پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۹۰۳۵۲
تاریخ انتشار : ۰۱ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۷:۵۱
يک هفته از پيروزي انقلاب در سال 57 مي‌گذشت که روحانيون انقلابي بيانيه تأسيس حزبشان را به واسطه انتشار در روزنامه اطلاعات اعلام عمومي کردند. اين روزنامه در گزارشي دراين‌باره چنين نوشت: «گروهي از روحانيون سر‌شناس تهران که هنگام تشکيل جامعه روحانيت مترقي تهران اساس و بنياد اين جامعه را پي‌ريزي کردند و در ايجاد کميته استقبال از امام خميني و ستاد موقت انقلاب نقش ويژه داشتند، ديروز تشکيل حزب جمهوري‌خواه اسلامي را اعلام کردند.»

شعار سال: اين گزارش به تاريخ سي‌ام بهمن همان سال منتشر شده است.بيانيه اعلام موجوديت حزب به امضاي محمدجواد باهنر، آيات سيدمحمد بهشتي، سيدعلي خامنه‌اي، سيدعبدالکريم موسوي و اکبر هاشمي‌رفسنجاني رسيده بود. به‌اين‌ترتيب يکي از احزاب اثرگذار در انقلاب و نظام نوپاي اسلامي، پا به عرصه وجود گذاشت.

استقبال مردم
به گواه تاريخ، اين حزب از بدو تأسيس با استقبال عموم مردم مواجه شد. مسيح مهاجري در گفت‌وگويي با همشهري‌ماه در سال 1391 دراين‌باره مي‌گويد: «ما حزب دولتي نبوديم، چون وقتي حزب جمهوري اسلامي تشکيل شد، يعني يک هفته پس از پيروزي انقلاب، هنوز دولتي تشکيل نشده بود. اتفاقا شمار زيادي از مردم با تشکيل حزب، براي عضويت هجوم آوردند و از آن استقبال کردند... . آن زمان همه در اين فکر بودند که چگونه انقلاب را حفظ کنند. حفظ انقلاب از شر دشمنان خارجي و گزند دشمنان داخلي هم تشکل مي‌خواست؛ بنابراين حزب جمهوري اسلامي، جايي براي تجمع هواداران انقلاب شده بود».بر اساس برآورد حزب جمهوري اسلامي که در سراسر کشور گسترش پيدا کرده بود، بيش از دو ميليون نفر در همان ابتدا در سراسر ايران و ۴۰۰ هزار نفر در تهران عضو رسمي حزب جمهوري اسلامي شدند. حزب جمهوري اسلامي پس از تشکيل، درصدد انتشار نشريه‌اي به‌عنوان روزنامه رسمي خود برآمد. امتياز روزنامه به نام آيت‌الله خامنه‌اي ثبت شد و شماره نخست آن در نهم خرداد ۱۳۵۸ با نام «روزنامه جمهوري اسلامي» منتشر شد.

مخالفت امام
مسيح مهاجري در گفت‌وگويي که ارجاع آن رفت، درباره مخالفت امام با تشکيل حزب گفته است: «امام(ره) از‌‌ همان آغاز کار نگران حزب بودند که اين حزب به پديده خيري بدل نشود؛ چراکه اساسا حزب‌هاي ايراني سابقه خوبي نداشتند؛ احزاب ايراني یا منفعت‌گرا بودند يا وابسته به جهان غرب يا شرق. امام(ره) همچنين معتقد بودند که علما بايد فراگير باشند و دور از شأن روحانيت است که در قالب احزاب باشد؛ چراکه روحانيت قرار است نقش پدري را در حق همه به‌جا آورد. البته آقايان مؤسس به امام(ره) اطمينان داده بودند که حزب جمهوري اسلامي مرام و سازماندهي جديدي خواهد داشت. ايشان هم البته نه در مقام حامي و مؤيد بلکه در مقام اجازه، مجاز دانستند حزب تشکيل شود».با‌اين‌حال برخي از روحانيون ازجمله مرتضي مطهري هم با تأسيس حزب از سوي روحانيت مخالف بوده و معتقد بودند روحانيت نبايد در قدرت سياسي حضور داشته باشند، مگر به اضطرار؛ تقريبا مشابه نظري که مرحوم آيت‌الله مهدوي‌کني داشت و معتقد بود روحانيت بايد حالت پدري خود را بر جامعه حفظ کند.

