از مفاد این مقدمه چنین بر میآید که «مساله فساد» و «ثباتسیاسی و امنیت ملی و توسعه پایدار» رابطه کاملا معکوس دارند. در حقیقت هر چه فساد بیشتر ثبات کمتر و هر چه توسعهیافتگی کمتر، فساد بیشتر خواهد بود. با این پیشفرض حال باید به این مساله پرداخت که آیا در این موازنه منفی نقش و سهم فساد یک به یک است؟ این فرضیه جدی و قابل اثبات است که فساد در این معادله با «ضریب فزاینده تصاعدی» نقش ایفا میکند.
اگر به فرض یک واحد فساد در جامعه باشد ثبات یک واحد متزلزل میشود. اما اگر دو واحد فساد در جامعه باشد میزان بیثباتی دو برابر نمیشود بلکه براساس فرض ضریب فزاینده تصاعدی نقش فساد میتوان انتظار داشت 2.2 واحد بیثباتی رخ دهد.سهم فزاینده تصاعدی فساد در بیثباتی و ناامنی و عقبماندگی جوامع از آنجا ناشی میشود که «ناکارآمدی سیستمی» در جوامع درگیر فساد نیز به حساب «فساد» نوشته میشود. ناکارآمدی به خودی خود لزوما ناشی از «فساد» نیست.
دلایل مختلفی میتواند عامل به وجود آمدن ناکارآمدی در سامانههای اداره جوامع شود، اما اگر عامل فساد سهم و نقش پیدا کند، چرخه فزاینده فساد ناکارآمدیها را هم به درون خود میبلعد و بهگونهای تصاعدی اثر مخرب خود را بر ثبات و امنیت و توسعه جوامع میگذارد. جوامع وقتی به نقطهای میرسند که در باور و ادراک عمومی «فساد همهجا را فراگرفته است» نقش میبندد، در چرخه معیوبی گرفتار شدهاند که ناکارآمدی، فساد، بیاعتمادی به صورت زنجیرهای شتابگیرنده ثبات سیاسی و امنیت و توسعه را هدف گرفته است.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایرنا، تاریخ انتشار 30 مرداد 97، کدمطلب: 83007807،www.irna.ir