. ما نمیخواستیم همه سرنوشت این گروه سینمایی را به یک فیلم - هر چقدر هم که آن فیلم (خانه پدری) با ارزش باشد - گره بزنیم ولی هر زمان که ارشاد به ما اجازه دهد، ما همان زمان فیلم را به نمایش درمیآوریم ولی مانند مساله فیلم «رستاخیز» وزارت ارشاد ترجیح داد که نمایش آن به تعویق بیفتد.
ایسنا: شما به دو فیلم به عنوان فیلمهایی که ارشاد توصیه کرد که در گروه «هنر و تجربه» اکران شود، اشاره کردید. به جز فیلم «خانه پدری» که در موردش صحبت کردیم چه فیلم دیگری با این توصیه مواجه شد؟
فیلم «احتمالا باران اسیدی» ساخته بهتاش صناعیها که ارشاد به اکران هنر و تجربهای توصیهاش کرد که مالکانش هم رضایت دادند، چرا که اگر مالکانش موافقت نمیکردند باید شرایط ارشاد را در بحث پروانه نمایش عمومی رعایت میکردند.
البته اعضای محترم شورای پروانه نمایش متوجه شدهاند که مخاطبهای گروه ما چون افراد دستهبندیشدهای هستند، دیگر با سینمای هنر و تجربه با سعه صدر بیشتری برخورد خواهند کرد که این دستاوردی است که میتواند به اسم سیستمهای هوشمند جدید نامگذاری شود؛ سیستمی که میتواند مشکل ممیزی فیلمها را رفع کند تا وضعیت همه فیلمها دیگر فقط یا توقیف یا نمایش نباشد.
پراکندگی سالنهای سینماهای هنر و تجربه بسیار خوب است؛ اینکه مخاطب مجبور نشود هر بار مسافتی طولانی را برای رفتن به سینما طی کند ولی به نظرم اگر پاتوقی هم برای فیلمهای هنر و تجربه در نظر بگیریم که دانشجویان و اساتید دانشگاهها بیایند و در آنجا بحثهای نظری انجام شود تا در کنار نمایش فیلمها جریانسازیای نیز رخ دهد، اتفاق بسیار خوبی است.
درست است، چرا که ما قبل از راهاندازی این گروه بحث و نظرمان بر این بود که تا زمانی که مکانی اختصاصی برای اکران فیلمها نداشته باشیم کارمان را شروع نکنیم ولی داشتن مکان اختصاصی به این معناست که ما منابع مالی و بودجه کافی داشته باشیم. ما حتی با مالکان سینمای «عصر جدید» به خاطر فضای مرکز شهری و نوستالژیکی که دارد، برای اجاره طولانیمدت و حتی برای خرید آن وارد مذاکره شدیم ولی اگر جایی اختصاصی بخواهیم که در مرکز شهر باشد، اگر هم مشکل مالکیتی که اکثر سینماها دارند را نداشته باشد، اعداد و ارقامی را به ما پیشنهاد میدهند که سینمای هنر و تجربه نمیتواند به سمتش برود.
اولویت هنر و تجربهایها در سال 95
ولی مطمئنا یکی از اولویتهای ما در سال 95 این است که مرکزی با دو تا سه سالن مخصوص که بتواند آرم و تابلوی «هنر و تجربه» را داشته باشد راه بیندازیم؛ مرکزی که از طراحی نمای بیرونی تا افرادی که در آن برای خدمات دادن به افراد در آنجا حضور دارند تا نوع چینش نمایش سالن انتظار و نوع خدماتدهی رفاهی و حتی سالن نمایش و تا زمانی که افراد میخواهند خارج شوند، دارای یک سناریو و فرهنگ باشد.
یک و نیم درصد بودجه کل سینمای ایران در اختیار «هنر و تجربه» است
اما متاسفانه از کل بودجهای که به وزارت ارشاد تعلق میگیرد، دو درصد آن برای ماست. با در نظر گرفتن اینکه بودجه وزارت ارشاد، امسال 140 میلیارد تومان میشود، میتوان گفت که یک و نیم درصد بودجه کل سینمای ایران در اختیار «هنر و تجربه» است.
کل بودجه ما در سال به اندازه هزینه ساخت یک فیلم سینمایی است
با توجه به این مسائل و بودجه کم هنر و تجربه، نمیدانم چه برداشتی است که بعضی از منتقدین دارند و میگویند که سینمای «هنر و تجربه»، بودجه ارشاد را حیف و میل میکند! کل بودجه ما در سال به اندازه هزینه ساخت یک فیلم سینمایی است و ما با هزینه ساخت یک فیلم سینمایی توانستهایم در این 19 ماه، نزدیک به 45 تا 50 فیلم سینمایی را که پشت اکران مانده بودند به نمایش درآوریم که اکثر دوستان هم از این برنامه راضی بودند.
ما قطعا ایراداتی داریم و اگر هم کسی ناراضی باشد باید بدانیم که بضاعت سینمای ایران از نظر بودجه همین است و ما تا اطلاع ثانوی درخواست بیشتری نداریم چرا که معتقدیم پول زیاد ممکن است کنار خود حیف و میل هم به همراه داشته باشد. سینمای «هنر و تجربه» در این 19 ماه گذشته نشان داد که همه چیز فقط پول نیست. یک برنامهریزی درست و با کمترین میزان پولی که در اختیار گروه قرار بگیرد میتواند بیشترین خروجی را داشته باشد.