روايت هاشمي‌رفسنجاني
هاشمي‌رفسنجاني دراين‌باره مي‌گويد: وقتي که فضاي سياسي ايران يک مقداري باز شد، کسي را خدمت امام فرستاديم. امام آن‌موقع اواخر ايام اقامتشان در نجف بود. آن‌موقع ايشان موافقت نکردند. تعبيري که بعدا من خودم شنيدم از امام درباره اينکه چرا موافقت نمي‌کنند، اين بود که مي‌گفتند حزب يک چيز تدريجي‌الحصول است. من نمي‌توانم چيزي را که هر زمان مي‌تواند وضع داشته باشد که اکنون قابل پيش‌‌بيني نيست، تأييد کنم. شماها را مي‌توانم تأييد کنم، چون مي‌دانم شما خوب کار مي‌کنيد، اما حزب بالاخره يک سازماني مي‌شود. يک سازمان وجود خاصي براي خودش پيدا مي‌کند و تداوم دارد. ادوار بعد را من نمي‌دانم چه مي‌شود؛ لذا تأييد نمي‌کردند. اما با استدلال ايشان مبني بر نياز روحانيت به انسجام و تشکل به منظور ساختن کادرهاي مورد نياز نظام و همچنين به‌دست‌گرفتن ابتکار عمل، در نهايت امام با پيشنهاد تأسيس حزب موافقت کردند و حتي مبلغ پنج ميليون تومان نيز در ابتداي حزب به‌منظور فعاليت‌هاي تبليغي و فرهنگي کمک کردند.

حزب از منظر شهيد بهشتي
درباره بهشتي هم جملات معروفي هست و هم جملات معروفي را به او نسبت داده‌اند. هاشمي‌رفسنجاني، بهشتي را نيروساز معرفي مي‌کند. بهشتي خود درباره حزب اين عبارت را به کار مي‌برد: «حزب معبد من است و نه معبود من!». عليرضا بهشتي درباره اين جمله در گفت‌وگويي با سايت تاريخ ايراني چنين مي‌گويد: «اولا بايد دقت کنيم آقاي بهشتي گفتند حزب معبد من است و نه معبود من! چون حزب را ابزاري براي ساخته‌شدن و ساختن مي‌دانست. اين مهم است که ايشان حزب را ابزار مي‌بيند نه هدف، اما ابزاري که بايد با هدف خودش سازگاري داشته باشد. طبيعتا رسيدن به قدرت جزء برنامه‌هاي هر حزبي محسوب مي‌شود، وگرنه معني ندارد حزبي بخواهد فعاليت‌هاي سياسي صرف انجام دهد. در‌عین‌حال شما مي‌بينيد حزب جمهوري اسلامي در زمان تأسيس و بعد از آن، از افرادي حمايت کرده است که آنها اساسا از اعضاي حزب نيز نبوده‌اند؛ مثلا در ماجراي انتخاب شهيد رجايي به‌عنوان نخست‌وزير، حزب از ايشان حمايت کرد؛ با اينکه شهيد رجايي عضو حزب جمهوري اسلامي نبود. اين نکته درخور توجهي است.»

