شعار سال : یادم هست وقتی از اقتدار و انضباط در عدالت موضعی کور و گزینشی نوشتم، به چیزی منحرف اشاره کردم که ظهور خواهد کرد.
گاهی تساهل و تسامح را با سهل انگاری اشتباه میزنیم.
طبابت، خصوصی ترین مراوده اجتماعی انسان بعد از زناشوئی ست.
جایی که بین دو فرد، یک پرده اخلاقی تنها حجاب ممکن است.
بی‌مقدمه اعلام کنم؛ گفتیم که وارد كردن ممنوعه‌هاى من درآورد اهل حلقه خاصه، منجر به دخالت نظارتى ناصالحان نابلد خواهد شد.
برخلاف نظر بسیاری از مصلحان و معلمین اخلاق معتقدم که سراشیبی سقوطی که اخلاق پزشکی جامعه ما امروز به آن دچار شده نه محصول فقدان نظارت که نتیجه نظارت کور است.
اقتصاد زیرزمینی مولود چیزی ست به نام نیاز و تقاضا، وقتی سیستم عرضه مسأله دارد.
ما و مردان تیزخشم که پیکار میکنند؛
از ظهور فساد اکبر در مبارزه کور با مفاسد پزشکی هشدار دادیم.
فساد اکبر ظهور طبابت زیرزمینی بود.
در فقدان یک سیستم نظارتی کارآمد و توانمند دانش آموخته، آنچه در حوزه عملیاتی به نام نظارت بروز میکند، نمایش کاذب اعمال التقاطی قانون است.
انحصار گسترده در شبه قانونگذاری، حتی از انحصار در مراجع عرضه خدمات هم خطرناکتر است.
ما سالها پیش قانونگذاری سلامت را به جماعتی از حلقه مستحکم نفوذناپذیر سپردیم که سالهاست از جزوه های محفلهای انجمنی شان رونویسی میزنند.
ما ضمن به حاشیه راندن کسانی که مشق حقوق و قانون اداری میکنند،
کاری کردیم که نابلدان بر حوزه نظارت، با حلقه بسته خودمانی سیاسی، مستولی شدند.
اتفاق طبابت زیرزمینی پدیده کوه یخ در نظارت و عدالت موضعی کور و نابیناست.
گفته بود "اگر میخواهی روبروی قاضی قرار نگیری پشت قانون حرکت کن" اما مُفسد آمد و جای قاضی اداری نشست و قضاوت را از عدلیه به اداره‌جات‌چی ناصالح سپرد، این ابتدای فساد بود.
روزهایی را به خاطر می آورم که کسانی ضابط اجرای ضوابط نظارتی شدند که یک برگه ماده قانون تعزیرات نخوانده بودند و یک صفحه از مشق آداب دادرسی نمیدانستند.
نظارت کور و نابلد، انضباط علمی را با سختگیری نمایشی اداری در مصاحبه های تهدیدآمیز و بنرهای زرد توهین آمیز، قاطی زد.
مشکل از جایی شروع شد که به جای تسهیل و رفع موانع کسب و کار مشروع و قانونی، دوربینهای پلیسِ سلامت، فقط پلاک شده ها را جریمه کرد.
در همه جهان و همه زمان، مجموع ماده و انرژی ثابت است.
اگر اعلام کنم مجموع عرضه و تقاضای کالای سلامت هم ثابت است، بیراه نیست.
آنچه تغییر میکند، عرضه مجاز و غیرمجاز است.
وقتی ماده از حالتی به حالت دیگر تبدیل میشود؛
این عرضه است که در تقاضای ثابت یا افزایش یافته، از عرضه مجاز به غیرمجاز تبدیل میشود.
نظارت ما به علت فقدان مطلق دانش حقوقی و عدم به کارگیری آموختگان فن نظارت، این فعل دقیق را از مرتبه حقوقی به اداری تنزل داد و هشدار ما که هماهنگی مقننه، مجریه و قضائیه به همین ترتیب توالی، نباید جای خود را به مجریه قانونگذار دادرس میداد به همینها اشاره داشت.
این وحدت غیردانشی قوا به جای هماهنگی، نوعی جانشینی ناوارد ناصالح بود.
حوزه سلامت را شبه قانون آیین‌نامه به جای قانون اشغال کرده است.
امروز دست و پای بدنه مجاز و قانونی را چنان به زنجیر ضوابط بوروکرات نابینا سنگین کردیم، که از دل نظارت سختگیر موضعی ما، ابتدا طب سنتی منحرف و بعد طبابت زیرزمینی بیرون زد.
آنچه این روزها از جراحی زیبایی شکم در زیرزمینها گزارش شد،
فردا از سقط، وازكتومى،جراحى مفاصل، زیبایی، جراحی قلب! و بعد پيوند اعضاء به شكل طبابت #زيرزمينى شنيده خواهد شد.
همین امروز هم طبابت ما مثل صرافی ها به ترکیه و اربیل و دبی کوچ کرده است!
نظارت و اقتدار موضعى بر مجازها وقتى به بيراهه شداد غلیظ رفت؛

شك نكنيد راهی پیش پای طبابت به زيرزمين خانه ها بازخواهد شد.

شعار سال، بااندکی اضافات وتلخیص برگرفته از فضای مجازی