برای مذاکره با بخش خصوصی در زمینه بودجه، برنامهای ندارید؟
جذب اسپانسر یکی از ایدهآلهای ماست ولی شرایط اقتصادی در دو سال گذشته، خوب نبود. همچنین عمده اسپانسرها به دنبال اعداد کمی هستند و پس از درخواست ما شرایط را با عرضه تبلیغاتشان در تلویزیون مقایسه میکنند و میگویند که با نصف پولی که میتوانند به ما بدهند تا نهایتا 450 هزار نفر (تعداد مخاطبان هنر و تجربه تاکنون) را درگیر کند، میتوانند تبلیغاتشان را در تلویزیون نمایش دهند تا مثلا 50 میلیون نفر درگیر شوند! ولی نمیتوان انکار کرد که با گذشت زمان، شاخکهای اسپانسرها به سمت هنر و تجربه تیز شده است، چرا که بالاخره متوجه شدهاند همه چیز فقط اعداد و ارقام نیست و امیدواریم در سال 95 با بهبود شرایط اقتصادی مملکت، سینمای «هنر و تجربه» بتواند جذب اسپانسر هم داشته باشد.
بودجهی سال 95 «هنر و تجربه» چقدر است؟
حدود دو میلیارد و 500 میلیون تومان.
فروش فیلمهای هنر و تجربه حدود دو میلیارد تومان در سال گذشته اعلام شد. آیا شما خودتان پیشبینی این رقم را میکردید؟
نه، به این شکل پیشبینی نمیکردیم! حتی کمتر از آن را در نظر میگرفتیم. من بارها گفتهام که اولویت یک تا 10 سینمای «هنر و تجربه» امکان دیده شدن فیلمهاست. البته به فروش هم فکر میکردیم ولی این نوع فروش را که بتوانیم در یک سال باعث شکلگیری کسب و کار خُرد شویم - که متاسفانه همیشه در سینمای ایران از آن غفلت شده است و همه به دنبال اعداد میلیاردی هستند - نمیکردیم.
اتفاقی که در سینمای «هنر و تجربه» شکل گرفته است، این است که توانستهایم کسب و کار خُرد زیادی را شکل دهیم. شاید بتوان به این کسب و کار خُرد، بنگاههای زودبازده هم گفت؛ بنگاههایی که شاید برای تولید فقط به یک اتاق نیاز داشته باشند و چون سینمای هنر و تجربه عمدتا کمهزینه است، میتواند بازارهای جدیدی را برای خودش تعریف کند. یکی از این بازارها، همین اکرانهایی است که ما در حال انجامش هستیم.
اگر فیلمی در هنر و تجربه 60 میلیون تومان بفروشد، با 200 میلیون تومان در سینمای عام برابری میکند چرا که تمامی 60 میلیون تومان به صاحبش برمیگردد
به طور مثال، یک فیلم هنر و تجربه با 150 تا 200 میلیون تومان ساخته میشود. حدود 70 تا 80 درصد فیلمهای ما با همین میزان هزینه ساخته میشوند. یک فیلم اگر قابل دفاع باشد، حداقل میتواند به فروش 50 تا 70 میلیون تومانی برسد و ما نوع مکانیزمی که با کمک شورای سیاستگذاریمان توانستیم در سینمای «هنر و تجربه» راه بیندازیم، طوری طراحی شده است که تقریبا از 85 درصد مجراهایی که در دست ماست، 100 درصد فروش به مالک فیلم برمیگردد.
همانطور که میدانید، اگر فیلمی در هنر و تجربه 60 میلیون تومان بفروشد، با 200 میلیون تومان در سینمای عام برابری میکند، چرا که تمامی 60 میلیون تومان به صاحبش برمیگردد.
در رابطه با قیمت بلیت این گروه سینمایی نیاز به توضیح است که درتمام سینماهای این گروه طی 19 ماه گذشته، بلیت سینماها ارزانتر از سایر سینماها بوده است و با مکانیزمهای طراحیشده، مخاطبان همیشگی میتوانند با کارتهای مختص این گروه از 50 درصد تخفیف و با خرید اینترنتی بلیت فیلمها از 30 درصد تخفیف در سال 95 استفاده کنند و امید داریم که با شکلگیری تدریجی تماشای فیلمهای هنر و تجربه در سراسر کشور توسط علاقهمندان این سینمای پایه، شاهد شکلگیری حمایت از سینمای مستقل و تجربی و هنری توسط مردم هنردوست کشور باشیم.
در حوزه نمایشهای خانگی هم بین 40 تا 70 میلیون تومان بسته به کیفیت فیلم، درآمد وجود دارد که این پول هم به صاحب فیلم برمیگردد. اگر تلویزیون هم رایت آن را بخرد، پول دیگری است که به صاحب اثر میرسد. بخش عمدهای از فیلمهای «هنر و تجربه» هم که توانستهاند موفق باشند، فیلمهایی هستند که در جشنوارههای جهانی موفق شدهاند منابع مالی خوبی را جذب کنند. خود این مسئله توانسته است رونق خوبی به گیشه فیلمها بدهد.
از 45 فیلمی که تا الان اکران کردهایم، حدود 50 درصد بچهها با این پولی که برای فروش فیلمشان در این گروه به آنها دادهایم، الان در حال ساخت فیلمهای دیگرشان و در حال آماده کردن برای دورهای بعدی اکران ما هستند.
این چرخه توانسته است گستره بزرگی از فعالان سینما را که در محیط ایزولهتری در حال نمایش فیلمشان هستند به سینما وارد کند و از نظر اقتصادی هم فتح باب جدیدی را صورت داده است که کمکم اگر بخواهند تولیدات حرفهای خود را در این سطح در سینمای هنر و تجربه ادامه بدهند مطمئنا کیفیت بالاتری خواهد داشت.
الان دیگر کسی نمیتواند بگوید فیلمی ساختهام که هیچکسی نمیتواند آن را درک کند. سینمای هنر و تجربه، توانسته است یک اثر تولیدی را به بازار - حتی اگر بازار جمع و جوری باشد - بیاورد و مدعی هستیم که اگر کسی در طول زمان بخواهد میتواند از سینمای هنر و تجربه، با توجه به برنامهریزیهای انجامشده، دفاع کند.
از 330 فیلم متقاضی فقط به 110 اثر جواب مثبت دادیم
در بین فیلمسازان افرادی هستند که فکر میکنند میتوانند هر فیلمی را در این گروه اکران کنند و در عین حال افرادی هم هستند که شما به آنها توصیه میکنید فیلمشان را در هنر و تجربه اکران کنند و آنها نمیپذیرند و میبینیم که در نهایت هم شکست میخورند. این یک تناقض است و نشان میدهد که هنوز فرهنگ «هنر و تجربه» در بین فیلمسازان جا نیفتاده است.
در این مدتی که گروهمان ایجاد شده است، نزدیک به 330 فیلم سینمایی به ما مراجعه کردهاند که عمده آنها به 10 سال گذشته مربوط میشوند و از میان آنها، 70 تا 80 درصدشان مربوط به چهار پنج سال اخیر است. ما از این تعداد فیلم، نزدیک به 110 فیلم را برای اکران هنر و تجربه پذیرفتیم و به بقیه آنها جواب رد دادیم.
ما تمام فیلمهای پذیرفتهشده را ارزیابی میکنیم تا در زمان اکران بتوانیم به آنها امکاناتی در خور درجهشان بدهیم. فیلمهایی مانند «ماهی و گربه»، «احتمال باران اسیدی»، «پرویز»، «خواب تلخ» و «اعترافات ذهن خطرناک من» که میدانیم مخاطب بیشتری دارد، تعداد سانسهای متفاوتی نسبت به فیلمهای دیگری که مخاطب کمتری دارند، خواهند داشت. تعداد سانسهای هفتگی فیلمها قابل تغییر است و در هر دوره بستگی به استقبال مخاطب در دوره قبل دارد. مانوری که در چینش سانسها وجود دارد باعث میشود که کسی نتواند مدعی شود که فیلم من مخاطب دارد ولی به آن سانس تعلق نمیگیرد.
همچنین باید یادمان باشد که در «هنر و تجربه» سانس بیشتر به معنای مخاطب بیشتر نیست، چرا که اعتقاد داریم چون مخاطب محدود است و تازه دارد یاد میگیرد که با برنامهریزی وارد سینما شود، ما باید در هر سانس که یک عدد 150 صندلی است به یک عدد 30 درصدی برسیم.
البته این به این معنا نیست که اگر فیلم به 15 درصد رسید، آن را از دوره اکرانهایمان حذف میکنیم اما حداقل زمانی که برای اکران یک فیلم در نظر میگیریم سه ماه است. به صورت میانگین به مدت شش تا هفت ماه اکران میشود و بیشترین مقداری که یک فیلم در اکران مانده است 19 ماه است.
ایسنا: از طرفی فیلمسازانی هم هستند که وقتی خبر تولید فیلمشان را میدهند، میگویند که دارند برای هنر و تجربه فیلم میسازند که البته از جهتی اتفاق خوبی است ولی میخواهم بدانم وقتی این موضوع را میگوید، فیلمنامهاش از شما تایید گرفته است یا از وزارت ارشاد؟
این اتفاق به این صورت رخ نمیدهد. افراد زیادی هستند که به ما مراجعه میکنند که فیلمنامههایشان را بخوانیم ولی ما در «هنر و تجربه» با فیلمهای ساختهشده روبهرو هستیم. اگر کسی در زمان ساخت فیلمش میگوید که میخواهد فیلمش را برای هنر و تجربه بفرستد، پیشبینی خودش است که البته اینکه کسی نمیخواهد خودش را در کنار فیلمهای میلیاردی مطرح کند اتفاق خوب و فرخندهای است. ما در زمان ساخت فیلم هیچ قولی به کسی نمیدهیم و همه برنامههایمان بعد از دیدن فیلم مشخص میشود و خیلی از فیلمساران میآیند و ما با آنها همدردی میکنیم و مجبوریم که به آنها جواب نه بدهیم. همان اتفاقی که در 19 ماه گذشته برای حدود 220 فیلم سینمایی بلند، کوتاه یا مستند افتاد.
این رقم کمی زیاد نیست؟ یعنی این تعداد فیلمساز هستند که فیلم ساختهاند و نمیتوانند آن را اکران کنند!
یادمان باشد در این مقطع زمانی که تجهیزات ثبت تصویر به صورت رایگان در اختیار افراد قرار دارد، اولین فکری که به ذهن هر کس میرسد این است که فیلمساز شود. این یعنی تولید بیشتر! خیلیها فیلمشان که اکران نمیشود، از ما گله میکنند که حالا چه کار کنیم؟ ما هم جواب میدهیم که این سوال را باید قبل از ساخت فیلم از خودتان میپرسیدید!
آمدن تکنولوژیهای دیجیتال و جدید که شما حتی با یک گوشی موبایل هم میتوانید فیلمسازی کنید، باعث میشود که تولید بسیار بالا برود. البته این را میتوان یک خطر هم دید، چرا که بحث سرمایههای ملی است که تولید میشود و فیلمشان در هیچ جایی اعم از سینمای عام، هنر و تجربه، نمایش خانگی و تلویزیون نمیتواند به نمایش درآید و یکسری آدمها هم از لحاظ مالی دچار مشکل میشوند و هم زمانشان از دست میرود و حتی ممکن است دچار افسردگی شوند.