حزب جمهوري اسلامي، ميتينگ‌هاي سياسي و انتخابات
آيت‌الله خامنه‌اي در گفت‌وگو با روزنامه جمهوري اسلامي در سال 1360 مي‌گويند: «حزب دو نقش داشت، يکي از طريق روزنامه بود که افشاگر‌ترين و استوار‌ترين خطوط را پيگيري مي‌کرد و همين موجب شد که دشمنان زيادي براي حزب و براي خودش بتراشد، البته ما به‌هيچ‌وجه پشيمان نيستيم. يکي هم کارهاي عمومي يعني تظاهرات و ميتينگ‌هايي بود که حزب تشکيل مي‌داد. مي‌توانم بگويم صدي هشتاد از مراسم چند‌ماهه اول بعد از پيروزي را حزب تشکيل داد. از مراسم دوم فروردين بگيريد که اولين ميتينگ حزب جمهوري اسلامي بود تا روز کارگر و روز زن و بقيه مراسم...».مقام معظم رهبري که آن هنگام در مقام رياست‌جمهوري بودند، درباره نقش حزب در انتخابات‌هاي مختلف مي‌گويند: «... ما تاکنون ثابت کرده و نشان داده‌ايم که کانديداهاي غيرحزبي زياد داشته‌ايم... اين‌طور است که ما تعصب و پايبندي قطعي نداريم به اينکه بايستي حتما افراد حزب در مراکز حساس گماشته شوند؛ بلکه تعهد داريم که مردم هدايت شوند و کار مملکت راه بيفتد؛ منتها چون اين حزب حيثيتي در نظر مردم دارد؛ لذا کساني را که حزب در بخشي معين مي‌کند مردم مي‌پذيرند و هم‌پاي حزب حرکت مي‌کنند».حزب جمهوري اسلامي، نقش بسيار برجسته‌اي در مجلس خبرگان رهبري، قانون اساسي، انتخابات دوره اول مجلس شوراي اسلامي و دوره اول رياست‌جمهوري داشت. کانديداي حزب در دوره نخست رياست‌جمهوري، جلال‌الدين فارسي بود که به‌ دليل تابعيت افغانستانی مادرش از ادامه حضور در انتخابات انصراف داد و بعد‌از‌آن عده‌اي حسن حبيبي را به‌عنوان کانديد انتخاب و برخي نيز از بني‌صدر حمايت کردند. بني‌صدر در ادامه رياست‌جمهوري خود، همواره با اين حزب درگير بود.

