شعار سال: مظفری در جایگاه حقوقی خود در این گفتوگو سعی کرد درباره جزئیات بازسازی بنای موزه توضیحات مبسوطی ارائه دهد. او به حضور بهرام کلهرنیا، نماینده انجمنهای هنری، در شورای نظارت بر عملکرد مرمت موزه، اشاره کرد. ما هم فرصتی قرار دادیم تا مسئول این پروژه مهم دیدگاه خود را با جزئیات بیان کند. ضمن اینکه در مطلبی جداگانه نظرات بهرام کلهرنیا را دراينباره جویا شدیم. طبعا چنین فرصتی هم در اختیار منتقدان واقعی قرار خواهد گرفت تا نظر، تحلیل و نقد خود را نيز بیان کنند. در این مسیر ما هم سعی داریم به دور از هرگونه قضاوت و جانبداری به اصل واقعیت ماجرا نزدیک شویم، چون آنچه بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد، حفظ تمامیت «موزه هنرهای معاصر تهران» به عنوان یکی از 10 موزه برتر دنیا از نقطهنظر آثار هنری مدرن است.
در
این روزها بزرگترین دغدغه شما چیست؟
رسیدگی و پیگیری وضعیت مرمت موزه هنرهای معاصر تهران.
درحالحاضر وضعیت موزه چگونه است؟
همانطور که میدانید مدتی است موزه هنرهای معاصر تهران به دلیل بهسازی
ساختمانش تعطیل شده است. هرچند که بخش اداری آن مشغول به کار است، اما بازدیدهای
نمایشگاهی نداریم. برای ورود به این مبحث قبل از هر چیزی باید به موضوع مهمی اشاره
کنم که گفتوگویی در اردیبهشت سال جاری از سوی
مدیرکل وقت مرکز هنرهای تجسمی صورت گرفت که در آنجا اشاره شد مرمت موزه هنرهای معاصر
تهران در چهار، پنج ماه به اتمام خواهد رسید! من همینجا باید عرض کنم که در این
اظهارنظر دو مورد محاسبه نشده بود: نخست اینکه به «جبهه»های کاری که باید در
ساختار شکست پروژه طراحی و اجرا شوند، توجه نشد تا بر اساس آن زمانبندی اجرای کار
محاسبه شود. دوم، اتفاقی پیشبینینشده در حوزه افزایش قیمتها و ارقام بهدلیل
اعمال تحریمها رخ داد که بر اساس قول مدیرکل محترم، تأثیری جدی در طولانیترشدن
پروژه گذاشت. از همان روزهای ابتدایی که پروژه را در تیرماه به دست گرفتیم، در قدم
اول روی محاسبه ساختار شکست پروژه و مدیریت کنترل آن تمرکز کردیم تا ببینیم جبهههای
کاری در چند حوزه دستهبندی میشوند و زمان کافی و اعتبار لازم برای انجام کار چه
میزان است؛ این ساختار به ما نشان داد که حداقل یک سال زمان برای اجرای کارهایی که
شروع شده است، لازم داریم. بنابراین از آنجا که این پروژه اردیبهشت امسال شروع
شد، طبیعتا باید اردیبهشت سال 98 پایان یابد و نه شهریور یا مهرماه 1397!
پس به عبارت دقیقتر، این پروژه از همان ابتدا، چندان
برنامهریزی منسجمی نداشت؟
همانگونه که توضیح دادم در ابتدا ساختار شکست و کنترل پروژه وجود
نداشته و دوم اینکه افزایش قیمتها در این روزها برنامهریزیها را به هم ریخت! یعنی حتی اگر برنامهریزی درستی
هم وجود داشته، بروز این مسائل خودبهخود تأخیر به وجود آورده است!
اگر موضوع تحریم و افزایش قیمتها را فاکتور بگیریم، از
همان ابتدا زمزمهها مبتنی بر این بود که کلا پنج ماه، زمان دقیق و مناسبی برای بهسرانجامرساندن
چنین پروژه مهمی نیست؛ چون مسائل موزه به دلیل اهمیت آن، متنوع و درعینحال گسترده
هستند. با این نگاه، بهطور کلی همواره اظهارنظرهای غیرکارشناسی برخی از مدیران در
گذشته بهویژه درباره موزه، میراث بدی برای مدیران بعدی – فعلی-
بر جای گذاشته که اساسا ضمن بالابردن توقعات، هزینههای مادی و معنوی زیادی را نیز
تحمیل کرده است.
اعتقادم بر این است اگر یک بار در بدو امر، جبهههای کاری و زمانبندی
آنها بررسی میشد، آنوقت مدیران محترم وقت، چنین ادعایی نمیکردند که این پروژه
در چهار، پنج ماه جمع میشود.
درحالحاضر بر اساس تعاریف شما برای مرمت موزه چند
جبهه کاری وجود دارد؟
12 جبهه اصلی که در هرکدام از اینها حداقل 10 جبهه فرعی وجود دارد. حدودا 130 جبهه فرعی برای
بهسازی و مرمت موزه تعریف کردهایم. 12 جبهه اصلی که شامل بام، گالریها، نما،
محوطه حیاط میانی، محوطه باغ مجسمه، گنجینه، موتورخانه، تأسیسات مرکزی، تأسیسات و
سیستم هوارسان سرمایشی و گرمایشی، سرویسهای بهداشتی، آتشنشانی و اطفای حریق و
نورپردازی -شامل نورهای روشنایی، عمومی و تخصصی گالریها- و همینطور سیستمهای
امنیتی- حفاظتی موزه هستند که زیرمجموعه آنها هرکدام جبهههایی فرعی دارد. مثلا
بام خودش بهتنهایی به بام گالری 1 و 2 و بام ورودی تقسیم میشود.
همانطور که میدانید، بنای موزه هنرهای معاصر تهران،
ساختمانی معمولی نیست. در حقیقت باید بهمثابه یک شیء هنری به آن نگریست که متعاقب
آن الزاماتی به همراه میآورد. یکی از سؤالاتی که برای افکار عمومی مطرح شده، این
است که آیا در مرمت بنا به این موارد نیز توجه شده؟
قبل از آن اجازه دهید اتفاقات مهمی را که در حال رخدادن است توضیح دهم
و گامبهگام پیش برویم. در بخش مرمت بنا، عایقبندی بام و فضاهای اطراف با توجه
به عمر ساختمان و نفوذ آب باران و رطوبت به بخشهای مختلف از قبیل دیوارههای
گالری و بخش اداری و احتمال آسیب به آثار و ساختمان موزه جزء ضرورتهایی بود که
باید مرمت میشد. در سالهای مختلف، پشتبام را ایزوگام کرده بودند و به مرور
ایزوگامهای بعدی روی همان قبلیها انجام شد! بهطوریکه در یک مترمربع در برخی قسمتهای بام 45
سانتیمتر بار بر بنای موزه افزوده شده بود که عدد بسیار زیادی است و نگرانیهایی
جدی ایجاد کرده بود.
موردی که تابهحال مسئولان محترم وقت هیچوقت به آن
اشاره نکردهاند!
از لحاظ مدیریت انرژی و سیستم سرمایشی و گرمایشی، سه نگرانی جدی در
موزه هم برای آثار هنری، هم برای بازدیدکنندگان و هم از نقطهنظر اتلاف انرژی وجود
داشت؛ چون پنجرههای تعبیهشده «یکجداره» بود و باعث اتلاف انرژی میشد. به همین دلیل تابستانها موزه
گرم و زمستانها سرد بود. از سویی، این نگرانی وجود داشت که اگر اثر هنری در کنار
پنجرهای نصب شود، با شکستن شیشه امکان آسیبدیدن اثر وجود داشت. در طرح مرمت
جدید، شیشهها دوجداره شدند و با پیشفرض شکستهشدن لایه بیرونی، لایه دوم مقاومت
کرده و از اثر هنری، بازدیدکنندگان و اتلاف انرژی محافظت خواهد کرد. نکته مهم
دیگر، مجهزشدن موزه به عایق حرارتی در سه وجه است. اول بام؛ درحالحاضر بام بهلحاظ
حرارتی با جزئیات خاص مهندسی که تنها در ساختمانهای خاصی در ایران اجرا شده، عایقبندی
حرارتی شده است تا در فصلهای تابستان و زمستان، گرما و سرما داخل موزه منتقل
نشود. دوم شیشهها و پنجرهها؛ با بهکارگیری شیشههای «دوجداره» لمینتشده و گاز
بین آنها، هم از نظر حرارتی و هم صوتی عایق شدهاند. ضمن اینکه با لمینتکردن شیشهها،
احتمال شکستن شیشههای قدیمی و آسیب به آثار تقریبا به صفر میرسد. سوم کانال ناکش
اطراف ساختمان؛ سومین وضعیت عایق حرارتی است که کلا عایق حرارتی و رطوبتی با
جزئیات خاص در اطراف ساختمان موزه اجرا میشود. آسیبهایی در طول زمان به موزه
وارد شده بود که در سه بخش عرض میکنم. اول ترمیم بتنهای نما و خوردگیهای بتن، دوم
گچکاری دیوارهای گالریها که با اینکه در سالهای گذشته هم گچکاریها و هم نقاشیها
ترمیم شده بودند، اما لازم بود بار دیگر به صورت اصولی و معمارانه بازنگری شود تا
دَرزها و تَرَکهای موجود دیوارهای گالریها مرتفع شود، سوم سنگهای نمای
ساختمان موزه که بعد از 40 سال به دلیل تردد ماشینها و شلوغی خیابان کارگر و
آلودگی هوای شهر تهران کثیف شده بود، مرمت و شستوشو شد. مهمتر از این بحث،
بهسازی و نوسازی زیرساختهای تأسیساتی بود. اول اینکه تمام زیرساختهای تأسیساتی
موزه باید تعمیر، بهسازی و نوسازی میشد.
مثلا بعضی از کانالها در دورههای مختلف از مدار خارج شده بود. برای بازکردن
یک کانال، باید سقف شکافته میشد. کانالها
بیرون بیاید تا آسیبهایش مرتفع و دوباره نصب شود. همه لولههای تأسیساتی براساس
استاندارد روز باید عایقکاری میشد که بعد از 40 سال چنین ضرورتی اجتنابناپذیر بود.
نکته مهم دیگر هم زدودن اضافات غیراصولی به ساختمان موزه بود. مثلا در سالها
پروژکتورهایی به فضای ساختمان و داخل گالریها به شکل غیراصولی اضافه شده بود که
باید حذف میشد. لولهها و سیمکشیهایی که در جاهای مختلف کشیده شده، فارغ از
سیستم برقرسانی اولیه و صحیح در موزه انجام شده بود. ترمیم و حفظ ارزشهای کالبدی
بنا از قبیل ورقهای مِسین نما، ناودانهای بتونی که از بخشهای حساس و زمانبر و
درعینحال پرهزینه پروژه محسوب میشود و بهسازی و لایروبی چاههای فاضلاب جذبی،
محوطه و ایجاد لولهها و چاهها و کفشورهای جدید جمعآوری باران در محوطه با توجه
به تجمع آبهای سطحی در هنگام بارندگی در محوطه حیاط میانی و امکان استفاده مجدد
از این آب برای آبیاری فضای سبز محوطه از ضرورتهای موزه بود.
بخش بسیار مهم موزه به گنجینه آن مربوط میشود. برای
آن چه برنامهای دارید؟
بهسازی و مرمت «گنجینه» یکی از دغدغههای جدی ما بود. آثار هنری موزه، تهویه
مناسب نداشتند و تقریبا هوای داخل گنجینه با هوای گالریها یکی بود. نکته دیگر اینکه تلاشمان بر این
بود که بتوانیم در صورت امکان فضای گنجینه یعنی ظرفیت گنجینه را افزایش دهیم. با
این توضیح که پیشبینی اولیه برای ساختن گنجینه بین 600 تا هزار اثر بود؛ اما
درحالحاضر بیش از سههزارو 200 اثر
در این گنجینه موجود است و برای اینکه این فضا را از نظر کیفیت نگهداری کنیم و
استاندارد را بالا ببریم، باید تا حد امکان ظرفیت گنجینه را افزایش دهیم. نکته
بعدی نوسازی و استانداردسازی سیستم تأسیساتی گنجینه به لحاظ حرارتی، برودتی و
رطوبتی برای حفظ آثار و تجهیز گنجینه به سیستمهای هوشمند بود. میخواهم بگویم شاید
توجه همه صرف مسائل ساختمانی است؛ اما آنچه ذهن من را بسیار مشغول کرده و دغدغه
جدی من و همکارانم است، آتشنشانی و اطفای حریق است. معمولا وقتی به ساختمان موزه
نگاه میکنیم، فقط فکر میکنیم مثلا چطور گالریها را نورپردازی کنیم؛ اما
متأسفانه موضوعی تا این حد بااهمیت مثل «اطفای حریق» را مورد توجه قرار نمیدهیم.
نکته بعدی موکتهای کف موزه بود که بعد از سالها استفاده، باید نوسازی میشد. بهروزرسانی و تجهیز سیستمهای
امنیتی، حفاظتی و دوربینهای مداربسته هم مهم هستند؛ یعنی در عین مهمبودن اطفای
حریق، امنیت موزه هم بسیار حائز اهمیت است. دوربینهای امنیتی کیفیت لازم را نسبت
به سالهایی که نصب شده بود، نداشت و باید بهروزرسانی میشدند.
چقدر در طول کار پیشرفت داشتهاید؟
تا امروز که حدودا 150 روز کاری از آغاز مرمت گذشته، 40 درصد پیشرفت
فیزیکی داشتهایم. 78.4 درصد در بام، 36.3 درصد در نما، 38.4 در محوطه، 29.4 در گالریها،
شش درصد سرویس بهداشتی و مابقی در ساخت گنجینه موقت پیشرفت کردهایم. تازه هنوز
تأسیسات مرکزی و موتورخانه را شروع نکردهایم.
راندمان را چگونه ارزیابی میکنید؟
خب بعضیها نگران هستند که راندمان مطلوب نیست! باید بگویم این پروژه
با راندمان 10 و 12 درصد شروع شد؛ اما در خرداد 49 درصد، تیر 65 درصد، مرداد 56 درصد، شهریور 71
درصد و در مهر 53 درصد راندمان داشتیم.
چرا راندمان در مهر پایین آمد؟
علت اینکه در مهر در مقایسه با شهریور راندمان کاهش یافت، این است که
بخشی از کارهای بنّایی که با قوت پیش میرود، نیازمند تعداد بیشتر کارگر فنی است.
مثلا در شهریور 60 نیرو حضور داشتند و در مهر جبهه کاری به پایان رسیده و باید از
تعداد کارگران کاسته میشد. وقتی تعداد نیروها را کاهش میدهید، در منحنی و نمودار
راندمان، شاهد کاهش هستیم؛ اما این نکته به معنای کندشدن روند پروژه نیست؛ بلکه به
این معنی است که افراد غیرضروری در موزه حضور نداشته باشند. در چهار ماه 45 سانتیمتر
از کل ضخامت پشتبام برداشته و خاک و نخالهها بیرون برده شده. بعد عایق حرارتی و
عایق رطوبتی انجام شد و 72 ساعت آبگیری کردهاند که آیا رطوبت و مشکلات دارد یا نه. یعنی تست آببندی عایق را انجام
دادهایم. اینها اتفاقات مهمی است که انجام شده؛ اما درباره دلایل تأخیر بهوجودآمده
باید گفت شرایطی که در اقتصاد و بازار کشور به وجود آمده، برای همه تقریبا پیشبینیناپذیر
بود و چون هزینههای پیمانکار و مشاور براساس فهرست بها پرداخت میشود، همه موارد براساس
قیمت قدیم پیشبینی شده بود؛ بنابراین هر هفته قیمت آهنی که در قرارداد قید شده
بود، با تورم جدی مواجه میشد و چارهای جز بهروزکردن هزینهها نداریم که طبعا
مراحل اداری جدید را میطلبد و طی میکند.
مثلا تا قرار بود در سیستم مالی بهلحاظ عملیاتی و قانونی کار اجرا
شود، با نوسان جدید قیمتها مواجه میشدیم. این اتفاقات در روند کار تأثیرگذار بود.
تدوین برنامه و بخشهای مرمتی جدید با توجه به اهمیت موزه و حفظ آثار یکی از
موضوعات جدی بود. به پیشنهاد آقای دکتر حسینی، معاون هنری، شورایی موظف به نظارت
بر عملیات اجرائی موزه شدند که این شورا با حضور استاد دانشگاه رشته معماری، دو
نفر خبره موزهداری؛ یعنی مدیریت موزه، بناهای تاریخی و نگهداری آثار هنری،
نماینده انجمنهای هنری و جامعه هنرمندان - آقای بهرام کلهرنیا - انتخاب شدند و روزهای سهشنبه
هر هفته بر پیشرفت پروژه و عملیات مربوط به مشاور و پیمانکار با دقت تمام نظارت
دارند و در جریان تمامی جزئیات پروژه قرار میگیرند و بسیاری از موضوعات با تصمیمگیری
و نظر این شورا پیش میرود. تلاشمان بر این است که تا اردیبهشت 98 پروژه به پایان
برسد. لازم است به اطلاع اهالی فرهنگ و هنر برسانم که در دو گالری به صورت موقت
سیستم ریلی و شبکه ساخته و نصب شده. زمانی که قرار باشد گنجینه مورد مرمت قرار
بگیرد، آثار با دقت و نظارت به این گنجینه موقت که مجهز به درهای ضدسرقت و دوربینهای
کامل هستند منتقل میشوند و امنیت آن تأمین شده. بعد از آن، کار مرمت گنجینه شروع
میشود.
مرمت فضای گنجینه چه مدت طول میکشد؟
پیشبینی ما بر این است که سه ماه زمان میبرد. ضمنا بحث تأسیساتی
گنجینه را از مجموعه موزه جدا میکنیم؛ یعنی استانداردهای هواسازهای گنجینه برای آثار
با هواسازها و سیستم گرمایش و سرمایشی سایر بخشها متفاوت هستند.
آیا انتقال آثار گنجینه به بیمه نیازمند است؟
در این زمینه بررسیهای لازم انجام شده است. هرچند بسیاری از آثار موزههای
دنیا قابل بیمهشدن نیستند، چون ارزش بالا و قیمت گزافی که بیمه دریافت میکند،
ممکن است بعضا چندبرابر بودجه سالانه موزههای دنیا باشد! بنابراین آثاری که از
موزه خارج میشوند، مورد بیمه قرار میگیرند، اما آثار داخل موزه که نیاز است برای
مرمت بین دو گالری مجهزشده جابهجا شوند، بیمه نخواهند شد. کار حتما با دقت لازم
انجام خواهد شد و امنیت لازم و استانداردهای جابهجایی اثر را رعایت خواهیم کرد.
گروه «خدمات نمایشگاهی» که در موزه مستقر هستند هم جزء افراد کاربلد و دارای
تجربه و گواهینامههای بینالمللی هستند.
آیا با معمار اصلی بنای موزه دراینباره مشورت شده؟
بله. مشاور پروژه این وظیفه را داشته که با تمامی صاحبنظران حوزه
معماری که دغدغه و نقطهنظر جدی دارند ارتباط داشته باشد. طبیعتا با معمار اصلی موزه
هم مشورتهایی احتمالا صورت گرفته که در مسیر خودشان استفاده کردهاند.
به گذاشتن شیشههای دوجداره در بنای موزه اشاره کردید. آیا
شیشههای موجود برای موزه ساخته شده؟ چون شیشههای قبلی تیره و مخصوص طراحی و موزه
ساخته شده بودند.
فریمهای پنجره و شیشهها به جهت اتلاف انرژی باید تعویض میشد. شرکت سازنده
فریم و شیشه اتریشی بود و امکان سفارش درحالحاضر بهلحاظ هزینه و زمانبندی وجود
نداشت. سعی شد با دقت تمام بهترین مجریای که بتواند پنجرهها و شیشههای باکیفیت
برتر را در کشور تولید میکند کار را برای ما انجام دهد.
آیا بنای موزه ضدزلزله است؟
استانداردهای لازم را دارد.
آیا گسترش فضای گنجینه به ساختار ساختمان موزه آسیب
نمیرساند. با توجه به اینکه گنجینه اصلی موزه برای 700 اثر طراحی شده بود؟
خیر. تأثیری ندارد. الان در مجاورت گنجینه، بخش خدمات نمایشگاهی و اتاقهای
مرتبط هستند. اگر قرار به تغییر باشد در چیدمان خواهد بود.
چنین ابتکارعملی را در طراحی موزه لوور شاهدیم که در
کنارش مرکز ژرژ پمپیدو را ساختند. بهنظر شما در کنار ساختمان موزه میتوان دست به
چنین ابتکاری زد و از فضای «گذر هنر» که در اصل متعلق به موزه است، بهره برد؟
خب این موضوع جدیدی است و باید درباره آن مفصل بحث و بررسی کرد.
با توجه به سابقه حضورتان در شهرداری تهران، آیا قصد
ندارید فضای «گذر هنر» را به موزه هنرهای معاصر تهران بازگردانید؟
امیدواریم با پیگیری حقوقی که تمامی همکاران ما در وزارت
ارشاد و حتی نهادهای دیگر مثل سازمان بازرسی کل کشور و مراکز مرتبط انجام دادهاند،
بتوانیم زمین را به موزه هنرهای معاصر تهران برگردانیم و نیازهای موزه را برطرف
کنیم.
برای اینکه سؤالات جامعه هنری برطرف شود، در زمان
مرمت و بهسازی آیا دیداری با اهالی رسانه و نمایندگان انجمنهای هنری خواهید
گذاشت؟
حتما. احتمالا در هفتههای آینده نشستی خواهیم داشت که خبرنگاران محترم
از روند بازسازی موزه مطلع شوند و برای پاسخگوییدر خدمتشان
هستیم.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 1 آبان 97، شماره: 3275