شعار سال: ما از دریچه
ترسهایمان است که با تجارب زندگی روبهرو میشویم یا از آن حذر میکنیم. زاویه
ورود ما به دنیا، و نسبت ما با امکانها، تجربهها و موقعیتهایی که در زندگی
روزمره با آن مواجه میشویم، ترس است. عصر بیرون آمدن از ظلمت و تاریکی به روشنایی
است اما ما امروز بیش از هر زمان دیگری میترسیم. زندگی روزمره ما مانند یک موم در
دست ترسهای ماست و به عبارتی ما بنده ترسهایمان هستیم. کافی است کمی بیندیشیم تا بفهمیم چه فرصتهایی که ترسها
از ما دریغ کرده و به چه ارتفاعاتی به خاطر ترسهایمان صعود نکردهایم. چه جاهایی
که قدم نگذاشتهایم. حال تصور کنید یک جامعه دچار سندرم ترس مزمن باشد و سرتاپای
افراد آن جامعه به غل و زنجیر ترسهایی گرفتار باشد که سر رشتهشان هم در امروز و
هم در قرنها پیش است. ایران ما چنین است. ایران ما، سرزمینی در معرض بحران، همیشه
در آستانه خطر و پر از ترسهای رنگارنگ است و ما، انسانهای ایرانی، بار ترسهای
نیاکانمان را چه سنگین به دوش میکشیم و هر لحظه ترسی جدید بر این بار سنگین میگذاریم.
گویی ما در خلق ترسها و هراسها خلاقیت بینظیری داریم و به این ترسها خو گرفتهایم.
ما ایرانیها امروز به جای هر چیز دیگری توی مشتمان ترس داریم و هر وقت که لازم
باشد و سر هر بزنگاهی مشتمان را باز میکنیم و هراسان صحنههای مهم زندگیمان را
ترک میکنیم. مهاجرت میکنیم؛ توی صفهای عریض و طویل دلار و سکه میایستیم؛ و هر
رفتار غیر منطقی از انسانهای ترسخورده بر میآید انجام میدهیم. اما یادمان رفته
که قرار نیست ترسها سکان یک جامعه را به دست بگیرند؛ ساختن آینده و گام برداشتن
به سمت توسعه، دلیری میخواهد. باید ترسهایمان را بشناسیم و بیش از این مقهور آن
نشویم. ما به خلق حماسه نیاز داریم.
به خاطر اهمیت این موضوع، این هفته سراغ ترس اجتماعی رفتیم و در گفتوگویی
با دکتر محمدرضا جوادییگانه، جامعهشناس و رئیس سابق پژوهشگاه فرهنگ، هنر و
ارتباطات، در مورد تأثیرات ترس روی زیستجهان انسان ایرانی صحبت کردیم. در
یادداشتی محمد زینالی، در مورد ترسهایی که زندگی در جهان مدرن به ما تحمیل میکند
تحلیلی ارائه کرده است و جبار رحمانی، از ترسی که ایرانیها در خصوص تداوم امنیت
مادی و امنیت کیهانشناختی خودشان پیدا کردهاند صحبت میکند و اینکه خطر فروپاشی
در این جوامع چقدر نزدیک است.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران، تاریخ انتشار 12 مهر97، شماره: 484353