پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۰۱۳۷۶
تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۶
ریشه و سرچشمه افسانه‌های علمی را باید در فرهنگ‌عامه اساطیر کیمیاگری و حیوانات اسرارآمیز جستجو کرد. در اساطیر یونان "ایکاروس" با کمک بال‌هایی که پدرش برای او می‌سازد به آسمان پرواز می‌کند... "پائو پوتو" قرن‌ها پیش‌سخن از "امکان نامرئی شدن" به میان می‌آورد... "لئونارد داوینچی" نابغه ایتالیایی در مطالعات...

شعارسال:انسان به‌عنوان تنها موجود کره زمین که از قدرت تخیل برخوردار است همواره می‌تواند در پندار خود به چیزهایی فکر کند که وجود خارجی ندارد و... "افسانه علمی" زائیده قدرت نامحدود تخیل است بر بستری از واقعیت‌های علمی افسانه‌ای است در قالب علم؛ و علم است در قالب افسانه.

بااین‌همه افسانه علمی صرفاً رؤیاپردازی و پندارگرائی نیست بلکه نوعی ادبیات "آینده‌نگر و پیشگوی کننده" نیز هست.
سرچشمه
ریشه و سرچشمه افسانه‌های علمی را باید در فرهنگ‌عامه اساطیر کیمیاگری و حیوانات اسرارآمیز جستجو کرد. در اساطیر یونان "ایکاروس" با کمک بال‌هایی که پدرش برای او می‌سازد به آسمان پرواز می‌کند...
"
پائو پوتو" قرن‌ها پیش‌سخن از "امکان نامرئی شدن" به میان می‌آورد... "لئونارد داوینچی" نابغه ایتالیایی در مطالعات خود درباره پرواز پرندگان مسئله پرواز انسان را مطرح می‌کند... سه قرن پس از و داوینچی نویسنده دیگری به نام "ژول ورن" پدیده‌های علمی را دستمایه قصه‌های هیجان‌انگیز خود قرار می‌دهد... "هوگو گرنزبک" پیش‌کسوت نویسندگان افسانه علمی در امریکا در آثار خود از چیزهایی مثل تلویزیون جنگ‌های اتمی و... نام می‌برد که در زمان او حتی فکر این قبیل قضایا در اندیشه کسی نبود... "سیرانو دوبرژراک" در افسانه‌های علمی طنزآلود خود به مسائلی مثل "بی‌وزنی" و "پرواز بین کرات" و "موشک‌های چندمرحله‌ای" و نظیر این پدیده‌ها اشاره می‌کند و حتی از کتابی حرفی می‌زند که وقتی به گوش چسبانده شود صدای متن کتاب به گوش می‌رسد و... چه بسیار آثار دیگر در قلمرو بسیار وسیع "افسانه‌های علمی" و "ادبیات تخیلی" درباره سفر در زمان بلایای ناگهانی موجودات شگفت‌انگیز آرمان‌شهرها موجودات سایر سیارات ابر انسان‌ها و حوادث اعماق زمین با ژرفای آسمان و... ازاین‌دست که از هزاره‌ها و قرن‌ها پیش در فضای ادبیات ملل ظهور کرده و مجموعه‌ای قابل‌اعتنا را به وجود آورده‌اند.
در سپیده‌دم جهان
دو قرن پیش به سال ۱۷۷۱ میلادی شاعری جوان در امریکا که از پیشرفت‌های علمی زمان خود سخت به‌هیجان‌آمده بود شعری سرود چنین:
"
ما هنوز در سپیده‌دم جهان هستیم.
و دانش انوار صبحگاهی خود را می‌افشاند.
من جهان را می‌بینم که سرشار از سعادت است
در زیر نور نیمروزی به راه خود ادامه می‌دهد."
با سپری شدن ۱۶۰ سال از آن "سپیده‌دم" در سال ۱۹۳۶ نابغه دنیای سینما "چارلی چاپلین" فیلم تفکر برانگیز خود "عصر جدید" را ساخت تا اسارت انسان را در مکانیسم ماشین به نمایش بگذارد و بگوید که تمدن ماشینی چه دورنمای وهم‌انگیزی فرا روی بشر نهاده است. بااین‌همه در نیمه اول قرن بیستم فنّاوری و سازوکار بی‌مهار و پر سروصدا پیش می‌تاخت و در هنگامه‌ای از پیشرفت صنعتی که به راه افتاده بود کسی را مجال شنیدن و جدی گرفتن این‌گونه هشدارها نبود حتی افسانه‌های علمی به سهم خود عاملی در نوجویی انسان‌ها و موج رو به اوج صنعتی شدن تلقی می‌شد

.



در سال‌های ۱۹۴۰-۱۹۲۰ مجلات مصور در امریکا جایی برای خود باز کردند و علاقه‌مندان فراوانی یافتند. عامل اصلی رونق این‌گونه مجلات افسانه‌های علمی درباره موجودات و حوادث عجیب‌وغریب بود.
از اواخر دهه ۴۰ در قلمرو ادبیات معاصر چند اثر بحث‌انگیز از نویسندگان آمریکایی و انگلیسی منتشر شد که شالوده آنها آمیزه‌ای از "علم" و "تخیل" بود و ناشران که چنین قصه‌هایی را پرمشتری یافته به سرمایه‌گذاری و رقابت در این زمینه پرداخته و به‌زودی باغی پرثمر از افسانه‌های علمی پدید آمد.
فضا
توجه مجامع علمی جهان به آسمان‌ها و آغاز "عصر فضا" ناشران و نویسندگان را به‌سوی این "موضوع روز" هدایت کرد و به‌این‌ترتیب عزیمت به ستارگان سکونت در شهرک‌های فضایی عبور از منظومه شمسی و برخورد با موجودات فضایی موضوع بسیاری از افسانه‌های علمی شد اما چون محاسبات علمی ثابت کرده و افکار عمومی پذیرفته بود که امکان وجود و ادامه حیات در سیاراتی نظیر زهره و مریخ نیست و وسیله‌ای هم که بتوان با آن با خارج از منظومه شمسی مسافرت کرد هنوز ساخته نشده یا اگر باشد عمر انسان کفاف این مسافرت چند صدساله را نمی‌دهد لذا نویسندگان این قبیل افسانه‌های علمی در آثار خود به سراغ ایستگاه‌های فضایی رفتند و مسافران کهکشان را در چند نسل مطرح کردند.
رمان "ملاقات با راما" اثر "آرتور سی کلارک" شرح حالت‌ها و احساسات انسانی است که به‌صورت یک مهاجر فضایی مدت زیادی در فضا به سر می‌برد. در رمان "جنگ ابدی" اثر "جوهالدمن" سخن از سفر به‌سوی سیاره‌ای است که پنج سال نوری تا کره زمین فاصله دارد.
در رمان "بی‌بهره" اثر "اورسلا لگوین" قهرمان داستان دانشمندی است که امکان گسترش ارتباط میان سیاره همسایه و سیاره‌ای را که خود در آن است بررسی می‌کند. در رمان "شاهدان معجزه" اثر "ادیان و استن" قهرمان قصه با مسئله بشقاب‌پرنده‌ها دست‌به‌گریبان است و... در رمان "ابر سیاه" اثر "فرد هویل" (منجم و نویسنده افسانه‌های علمی) همه قهرمانان قصه موجودات جهانی دیگرند.
مروری بر چند اثر
رابرت سیلوربرگ (Robert Silverberg)


سیلوربرگ از پیشروان ادبیات علمی-تخیلی است او در حدفاصل سال‌های ۶۰-۱۹۵۰ قصه‌های کوتاه و بلند بسیاری نوشت که اغلب آنها شیوه خاصی را تعقیب نمی‌کردند جز آن‌که سبب سرگرمی خواننده شوند و ساعاتی از فراغت او را پر کنند. سیلوربرگ پس از چندی وقفه در نوشتن و اندکی بازنگری آثار خود در اواخر دهه ۶۰ میلادی بار دیگر در عرصه ادبیات امریکا ظاهر شد و این بار آثاری کاملاً متفاوت از گذشته انتشار داد که برخوردار از خط فکری خاصی بودند در زمان "گشودن آسمان " او از یک مکتب علمی جدید سخن به میان می‌آورد که رهبران این مکتب در پی گشودن رمز و راز آسمان برای گسترش دادن دامنه فکر و اندیشه‌اند.
قصه "دنیای درون" سیلوربرگ که به سال ۱۹۷۲ منتشر شد از آینده‌ای حرف می‌زند که در کلان‌شهرهای آن, انبوه انسان‌ها همچون زنبور در کندوهای عظیم زیست می‌کنند و شهرها به‌صورت عمودی برپا می‌شود که برخی از ساکنین این کندوهای عظیم درصدد شکستن قراردادهای اجتماعی برمی‌آیند و هوای آزاد زیستن بر سرشان می‌زند و...
دیگر قصه‌های "سیلوربرگ" سرشار از حوادث شگفت‌انگیز علمی تخیلی است و در همه حال هشداری در پس هر ماجرا برای انسان امروز: روبوتی که برای پاپ بودن برنامه‌ریزی‌شده تا پیروان مسیح را هدایت کند؟... مغزی که قدرت پیشگویی آینده را دارد؟... دانشمندی که سر او به بدن یک فرد قوی‌بنیه پیوند زده‌شده؟... اخلاق جنسی در نسل انسان و اغتشاش ناشی از ماجراجویی بیولوژیک ... تولد و تولید انسان‌های آزمایشگاهی و بروز بحران ناشی از بی‌هوشی... و... مفاهیمی از این قبیل بافت اصلی قصه‌های سیلوربرگ را تشکیل می‌دهند.
اورسولا لوگین (Ursula Kroeber Le Guin)


دیگر داستان‌نویس ادبیات علمی-تخیلی بانو "اورسولا ئوگین" است که آثار او اغلب رنگ و لعاب روانکاوی دارد این بانوی نویسنده در خلال سال‌های ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰ با ارائه چند اثر ارزشمند مشهور شد به‌ویژه کتاب "دست چپ تاریکی" او که به سال ۱۹۶۹ منتشر شد آوازه‌ای بلند یافت در این داستان سخن از ساکنین سیاره‌ای است که در آن هر کس می‌تواند به اختیار خود تغییر جنسیت دهد و مذکر یا مؤنث شود تنش‌های روانی و دگرگونی‌های خلقی ناشی از این دوگانگی بافت اصلی داستان را نشان می‌دهد.
دیگر داستان بحث‌انگیز "اورسولا ئوگین" به نام "محروم شده" که در سال ۱۹۷۴ منتشر شد بازهم به ساکنین یک سیاره آشوب‌زده می‌پردازد که دانشمندان آن سیاره افرادی را در آزمایشگاه‌های شگفت‌انگیز خود مورد تحلیل روانی قرار می‌دهند و در برزخ هولناکی از "عقل" و "جنون" گیر می‌اندازند.
جیمز تیپ‌ تری (James Thiérrée)


در شمار رمان نویسان علمی-تخیلی می‌باید اشاره‌ای هم داشت به "جیمز تیپ‌تری" با نام مستعار "آلیس شلدون" که داستان‌های این‌یکی نیز مبنایی روانکاوی دارد و به تحلیل روانی اجتماعات انسانی می‌پردازد
کریستوفر پریست (Christopher Priest)

یک نویسنده جوان انگلیسی است که افسانه‌ای علمی او فضایی وهم‌انگیز شبیه به‌کارهای " هربرت جرج ولز" دارند و چنین نشان می‌دهد که "پرست" تا حد زیادی تحت تأثیر "ولر" باشد.

ایزاک آسیموف (Isaac Asimov)


آسیموف ۲۰ عنوان مجموعه افسانه‌های کوتاه علمی دارد و ۲۱ عنوان داستان بلند در همین زمینه‌ها "شبانگاه" "احساس قدرت" "خورشید برهنه" "آدم ماشینی‌ها صبحگاه" و "پرسش آخر" که از معروف‌ترین داستان‌های علمی-تخیلی آسیموف هستند که آکنده از عامل حیرت‌آور و غافلگیرکننده علمی می‌باشد برای نمونه: داستان "شبانگاه" درباره ستاره‌ای است که هر هزار سال فقط یک شب ظاهر می‌شود و با ظهور خود تأثیری خاص بر شعور انسان می‌گذارد داستان "پرسش آخر" به رایانه‌ها می‌پردازد و نهایت پیشرفت و تکامل آنها را بیان می‌کند!
و... بریان داگلاس فرد هویل جان ویندهام و چند نویسنده دیگر افرادی هستند که آثاری پراکنده در این زمینه‌ها منتشر کرده‌اند.
ری برادبری (Ray Bradbury)


ری داگلاس برادبری از اساتید مسلم افسانه‌های علمی است او در ۲۲ اوت ۱۹۲۰ در ایلینویز آمریکا متولد شد. در لس آنجلس تحصیل کرد و از سال‌های جوانی به داستان‌نویسی پرداخت. از سال ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۴ چند داستان خوب از او در مجلات امریکا چاپ شد و رفته‌رفته نام وی را بر سر زبان‌ها انداخت. پس از جنگ دوم جهانی در اغلب مجموعه داستان‌ها و آثار ادبی که در امریکا منتشر می‌شد دست‌کم یکی از کارهای برادبری دیده می‌شد.
در سال ۱۹۵۴ از سوی موسسه هنر و نگارش امریکا برادبری به‌عنوان یک داستان‌نویس برجسته معرفی شد. تحلیلگران آثار ادبی در مورد ری برادبری معتقدند که او در آثار خود برای "آینده انسان" مرثیه‌سرایی می‌کند و انسان امروز را نسبت به عواقب و عوارض کارهایش هشدار می‌دهد اگر نگوییم که برادبری "زمان حال را دوست می‌دارد" دست‌کم این حکم صحیح است که وی "آینده" را تاریک به‌مراتب غیرقابل‌تحمل تر از حال می‌بیند. آینده برای او هراس‌انگیز و سرشار از نابهنجاری است. آینده‌ای که با شتاب فراوان در حال رسیدن است به‌زعم برادبری این آینده نابهنجار چندان هم دور از زمان ما نیست و از این‌رو حوادث داستان‌های او حداکثر در فاصله زمانی صد سال از این به وقوع می‌پیوندد تا اعتقاد و ایمان نویسنده را به آنچه می‌اندیشد برسانند.
اگر سال‌ها پیش از برادبری هربرت جرج ولز دریکی از آثار خود انسان را میمونی تصویر کردکه بر اتومبیلی در حال حرکت نشسته و نمی‌داند چگونه آن را هدایت کند برادبری همین انسان را موجود می‌بیند که ماشین بر گرده او سوار شده و به مهلکه‌ای می‌کشاندش که جز مسخ شدن و از هویت تهی شدن نیست بدین سان نگرش ری برادبری به انسان و آینده او بس عمیق‌تر و اضطراب آمیزتر است این نگرش در داستان‌هایی همچون "رهگذر" و "فارنهایت 451" و "مرد مصور شده" که هر یک در حکم ادعانامه‌ای علیه ماشین زدگی و فنّاوری افسارگسیخته است متبلور می‌گردد. شیوه نگارش برادبری در عین پیچیده بودن محتوا از چنان سلامت و روانی برخوردار است که به تعبیری انوار زرین شعر از لابه‌لای نثر او پرتوافشانی می‌کند.
در فیلم‌نامه فارنهایت ۴۵۱ که توسط فرانسوا تروفو در سال ۱۹۶۶ ساخته شد و به‌راستی اثری تکان‌دهنده بود ری برادبری از پیدایش جوامعی خبر می‌دهد که در آنها انسانش تحت تسلط وسایل ارتباط‌جمعی زندگی ماشینی و بی‌محتوایی را می‌گذراند.


در فیلم فارنهایت ۴۵۱ تصویری از دنیای ماشینی آینده در مقابل چشمان ماست: روی بام خانه‌ها پوشیده از آنتن تلویزیون است... انسان در محاصره فرستنده‌های متعدد تلویزیونی قرار دارد... نویسنده بودن بی‌معناست... کتاب سوزاندن می‌شود و کتاب‌خوان نابود... عقیده بر این است که مردم از کتاب و هر آنچه مکتوب باشد عذاب می‌برند... و هر جا که کتابی یافت شود مردانی مجهز به شعله افکن همچون طوفان از راه می‌رسند تا مراسم "کتاب سوزان" به راه بیندازند و ...
در چنین حالی که مردم به حیات نباتی خود ادامه می‌دهند و کاری جز تماشای برنامه‌های تلویزیونی ندارند دختری از مأمور سوزاندن کتاب‌ها می‌پرسد: "آیا هیچ‌گاه کتاب‌هایی را که سوزانده‌ای خوانده‌ای؟"
با ایجاد چنین سؤالی نقطه عطفی آغاز می‌گردد و چشم مأمور به دنیای تازه گشوده می‌شود او به کتاب روی می‌آورد و سرانجام گریخته و به‌سوی جنگلی می‌شتابد که پناهگاه "انسان‌های کتاب" است در این جنگل "آدم‌های کتاب" هرکدام کتابی از یک نویسنده نامی را از برکرده‌اند و کلمه به کلمه آن را تکرار به خاطر می‌سپارند تا این میراث نابود نشود "آدم‌های کتاب" میراث فرهنگی- ادبی بشر را سینه‌به‌سینه منتقل می‌کنند. آنها امیدوارند تا سرانجام روزی فرابرسد که بار دیگر کتاب‌ها چاپ و منتشر شود.
در قصه رهگذر کار دیگر برادبری نیز برنامه‌های تلویزیونی حاکم بر سرنوشت ذهنی انسان‌هاست ری برادبری در این اثر به جامعه فردا به انسانی که در کنترل ماشین و فنّاوری است با نگاهی اضطراب‌آمیز برخورد کرده است.
گویی که تنها عابر پیاده "کلان‌شهر آینده" خود ری برادبری به‌عنوان نویسنده است که شب‌هنگام مردمان را می‌بیند مدفون در خانه‌هایی تاریک و کم‌نور در حال تماشای تلویزیون.
ری برادبری تنها عابر پیاده شهری است که بزرگراه‌هایش از شدت عبور و مرور اتومبیل داغ و تب کرده‌اند و پیاده‌روها همه متروک و پوشیده از علف‌های هرز در این کلان‌شهر آینده طبیعت اگر هست از طریق صفحه تلویزیون‌ها به تماشا گذارده می‌شود و ادبیات اگر مانده باشد به گون ای تصویری است آن‌هم نه بر صفحه کاغذ که بر صفحه تلویزیون‌ها نقش می‌بندد. گفتنی است که بشر پس از گذر از دوره ارتباط زبانی و شفاهی و عبور از ارتباط مکتوب دیگر به تصویر رسیده همه‌چیز را در تصویرهای متحرک شکل می‌بخشد و می‌خواهد.
داستان کوتاه رهگذر یکی از برجسته‌ترین کارها ری برادبری است و نمونه‌ای کامل برای شناخت و قضاوت می‌باشد.
اینک در شرایطی که دو قرن از سپیده‌دم جهان آغشته به علم گذشته است مشاهده می‌کنیم آن "جهان سعادت‌بار" موعود را در اسارت فنّاوری و دانش لگام‌گسیخته که بی ترحم به‌پیش می‌تازد بی‌آنکه نشان دهد سرمنزل مقصود کجاست و سرنوشت انسان در این گیرودار چیست.
پاسخ به این پرسش‌ها را اگر تکنولوگ ها و دانشمندان نمی‌دهند (یا اساساً وقت و حوصله‌ای برای پرداختن به چنین تردیدهای عامیانه ندارند) در عوض هنرمندان مدت‌هاست که با نگرانی چشم به آینده بشر دارند و آثار خود (شهر داستان نقاشی فیلم و...) خبر از نابودی تدریجی ارزش‌ها می‌دهند.
در قلمرو هفت هنر ترسناک‌ترین تصویر از آینده انسان را بی‌شک می‌توان در "ادبیات علمی- تخیلی" مشاهده کرد آنجا که به نیروی پیشگویی و پیش‌داوری اندیشه‌های خلاق انسان توسط "نظام‌های ماشینی" که زاییده قدرت فکری خود اوست نابود می‌شود و یا در برهوتی از تنهایی چنان به دام می‌افتد که هیچ راهی برای گریز و رهایی ندارد.
افسان های علمی اغلب بر مبنای تأثیر ویرانگر فنّاوری و ماشین بر زندگی و آشوب در نظام زیستی می‌شوند در همه آنها افکار و شخصیت آدم‌ها حوادث و برخوردها بر بستری از "آینده‌ای ناهنجار" نسبت به "حال" شکل می‌گیرند مشتریان این‌گونه داستان‌ها نیز انسان‌های اسیر فنّاوری و سرگشته‌ای هستند که می‌خواهند دریابند در آینده چه خواهد شد و بر سر آدمیانی که در اسارت ماشین شخصیتی دگرگون خواهد یافت. چه خواهد آمد.
رواج و رونق افسانه‌های علمی مدیون بلاتکلیفی انسان امروز و سرگردانی اوست افسانه‌های عملی فریادرس شده‌اند تا بر اساس واقعیت‌های علمی امروز به پیشگویی آینده بپردازند و تخمین بزنند که "چه در پیش است" مگر نه آنکه بسیاری از "پدیده‌های افسانه‌های علمی دیروز و پریروز" به شکلی باورنکردنی صورت واقعیت به خود گرفتند؟
مگر نه آن‌که بسیاری از علمی-تخیلی ژول ورن طی سال‌های بعد به‌تدریج همان شدند که وی برشمرده و شرح داده بود؟
مگر نه آن‌که ولز در داستان جنگ دنیاها کشف لیزر را پیش‌بینی کرد و تولستوی در داستان هذلول واژه مهندس گارین تصویری دقیق از همین اشعه پرقدرت را به‌دست داد؟
مگر نه آن‌که در سال ۱۹۲۵ الکساندر بیلیایف داستان علمی تخیلی سرپروفسور دوول را نوشت و در آن مکان پیوند اعضای بدن را مطرح کرد؟
مگر واژه روبوت را در سال ۱۹۴۱ کارل چاچک نویسنده چک در یکی از داستان‌های خود به‌کار نبرد؟ پس وقتی می‌بینیم بسیاری از اندیشه‌های نویسندگان دیروز افسانه‌های علمی جامه واقعیت پوشیده‌اند چرا نباید به افکار و تخیلات نویسندگان امروز امیدوار باشیم و از لابه‌لای آثار آنها آینده جوامع صنعتی را جستجو کنیم؟
آنان در اندیشه دنیای فردا و پس‌فردایند و مأموریت دارند مردم عادی را در مسیر درک پیشرفت علم قرار دهند و مغزها را درروی دنیا آینده بگشایند.
در آثار این نویسندگان هر آنچه امروز نگرانی می‌آفریند با درباره آنها پرسش‌هایی از اندیشه سرگردان انسان‌ها می‌گذرد به پاسخی لااقل قانع‌کننده در قالب حادثه و هیجان می‌رسد مسائلی از قبیل افزایش جمعیت بلایای هسته‌ای آلودگی محیط‌زیست پایان دوره انرژی فسیلی بیماری‌های خانمانسوز جدید (مانند ایدز) شکاف لایه اوزون رایانه‌های متفکر و باشعور آزمایشگاه‌ها و زیستگاه‌های فضایی فضانوردها و قهرمانان کهکشان‌ها بشقاب‌پرنده‌ها ماجراجویی‌های آزمایشگاهی علمی انفورماتیک و... همه اینها را اگر دانشمندان پاسخ نمی‌دهند و فقط تشریح و تبیین کاملاً علمی برای آنها دارند نویسندگان داستان‌های علمی-تخیلی به کمک اندیشه خلاق خود آماده پاسخگویی درباره آنها هستند.

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت اسپاش، تاریخ انتشار24فروردین 98، کدخبر: 12751، espash.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین