پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۷۹۷۰۷
تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱۳۹۷ - ۰۸:۵۳
امروزه موسیقی را از هزاران کیلومتر دورتر اما در اتمسفر ایران می‌جوید. فارغ‎التحصیل مقطع فوق‌لیسانس آهنگ‌سازی از آکادمی موسیقی وین در سال 1978 و فارغ‌التحصیل مقطع دکترای آهنگ‌سازی و تئوری موسیقی دانشگاه پیتسبورگ به سال 1985 است.

شعار سال: نام او سال‌ها با موسیقی معاصر عجین بوده و آثارش در ارکسترهای بزرگی اجرا شده است و اکنون نیز به تجربه در موسیقی مقامی و دستگاهی ایران می‌پردازد. در موسیقی صفی‌الدین ارموی، عبدالقادر مراغی و حتی دورتر تا فارابی مشغول تحقیق و بررسی است و آخرین اثرش به نام «ارموی» به‌تازگی در آمریکا اجرا شده یعنی در آن سر دنیا هم ردپای موسیقی ایران در آثار او مشهود است. همچنان خود را اکسپریمنتالیست می‌داند و در قالب قطعاتش می‌خواهد زبانی برگزیند که اگرچه ارکستر موسیقی غربی آن را اجرا می‌کند اما رنگ‌وبوی آن از سیستم موسیقی ایران گرفته ‌شده باشد. شاید نیما مثالی واضح‌کننده باشد که با زبان فارسی، شعر معاصر ایران را بنا و از سیستم عروض منفک کرد. او نیز دنباله‌رو نیما در موسیقی است.
مدت‌ها بود نام رضا والی را به‌عنوان آهنگ‌ساز شناخته‌شده در محافل تخصصی موسیقی می‌شنیدم و می‌دانستم که سال‌هاست با سمت استادی در دانشگاه کارنگی ملون شهر پیتسبورگ آمریکا عضو هیئت علمی و مشغول به تدریس است و در زادگاهش فقط در محافل جدی شناخته میشود. انتشار مجموعه آثار او در ایران با نام «سرنا» به همراه پارتیتور اثر باعث شد که برای این گفت‌وگو تلاش کنم. پیش از روز رونمایی توانستم از طریق یکی از استادان موسیقی با آهنگ‌ساز مجموعه سرنا ارتباط بگیرم و از خوش‌اقبالی و بخت یاری‌ام بود که با کمال میل پیشنهاد گفت‌وگو را پذیرا شدند؛ گفت‌وگویی مبسوط که از طریق اسکایپ قریب به دو ساعت به طول انجامید و هر چه زمان بیشتر می‌گذشت، عمق بیشتری می‌گرفت، به فضای تکنیکال نزدیک‌تر می‌شد و منی را که مشتاق شنیدن پاسخ پرسش‌هایم بودم را مشتاق‌تر می‌کرد؛ آنجا که از رویکرد بازگشت به موسیقی ایرانی می‌گفت و وقتی علتش را جویا شدم، دلایلی آورد همچون پایان مدرنیسم در موسیقی اروپا و از اقیانوس بیکران موسیقی ایرانی ‌گفت و همچون یک آکادمیسین در جهت اثبات آن برآمد. مجموعه «خوشنویسی» که سال‌هاست در تولید آنها می‌کوشد،‌ گرایش این روزگار او در آهنگ‌سازی است. برای اویی که تحصیلاتش در وین با اوج دوران مدرنیسم در غرب پیوند خورده و سال‌ها در حوزه موسیقی معاصر فعالیت داشته است، بازگشت به سیستم موسیقی ایرانی دلایلی دارد که باید از زبان والی شنید؛ او که از دوران جوانی در ایران زندگی نمی‌کند اما جریاناتی در موسیقی را از سر گذرانده، شخصا تجربه کرده و به رویکردهایی رسیده است که در ذیل تحولات موسیقی جهان مانند آن بوده که این اتفاقات را در ایران گذرانده است. بخش‌هایی از گفت‌وگو با این موزیسین 66 ساله را که حول محور انتشار آلبوم سرنا است، برگزیدم تا در مجالی دیگر گفت‌وگوی مبسوط را در سایت‌های تخصصی موسیقی منتشر کنم.

‌هفته گذشته مجموعه «سرنا» از مجموعه آثار شما در ایران با سروشکلی ویژه همراه پارتیتور آن رونمایی و منتشر شده است. درباره شکل‌گیری اثر و انتشار آن در ایران توضیح دهید که چگونه به اینجا رسید؟
این اثر سومین مجموعه‌ «خانه هنر خرد» از آهنگ‌سازان معاصر ایران است که در قالب «پارتیتورخوانی» منتشر کرده. سرنا شامل سه قطعه به‌ترتیب زیر است:
قطعه اول «آوای کهن، خوشنویسی شماره 13» است. (بعدا راجع به این نام خوشنویسی توضیح می‌دهم). قطعه دوم «سرنا، آوازهای محلی شماره 17» است، قطعه سوم «مرگ آوا» هست که این سه قطعه به همراه پارتیتور قطعه و ضبط‌شده اثر در یک مجموعه منتشر شده است.
قطعه اول برای ترومپت میکروتنال و ارکستر است. ترومپت میکروتنال ترومپتی ا‌ست که چهار سال پیش در سال 2014 یا 1393 در شهر بوستون از طرف یکی از کمپانی‌هایی که سازنده سازهای برنجی است، ساخته شد. این ترومپت یک پیستون اضافه به سه پیستون ترومپت غربی دارد. ترومپت غربی سه پیستون دارد و چون برای موسیقی غرب ساخته ‌شده است، این پیستون‌ها نت را نیم‌پرده پایین می‌آورد و آن پیستون چهارم نت را یک ربع‌پرده پایین می‌آورد. و اگر آن سه پیستون قبلی را همراه با پیستون جدید به کار ببریم، می‌توانیم 24 ربع‌پرده در یک اکتاو بنوازیم. این ترومپت می‌تواند همه فواصل موسیقی ایرانی را بنوازد و من قطعه اول را برای ترومپت‌نواز خارق‌العاده ارکستر سمفونیک پیتسبورگ آقای «نیل برنتسن» نوشتم و در سال 2014 نوشتنش را تمام کردم. در سال 2015 از طرف ارکستر بروارد در فستیوال شهر بروارد در ایالت کارولینای شمالی به رهبری «کیت لاکارد» اجرا شد و آقای نیل برنتسن تک‌نواز آن بود و همان‌موقع آن را ضبط کردیم و بعدا در یک سی‌دی به نام «آوای کهن» از طرف کمپانی «آلبانی» در آمریکا بیرون آمد و وقتی «خانه هنر خرد» خواست این مجموعه را منتشر کند، از کمپانی آلبانی اجازه گرفت که بتواند ضبط این سی‌دی را در این مجموعه قرار دهد.
دو قطعه دیگر آلبوم چطور، آنها هم سرگذشت مشابهی داشتند؟
قطعه دوم قطعه‌ای به نام «سرنا، آوازهای محلی مجموعه شماره 17» است. این قطعه را در اصل برای سازهای بادی ایرانی برای دوست عزیزم آقای «خسرو سلطانی» نوشته‌ام که سازهای مختلف بادی ایرانی را می‌نوازد. چهار موومان دارد. قطعه اول برای سرنا نوشته‌ شده است. قطعه دوم برای سرنای اروپایی به اسم «شالمای» نوشته ‌شده است. قطعه سوم برای نی است و قطعه چهارم شالمای که بعد به سرنا تغییر نام داده می‌شود.
بعدها نسخه دیگری از این قطعه را برای کلارینت میکروتنال و آنسامبل تهیه کردم که در ژانویه 2016 در فستیوال «سه‌گاه» در پیتسبورگ به وسیله کلارینتیست خارق‌العاده آقای «اسماعیل لومانووسکی» اجرا شد. این قطعه هم شامل ربع‌پرده‌های زیادی است که این قطعه را هم در فستیوال ضبط کردیم و در همان سی‌دی‌ای که در سال 2017 از طرف کمپانی «آلبانی» بیرون آمده، منتشر شد و خانه هنر خرد برای اینکه این قطعه را هم منتشر کند از کمپانی آلبانی اجازه گرفت.
قطعه سوم به نام «مرگ آوا» قدیمی‌تر است که آن را در سال 1995 به یادبود فوت پدرم که در سال 1985 از دنیا رفتند، نوشتم. این قطعه برای سولوی ویلن و ارکستر زهی است که در سال 1995 از طرف کمپانی «نیوآلبیون» منتشر شد. پیش از آنکه ضبط این اثر را برای خانه هنر خرد بفرستم، با رئیس نیوآلبیون تماس و اجازه گرفتم که آن را در ایران منتشر کنم.
به نظرتان انتشار قطعات همراه پارتیتور ممکن است چه اثری داشته باشد؟
خوبی این مجموعه برای ایران این هست که هم پارتیتور و هم نسخه ضبط‌شده قطعه وجود دارد. یعنی آهنگ‌سازان جوان علاقه‌مند می‌توانند هم قطعه را گوش و هم پارتیتورش را مطالعه کنند. کار بسیار ارزنده‌ای است که «خانه هنر خرد» انجام داده و از آنها متشکرم چراکه بسیار روی این مسئله کار کردند و کیفیت تهیه‌کنندگی پروژه‌شان بسیار عالی است؛ کار‌ گرافیکی روی جلد، ترجمه فارسی متن انگلیسی، انتشار سی‌دی و کتابچه بسیار زیبا و مناسب که لازم می‌دانم از آقای «صمدپور» برای این مراحل تهیه‌کنندگی تشکر کنم. ایشان از همان روز اولی که برای این پروژه با من تماس گرفتند، با دقت و پشتکار زیادی کار را دنبال کردند و پروژه را به انجام رساندند.
‌علت حضور پررنگ سازهای بادی در کارهای شما چیست؟
من نوازنده ساز ترمبون به‌عنوان ساز اصلی هستم و به سازهای بادی وارد هستم. سال اولی که به هنرستان رفتم با ساز ترومپت شروع و بعد سازم را به ترمبون تغییر دادم و به همین دلیل سازهای بادی را دوست دارم و از آنها استفاده می‌کنم. البته سازهای زهی را نیز خیلی دوست دارم و قطعات بسیار زیادی برای سازهای زهی نوشته‌ام. به‌طور نمونه یکی از آنها همین قطعه «مرگ آوا» برای ویلن سولو و سازهای زهی است.
‌عقبه تحصیلی شما را می‌دانم که سازهای بادی می‌نوازید؛ اکنون می‌خواهم بدانم علت وجود سازهای بادی یا زهی در آثار شما ضرورت تکنیکی یا هنری خاصی دارد؟
علت خاصی ندارد. همان‌گونه که گفتم، از سال 2000 به بعد بیشتر برای سازهای زهی قطعه ساخته‌ام. یکی از دلایلش این است که سازهای زهی به‌راحتی می‌توانند ربع‌پرده‌های موسیقی ایران را بنوازند اما برای سازهای بادی به‌ویژه سازهای بادی اروپایی این مسئله خیلی مشکل است. برای مثال در موسیقی ایرانی از سوی نوازندگان تعزیه با یک‌سری تمهیداتی که روی ترومپت انجام می‌دهند، می‌توانند به‌راحتی ربع‌پرده‌ها را بنوازند. ولی موسیقی‌دان‌های اروپایی یا آمریکایی نمی‌توانند ربع‌پرده‌ها را بنوازند. برای همین مجبور هستیم ترومپت را عوض کنیم یا آن را تغییر بدهیم؛ همان کاری که من کردم. یک پیستون به آن اضافه کنیم که بتواند ربع‌پرده‌ها را هم بنوازد. درباره سازهای بادی اروپا هم این مسئله هست هرچند برخی از این سازها قادر به نواختن ربع‌پرده‌ها هستند اما برخی مثل ابوا نمی‌توانند ربع‌پرده بنوازند. برای اینکه سیستم فرانسوی این ساز تماما با کلید است و قادر نیست ربع‌پرده بزند مگر اینکه ابوای وینی باشد که برخی سوراخ‌های آن با دست گرفته می‌شود و نوازنده‌ها می‌توانند با آن ربع‌پرده بزنند یا ابوای باروک که اگر کسی بخواهد، می‌تواند با آن ربع‌پرده بنوازد.
ازجمله بهترین سازهای بادی که می‌توانند ربع‌پرده بزنند، فلوت است که من چندین قطعه برای فلوت نوشته‌ام که فلوت در آنها ربع‌پرده می‌نوازد. بعد از فلوت دومین ساز بادی کلارینت است که بسیار راحت می‌تواند ربع‌پرده‌ها را بنوازد؛ همان‌گونه که من نسخه‌ای از قطعه سرنا، مجموعه «آوازهای محلی شماره 17» که بسیار ربع‌پرده دارد را برای کلارینت نوشتم. کلارینتیست راحت می‌توانست اینها را بنوازد. البته کسی باید باشد که به ربع‌پرده‌ها وارد باشد و آقای «اسماعیل لومانووسکی» اهل مقدونیه است اما به موسیقی ترکیه خیلی وارد هستند و مدام به آنجا سفر می‌کنند و کلارینت ترکی که در سل هست و در ترکیه استفاده می‌شود را بسیار کار کرده‌اند. با کلارینت ربع‌پرده‌ها را به‌راحتی می‌شود نواخت؛ اما بهترین سازها برای نواختن ربع‌پرده‌ها سازهای زهی هستند که از سال 2000 قطعات زیادی را با نام مجموعه «خوشنویسی« برای سازهای زهی شروع کرده‌ام.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 11 دی 97، شماره: 3331


اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین