شعار سال: طی هفتههای اخیر صدها تن در استان بصره عراق به منظور حمایت از درخواستها مبنی بر تشکیل چنین اقلیمی در مناطق مختلف این استان راهپیمایی کردند؛ موضوعی که واکنشهای مخالف و موافق سیاستمداران عراقی و کارشناسان را برانگیخت؛ از یک سو موافقان اقلیم شدن بصره این تلاشها را گامی در جهت بهبود اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم میدانند و از سوی دیگر مخالفان بر نقش بازیگران خارجی در پشت پرده ماجرا و چالشهای بسیار گسترده اقلیم شدن بصره برای آینده عراق تأکید میکنند. «ایران» برای بررسی تأثیرات اقلیم شدن بصره بر مناسبات داخلی عراق و نیز واکاوی میزان تبعات آن بر تحولات منطقه، گفتوگویی را با محمدصالح صدقیان، رئیس مرکز عربی مطالعات ایران و کارشناس مسائل خاورمیانه ترتیب داده است که در ادامه میخوانید:
چندی است که موضوع تشکیل اقلیم بصره در عراق مطرح شده است؛ از نگاه شما این نگاه جدایی طلبانه از کجا نشأت میگیرد و حامیان خارجی این سناریو چه اهدافی را دنبال میکنند؟
برای پاسخ به این سؤال شما باید چند نکته را در نظر گرفت؛ اول اینکه مسأله اقلیم شدن در قانون اساسی عراق وجود دارد و ذیل آن، هر سه استان همجوار در صورت مطالبه میتوانند نسبت به اقلیم شدنشان و ایجاد یک خودمختاری اقدام کنند، کما اینکه در سایه همین ماده قانونی بود که در کنار تشکیل اقلیم کردستان عراق، در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ میلادی شاهد تلاش سه استان سنینشین با محوریت تکریت، سامرا و دیاله برای ایجاد یک خودمختاری اهل سنت بودیم؛ تلاشی که با مخالفت جدی نوری مالکی، نخستوزیر وقت به حاشیه رفت.نکته مهم دیگر بر این واقعیت تلخ در عراق تأکید دارد که به واسطه فرسایشی شدن رقابت جریانها و ائتلافهای سیاسی پارلمانی برای تکمیل کابینه، دایره اعتراضات مردم به منظور حل مشکلاتشان افزایش پیدا کرده است. همین مسأله بستری برای درخواست عمومی پیرامون ایجاد خودمختاری در مناطقی مانند بصره را فراهم کرده است. چرا که افکار عمومی عراق معتقد است، اگر دولت مرکزی بغداد توان حل مشکلات را ندارد، استانها با تشکیل خودمختاری و دولت فدرال میتوانند به صورت جداگانه و مستقل در رابطه با حل چالشهای اقتصادی، معیشتی و افزایش سطح رفاه اقدام کنند، به خصوص استان بصره که علاوه بر تأمین بیش از ۸۰درصد نفت عراق، تنها استان این کشور است که به آبهای آزاد هم راه دارد، اما در عین حال با مشکلات و چالشهای ابتدایی مانند مسأله تأمین آب و برق روبهرو است؛ پیرو همین نکات این استان در سال 2005 میلادی هم خواستار ایجاد اقلیم بودند که حتی با نظر مثبت مجلس اعلای اسلامی عراق و مرحوم عبدالعزیر حکیم که رئیس وقت مجلس بود همراه شد، اما با مخالفت حزب الدعوه کار به نتیجه نرسید.
منتهی نکته مهمی که نباید فراموش کرد این است که مشکل اساسی عراق به تلاش برای ایجاد دولتهای فدرال بازنمیگردد، بلکه این ناکارآمدی دولتهای پیشین و همچنین عدم مدیریت دولت عادل عبدالمهدی در ماههای اخیر برای تأمین نیازها، حل مشکلات و چالشهای اقتصادی و معیشتی و عدم توزیع مناسب خدمات در این کشور است که سبب شده تا روز به روز دایره مطالبات بر جای مانده مردم افزایش پیدا کند و به محلی برای اندیشههای جدایی طلبانه شان بدل شود.
این نکات شما به نوعی همراهی ضمنی با فدرالیزه کردن عراق نیست؟ آیا حل مشکلات این کشور باید به بهای فروپاشی و تقسیم این کشور تمام شود؟
به هیچ وجه. من موافق با فدرالیزه کردن عراق نیستم و در طول مصاحبه هم به صورت ضمنی آن را تأیید نکردم. در راستای نکته مهم شما من هم بر این باورم که اگر عراق به سمت تشکیل چند اقلیم پیش رود یقیناً فضا برای تقسیم این کشور شکل خواهد گرفت، به خصوص اگر تلاشها برای اقلیم شدن بصره از حالت درخواست خارج شده و جنبه عملیاتی پیدا کند، یقیناً به موازاتش مناطقی مانند موصل هم به فکر تشکیل اقلیم خواهند بود. در این راستا کشورهایی نظیر ترکیه، عربستان سعودی، امارات متحده و حتی ایالات متحده امریکا تلاش های جدی برای حمایت از اسامه نجیفی و دیگر شخصیتهای این منطقه از عراق دارند تا بتوانند با استان کردن شهر «تلعفر»، سه استان را برای تشکیل یک اقلیم بزرگ در شمال، شمال غرب و غرب عراق برای مدیریت جنگ در سوریه را شکل دهند. البته به موازات آن یقیناً در فلوجه، رمادی و تکریت هم به فکر تشکیل اقلیم دوم خواهند افتاد.در جنوب عراق هم تلاشها تنها به بصره ختم نمیشود، بلکه اقلیم مرکزی عراق و نیز اقلیمی با محوریت کربلا و نجف شکل خواهد گرفت که با این تعداد از اقلیم، آن هم در بستر شکافهای جدی قومی، مذهبی و فرهنگی یقیناً عراق چند پاره خواهد شد. البته در این میان من معتقدم که پروسه فدرالیزه کردن عراق تنها به نفع اربیل است، چرا که در بستر این تشتت، اقلیم کردستان میتواند یک گام خود را به استقلال نزدیک کند. لذا من بر این باورم که بخشی از شخصیتهای سیاسی اقلیم کردستان عراق و نیز مناطقی مانند موصل به دنبال تحریک و تهییج مردم استان بصره هستند تا مطالبات خود را در خصوص اقلیم شدن به شکل جدی تری پی بگیرند. این دقیقاً همان چیزی است که جو بایدن، معاون اول باراک اوباما به عنوان برنامه کاخ سفید در خصوص عراق مطرح کرده بود. یعنی تلاش برای تشکیل سه خود مختاری کرد، اهل سنت و شیعه نشین.
پس آیا اقلیم شدن در شرایط کنونی عراق میتواند راهکاری برای حل مشکلات معیشتی، اقتصادی و توزیع خدمات به شمار آید؟
به نکته بسیار مهمی اشاره کردید. من بر این باورم که اقلیم شدن در شرایط کنونی به هیچ وجه نمیتواند به حل مشکلات و چالشهای این کشور، به خصوص در منطقه بصره بینجامد. اتفاقاً من معتقدم که هر چه تلاشها برای فدرالیزه کردن بصره جدیتر شود، به همان میزان چالشهای این استان پررنگتر خواهد شد، به گونهای که حتی کار به درگیری و اختلافات پررنگ سیاسی برای رهبری و مدیریت این اقلیم در میان شخصیتهای عراقی خواهد انجامید. آن گاه اولویت حل مشکلات معیشتی و توزیع خدمات به حاشیه خواهد رفت و آن زمان این استان درگیر چالشهای امنیتی و سیاسی خواهد شد. خصوصا اینکه شما هم اشاره داشتید اکنون ویژگیهای خاص استان بصره مانند برخورداری از ذخایر بزرگ نفتی و دسترسی به آبهای آزاد سبب خواهد شد در آینده یک جنگ داخلی برای رهبری این اقلیم شکل بگیرد، چون ریاست بر این اقلیم، یعنی کنترل شاهرگ حیاتی نفتی عراق؛ به عبارت دیگر هر کسی بتواند کنترل این اقلیم را در دست گیرد تا حد زیادی میتواند کنترل عراق را هم در دست داشته باشد.
به ناکارآمدی دولتهای پیشین و ناکامی دولت کنونی در حل مشکلات اقتصادی به عنوان عامل اصلی تشدید بحران کنونی عراق اشاره داشتید؛ اما تا چه میزان مسأله گره کور عدم تکمیل کابینه عادل عبدالمهدی و بنبست سیاسی چند ماهه عراق بر پررنگ شدن مطالبات جدایی طلبی تأثیرگذار بوده است؟
یقیناً تشکیل دولت تازه نفس در عراق با مدیریت برهم صالح و عادل عبدالمهدی طی ماه های اخیر این نگرانی را در کشورهای عربی ایجاد کرد که بغداد در حال تجدید قوا و بازسازی خود و در نهایت حرکت به سوی عراقی مدرن است که در آینده نزدیک میتواند یکی از قدرتهای مهم منطقه خاورمیانه به شمار رود. همین مسأله باعث ایجاد نگرانی و حساسیتهای جدی میان برخی از کشورهای عربی منطقه و ایالات متحده امریکا شد، خصوصا که بغداد رابطه بسیار خوبی با ایران دارد و این دایره نگرانی این بازیگران را افزایش داد. بنابراین کشورهای منطقه در تلاش هستند با اقلیم شدن عراق، شرایط برای پوست اندازی توسط دولت جدید شکل نگیرد.البته این را هم باید گفت که اگرچه عادل عبدالمهدی به عنوان شخصیتی مطرح است که با نگاه اقتصادی به دنبال حل چالشهای معیشتی، تعدیل مشکل اشتغال، بازسازی ویرانیهای بعد از جنگ، مبارزه با فساد گسترده و تکمیل زیرساخت هاست، اما به نظر میرسد که عدم قاطعیت وی در این مدت نشان از این دارد که دولت مرکزی بغداد در کنترل و مدیریت شرایط چندان موفق نیست. لذا اگر نخستوزیری در آینده هم این مماشات را در پیش بگیرد، بسترها برای افزایش مطالبات جدایی طلبی بیشتر خواهد شد. قبلتر هم اشاره کردم که در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ میلادی آقای نوری مالکی، نخستوزیر وقت با یک قاطعیت و برخورد جدی از تلاشها برای اقلیم شدن تکریت جلوگیری کرد که متأسفانه این قاطعیت اکنون در دولت فعلی وجود ندارد.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران تاریخ انتشار 7 اردیبهشت 98، کد خبر: 509099، www.iran-newspaper.com