نقش حزب در تدوين قانون اساسي
با‌اين‌حال حزب به جهت نقش و جايگاهش به‌ويژه در مجلس خبرگان قانون اساسي که 60 نفر از اعضاي حزب عضو آن بودند، گاه با اتهام انحصارطلبي مواجه مي‌شد. حسن غفوري‌فرد در گفت‌وگويي که به سال 1392 با روزنامه اعتماد داشته، مي‌گويد: «... در مجلس خبرگان قانون اساسي در اصل مرحوم آيت‌الله منتظري رئيس و نايب‌رئيس شهيد بهشتي بودند؛ اما به دليل تسلط و مديربودن شهيد بهشتي، ايشان اداره جلسات را برعهده داشتند. اين هم که گفته مي‌شد حزب جمهوري اسلامي ميدان‌دار اصلي خبرگان قانون اساسي است، خب طبيعي بود؛ چون اکثريت مطلق اعضاي مجلس خبرگان قانون اساسي را اعضاي حزب تشکيل مي‌دادند يا افرادي که مورد حمايت حزب بودند.. پس طبيعي بود که حزب جمهوري اسلامي در تدوين قانون اساسي نقش بسيار پررنگي داشت.»
با‌اين‌حال حزب جمهوري اسلامي در همان سال‌هاي نخست بعد از پيروزي انقلاب، توانست در سه قواي کشور اعضاي خود را بگنجاند و به‌اين‌ترتيب در وقايع مهم سال‌هاي اوليه انقلاب و غائله‌هايي که در مناطق مختلف کشور از سوي گروه‌ها و احزاب مختلف به وقوع مي‌پيوست، نقش اساسي ايفا کند.
از انفجار تا اختلاف و انحلال
دفتر حزب جمهوري اسلامي به تاريخ هفتم تير سال 1360 از سوي کلاهي که به‌تازگي خبر قتل او در هلند منتشر شده، منفجر شد و در آن شهيد بهشتي و 72 نفر از اعضاي حزب به شهادت رسيدند. دبيرکلي حزب تا قبل از شهادت بهشتي در اختيار او بود و بعدا باهنر آن را عهده‌دار شد که بعد از شهادتش، آيت‌الله خامنه‌اي دبيرکلي را تا زمان انحلال برعهده داشتند. اختلافات در حزب عمدتا به اختلاف ديدگاه درباره مسائل اقتصادي باز‌مي‌گشت. به‌طوري‌که طيفي از اين حزب به اقتصاد ‌دولتي باور داشتند و به دست ميرحسين موسوي هدایت مي‌شدند. شاخه‌اي ديگر که بيشتر از بازاريان سنتي و هسته‌ اصلي جمعيت هيئت‌هاي مؤتلفه ‌اسلامي بودند، دخالت وزارت بازرگاني و وزارت اقتصاد و دارايي را در تعيين قيمت‌‌ها و کنترل واردات و صادرات نمي‌پذيرفتند. جواد منصوري، اولين فرمانده سپاه، در‌اين‌باره به تاريخ ايراني گفته است: «... اختلافات در موارد مختلفي بود. درباره بحث‌هاي اقتصادي، نهضت ملي‌شدن صنعت نفت و آيت‌الله کاشاني و دکتر مصدق و برداشت‌هاي مختلف از فقه و اسلام بود؛ مثلا مرحوم شهيد آيت با جناح چپ حزب که آن زمان در دفتر روزنامه فعال بودند، اختلاف داشت. حتي مؤتلفه‌اي‌ها که شامل مرحوم عسگراولادي و آقاي بادامچيان بودند، با ميرحسين موسوي اختلافاتي داشتند و اين اختلافات هرچه جلوتر مي‌رفتيم، بيشتر و حادتر هم مي‌شد.»

نامه امام و انحلال
بالاخره در روز ۱۱ خرداد ۱۳۶۶ امام خميني در پاسخ به نامه مشترک دو نفر از رهبران حزب جمهوري اسلامي، يعني آيت‌الله خامنه‌اي و مرحوم هاشمي‌رفسنجاني با درخواست انحلال اين حزب موافقت کرد. حجج‌ اسلام خامنه‌اي و هاشمي‌رفسنجاني در اين نامه با اشاره به آنچه بر حزب جمهوري اسلامي در هشت سال فعاليت گذشته بود، به دلايل بی‌نيازی از وجود حزب جمهوري اسلامي پرداخته بودند. در بخشي از اين نامه با اشاره به نقش حزب در تثبيت انقلاب و برخورد با منافقين و البته حضور در جبهه‌هاي جنگ ايران و عراق، آمده است: احساس مي‌‏شود که وجود حزب، ديگر آن منافع و فوايد آغاز کار را نداشته و برعکس، ممکن است تحزب در شرايط کنوني بهانه‏اي براي ايجاد اختلاف و دودستگي و موجب خدشه در وحدت و انسجام ملت شود و حتي نيرو‌ها را صرف مقابله با يکديگر و خنثي‌سازي يکديگر کند؛ بنابراین همان‏طور که قبلا نيز کرارا عرض شد، شوراي مرکزي پس از بحث و بررسي مبسوط و مستوفا با اکثريت قاطع به اين نتيجه رسيد که مصلحت کنوني انقلاب در آن است که «حزب جمهوري اسلامي» تعطيل و فعاليت‌هاي آن به کلي متوقف گردد». امام خميني در پاسخي موافقت خود را با انحلال حزب اعلام مي‌کند و به‌اين‌ترتيب عمر يکي از مهم‌ترين و اثرگذارترين احزاب در تاريخ جمهوري اسلامي به سر مي‌آيد.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 30 اسفند 97، شماره: 3370


اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین