شعار سال: آنچه سيدمحمد بطحايي ميگويد، خبر بسيار
مهم و مسرتبخشي، بهویژه براي خانوادههاي ساکن در شهرهاي کمبرخوردار است که
هرساله فرزندان خود را به دليل ناايمنبودن مدارس، با نگراني به مدرسه ميفرستند.
در سال گذشته آتشسوزي مدرسهای در زاهدان، آوارشدن ديوار مدرسه روي يک دختر
دبستاني در روستايي در سنندج، آتشسوزيهاي پراکنده در چند مدرسه در شهرهاي مختلف
پنج کشته برجاي گذاشت. اين حوادث پيدرپي، اعتراضهای گسترده فعالان مدني و معلمان
را در پي داشت و از همان زمان قرار شد فکري به حال نوسازي مدارس شود.
سيدمحمد بطحايي بهمن سال جاری گفته بود: 150 تا 160 هزار کلاس درس
وسايل گرمايشي ايمن ندارند. دولت تلاش بسياری کرده است تا فضاي آموزشي لازم و مناسب
را براي بچهها فراهم کند، اما همچنان مدارس مشکلات زيادي دارند و بچهها به دليل
وجود فضاي ناايمن نميتوانند امکانات لازم را براي تمرين زندگي در اختيار داشته
باشند.
وزير آموزشوپرورش با بيان اينکه 30 درصد مدارس ما اکنون نياز به مقاومسازي
و تخريب و بازسازي دارد، اما 12 سال پيش اين عدد 70 درصد بود، ادامه داد: اگر
مساعدت شما خيرين نباشد، نميتوانيم براي حل مشکل مدارس فرسوده کاري کنيم و نميتوانيم
تنها به بودجه دولتي تکيه کنيم.
بودجه نهاييشده و اعلامي براي سازمان نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس
کشور در سال 98، هزارو973ميلياردو946ميليونو 800 هزار تومان اعلام شده است. اين در
حالي است که سال گذشته اين رقم نزديک به هفت ميليارد تومان بود. پس رقم اعلامي
بطحايي درباره سهبرابرشدن اين بودجه صحيح به نظر ميرسد، اما سؤال اصلي اين است؛ آيا
رقم اعلامشده عملياتي و قابل حصول است؟ ماجرا اين است که رقم ابتدايي پيشنهادي
بودجه نوسازي مدارس که از سوی دولت به مجلس فرستاده شده بود، مبلغي حتي کمتر از
بودجه تخصصيافته در سال 97 بوده؛ حالا اما اين بودجه درشت در نظر گرفتهشده قرار
است از درآمدهاي احتمالي دولت تأمين شود؛ يعني اگر دولت درآمدي داشت، به اين بخش
اختصاص پيدا کند. محمدرضا نيکنژاد، آموزگار و فعال
صنفي معلمان درباره صحبتهاي وزير آموزشوپرورش ميگويد: بودجهاي که در لايحه
آمده، در دو بخش آمده است. لايحه بودجه که آمد، جمع کل بودجهاي که براي آموزشوپرورش
در نظر گرفته بودند، حدود 45 هزار ميليارد تومان میشد. وقتي اين بودجه بررسي شد،
عنوان شد مبلغ آن 56 هزار ميليارد تومان است؛ اين تفاوت 11هزارميلياردي
عدد بسيار بزرگي است و نميشود بهراحتي گفت از کجا آمده است. بعد معلوم شد بخشي
از اين 11 هزار ميليارد را موکول به درآمدهاي ديگر دولت کردهاند؛ يعني بحث ماليات
از نهادهاي زير نظر رهبري يک بخش آن را بدهد و ماليات شرکتهاي دولتي يا اضافهکردن
ماليات بر فروش سيگار و... اين 11 هزار ميليارد را
پر ميکند. ادعايي که هر سال اتفاق ميافتد و نتيجهاش هيچ است. در چند سال گذشته
که من بودجه را رصد کردهام، هيچوقت اينها برآورده نشدهاند. در نهادهاي ديگر هم
آنقدر دولت گرفتار است که هيچگاه موفق نميشود درآمدزايي داشته باشد و پولي را
به آموزشوپرورش اختصاص دهد. وي افزود: حتي يکي از نمايندگان مجلس گفته بود بودجه
نوسازي مدارس از منبعي قرار است تأمين شود که منبعي خالي است. بههرحال اين شدني
نيست. ما فرض کنيم بودجه 600 ميلياردي سال گذشته نوسازي، حالا به دو هزار ميليارد
هم برسد، زمان آتشسوزي در مدرسهاي در سيستانوبلوچستان که دوباره بحران رسانهاي
ايجاد کرد و مسئولان آموزشوپرورش مجبور به پاسخگويي شدند، خودشان عنوان کردند
140 هزار کلاس درس بخاري نفتي دارند و در يک اظهارنظر عجيبوغريب وزير آموزشوپرورش
گفت اگر مردم يک ماه يارانه نگيرند، ما ميتوانيم مدارس را تجهيز کنيم! از لحاظ
عملي اين ادعا امکانپذير نيست. تازه ما داريم درباره کف امکانات
آموزشي صحبت ميکنيم؛ داشتن بخاري ايمن، يک سقف براي مدرسه، کف فرايند آموزشي است.
تجهيزات مدرسه با توجه به آموزش نوين امکانات بسياري را طلب ميکند؛ کتابخانه،
ويدئو پروژکتور و تخته هوشمند بخشي از نيازهاي امروز آموزشوپرورش است، اما ما از
همه اينها چشمپوشي کرده و ميگوييم دانشآموز و معلم سالم از مدرسه خارج شوند،
بقيه پيشکش! در هر صورت با توجه به امکانات آموزشوپرورش و کسر بودجه زيادش، اين
مسئله امکانپذير نيست.
آقاي حاجيبابايي، نماينده فعلي مجلس و وزير آموزشوپرورش پيشين، چند
روز پيش عنوان کرده بود: ما 13 هزار ميليارد کسري بودجه آموزشوپرورش داريم. وقتي شما 13 هزار ميليارد کسري بودجه داريد يعني يکچهارم
بودجه 56 هزارميلياردي که خودش کلي جاي بحث دارد، کم است! وقتي کل بودجه يکچهارم فقط
در يک نهاد کسري بودجه دارد، چطور امکان دارد اين دوستان بتوانند حقوق معلمان را
بدهند و 110 هزار مدرسه را با حداقل امکانات تجهيز کنند؟ متأسفانه کنشهاي رسانهاي
وزير زياد است و چون کنش رسانهاي زيادي دارد، در نتيجه حرفهاي اينجوري هم زياد
ميزند.
نيکنژاد در پايان در پاسخ به اين سؤال که بودجه آموزشوپرورش را چطور ميبيند،
گفت: زماني که حسن روحاني براي معرفي بودجه به مدرسه آمد و درباره بودجه آموزشوپرورش
صحبت کرد، گفت: درحالحاضر هزينه تحصيل هر دانشآموز براي ما چهار ميليون تومان
است و ما بايد اين مبلغ را به يك ميليون تومان برسانيم. شما در اين ساختار درس
خواندهايد و من هم اينجا معلم هستم و هر دو ميدانيم چه کمبودهاي عجيبوغريبي در
پيشبرد حتي وظايف سنتي آموزشوپرورش وجود دارد. درحالحاضر دانشآموزان ما با
معيارهاي جهاني بسيار عقب هستند. ما وظايف نويني هم براي آموزشوپرورش مثل
شهروندسازي و اجتماعپذيري در نظر ميگيريم، اما اصلا اينها هيچ. وقتي ديدگاه رئيسجمهور
و مشاورانش و وزيرش اين است، نشان ميدهد يک دورخيزي براي برونسپاري گسترده در آموزشوپرورش
وجود دارد. وقتي شما ميگويي بايد هزينههاي دانشآموزانت يکچهارم شود، طبيعي است
در بررسي بودجهات ببينيم که سالانه 10 درصد دانشآموزان
را به بخش خريد خدمات آموزشي ميسپاري؛ يعني دانشآموزان به مراکز غيردولتي
فرستاده شوند تا هزينهها از چهار ميليون به يک ميليون برسد. از طرف ديگر، تا
پايان سال 99 قرار است که 50 درصد معلمان را هم تحت خريد خدمات آموزشي ببرند؛ يعني
معلمان رسمي را تقريبا از ساختار بيرون ببرند و معلمان قراردادي بگيرند. اينها يک
مجموعه اقدامات در راستاي پوليشدن آموزش را پيش ميبرند. بازنشستگيهاي خيلي
گسترده هم بخشي از آن است. ما تا سال 1402-1401 بين 300 تا 400 هزار فرهنگي
بازنشسته خواهيم داشت. از طرف ديگر سالي 25 تا 30 هزار ورودي قراردادي داريم.
تفاوت چيست؟ اين معلمان قراردادي روزمزد هستند و در ازاي هر روزي که سر کار ميروند
حقوق ميگيرند، سه ماه تابستان پولي دريافت نميکنند و با توجه به سابقه پايينشان
پولي که دريافت ميکنند کم است و تنها 15 روز در ماه بيمه هستند و آموزشوپرورش
هيچ تعهدي در قبال آنها ندارد و کسي که با آنها قرارداد ميبندد مؤسس مدرسه
غيردولتي است. جمعبندي همه اينها اين است که بودجه ناکارآمد است و چندسال است
گفته ميشود نميتوانند بودجه را درست کنند، بنابراين ميخواهند با همين بودجه آن
را جمعوجور کنند و از اينطرف و آنطرف آموزش بزنند.
آنچه که اين کارشناس حوزه آموزشوپرورش به آن اشاره کرده، بخشي از
اظهارات فاطمه حسيني، نماينده مجلس، است که دو هفته پيش در يادداشتي در روزنامه دنياي
اقتصاد با تيتر «دو منبع پوچ براي نوسازي مدارس» منتشر کرد و نوشت: «براي دو موضوع مهم عدالت آموزشي و نوسازي
مدارس که در برخي مناطق کشور امري حياتي است، منابعي غيرقابل تحقق و غيرقابل اتکا
در نظر گرفته شده است. يکي از مصوبات، بندي است که به
تبصره ۱۶ لايحه بودجه الحاق شده و منابع حاصل
از اين محل را براي نوسازي مدارس در نظر ميگيرد؛ بندي که با استناد به قانون
تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت (۲)،
تصريح ميکند «آستان قدس رضوي» و مؤسسات و بنگاههاي اقتصادي زيرمجموعه «نيروهاي
مسلح» و «ستاد اجرايي فرمان حضرت امام» به استثناي مواردي که «اذن وليفقيه»
دارند، بايد ماليات خود را به خزانه واريز کنند. همچنين بايد مبلغ دوهزار ميليارد
تومان از درآمد وصولي حاصل از اين محل، بهمنظور برقراري عدالت آموزشي در اختيار وزارت
آموزشوپرورش قرار گيرد تا براي نوسازي، مدارس روستايي و مناطق محروم به مصرف برسد.
نقدي که ميتوان به اين بند وارد دانست از منظر منابع درآمدي است؛ آنکه وقتي بند
يا تبصرهاي در زمان بررسي بخشهاي درآمدي لايحه بودجه، بررسي و در نهايت به تصويب
ميرسد، به معناي آن است که منبع درآمدي جديدي براي دولت شناسايي شده است. حال
سؤال اين است که آيا طبق بند الحاقي به تبصره ۱۶ که در بالا تشريح شد، منابع جديدي در اختيار دولت قرار ميگيرد؟
پاسخ منفي است؛ زيرا هم آستان قدس و هم ستاد اجرایي فرمان امام پيش از اين و در
لوايح گذشته بودجه نيز تکاليفي براي پرداخت ماليات داشتند. همچنين
بر اساس تبصره ۲ ماده ۲ قانون مالياتهاي مستقيم درآمدهاي حاصل
از فعاليتهاي اقتصادي مشمول ماليات ميشود. درواقع اين مصوبه کميسيون تلفيق، منبعي
را براي نوسازي مدارس در نظر گرفته که پيشتر دولت محل هزينهکرد آن را در لايحه
بودجه مشخص کرده است. اين موضوع نوسازي مدارس از اين منبع را ناممکن ميکند. دومين
مصوبه کميسيون تلفيق که منبعي را براي موضوع نوسازي و مقاومسازي مدارس در نظر
گرفته، بند الحاقي به تبصره ۹
لايحه است که دولت را مجاز به برداشت ۸/۱
ميليارد دلار معادل حدود ۱۴
هزار ميليارد تومان از محل حساب ذخيره ارزي ميکند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 18 اسفند 97، شماره: 3385