شعار سال: اجرای برنامههای سالمندی در کشور از ابعاد آموزش و پژوهش و مراقبت های بالینی و بیمه و خدمات دچار چالشهای زیربنایی جدی است که اگر مرتفع نشوند امکان ایجاد خدمات ومراقبت های سالمندی در کشور وجود نخواهد داشت. از آنجایی که میزان ابتلا به ناتوانیهای جسمانی، ابتلا به بیماریهای مزمن و سرطانها درجمعیت سالخورده کشور در حال افزایش است، نیاز سالمندان وخانوادههای آنان نیز به مراقبت های درمانی، بستری، نگهداری، بازتوانی و حمایتی بیشتر شده که این امر بار هزینهها را هم برای دولت و هم برای افراد سالمند و مراقبین آنان در خانوادهها افزایش داده است.
از نظر آموزش و تربیت نیروهای متخصص متأسفانه موانع و رکود قابل توجه و اشتباهات فاحشی به چشم می خورد.منجمله اینکه رشته طب سالمندی از لیست تخصصهای مورد نیاز آموزش دانشگاه های علوم پزشکی حذف شده درحالیکه باید متذکر شد که افراد سالمند به دلیل ابتلای همزمان به چندین بیماری غالباً به متخصصین مختلف مراجعه می کنند و هر یک از متخصصین نیز تنها به درمان و مداوای بیماریای که در حیطه تخصص آنها است میپردازند وغافل از اینکه دست آخر بیمار سالمند با کلی اقدامات درمانی تکراری و حجم زیادی از داروهای تجویزی روبهرو است که تعداد زیادی از آنها یا مشابه هستند ویا اثر منفی بر هم دارند! به همین دلیل بیش از 80 سال است که در دنیا رشته تخصصی به نام طب سالمندی بوجود آمده که بتواند با بررسیهای جامع وهمه جانبه از ابتدا مشکلات بیماران سالمند را تشخیص داده و موارد ابتلا به بیماری های تخصصیتر را به فوق متخصصین ارجاع داده و داروها واقدامات درمانی افراد مسن را کنترل کنند واز طرفی بیماری های خاص دوران سالمندی را که در حیطه سایر متخصصین نیست و آن ها امکان درمان ان را ندارند درمان نمایند، مانند درمان بیاختیاریها، اختلالات تعادل و زمین خوردن، بیخوابی، فراموشی ودمانس، دلیریوم، دردهای مزمن طولانی مدت، زخمهای بسترو....
از طرفی حیطه کار کلیه متخصصین در بیمارستانها یا مطبها ودرمانگاه ها است در حالیکه حیطه کار متخصصین طب سالمندی به جز موارد فوق در ویزیت در منزل و آسایشگاه ها ومراکز نگهداری هم هست زیرا بسیاری از سالمندان به دلیل ناتوانی امکان خروج از خانه را ندارند و یا به دلیل نیاز به اقدامات درمانی ومراقبتی خاص و ویژه تری نیازمند نگهداری در آسایشگاه ها هستند که ارائه درمان ومراقبت از این افراد تنها خاص متخصصین طب سالمندی است و امکان ارائه آن از سوی متخصصین دیگر وجود ندارد.بنابراین حذف این رشته تخصصی از لیست نیازهای جامعه پزشکی کشور خطای جدی برای جامعه پزشکی کشور می تواند ایجاد کند.
چالش جدی وبحث انگیز دیگر آموزش وتربیت نیروهای درمانگر پرستاران طب سالمندی است که حدوداً هفت- هشت سالی است در دانشگاه های علوم پزشکی کشور شروع شده اما بدون ایجاد محیط و فیلدهای کار با افراد سالمند مثل فقدان بخشهای بیمارستانی سالمندان، اورژانس و ICU سالمندی، فقدان برنامه مراقبت و ویزیت در منزل و عدم ایجاد یا تأسیس مراکز آموزشی نگهداری سالمندان به شکل استاندارد در دانشگاه های علوم پزشکی تا دانشجویان در حین دوران تحصیل بتوانند مهارت های علمی وعملی لازم در کار با بیماران وافراد مسن را کسب کنند.باید متذکر شد که بسنده کردن به تنها آسایشگاه خیریه کهریزک کشور که از استانداردهای آموزشی و تربیت نیروی انسانی ماهر فاصله دارد می تواند غفلت بزرگی برای بخش نظام آموزش وزارت بهداشت ودرمان کشور به حساب آید.
از طرفی متأسفانه به دلیل نبود مراقبت های بیمارستانی و خانگی ویا مراکز نگهداری سالمندان، امکان استخدام و جذب فارغ التحصیلان پرستاری سالمندی در کشور وجود ندارد و نظام آموزش و درمان کشور علی رغم نیاز مفرط خود وجامعه امکان ارائه خدمت نداشته و فارغ التحصیلان این رشته به موج مهاجرت خارج از کشور میپیوندند! معضل اساسی دیگرتعیین و وضع شرایط ورود متقاضیان ادامه تحصیل مقاطع کارشناسی ارشد ودکترای رشته سالمندی/سالمندشناسی/سلامت سالمندان در فراخوانهای وزارت بهداشت ودرمان است که لیسانسههای مامایی و بهداشت و آموزش بهداشت را واجد شرایط ادامه تحصیل در این رشته اعلام می کند، غافل از اینکه این رشتهها هیچگونه کارایی و اثربخشی و امکان اشتغال در مراکز درمانی ومراقبتی سالمندان را ندارند (در عوض به آموزش رشتههای کاردرمان و فیزیوتراپ ومددکار و تغذیه و پرستار نیاز داریم)، لذا تاکنون فقط سرمایه انسانی ومالی و زمان را از دست دادهایم وخود را با معضل بیشتر بیکاری و نداشتن شغل این افراد مواجه خواهیم کرد! معضل اصلی بخش ارائه خدمت و مراقبت در قسمت درمان وبهداشت وزارت بهداشت ودرمان نهفته است که متأسفانه هنوز که حتی چندین دوره فارغ التحصیل از دانشگاه ها خارج شدهاند اما هنوز از سوی معاونت درمان بخشهای طب سالمندی در بیمارستان ها و نیز حتی یک مرکز آموزشی نگهداری یا خانه سالمندان سایت آموزشی و یا محدودههای بازدید و ویزیت در منزل سالمند در کشور ایجاد نشده تا متخصصین این حرَف آموزش و مهارت برخورد و مراقبت و درمانهای خاص افراد سالمند را آموزش ببینند.از سوی دیگر معاونت بهداشت وزارت بهداشت و درمان مسئولیت ارائه خدمات پیشگیری وآموزش تغذیه ای به افراد سالمند داوطلب مراجعه کننده به مراکز را در دست گرفته که نهایتاً تنها هدر دادن منابع مالی و سرمایه انسانی است! زیرا بار هزینههای نظام سلامت و خانوادهها به سمت سالمندان بیمار، تنها و آسیب پذیر و بیماری است که به مراکز بهداشتی مراجعه نمی کنند، لذا صرف تمامی هزینهها در این استراتژی خواب غفلت بزرگی است که یقیناً چه از سوی دریافت کننده خدمت و چه گیرنده خدمت اثر بخشی وکارایی چندانی نداشته و در مجموع هزینه اثربخش نیست! درحالی که معاونت بهداشت وزارت بهداشت ودرمان در تولیت ارائه خدمات ومراقبت های سالمندی در مناطق شهری و روستایی کشور در برنامه سالمندان باید تغییر کاربری دهد یعنی قلمرو خود را از مراکز بهداشتی به ویزیت در منزل ومراقبت در منزل تغییر دهد تا بتواند گروه های سالمندان آسیب پذیر وبیمار ومشکل دار را پوشش دهد که صد البته الزام آن ایجاد زیرساخت تحت پوشش آوردن خدمات ومراقبت ها از سوی سازمانهای بیمه گر است! استراتژی که معضل آن را وزارت بهداشت می بایست از سال ها قبل حل وفصل کرده باشد. معضل دیگر فقدان یارانه ویا پوشش بیمه هزینه ویزیت ومراقبت از سالمندان فقیر، بدون درآمد تنها است که تاکنون بایستی از سوی سازمان بهزیستی و وزارت رفاه و تأمین اجتماعی شکل میگرفته است زیرا اگر این بسترسازی انجام نشود امکان اقدامات درمانی ومراقبتهای پیشگفته میسر نخواهد شد.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه ایران، تاریخ انتشار 24 بهمن 97، کد مطلب: 500939:www.iran-newspaper.com