پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۴۳۳
تاریخ انتشار : ۲۸ مهر ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۶
محمد امین قانعی راد رئیس انجمن جامعه شناسی ایران در نشست نقد و بررسی کتاب دریغ است که ایران ویران شود، گفت: در قسمت توصیف این کتاب رفیع پور نقدهای بسیار تندی دارد اما در قسمت تبیین سیاسی عمل می کند.
شعار سال: محمد امین قانعی راد رئیس انجمن جامعه شناسی ایران در نشست نقد و بررسی کتاب «دریغ است که ایران ویران شود» نوشته فرامرز رفیع پور که دیروز عصر در سالن اجتماعات انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد. ابتدا با اشاره به اینکه این کتاب، کتاب حجیمی است اما در عین حال متن خوب و قابل استفاده ای دارد، گفت: این کتاب نشان می دهد که دکتر رفیع پور فقط در این سالها به درس نمی پرداخته است. بلکه کسی بوده که به مسائل اجتماعی هم می پرداخته است و در جاهایی که به دکتر مصدق می پردازد و نام او را می آورد از ایشان به احترام یاد می کند و در خیلی جاها از اصطلاح ملی دینی استفاده می کند که این بسیار مهم است که ما این سنت را همواره یادآوری کنیم.

قانعی راد گفت: حتی شاید در این کتاب، ملی دینی لبه ملی آن سنگین تر باشد. شاید عنوان کتاب هم به همین دلیل است و تاکید این کتاب بر همین مسئله ایرانی است که دارد از بین می رود. انتظار ما از رفیع پور که به نظر یک استاد محافظه کار است، بیشتر این است که رویکرد کتابش انتقادی نباشد. در صورتی که این کتاب، کتابی انتقادی است و نشان می دهد که ایران در یک بحران است و در حال فروپاشی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. رفیع پور نقدهای بسیار تندی در این کتاب در زمینه های مختلف جامعه می کند. من بسیار علاقه مند بودم که ببینم ایشان آسیب ها را چگونه می بینند، تبیین می کنند...

وی افزود: مشکلاتی که مطرح می کند ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد یعنی در هر ۴ حوزه مشکلاتی را بدون سانسور مطرح می کند. برای مثال در مورد فرهنگی ایشان فرهنگ فئودالی را مطرح می کند و نشان می دهد که از بالا تا پایان بر این فرهنگ حاکم است و شاید فقط در دو جا یعنی رهبری پیشین و کنونی انقلاب اسلامی را در فرهنگ فئودالی نمی بیند. فرهنگ ایلی - قبیله ای را هم در این کتاب می بینیم که نقد بسیار تندی بر آن دارد و می گوید در همه جا فرهنگ ایل گرایی و قبیله گرایی حاکم است.

رئیس انجمن جامعه شناسی ایران بیان کرد: رفیع پور فرهنگ دیگری را به نام فرهنگ احساسی بین ایرانیان مطرح می کند و معتقد است فرهنگ استبدادی هم جزء زیربناهای فرهنگ ما است. جالب این است وقتی اینها را مطرح می کند نمی گوید که فقط دولت و حاکمیت مستبد هستند. بلکه معتقد است که همه مستبد هستند و جامعه هم مستبد است. یعنی یک زیرساخت فراگیر است که همه جا را گرفته است. دولت، ملت، روحانیت و همه را گرفته است و همه مستبد هستند. در این کتاب نقدهای تندی راجع به اسبتداد داریم. رفیع پور فقط در جاهایی استثناهایی قائل است، حتی روحانیت را هم این گونه می بیند یعنی معتقد است که فرهنگ روحانیت یک فرهنگ احساسی و استبدادی است.

قانعی راد گفت: بحث دیگری را تحت عنوان فرهنگ با هم جوری بیان می کند. می گوید که ایرانیان خیلی با هم جورمی شوند و اگر فردا جریانی اتفاق بیفتد بعد از جریان با هم جور می شوند. فرهنگ تضاد را مطرح می کند به این معنی چیزی است که در فرهنگ ما و در زوایای زندگی ما جور است. می گوید فرهنگ تضاد یک فرهنگ ریشه ای است. البته این بحث را در بحث علم هم می کند و تضاد بین دانشجویان با یکدیگر، با اساتید هم مطرح می کند. تضاد را به معنای رقابتی و فردی در نظر می گیرد که آدمها نسبت به همدیگر حسادت دارند و نه به معنای مارکسیستی آن.

وی تصریح کرد: یکی از زوایای فرهنگ تضاد، فرهنگ دولت ستیزی است و معتقد است. می گوید ما ایرانیان نمی توانیم دولت ستیز نباشیم و این جزئی از فرهنگ ما است. یعنی نقد از دولت یک نُرم است. در صورتیکه در خیلی از کشورهای دموکراتیک که حداقل من دیده ام اینگونه نیست.

رئیس انجمن جامعه شناسی ایران گفت: این مسائلی که ایشان مطرح می کنند به ما به عنوان جامعه شناس می تواند کمک کند که مسائلی را تحلیل کنیم. رفیع پور معتقد است این فرهنگ دولت ستیزی است که نمی گذارد دولت استقرار پیدا کند.

وی با اشاره به فرهنگ تضاد در بین روحانیت گفت: رفیع پور می گوید به طور تاریحی روحانیت به گونه ای جلو آمده است که اساسا دولت ستیز هستند. به همین خاطر است که هر مسئولی را به تلویزیون دعوت می کنند از سازمان دیگر و ... نقد می کنند. یکی از نکات مهمی که آقای رفیع پور در بخش توصیف می گوید، جاسازی بخش رسمی و غیر رسمی است. یکی از ویژگی های جامعه ما تضاد و درگیری بین این دو است که پیامد منفی از خودش به جای می گذارد. به نظر رفیع پور، مردم در ایران شورشی اند و به محض اینکه نقطه ای پیدا کنند این شورش بالقوه به فعل تبدیل خواهد شد.

قانعی راد افزود: آقای رفیع پور نمی گوید که دولت ما استبدادی نیست و نمی گوید که مردم ما هم شورشی نیستند. بلکه همه را می گوید که فرهنگ استبداد دارند و این جامعه ما را دچار کاهش اعتماد به حکومت می کند. هویت، مشروعیت و پایگاه نظامی را از بین می برد و همچنین هزینه کنترل جامعه را هم بالا می برد. چرا که او معتقد است که جامعه را باید کنترل کرد.

وی ادامه داد: من د راین بخش می خوام ببینم که توصیفاتی که آقای رفیع پور انجام می دهد دارای کدام بار تئوریک هستند. یعنی اینها را با کدام نظریه می توان آنها را جمع کرد؟ آیا نظریه ای پشت آن هست؟ نظریه جامع غیر رسمی، ساختی کارکردی، نظریه نقش را به صورت روشن اسم می برد. نظریه جامعه غیر رسمی می گوید که خودم کشف کردم، همچنین نظریه سازمانی اجتماعی مطرح است و معتقد که سازمانهای اجتماعی ما پاشیده اند یعنی در حد ویرانی هستند.

رئیس انجمن جامعه شناسی ایران گفت: نظریه همبستگی اجتماعی که جامعه بتواند به عنوان یک واحد، خودش را نشان دهد و همچنین نظریه سیستم ها که جامعه به عنوان یک سیستم عمل کند، همه این نظریات را به نوعی مطرح می کند. من در این زمینه گفتم که این توصیفات جامعه شناسی نشان دهنده یک بحران در جامعه است. با نظریه سازمان اجتماعی می توان اینها را تبیین کرد. اما سوال دیگر این است که آقای رفیع پور وضعیت را چگونه تبیین می کند؟ این بحران چگونه به وجود آمده است و دلایل آن چیست؟ نکته سوم اینکه حالا با چه راه حلی ایران را می توان نشان داد.

این استاد دانشگاه بیان کرد: رفیع پور توصیف انتقادی به وضعیت ایران پرداختند که یک توصیف انتقادی و بحرانی است. برخلاف آن کسانی که موافق با سیستم هستند ایشان معتقد است که بi جز چند نفر، بقیه دچار فساد و بحران هستند. ایشان توصیف می کنند و در این توصیف از مفاهیم جامعه شناختی استفاده می کنند. در نظریه کاتوزیان یعنی بخش غیر رسمی ملت، و بخش رسمی دولت است و نظریه رفیع پور برگرفته یا شبیه نظریه کاتوزیان است. یعنی شبیه تضاد دولت ملت است. توصیف جامعه شناسی و با کاربرد مفاهیم جامعه شناسی است.

قانعی راد تصریح کرد: اما تبیین های ایشان چگونه است!؟ یعنی ما چرا تضاد دولت ملت و ... هستیم. دومین انتظاری که ما از یک جامعه شناس داریم بعد از سطح توصیف، سطح تبیین است. ایشان از نظر تبیینی یک تبیین سیاسی و ایدئولوژیک ارائه می کند. به همین دلیل است که از استعمار و نقش آن و دشمن شروع می کند و دشمن بسیار پرهیبت، متفکر است و نقشه های دقیق می کشد و اگر از ایشان بپرسیم که چرا فرهنگ تضاد داریم می گوید کار استعمار است. یعنی موارد متعددی را مطرح می کند و شما مدام می بینید که استعمار است که فرهنگ ها را شکل داده است و خیلی اینها را به استعمار نسبت می دهد. حتی تملق مردم را هم به استعمار و دشمن نسبت می دهد. یعنی شما در اینجا با جامعه شناسی مواجه می شوید که تحلیل جامعه شناسی ندارد.

وی افزود: مثلا در واقعه تنباکو میرزای شیرازی که نماینده بخش غیر رسمی است، علیه ناصرالدین شاه یعنی بخش رسمی فتوا صادر می کند و مردم هم پیروی می کنند و استعمار هم از این موقعیت استفاده می کند. استعمار همیشه با بسیج کردن میدان دارها به صورت مستقیم و غیر مستقیم در وقایع فعالیت می کند. به فرض مثال در کودتای ۲۸ مرداد ما شاهد این قضیه هستیم.

رئیس انجمن جامعه شناسی ایران گفت: رفیع پور معتقد است انقلاب اسلامی و حتی رهبری آن حساب شده و توسط غرب بوده است. آمریکا شاه را برداشت و امام را آورد یا پذیرفت. آمریکا انقلاب را به نتیجه رساند در واقع از تضاد دولت و ملت استفاده کرد... امام در بعد از انقلاب از یک جایی از این بازی تخطی کرد و مسیر آن را عوض کرد.

این استاد دانشگاه گفت: رفیع پور مدعی است که جز استعمار و ... آن کسانی که نقش های خیلی دقیق دارند نمی توانند کاری بکنند، استعمار نظام فکری جامعه را تعریف می کند. حتی ضد دولت بودن آخوند ها را استعمار تعریف کرده است. یعنی به نوعی دشمن این نقش را برای روحانیت تعریف کرده است. او معتقد است که بعد از سال ۶۸ سیاست ایران ریل گذاری شده بود و ایران دارد ویران می شود.

قانعی راد افزود: ما در جامعه شناسی چندین نظریه درباره انقلاب داریم اگر از آقای رفیع پور درباره انقلاب بپرسید. چیزی که از تحولات اجتماعی در اینجا می خوانیم استعمار است که زمینه شطرنجی است که انگلیس و آمریکا آن را بازی می کنند و به تعبیر او تنها دو شخصیت در این دام نیفتاده اند. به نظرم تبیین های ایشان جامعه شناسی نیست، بلکه بیشتر سیاسی اند. یعنی شما حس می کنید که یک فرد غیر جامعه شناس دارد اینها را بیان می کند.

قانعی راد بیان کرد: اما راه حل دکتر رفیع پور چیست؟ راه حل ایشان مهندسی اجتماعی است. ویژگی مهندسی که ایشان مطرح می کند جامع است. یعنی مبتنی بر یک برنامه قوی، افراد برنامه ریز قوی و ... است.

وی افزود: همه مسائل و مشکلات نیاز به یک نقشه و راه حل دقیق دارد که به مهندسی اجتماعی تام معتقد است. سازماندهی که ایشان مطرح می کنند سازماندهی متمرکز با رهبری واحد و همچنین شورای مرجعیت و شورای علمی در کنار آن است. شورای مرجعیت کاری می کند که بخش غیر رسمی باید انجام می داد، یعنی مرجع را باید اهل عقل انتخاب کنند و ملوک الطوایفی روحانیت باید جمع شود. آن چیزی که استعمار پایه ریخته یعنی تضاد بین دستگاه روحانیت و دولت، باید از بین برود و روحانیت با دولت یکی شود. می می گوید استقلال حوزه شعار استعمار است. حوزه باید در درون حکومت ادغام شود. بنابراین ما یک سازماندهی متمرکز داریم و یک سازمان کاتولیک که باید جای ملوک الطوایفی فعلی حوزه را بگیرد.

رئیس انجمن جامعه شناسی ایران ادامه داد: رفیع پور نمونه های موفق را چین و روسیه معرفی می کند می گوید پوتین و اردوغان توانسته اند که نیات استعمار را در مورد کشورشان کم کنند. حکومت باید مذهب را از نقش اپوزسیون در بیاورد. در واقع اگر بخواهیم استعمار پایان یابد باید نقش روحانیت تمام شود. می گوید ما باید اسلام را احیا کنیم و این اسلام به درد جامعه مدرن نمی خورد. این اسلام که در حوزه وجود دارد به درد جامعه روستایی می خورد. اسلام اپوزیسیون به اسلام حکومتی تبدیل شود راه حل ایشان نهایتا ادغام بخش غیر رسمی در بخش رسمی است.

این استاد دانشگاه در پایان یادآور شد: راه حل وی مبتنی بر یک نوع مهندسی فرهنگی است. ایراد دیگری که به نظرم به آن وارد است تفاوت رسمی و غیر رسمی را به عنوان یک نیروی پویا در نظر نمی گیرد. این تفاوت را موجب یک وضعیت آشوب ناک می داند. به نظرم راه حل این نیست که اینها را در هم جمع کنیم. بلکه اینها یک نوع اتوپیا است، مگر می شود حوزه علمیه قم را جمع کرد، مگر علمای قم نشسته اند که بانظر رفیق پور و من آنها را عوض شوند. اتفاقا زیبایی حوزه در همین تنوع آن است. راهکار ایشان یک مقدار کلی نگر، تمامیت نگر و ... است.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از وبسایت مهر ، تاریخ انتشار 22 مهر 1394،کد مطلب www.mehrnews.com: 2940211 :

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین