
شعار سال : این روزها برخی از همکاران ستادی و اداری به صورت فردی و یا جمعی (تاسیس کانال تلگرامی ) کارزار دفاع از بطحایی راه انداختهاند و درصددند روی افکار معلمان اثر بگذارند. حرفهای کلی و چهره آرایی بطحایی توسط این دوستان برای مخاطب باور پذیر نیست و مخاطب آن را از نوع آگهیهای تجاری تلویزیون قلمداد میکند. در علم حقوق کسی که به نفع کسی شهادت میدهد نباید ذینفع باشد. بدیهی است که شهادت مرئوس به سود رییس باورپذیر نیست. با توجه به بی ضابطه بودن به کارگیری و ارتقای افراد در پستهای مدیریتی وزارت آموزش و پرورش، استیضاح فرصتی فراهم آورده که افرادی با این تحلیل که وزیر از گردنه استیضاح به سلامتی عبور میکند و این یک جنگزرگری است، میکوشند با خودشیرینی وضعیت خود را تثبیت یا زمینه برای ارتقای خود را بعد از استیضاح مهیا کنند و انتظار دارند که بطحایی بعد از عبور موفقیت آمیز از پل استیضاح زحمات دوستان را جبران کند. این کمپینها از دید یک ناظر بیرونی فرمایشی و یا منفعتطلبانه به نظر میرسند.
**شعارهای بطحایی در یکسال گذشته مانند دست و پنجه نرم کردن با مافیای آموزشی ، مبارزه با مشق شب و آزمون در دوره ابتدایی، مبارزه با مدارس خاص، تلاش برای جایگزینی سابقه تحصیلی به جای کنکور، مدرسه محوری و ایجاد فضای شادی و نشاط و آموزش مهارتهای زندگی و... حرف های جدیدی نیستند. این شعارها از ۲۰ سال پیش در آموزش و پرورش مطرح بودهاند.
اولاً مافیا بدون اجازه مدیران ارشد ستادی نمیتواند وارد مدرسه شود. مافیا جن و پری نیست که از دیوار عبور کند. مافیا نماینده دارد با مجوز وارد مدرسه میشود و با مدیر قرارداد میبندد.
ثانیاً امتحان و نمره هم که از دوره ابتدایی قبل از بطحایی حذف شده بود.
ثالثاً بحث نشاط و آموزش مهارتهای زندگی هم بحث خوب و سابقه داری است اما با این کتابها و برنامه درسی و روحیه معلمان و فضاهای آموزشی امکان پذیر نیست. سینه چاکان وزیر به جای مدح و ثنا اقدامات عملی وزیر در کف مدرسه را در این زمینهها توضیح دهند.
** نمایندگان به خصوص نمایندگان شهرستانی در عزل و نصب ها و استخدامهای بیرویه دخالت میکنند و یکی از علل استیضاح، دلخوری آنها از انتصاب مدیرکلها و روسای مناطق و یا سهم خواهی برای استخدام قوم و خویشهایشان است. تجربه نشان داده که راضی کردن عوامل ذینفع مانند امام جمعه و استاندار و نمایندگان استان برای اجماع بر روی یک مدیرکل یا رئیس غیرممکن است و هرچه وزیر بیشتر وا بدهد دخالتها بیشتر میشود. دخالت ها حد و سقف ندارد. البته نمایندگان حق نظارت در همه مسایل کشور را دارند، اما حق دخالت در امور اجرایی ندارند من تصور میکنم مسیری که وزیر و تیم او طی میکنند مماشات و کوتاه آمدن برای بقا است. الان برای جلب حمایت نمایندگان ناراضی مشغول رایزنی و دادن امتیاز هستند. من قبلاً نوشتم وزیر رای میآورد اما در بازگشت از مجلس وزیری ضعیفتر و کم اختیارتر خواهد بود. تئوری بقا به هر قیمت، هزینه و فایده دارد. فایدهاش بقا روی صندلی ریاست و وزارت و بهای آن ضعف و وادادگی و تبدیل وزارتخانه به شرکت سهامی است.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از کانال اخبار فرهنگیان