البته باید دستگاههای متولی تولید، فکری به حال این مساله که فعالان حوزه سینما دچارش هستند، بکنند. شاید این تب فیلمسازی در دو سه سال آینده فروکش کند که افراد متوجه شوند صرف داشتن ابزار نمیتوانند فیلمساز شوند و فیلمساز هنر و تجربه علاوه بر ابزارش حتما باید ایدهای قوی در کارش وجود داشته باشد.
از زمان تقاضای فیلمها با هنر و تجربه تا زمانی که شما آنها را تایید یا رد کنید، چه مدت طول میکشد و بعد از جواب شما چه مدت طول میکشد تا به اکران برسد؟
ظرف دو تا سه هفته تکلیف فیلمها را مشخص میکنیم. فیلمهایی داشتیم که در حدود یک سال است پشت اکران ماندهاند و همینطور فیلمهایی که در حال تولید هستند. در هر دوره اکران ما 50 تا60 درصد فیلمها جدید است و 40 تا50 درصد هم فیلمهای دوره پیشین است. نه میخواهیم خیلی بوی کهنگی بدهیم و نه خیلی به فیلمهای قدیمی بیاعتنا باشیم ولی در هر برنامهمان قطعا فیلمهای قدیمی را در کنار فیلمهای جدید قرار میدهیم و میدانیم که سه چهار سال زمان میخواهیم تا به یک تعادل در اکران برسیم.
الان چند فیلم در نوبت اکران دارید؟
ما نزدیک به همین تعداد که تا به امروز فیلم اکران کردهایم که در حدود40 تا 45 فیلم بوده است، فیلم در نوبت اکران داریم.
ین دغدغه را ندارید که قطعا در هر مقطعی فیلم پرفروش داشته باشید؟
یادمان باشد که سینمای عام ما فقط چند فیلم پرفروش داشته باشد، نمیتوانیم بگوییم که هر کسی که فیلم میسازد شخص نخبهای است و باید فیلمش مورد استقبال قرار گیرد. ما هم در این 19 ماه گذشته، همانند سینمای عام که ممکن است در زمانهایی دچار خلاء مخاطب شود، این تلورانس را داریم.
البته امیدواریم که در سال 95 بحث فیلم خارجی جنس هنر و تجربهای را در اولویت قرار دهیم، چرا که در کنار سینمای ایران نمیتوانیم به سینمای خارج از کشور بیاعتنا باشیم چون جنس فیلم دیدنهایمان در پرده سینما از منظر تمرکزی که میتواند بکند، بسیار به یکدیگر نزدیک است.
به قول مدیران سالنهای سینما در تنها سالنهایی که شما صدای خشخش چیپس و پفک نمیشنوید، سالن سینمای هنر و تجربه است. چون تمرکز بر فیلم و دیدهشدن فیلم از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است ولی ما برای موفقیتمان باید یک ضریب 20 تا 25 درصدی برای فیلمهای خارجی هم در نظر بگیریم که علاقهمندان در کنار سینمای ایران، بتوانند فیلمهای خارجی را روی پرده سینما ببینند.
با توجه به مقاومتهایی که در مقابل سینمای خارجی از سوی سینمای بدنه وجود دارد، فکر میکنم شروع اکرانش در هنر و تجربه باشد بهتر است.
سهم 140 هزارتایی صندلی سینمای عام، اگر قرار باشد با 700 صندلی به مخاطره بیفتد، بهتر است که گرفتاری در همان 140 هزار صندلی رفع شود! ما اگر فیلم خارجی را برای اکران بیاوریم قطعا در همان 1000 صندلی خودمان تعریف میکنیم
ما با نمایش فیلمهای خارجی به دنبال سهم آنها نیستیم. سهم 140 هزارتایی صندلی سینمای عام، اگر قرار باشد با 700 صندلی به مخاطره بیفتد، بهتر است که گرفتاری در همان 140 هزار صندلی رفع شود! ما اگر فیلم خارجی را برای اکران بیاوریم، قطعا در همان هزار صندلی خودمان تعریف میکنیم. این یک اشتباه استراتژیک در سینمای ایران در سه دهه گذشته بوده است که اکران فیلم خارجی را حذف کردند. غیرممکن است که کشوری بخواهد به توسعه سینمایی دست پیدا کند ولی فیلم خارجی در آنجا وجود نداشته باشد! حداقل من این کشور را سراغ ندارم.
در مورد هزینهای که به فیلمها میدهید هم توضیح میدهید که به چه صورت است؟
مقدار بودجهای که ما به صورت میانگین برای فیلمهایمان در نظر میگیریم، متفاوت است. به طور مثال برای فیلمهای مستند، 10 تا 12 میلیون تومان است، یعنی مباحث فنی فیلمهای مستند و کوتاه را ما پرداخت میکنیم. 10 میلیون هم هزینه تبلیغات میشود چون ما طولانیمدت فیلمها را در اکران نگه میداریم و به همین دلیل هزینههای آمادهسازی و چاپ بروشور و تبلیغات بالا میرود.
در فیلمهای سینمایی سه نوع سرمایهگذاری داریم؛ در فیلمهایی که در نوع (الف) قرار میگیرند بین 40 تا 50 میلیون، فیلمهای نوع (ب) 30 تا 35 میلیون و فیلمهای نوع (ج) تقریبا برایشان 20 میلیون تومان سرمایهگذاری میکنیم. ما پولی به کسی نمیدهیم و هزینه تبلیغات با خودمان است اما پوستر توسط ما طراحی نمیشود. اینکه گاهی میگویند که «هنر و تجربه» خودش پوستر فیلمهایش را طراحی میکند، اشتباه است. فقط زمانی که افراد بخواهند ما در طراحی پوسترشان به آنها مشاوره میدهیم.
از 45 فیلم اکرانشده در کمتر از 10 فیلم بنا به درخواست مالکان فیلم، در این زمینه ورود کردهایم که در 90 درصد طراحی خودشان است و در 10 درصد هم ما با درخواست خودشان مشاوره دادهایم. البته باعث افتخار است که هم در جشنواره فیلم فجر و هم جشن خانه سینما مواد تولیدی ما بهترین آرا را کسب کرده است و جوایز خوبی را گرفته است.
ما هزینه پوسترها را براساس نامه تهیهکننده و تعرفه خودمان میدهیم. ما پول زیادی نداریم و برای همین اعتقاد داریم که سینمای هنر و تجربه، سینمای مقتصدی است. سینمایی که اقتصادش به اصطلاح اقتصاد گنجشکروزی است. هزینه ساخت آنونسها و تبلیغات را براساس تعرفهمان میدهیم. تبلیغات مطبوعاتی را هم خودمان میدهیم و فقط در دو عرصه است که نمیتوانیم هزینه تبلیغاتش را بر عهده بگیریم؛ یک تبلیغات محیطی به دلیل هزینه سرسامآورش و دوم تبلیغات تلویزیونی.
البته برای تعدادی از فیلمها خود صاحبانش با آشناییهایی که با شهرداری داشتند، توانستند بیلبوردهایی را اجاره کنند که باز هم هزینه چاپ روی آن بیلبوردها را هم ما میدهیم. در تلویزیون که اصلا نمیتوانیم. هرچند که خودشان 70 درصد فیلمهای ما را پذیرفتهاند که از پنج تا 50 تیزر رایگان بدهند، بنابراین ما هزینهای نمیپردازیم.
از آنجا که فیلمهای ما طولانیمدت در اکران است، هزینههایش در چاپ مواد تبلیغاتی، چه در فضای مجازی، چه در مشاورههای رسانهای بیشتر میشود. هر فیلم یک مشاور رسانهای دارد که هزینه دستمزد آنها را براساس تعرفه خودمان پرداخت میکنیم ولی این بیست سی میلیون تومان باید در طولانیمدت یعنی هفت هشت ماه داده شود و بیشتر از این مقدار هم زورمان نمیرسد.
در همان زمانی که افراد فیلمشان را برای «هنر و تجربه» میآورند ما به آنها میگوییم که 50 درصد تبلیغات این فیلمها در اختیار ماست، 50 درصد دیگر در اختیار شماست. از آنجا که تعداد اکرانهای ما بالاست و کل ستاد اجرایی هنر و تجربه حدود پنج نفر هستند، اکران 30 فیلم احتیاج به یک لشکر آدم دارد و این لشکر خود فیلمساز است، مشاورها و روابط عمومیشان، عوامل فیلم که خود این عوامل پتانسیلهایی دارند که جایی به سراغشان خواهد آمد.
اگر در جایی بتوانیم از لحاظ مالی کمک کنیم حتما حمایت خواهیم کرد مانند ایدههای جدید در تبلیغات فیلم «خواب تلخ»، «احتمال باران اسیدی»، «316» و ... که در حد بضاعتمان به آنها کمک کردیم ولی چون تعداد فیلمهایمان بالاست و سالی در حدود 40 فیلم سینمایی، 20 تا 25 فیلم مستند و 70 تا 80 فیلم کوتاه و فیلمهای تاریخ سینمای ایران را داریم، اینها همه نزدیک به 60 درصد بودجه ما را در اختیار میگیرد و 40 درصد دیگر هزینه سالنهای سینمای ما میشوند، تا بتوانیم 100 درصد فیلم را به مالک فیلم برگردانیم. ما هیچ پولی را از فروش بلیت فیلم برنمیداریم و عین فروش بلیت به صاحب اثر برمیگردد که این تجربه جدیدی است و توانسته باعث رونق این فضا شود.
درباره اکران فیلم مستند هم توضیح بدهید.
در مورد فیلم مستند هر چه جلوتر میرویم، وضعیت جذابتر میشود. قبل از سینمای «هنر و تجربه»، سینمای ایران فقط یک تجربه اکران فیلم مستند در سه دهه گذشته داشت که آن هم فیلم «تهران انار ندارد» آقای بخشی بود ولی الان خود سینمای مستند توانسته مخاطبان جدیدی را پیدا کند، مانند مستند «شش قرن و شش سال» آقای میرتهماسب، «آتلان» آقای کریمالدینی، «ملف گند»، «من میخوام شاه بشم»، «زمناکو» در این دوره و ... این فیلمها به صورت میانگین از دو سه میلیون تومان تا سی میلیون تومان فروش داشتهاند.
برای سینمای «هنر و تجربه» که فیلمها با 60 تا 70 میلیون تومان ساخته میشوند، زمانی که 50 درصد هزینه فیلم برمیگردد بسیار جذاب میشود. ما مطمئن هستیم اگر سینمای مستند تولیدات خوبی داشته باشد، به صورت استاندارد میتواند 50 درصد هزینه تولیدش را از سینمای «هنر و تجربه» برگرداند و 50 درصد دیگر هم میتواند به صورت رایتهای مختلف برگردد. این اتفاق یک فتح باب جدیدی است که میتواند بسیار بیشتر از فیلمسازان سینمایی ما مستندسازانمان را خوشحال کند.
این تنوعی که ما در زمینه اکران داریم، ضمن نمایش فیلمهای داستانی، فیلمهای مستند هم در کنارشان است. فیلمهای کوتاه هفتهای یک سانس که در حد خودش دارد، خوب مخاطب جذب میکند و در چند ماه گذشته دیدیم که اگر بر اساس برنامهریزی روز و ساعت اکران فیلمهای کوتاه تا سه چهار سال دیگر درست پیش برویم، سینمای کوتاهمان هم در اندازه خودش میتواند فتح بابی را در حداقل نمایش روی پرده سینما و حداکثر برگشت 30 تا 40 درصد هزینه تولیدش، داشته باشد.
فکر میکنم از همان ابتدا یکی از اولویتهای اولیه هنر و تجربه، استقبال از مستندهای تحسینشده جشنوارهها بود. درست است؟
مخاطب سینمای «هنر و تجربه» به دنبال دیدهشدن آثار این گروه در جشنوارههاست. هر چه یک فیلم در جشنوارههای داخلی و خارجی بیشتری مورد استقبال قرار گرفته است، در محدوده فروش هم موفق بوده و توانسته شاخکهای مخاطبان ما را بیشتر حساس کند. به همین دلیل است که سینمای «هنر و تجربه» عمدتا به سینمای جشنواره بسیار نزدیک است. ضمن اینکه برخی فیلمهایی که به جشنوارههای بینالمللی رفتند، جوایز متعددی را گرفتند و توانستند مخاطبان خوبی را هم برای خود پیدا کنند.
زمانهایی که یک فیلمی را برای ما میآورند، ما توصیه میکنیم که بگذارید ابتدا تکلیف جشنوارههایی که رفته مشخص شود، بعد تبلیغات آن را شروع کنیم.
مقاومت افرادی که در شهرستانها هستند هم ممکن است کارتان را سختتر کند. نه؟
نه، ما به جز اتفاق کاشان، دچار مسئله دیگری نشدیم.
نمیخواهید به مسئله کاشان ورود کنید؟
متولیان شهر نیاز دارند که زمان بگذرد و ما هم این زمان را به آنها دادهایم. منتظریم به زودی «هنر و تجربه» را در آنجا بازگشایی کنیم. به توصیه دوستان شهری، برای اینکه جو متشنج نشود، دو سه ماهی فعالیتمان را در آنجا متوقف کردیم.
ماجرای احضاریهای که برای شما آمد به کجا رسید؟
آن دوستانی که از رفتن خانم معتمدآریا به آنجا ناراحت بودند، ترجیح دادند که به قوه قضائیه مراجعه کنند. ما هم مستندات اداری و قانونیمان آماده است و به آنها اعلام کردیم که تمامی اقدامات ما قانونی بوده است. آنهایی که بر خلاف مستندات قانونی رفتار کردند، ترجیح دادند شکایاتی را مطرح کنند و قوه قضائیه هم در حال پیگیری است و هر زمان که بگویند ما میرویم تا از کاری که کردیم دفاع کنیم. به هر حال برگزاری بیش از 150 نشست نقد و بررسی در شهرهای کشور در تمام سینماهای متعلق به این گروه سینمایی در شهرهای مختلف که کارگردانان و عوامل به همراه منتقدین صاحب نام کشور با حضور خود باعث شکلگیری فضای نقد و بررسی فیلمها و گفتوگو در خصوص مسائل فرهنگی کشور شدهاند، نشاندهنده رشد عدالت فرهنگی توسط سینماگران این گروه سینمایی است و استقبال جوانان و علاقهمندان در شهرهای مختلف کشور نشاندهنده توجه ویژه به فضاهای فرهنگی شهرهای مختلف کشور و پتانسیلهای نهفته این شهرهاست.
یکی از دستاوردهای مهم و اصلی دوره آقای ایوبی، همین ماجرای هنر و تجربه است. هر جا که بخواهیم عملکرد آقای ایوبی را بررسی کنیم، از هنر و تجربه به عنوان مهمترین دستاوردش یاد میشود. این مورد در دولتهای قبلی پایهریزی شد و به جایی نرسید. شاید این به دلیل حضور شما به دلیل سابقه بالای پخش فیلم در سمت مدیریت این گروه سینمایی بوده است که همیشه صاحبنظر و منتقد بودهاید. حفظ و نگهداری این دستاورد کار را برای شما سخت نمیکند؟
یادمان باشد که در دولتهای قبل هم این اتفاق افتاد ولی فقط برای از سر باز کردن بود. ما نمیتوانیم از همت آقای ایوبی در این مورد و حمایتی که از هنر و تجربه کرد و این حمایت همیشه بودجه کلان نیست، یاد نکنیم ولی قطعا دکتر ایوبی پای این سینما ایستاد، چرا که در آن اوایل مقاومتهای شدیدی حتی توسط افراد صنفی وجود داشت. این لطفی که شما به من دارید حاصل یک کار تیمی است. علاوه بر من، این گروه، شورای سیاستگذاری خوبی هم دارد که تکتک آنها دارای چند دهه سابقه فعالیت در این حوزه هستند و با سینمای هنر و تجربه عجین شدهاند؛ آقایان گلمکانی، امید، صمدیان، شهرام مکری، جعفر صانعیمقدم، ایرج تقیپور، مسچی و فرجی از یکسو و دیگر دوستان اجرایی مانند مدیر پخش آقای مذلقانی، آقای تاجیک و خانم فغفوری در ستاد خبری، آقای امین و تیمشان در بخش سایت، آقای کثیریان در نشریه، آقای عابدی در فضای مجازی و … از سوی دیگر. این یعنی ما نرفتیم که دوباره یک چیزی را تجربه کنیم. ما تجربیات مختلف را کنار هم جمع آوری کردیم و در خدمت این طرح آوردیم تا موفق شویم که نشان هم داد که همچنان میشود برخلاف نظر بعضیها که دائم ناامید هستند، کاری را انجام داد. همچنین سعه صدر شورای صنفی که نشاندهنده بلوغ بود، به ما کمک کرد.
یادمان باشد که مجموعه دولت و بدنه اجرایی این طرح، همه آمدند و کاری را که در سه دولت شکست خورده بود به یک سرانجام رساندند و الان میدانیم که اگر ما هم برویم و تیم دیگری بیاید، کار دیگری به جز راه رفتن در ادامه این مسیر ندارد و این رفتار، به عنوان یک استاندارد در حوزه توزیع و نمایش برای اکرانی با مخاطب محدودتر شناخته میشود.
نقدهای وارده را با دل و جان میخریم
نقدهایی هم به ما وارد است که به دل و جان میخریم و بعد خودمان را اصلاح میکنیم که ظرف چهار پنج سال آینده بتوانیم کاری کنیم تا از این سینما به عنوان یکی از دستاوردهای مهم در سینمای ایران یاد شود.
البته از کشورهای دیگر که صاحب صنعت سینما هستند، چند کامنت تعجبآمیز گرفتیم که جمهوری اسلامی ایران چطور توانسته است این چنین تجربه موفقی را در حوزه سینما داشته باشد؛ چرا که از بیرون که نگاه کنیم، سینمای ایران فقط یک سینمای جشنوارهای بوده است ولی سینمای «هنر و تجربه» توانسته است آن نوع فیلمها را وارد چرخه اکران کند؛ چیزی که شاید سالهای سال جزو آرزوهای دستنیافتنی سینمای ایران بود.
چه وعدهای به فیلمسازان هنر و تجربه در سال پیش رو میدهید؟
ما داریم به یک جشنواره مستقل فکر میکنیم، چرا که اعتقاد داریم با یک جشنواره مستقل میتوانیم آدرس درستی به مخاطب بدهیم. مستقل از این جهت که در این دو سال گذشته، این هیاهوی جشنواره فجر ما را آسیبپذیر کرد. همچنین برای پاتوق به دنبال پیدا کردن جایی هستیم که تابلوی خودمان را بیرون ببریم. امیدواریم که در سال ۹۵ وضعیت نمایش خانگی را سر و سامان بدهیم و امیدواریم تا پایان سال ۹۵، بتوانیم دو سانس سینمای «هنر و تجربه» را در مراکز استانهایی که به عنوان تجمع نیروهای دانشگاهی و شهرهای بالای 200 هزار نفر جمعیت هستند، ایجاد کنیم. این موارد چشمانداز ما برای سال ۹۵ است که امیدواریم با کمک دولت، رسانهها و بدنه خود فعالان سینما به این دستاوردها برسیم.
طلسم اکران «ایران سرای من است» شکسته میشود
در مورد فیلمهای تاریخ سینمای ایران که سال گذشته فیلم «گاو» را در نوروز اکران کردید، برنامههای دیگری هم دارید؟
ما در این مدت به جز فیلم «گاو»، فیلم «باشو غریبه کوچک» آقای بیضایی، فیلم «دیدهبان» آقای حاتمیکیا، فیلم «ساز دهنی» آقای امیر نادری و فیلم «رقص خاک» آقای جلیلی که الان در حال اکران است و … را هم نشان دادیم. همچنین طلسم اکران فیلم «ایران سرای من است» آقای کیمیاوی هم شکسته شد و این فیلم در عید فطر به نمایش درمیآید.
گاهی در خیابان، بیلبوردهای برخی از مستندهای هنر و تجربه مانند «من ناصر حجازی هستم»، «آزادراه» و ... دیده میشود. طبق صحبتهای شما هزینهی آنها را شما پرداخت نکردهاید. درست است؟
بله، ما پولی برای آنها ندادهایم و آنها به سبب ارتباطاتی که خودشان دارند آن بیلبوردها را گرفتهاند، چرا که منابع مالی ما واقعا محدود است.
و این اتفاق برای دیگر کارگردانان شفاف است که دچار سوءتفاهم نشوند؟
ما قبل از شروع دوره اکران هر فیلم برای صاحبانش جلسات توجهی میگذاریم و به آنها میگوییم که ما از فیلمی با فروش یک میلیون تا حدود ۶۵0، 700 میلیون تومان داریم ولی فیلمی در فروش موفق بوده که خود عناصر فیلم بسیار فعالیت داشته و پیگیر بودهاند. در عوض گاهی با فیلمسازانی روبهرو بودهایم که حتی تلفنشان را هم خاموش میکنند و پاسخگو نیستند. به صورت کلی میتوان گفت که در هفتاد هشتاد درصد فیلمهایمان، خود بچهها پای قضیه بودهاند.
این جلسات توجیهی گذاشته میشود تا به دوستان فیلمساز گفته شود که همه موفقیت یک فیلم ما نیستیم و 50 درصدش با خود اعضای گروه فیلم است تا بتوانند با روشهای جدید اطلاعرسانی، در کانالهای جدید ارتباطی و ... فیلم را تبلیغ کنند. چرا که ما با منابع مالیمان نمیتوانیم وارد تبلیغات محیطی شویم.
به نظر شما دستاورد ایجاد گروه هنر و تجربه چه بوده است؟
یکی از مهمترین رسالتهای هنر و تجربه، سرند کردن نیروی انسانی در آینده است و مهمترین دستاورد در سپهر سیاستهای فرهنگی کشور بالا رفتن ضریب امنیت ملی و در گستره سیاستهای سینمایی، نمایش فیلمهایی کیفی است که امکان نمایش برای مخاطبان داخلی را نداشته است. نمایش فیلمهای متاخر اساتید سینمای ایران همانند عباس کیارستمی، خسرو سینایی و پرویز کیمیاوی دستاورد کمی برای سینمای ایران نیست و دیدهشدن این فیلمها در سینماهای هنر و تجربه سراسر کشور، نشانه رفتن به سمت بلوغ برای سیاستهای سینمایی نظام است و نکتهای را که نباید فراموش کنیم، اثرات فرامتنی نمایش این فیلمهاست که میتواند تصویر ایدهآلتری از سیاستهای جهانی فرهنگی نظام برای خارج از کشور داشته باشد.
همچنین عدهای تکلیفشان با سینما مشخص میشود. شاید بعضیها به اشتباه آمده باشند. اینکه چه کسانی میتوانند در آینده چهکاره شوند. خیلی از کارگردانان ما بعد از اکران یا به سراغ کارهای دیگری رفتند یا به سینمای دیگری مراجعه کردند یا در همین سینما ماندند.
یکی از کارهایی که سینمای «هنر و تجربه» میتواند با انجام آن باعث اثرات خیر برای بدنه کلی سینما شود، آن است که مشخص میکند افرادی که فیلم اولشان دارای شاخصهای ابتدایی و حداقلی است، بعد از اکران پختهتر میشوند یا به سراغ کار دیگری میروند.
مهمترین دستاورد هنر و تجربه از نظر مدیریت فرهنگی، بالا رفتن ضریب امنیت ملی است. هر کشوری به امیدوار کردن فعالان سینمایی و جوانها احتیاج دارد. در کشورهای دیگر، میلیاردها دلار هزینه میکنند که جوانان و فعالان فرهنگی و هنریشان در فضای امنی فعالیت کنند. مهمترین عملکرد سینمای هنر و تجربه در گستره سیاستهای عالی نظام، اول افزایش ضریب امنیت ملی با امیدوار کردن فعالان سینما که طیف زیادی هم هستند بوده است و دوم پیدایش مخاطبانی که سینمای هنر و تجربه با گرفتن وقت آنها توانسته بخشی از زمان هرز رفتهشان را به زمان مفید تبدیل کند. فارغ از اینکه چقدر به ما بودجه میدهند، این مهم است که این اتفاق دارد با کمترین هزینه رخ میدهد.
و حرف آخر؟
من اطمینان دارم که سینمای هنر و تجربه اثرات کیفی خود را در چهار پنج سال آینده میگذارد و شاید شما رد پای سینمای هنر و تجربه را در اتفاقی که در جشنواره فیلم فجر امسال رخ داد یعنی توجه به جوانان بتوانید ببینید.
به هرحال برای اینکه سینمای ایران بتواند از این فضای رخوت و ایستا - ضمن احترام به بزرگانش - خارج شود، هر سینما و هر فعالیتی نیاز به نیرویی جدید دارد و شاید از طرف دیگر هم به خروجی جدید احتیاج داشته باشد. ما نمیتوانیم با فعالیتی که به رشد و توسعه نگاه دارد با وضعیتی ایستا مواجه شویم.
مطمئن هستیم که سینمای هنر و تجربه میتواند ظرف سه تا چهار سال آینده، اثرات کیفی خودش را در بدنه اصلی سینمای ایران، از منظر فیلمهای کیفشعاری و از طرف دیگر هم با تربیت مخاطب و آن فرهنگسازیای که در حال انجامش هست، با طیف فیلمهایی که نمایششان میدهیم - از فیلمهای بزرگان سینما تا فیلمهای فیلمسازان نسل بعدشان و همچنین آثار فیلمسازان نسل بعدی و جوانتر بگذارد و مطمئنا با نمایش فیلمهایی از تمام طیفهای فکری و سنی میتواند محلی برای پانورامای سینمای ایران باشد.
نکتهای که باید در این مصاحبه از آن یاد کنم این است که در سینما که مهمترین خصیصهاش توجه به سرگرمی و اقتصاد است، در دنیا توجه دوبارهای در حال شکلگیری است برای بازگشت به سینمای هنری و تجربی و این بخش مهم سینمای دنیا که تاثیر شگرفی در ماندگاری خاطرات سینمایی در طول تاریخ سینما دارد، دوباره دارد اهمیت خودش را یادآوری میکند و اقتصاد و هنر در سینما دو بال جداییناپذیر هستند که هر دو از اهمیت بهسزایی برخوردارند و سینمای هنر و تجربه در کنار توجه به اقتصاد سینمای ایران که بالطبع باید به آن توجه ویژهای کرد، آمده است که هویت خود را بازسازی کند و امید دارد همزمان با این بازسازی وجه هنری سینما شاهد شکلگیری استاندارد سینمای اقتصادی باشیم تا هر دو بال بتوانند همای سینمای ایران را درپرواز یاری رسانند. این دو بال، تفکیکناپذیرند و سینمایی موفق است که توامان به اقتصاد و هنر بیندیشد.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، تاریخ انتشار 22 فروردین 1395، کد مطلب: 95012207836: آدرس سایت: www.isna.ir