شعارسال: «امیر دژاکام» بازیگر، کارگردان و مدرس دانشگاه در عرصه تئاتر سالهاست که خوش میدرخشد و در عرصه سینما هم طی سالهای اخیر حضور در فیلمهای «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» و «آزاد به قید شرط» را تجربه کرد.
وی از دهه شصت نمایشهایی همچون «بهار را دوست دارم»، «شب رجعت»، «دستها و قلبها»، «در بیابان قلندران مبهوت» و پس از آن نمایشهایی چون «فاوست» را در فیلیپین و «اسیر» در تئاتر شهر، «روژان» و «تاج محل» را نویسندگی و کارگردانی کرده است. دژاکام نمایشهایی همچون «بن بست» نوشته مهدی هرمز، «پرندههای شط» نوشته اعظم بروجردی، «حکم»، «افسانه کلاغ»، «مثنوی کوچه»، «امپراتور و آنجلو»، «رویاهای خلیج فارس»، «باران» و در سال گذشته نیز نمایشهایی چون «نیلوفر و نفت»ف «آرتورو اویی» و ... را کارگردانی کرده است.
درباره فعالیتهای امیر دژاکام در عرصه تئاتر و وضعیت هنرهای نمایشی با او گفتوگو کردیم.
* مدتی است شما را کمکار میبینیم آیا شرایط تئاتر را نسبت به گذشته متفاوت دیده و یا اینکه تصمیم خاصی برای کار جدید در این عرصه دارید؟
بله مدتی است که من را در عرصه تئاتر ندیدید، واقعیتاش این است که من این روزها مشغول تمرین نمایش هستم، اما چون سالن کار هنوز قطعی نشده است، مشخص نیست که شرایط چطور میشود.
من برای نمایشم تقاضای سالن اصلی تئاتر شهر را در دوره مدیریت قبلی تئاتر با مهدی شفیعی و پیمان شریعتی کرده بودم، الان سه سال است که در تئاتر شهر اجرا نداشتم اما چون تئاتر به سمت تجارت میل پیدا کرده، سالن اصلی در اختیار کسانی قرار میگیرد که خیلی جزو خانواده تئاتر نیستند اما اینها هم بهرحال حق کار کردن دارند.
ظرفیتی که قرار بود به من اختصاص یابد به کسانی اختصاص یافت که با نشان دادن یک هنرپیشه روی صحنه فعلا میتوانند سالن را پر کنند!
*در دوره جدید مدیریت تئاتر شهر هم درخواست اجرا دادید و آیا در نوبت قرار داشتید؟
بله ظرفیتی که قرار بود به من اختصاص یابد به کسانی اختصاص یافت که با نشان دادن یک هنرپیشه روی صحنه فعلا میتوانند سالن را پر کنند! البته مردمی هم هستند که علاقهمندند این هنرپیشهها را ببینند و بلیت بخرند، بنابراین تاکنون گفتوگوی من با سالن اصلی شهرام کرمی و سعید اسدی نیمهتمام باقی مانده است.
*چه کاری را تمایل دارید برای سالن اصلی تئاتر شهر آماده کنید؟
من پیشنهاد اجرای «زن نیک ایالت سچوئان» را در سالن اصلی دادم، هنوز این پیشنهاد مورد موافقت قرار نگرفته و همین کار هم مشغول تمرین هستیم. این کار پروژه بزرگی است که هنرمندان و بازیگران خوب و زیادی در آن فعالیت میکنند.
تا به حال به گمانم یازده یا دوازده اثر را در سالن اصلی تئاتر شهر کارگردانی کردم و تقریبا تمام اجراهایم با استقبال خوبی مواجه شد، البته یک مورد هم داشتم که در سالن اصلی موفق نبودم اما در سایر کارها موفق ظاهر شدم.
*موضوع نمایش «زن نیک ایالت سچوئان» چیست؟
ببینید این کار اثر برتولت برشت است، کارهای برشت هم تکلیفش مشخص است که دارای موضوعات انتقادی اقتصادی و اجتماعی و مورد پسند مردم در هر دورهای قرار می گیرد. این کار هم درباره یک انسانی است که تلاش دارد درستکار و راستگو باشد، دزدی نکند و دروغ نکند و حال تکلیفش مشخص نیست!
البته این را هم باید بگویم که زبان من هم قدری روی صحنه تند و تیز است و شاید عدهای ترجیح دهند که فلان فرد که البته چهره ای دوست داشتنی هم هست، کارش را به جای من روی صحنه ببرد.
الان شرایط اینطور شده که مردم دوست دارند یک بازیگر چهره را ده بار روی صحنه ببینند، من هم مشکلی با این علاقه ندارم اما مسئله من این است که نوبت و فرصت من به عنوان کارگردان حرفهای گرفته شده است.
*برای سالن دیگری اقدام نکردید؟
چرا برای سالنهای آزاد اقدام کردم اما تقریبا شاید به عنوان کارگردانی که 50 تا 60 کار را روی صحنه برده و سی و اندی سال تجربه کارگردانی دارد، حق زیادی نباشد این کار را بر صحنه تئاتر شهر ببرم و هیچ امتیاز ویژهای هم نیست، من مذاکره معمول مثل بقیه داشتم اما سالن یک مرتبه به یک تئاتر تجاری اختصاص یافت.
البته قولهایی برای سالن چهارسو به من دادهاند که طبیعتا اگر قرار باشد ناگزیر به این سالن بروم باید نمایشم را تغییر دهم، البته از این نمایش دست نخواهم کشید.
در این چند سال که در سالنهای دولتی اجرا نداشتم نمایش آرتور و اوئی را در حافظ اجرا کردم، نیلوفر و نفت را در ایرانشهر و اپرای عشق و عقل و آدمی را که تصنیف و آهنگسازی و بازیگری همای در سعدآباد بود کارگردانی کردم ، الان هم در حال آماده سازی زن نیک ایالت سچوئان هستم.
*الان اجرای این نمایش کنسل شد؟
خیر اگر مرکز هنرهای نمایشی هم پاسخ منفی بدهد باز هم دست از این کار نمیکشم فعلا که در حال تمرین هستیم در سالن دیگری اقدام خواهم کرد.
*این کار چند بازیگر دارد؟
به گمانم شصت تا هفتاد بازیگر. البته در زمانهای که همه با چهار ـ پنج بازیگر کار را تمام میکنند این کار یک دیوانگی شاید باشد. این نمایشنامه کاملا مردمی است چرا که راجع به مسائل مردم صحبت میکند.
امیدوارم فرصتی پیش بیاید تا این کار را در سالن اصلی تئاتر شهر به صحنه ببرم، چرا که چیدمان دیگری را نمیتوانم داشته باشم.
*آیا تماشاگر داشتن شریط لازم تولید یک اثر هنری است؟
فعلا که حرف اول را در تئاتر پول میزند، تماشاچی داشتن شرط لازم است و قرار نیست برای صندلی خالی اجرا برویم اما تماشاچی داشتن برای یک اثر هنری، نه برای یک چیز دیگر به نام ملودرام سطحی که آخرش هم مشخص نیست.
تئاتر جای اندیشیدن، سوال و نقد کردن است این فرصت برای همه وجود دارد اما متأسفانه تئاتر تبدیل به این شده که تنها بپرسیم چقدر فروش میکند؟ انگار ساندویچی است که حساب دخل و خرج را در بیاوریم، این دیگر یک تارت است البته اشکالی هم ندارد اما مسئله این است که سودآوری و پول درآوردن اولویت اول و آخر ما شود.
*یک جایی شنیدیم که عدهای میگفتند مشکل از پیشکسوتان است و خیلی از کارهای پیشکسوتان دیگر تماشاگر خوبی ندارد؟
بله اتفاقا شنیدم، این دوستان یادشان رفته که اگر امروز خودشان تحصیل کردهاند و تئاتر کار میکنند به خاطر همان حقوقهای پایین و قراردادهای کم و خاک خوردنهای پیشکسوتان است که الان دانشگاه و رشته تئاتر و جشنواره و تئاتری داریم.
همین پیشکسوتان بودند که عمرشان را گذاشتند تا بقیه درس بخوانند و با تئوریهای تئاتر آشنا شوند یا مدیر و کارگردان و بازیگر شوند. حال اگر بیاید و یک پیشکسوت یک کارش هم فروش نکند و شکست بخورد باز هم دلیل نمیشود که همه کارهایش را زیرسوال ببریم.
اگر امروز تئاتر داریم وعدهای تحصیلکرده مدیر و کارگردان شدهاند، به خاطر خاک صحنه خوردنها و تحمل کردنهای پیشکسوتان است
مگر ما دیگر در این روزها چند پیشکسوت داریم شاید به تعداد انگشتان هم دیگر نرسد . باید به این افراد گفت که اجازه دهید تا ببینیم ده یا بیست دیگر دوام میاورید بعد این صحبتها را بکنید. این صحبتها حائز اهمیت نیست اما اینکه ما بخواهیم مشکلات خود را گردن دیگران بیندازیم با این نوع جملات با عدالت هم سو نیست و اشکال دارد و به قول عطار «این نیز بگذرد».
*بیشترین مشکلی که این روزها در عرصه تئاتر شاهد هستید، در چه عرصهای است؟
ما در عرصه ادبیات دراماتیک دچار نقصان شدید هستیم به دلیل اینکه نویسنده وقتی میخواهد چیزی بنویسد باید طوری بنویسد که فروش داشته باشد، سر یک زمان مشخص هم تمام شود، چهار یا پنج بازیگر هم بیشتر نداشته باشد و دکورش هم آنچنانی نباشد، به نظرتان اینطور میتوان نمایشنامه عمیق نوشت؟
شاید به تعدادی همچون حسین کیانی، محمد رحمانیان، سیمین امیریان، نغمه ثمینی، حمید امجد و ... نمایشنامهنویسان ماندگار الان داریم که میتوانیم نوشتههایشان را اجرا کنیم.
در عرصه بازیگری هم با نزول بسیار شدید روبه رو هستیم یعنی از این بدتر دیگر ندیدم که بازیگران بزرگ بدترین بازیهایشان را ارائه میدهند و با 15 روز تمرین به صحنه میآیند مگر اینکه از خورجین تجربیات گذشتهشان استفاده کنند!
بنابراین به نظرم به لحاظ بازیگری هم شرایط بدی را شاهد هستیم و پایینترین سطح بازیگری را الان در تلویزیون، سینما و تئاتر میبینیم. بهترین بازیگران ما که نمره قبولی میگیرند کسانی هستند که خودشان بر صحنه هستند ما هیچ وقت نمیبینیم کاراکتر جدید خلق کرده باشند و بازیها با باورپذیری متوقف میشوند. به همین دلیل هم هست که بازیهای ماندگاری نمیبینیم.
بازیگری که همزمان در سه کار حضور دارد و با موتور از این کار به کار بعدی میرود و تنها 15 روز تمرین میکند، تکلیفش مشخص است
وقتی یک بازیگر در سه کار همزمان حضور دارد از یک کار با موتور به کار بعدی و دوباره به کار بعدی میرود و برای هر یک هم پانزده روز یا ده روز تمرین میکند، آخر سر چه در میآید؟ تنها یک نقش و بازیهای تکراری! نمره بهترین بازیگران ما در حال ۱۰ تا ۱۲ است و معدل بازیگری کشور پایین است. البته هنوز داریم بازیگرانی که خیلی خوب هستند و از بازیگری به شناخت رسیدهاند.
*در زمینه کارگردانی نظرتان چیست ؟ این روزها با کارگردانهای جوان زیادی روبه رو هستیم که تئاتر کار میکنند و همینطور کارگردانهای قدیمی تر نیز کارهایی اجرا میکنند.
بهرحال اینکه فقط یک کارگردان هم یک میزانسن بچیند کافی نیست، باید یک کارگردان بود تا این را فهمید، کارگردانی هم نمره چندان خوبی ندارد. شاید یک روز اگر من هم بخواهم کار تجاری کنم چند هنرپیشه معروف بیاورم و کارم بفروشد و به کار بعدی فکر کنم، شاید روزی برای بقا مجبور شویم دست به چنین کارهایی بزنیم.
تقریبا این روزها وضعیت تئاتر تغییر کرده است و به شکل تئاتر لاله زاری برای خنداندن مردم تبدیل شده است بهرحال اینها هم روزمرگیهای مردم است و نمیتوان جلوی آن را گرفت اما ساختارشکنی به لحاظ زیبایی شناختی این روزها درحال رخ دادن است و کمی سطح تئاتر را پایین آورده است وگرنه همه تلاش خود را دراین عرصه میکنند.
*آقای دژاکام خود شما اگر تئاترتان نفروشد، چطور زندگی میکنید آیا به فرهنگ فکر میکنید؟
ببینید من به بچههای تئاتر حق میدهم چرا که مجموعه شرایط اینطور شده است و نمیتوان گفت عدهای بد و پولدوست و خودخواه شدهاند. یک جایی نیاز به تصمیم گیری کلان در این عرصه داریم امیدوارم این بخش حرفهای هم منتقل شود.
بچههای تئاتر به شرایط اضطرار رسیدهاند و همه میدانیم اضطرار چیست باید این شرایط از جامعه تئاتر برداشته شود تا بتواند کارش را انجام دهد. من هم اگر استاد دانشگاه نبودم و فقط زندگی ام از کارگردانی میچرخید طبیعتا شکل تئاترم تغییر میکرد.
پس ما هم شقالقمر نکردهایم که تئاتر را معمولی کار میکنیم کسی هم گناهکار نیست، از آن سو دیگران هم قدیس نیستند همه یک سری آدم معمولی هستیم که دچار مشکل شدهایم و باید دست به دست هم بدور از شعار و هیاهو کار کنیم و کمک کنیم شرایط تئاتر بهتر شود.
سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری فارس ، تاریخ انتشار:9مرداد1397 ، کدخبر: 13970508000659: www.farsnews.com