شعار سال: بر اساس آمار، تهران جزء 50 شهر پرجمعیت دنیا است که به لحاظ تراکم جمعیتی بیش از 16 درصد جمعیت کشور را در خود جای داده است و در هر کیلومتر مربع آن بیش از 11هزارو 650 نفر زندگیمیکنند؛ درحالیکه پنج هزار هکتار از بافت مسکونی آن فرسوده است و بیش از 13 گسل حیات ساکنان را تهدید میکند که سه گسل آن بهتنهایی پتانسیل ایجاد زلزلهای را با قدرت بیش از هفت ریشتر دارد. علاوه بر خطر زلزله، عوامل و مسائل متعدد دیگری را نیز میتوان نام برد که نشان میدهد باید بهطور جدی فکری به حال تهران کرد. یکی از جدیترین راهکارهایی که تاکنون برای برخورد با مسئله تهران در سالهای مختلف مطرح شده است، مقوله انتقال پایتخت است که اخیرا نیز وزارت راهوشهرسازی مأمور شده است که امکانپذیری آن را مطالعه و ارزیابی دوباره کند. ولی تحققپذیری انتقال پایتخت با محدودیتهایی جدی روبهرو است که به آن میپردازیم:
1. بخش عمدهای از
علل مشکلات شهر تهران ارتباطی با پایتختبودن آن ندارد؛ وجود بافت فرسوده، خطر
زلزله، آلودگی هوا، گسترش آسیبهای اجتماعی، ترافیک و... قبل از اینکه متأثر از
پایتختی تهران باشد، از نحوه و کیفیت اداره شهر در سالهای گذشته تأثیر پذیرفته است.
متأسفانه به لحاظ کیفیت اداره شهرها و توسعهیافتگی نهادی در زمره کشورهای توسعهیافته
قرار نداریم و هنوز نتوانستهایم جایگاه مفهومی به نام مدیریت شهری را تثبیت کنیم.
در چنین فضایی تداخل ارادهها در اداره شهر صورت میگیرد که نتیجه آن بروز
ناکارآمدی و شکلگیری معضلات متعدد است. انتظاری که از دولت و مجلس میرود،
این است که با بازنگری قوانین شهرداریها، بستری ایجاد کنند تا اختیارات مدیریت
شهری، متناسب با انتظارات موجود و وظایف این نهاد گسترش یابد.
2.با توجه به نظرات کارشناسان و ضرورت ایجاد زیرساختهای لازم و
ضروری، جابهجایی مرکز سیاسی کشور نیازمند هزینهکرد بین 70 تا صد میلیارد دلار است که با توجه به شرایط اقتصادی کشور و رقم 69 میلیارددلاری
فروش نفت و با احتساب تورم، بیش از دو سال فروش نفت کشور باید فقط صرف هزینه
انتقال پایتخت کشور شود. در حالی که با احتساب ارزش بازار بورس ایران به مبلغ 69
میلیارد دلار، میتوان در این دو سال بیش از دو بازار بورس دیگر در کشور ایجاد و
برای کل جمعیت جوان و بیکار کشور شغل فراهم کرد، تا فرایند مهاجرت از تهران به سمت
شهرستانها جهت یافته و بار معضلات تهران کاهش یابد.
3 . نکته مهم دیگر
مکانیابی پایتخت جدید با توجه به درنظرگرفتن مسائل سیاسی، امنیتی، فرهنگی،
جغرافیایی و قومی است. عموما در کشور ما فرایند انتخاب یک شهر بهعنوان مرکز
استان، شهرستان و حتی بخش همراه با چالشها و تنشهای قومی و محلی بوده است که با
توجه به اهمیت پایتختی، نمیتوان تبعات جدی و مهم این مسئله را نادیده انگاشت.
امروزه مرکزیت کلانشهر تهران با جمعیتپذیریای که از تمام اقوام، مذاهب و شهرستانها داشته است، مقبولیت عام یافته است و تغییر این مقبولیت به نفع شهر دیگری از طرف جامعه به آسانی پذیرفته نخواهد شد و به احتمال زیاد حامل تبعات زیاد اجتماعی و سیاسی خواهد بود.انتظاری که از دولت محترم میرود، بسترسازی افزایش سرمایهگذاری عادلانه در تمام مناطق کشور برای پیشگیری از مهاجرت، ساماندهی منطقه کلانشهری تهران- البرز و افزایش اختیارات مدیریت شهری در تهران است تا مسائل و معضلاتی که به مرور زمان در تهران شکل گرفته، کاهش یابد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 4 بهمن 97، شماره: 3351