پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
چهارشنبه ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 24
کد خبر: ۲۰۸۰۳۲
تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۸:۱۷
قوه قضائیه حالا رئیسی پیدا کرده که هنوز ده روز از ماه رمضان نگذشته، از طریق دفترش دانشجویان را برای یک جلسه پرسش و پاسخ به صرف افطار «دعوت» می‌کند.

شعار سال: دیدن سران قوا، برای دانشجویان یک «اتفاق» است. اتفاقی که شاید سالی یک بار و به بهانه‌ای رخ بدهد، شاید هم ندهد. گفتگوی رودرو با صف اولی‌ها، با آن‌هایی که همیشه پشت سر رهبر هستند، نیاز به فرصت دارد. سران معمولاً در حصار بلندی از جلسات و کارها و برنامه‌ها پنهان هستند و اینکه بخواهند وقتی بگذارند و ساعتی به نظرات دانشجویان گوش کنند، به «لطف» است نه «وظیفه». اینها که می‌گویم البته مال چند ماه پیش است. قوه قضائیه حالا رئیسی پیدا کرده که هنوز ده روز از ماه رمضان نگذشته، از طریق دفترش دانشجویان را برای یک جلسه پرسش و پاسخ به صرف افطار «دعوت» می‌کند. حالا که احتمال کاندیداتوری آقای رئیسی برای هر انتخاباتی به صفر رسیده این چیزها را راحت‌تر می‌شود گفت. رئیس جدید قوه قضائیه، علاقه‌ای به حصارهایی که دورِ اسلافش را احاطه کرده‌بودند ندارد. با مردم راحت‌تر است. نمازجمعه را بدون تشریفات می‌رود. منتظر نمی‌ماند تا دانشجویان از او تقاضای جلسه کنند و خودش پیش‌قدم می‌شود. این‌ها شاید تا چند سال دیگر اتفاقاتی عادی به نظر برسند، اما امروز و برای قوه‌ای که تازه دو ماه است رئیس جدید را به خود می‌بیند، تروتازه‌اند. متفاوت و غریب. و عصر روز چهارشنبه 25 اردیبهشت، حدود 50 نفر از دانشجویان این فرصت را داشتند که مهمان اولین جلسه دانشجویی رئیس جدید قوه قضائیه باشند. کسی که در دوران مسئولیت مهمش در مشهد هم نشان داده بود همیشه در تقویم کاری‌‍‌اش، وقت‌های زیادی را برای دانشجویان خالی کرده.

یک سالنِ بی‌سروته!

حوالی پنج وربع می‌رسم به محل جلسه. ساختمانی در حاشیه خیابان ولیعصر که تابلوی «دبیرخانه قوه قضائیه» بالای سرش نقش بسته. کارت «ملاقات» را از آقای حراست تحویل می‌گیرم، وسایلم را تحویل می‌دهم و وارد ساختمان می‌شوم. کارت ملاقات را که تحویل آقای حراست شماره2 بدهم، باید چند پله را بالا بروم تا برسم به اتاق جلسه‌ای بزرگ، با ظرفیت تقریبا 80 نفر که میزبان جلسه امروز ماست. همان اتاق جلسه‌ای که 16 آذر 1396 برای هشت ساعت میزبان نمایندگان جنبش دانشجویی بود تا بعدِ سال‌ها حالی از رئیس قوه قضائیه بپرسند. بچه‌های تشریفاتِ قوه سخت مشغول آماده کردن سالن هستند و مدام ورجه‌ورجه می‌کنند. یکی میکروفون تست می‌کند، دیگری پرچم‌های پشت سر حاج‌آقا را صاف می‌کند و آن یکی دارد برنامه سخنرانی نمایندگان دانشجویان را با مجری جلسه هماهنگ می‌کند. صندلی‌های اتاق جلسه، بیش از حد انتظار قدیمی‌اند و چندتایشان فرسوده به نظر می‌رسند. همه صندلی‌ها از یک جنس است و فرقی بین سر و ته سالن نیست. جلوی هر صندلی، یک خودکار «کیان» هست و یک پوشه با چند کاغذ سفید. چون زود رسیده‌ام، جایی نزدیک پرچم‌ها پیدا می‌کنم و می‌نشینم. بچه‌های جنبش عدالتخواه زودتر از بقیه رسیده‌اند و در حال نهایی کردن محتوای صحبت‌شان هستند. کم‌کم بقیه هم می‌رسند. یوسف را هم می‌بینم. دبیر انجمن اسلامی دانشگاه شریف که در کنار سه نفر از نمایندگان تشکل‌های اصلاح‌طلب تهران وارد سالن جلسات می‌شوند. خبرنگار شبکه خبر وسط سالن ایستاده و با چندنفر از بچه‌ها گفتگو می‌گیرد. لابد درباره اینکه چنین جلساتی چقدر خوب هستند و شما چه مطالباتی دارید و همیش کلیشه‌های همیشگی که برای چنین گزارش‌هایی پخته می‌شوند. بحث درباره محل نشستن بچه‌ها بالا می‌گیرد. قصد دارند تعدادی از سخنران‌ها را در صدر مجلس بنشانند که قابِ سخنرانی‌شان با قابِ حاج‌آقا یکی شود و فیلمبردارها تصاویر خوبی شکار کنند. جا اما کم است و هر لحظه احتمال می‌دهم بیایند من را هم بلند کنند تا یکی از سخنران‌ها بنشیند، که نمی‌کنند. تقریبا همه اتحادیه‌ها رسیده‌اند اما خبری از بچه‌های بسیج نیست. داریم کم‌کم نگران‌شان می‌شویم! برای تعیین ترتیب سخنرانی‌ها قرعه‌کشی می‌شود و حالا همه‌چیز برای ورود میزبان آماده است.


یک رئیسیِ تنها

ساعت 17:55، درِ بالای اتاق باز می‌شود و آقای رئیسی وارد سالن می‌شود. تک و تنها. از بین همکارانش در قوه فقط علی بهادری جهرمی-که به تازگی رئیس مرکز امور مشاوران حقوقی و وکلای قوه قضائیه شده- در سالن هست. بقیه صندلی‌های صدر مجلس را بچه‌های دانشجو پر کرده‌اند. از جامعه اسلامی و دفتر تحکیم و جنبش عدالتخواه و تشکل اصلاح‌طلب دانشگاه تربیت مدرس.

بعد قرائت قرآن، امین سلیمی- مجری جلسه- برنامه را دست می‌گیرد و همان اول کار از آقای رئیسی میخواهد که به دانشگاه‌ها هم بیایند. بعد تریبون را می‌سپرد به حاج‌آقا برای سخنرانی اولیه. آقای رئیسی هم کمی درباره ماه رمضان صحبت می‌کنند و از فضیلت‌های ماه عزیز می‌گویند. با ته‌لهجه خراسانی. از آخرین باری که در مشهد دیده‌بودمشان، محاسن سفید بیشتری دارند. فریم عینک اما هنوز همان است و تیپ‌شان هم طوری است که «سادگی» را فریاد می‌زند. رئیسی اگر سرمایه اجتماعی و محبوبیتی دارد، به خاطر همین سادگی است. به خاطر اینکه مطمئن هستی برای حضور در جلسه ظاهرسازی نکرده، ساعت‌ها زیر دست آرایشگر نبوده، به ریش‌هایش رنگ مخصوص با ترکیب مخصوص نزده، خنده مصنوعی به صورتت پرت نمی‌کند و خلاصه خودش است. یک سیاستمدار معمولی. یک آدم که از تمام وجنات و سکناتش معلوم است می‌خواهد آدم خوبی باشد، مثل همه ما.


ما فمنیست نیستیم

حاج‌آقا از لزوم شنیدن نظرات دانشجویان با دیدگاه‌های مختلف سیاسی می‌گوید و شعار «تحول در قوه قضائیه» را بازگو می‌کند و تریبون را بر می‌گرداند به سلیمی. بسیجی‌ها هم می‌رسند. سلیمی می‌گوید بعد از کار معدن، سخت‌ترین کار اداره جلسات دانشجویی است؛ قرار است با این جمله یخ جلسه را آب کند و تریبون را بسپارد به اولین گروه سخنرانان. هر اتحادیه 10 دقیقه فرصت تبیین مواضع دارد که با هر ترکیبی دوست داشته‌باشد می‌تواند مصرفش کند. سه نفر از بچه‌های جامعه اسلامی قصد صحبت دارند. دبیرشان، محمدامین مهدی‌پور که درست کنار دست حاج‌آقا نشسته، در زاویه 45 درجه نسبت به حضار و حاج‌آقا موضع می‌گیرد و شروع می‌کند. از اطاله دادرسی به عنوان یک معضل مهم در قوه انتقاد می‌کند و نسبت به عنوان‌سازی برای برخی متهمین، مثل «سلطان سکه»، نقد دارد. مهدی‌پور از آقای رئیسی می‌خواهد سفرهای استانی را هم در برنامه قرار دهند و بعد هم از اینکه تشکل‌های دانشجویی جایگاه حقوقیِ مناسبی ندارند و برای بسیاری از فعالیت‌هایشان باید هزینه بدهند، گلایه می‌کند. بعد دبیر سیاسی‌شان، علی صالح‌پور، صحبت می‌کند و از آقای رئیسی می‌پرسد: چرا حالا به فکر تحول در قوه افتاده‌اید و در این سی سال که مسئولیت قضائی داشتید به فکر تحول نبودید؟ و از رئیس قوه قضائیه می‌خواهد ارتباط این قوه با آموزش و پرورش را برای فرهنگ‌سازی جهت پیشگیری از جرم، بیشتر کند. نفر آخرِ جامعه‌ای‌ها، خانم زارع است. نکته جالب در صحبت‌های ایشان این است که تاکید می‌کنند شاید بخشی از نظراتشان فمنیستی به نظر برسد، اما نه او و نه بقیه فعالین حوزه زنان، فمنیست نیستند.


مجری در مجری

اتحادیه بعدی که تریبون می‌گیرد، انجمن اسلامی مستقل است. ابتدا «حمزه دستیار» صحبت می‌کند. یک جمله درباره «لزون تبیین مفهوم عقلانیت انقلابی» می‌گوید و بعد نقش مجری می‌گیرد و دو سخنران بعدی مستقلی‌ها را معرفی می‌کند. همه لبخند می‌زنند. نفر بعدی محمدرضا محمدی است. کمی درباره اهمیت جایگاه «دادستان»ها صحبت می‌کند و اینکه دادستان می‌تواند مصداق عدالت‌خواهی مصداقی باشد و اگر دادستان این کار را نکند، پرچم عدالت‌خواهی مصداقی را آدم‌های دیگری سر دست می‌گیرند. بعد هم پیشنهاد می‌دهد که طرحی برای حمایت از عدالتخواهان تنظیم شود تا هزینه‌های عدالتخواهی در کشور پایین بیاید. از علنی نبودن بسیاری از دادگاه‌ها انتقاد می‌کند و یک سوال جسورانه هم می‌پرسد:«چرا باید سلطان سکه اعدام شود اما برادر رئیس‌جمهور با مجازات حداقلی مواجه شود؟» بعد محمدی، علیرضا فیروزی هم میکروفونش را روشن می‌کند و درباره پیامدهای اجتماعی اقدامات قوه قضائیه نکاتی را بازگو می‌کند و خطاب به آقای رئیسی می‌گوید:« بخش عمده‌ای از مسئولین قوه قضائیه شان پاسخگویی برای خود قائل نیستند

مانور اصلاح‌طلبان در حضور رئیسی

نوبت متفاوت‌ترین تریبون مراسم می‌رسد. انجمن‌های اصلاح‌طلب، که هیچ مشکلی با این برچسب سیاسی ندارند و بلکه به آن افتخار می‌کنند، تریبون می‌گیرند. ابتدا یوسف سلطانیان شروع می‌کند. دبیر انجمن اسلامی شریف ابتدا از این که رئیس قوه قضائیه چنین فرصتی را در اختیارشان قرار داده تشکر می‌کند. بعد از آقای رئیسی می‌خواهد با فساد موجود در درون قونه مقابله کنند. بعد هم می‌پرسد چطور ممکن است برای برخی فعالین دانشجویی تا 10 سال حبس بریده شود و سعید مرتضوی با آن سابقه معلوم‌، فقط 3-2 سال آب‌خنک بگیرد؟ حرف‌هایش، ویرایشی محترمانه از حرف‌های تند و تیزی است که انجمن‌های اصلاح‌طلب در نشریات و بیانیه‌هایشان می‌زنند. سلطانیان از مقابله با فعالین محیط زیستی و حوزه زنان هم انتقاد می‌کند و تریبون را می‌سپارد به مهرداد پولادی. او هم با تشکر آغاز می‌کند و از اینکه آقای رئیسی چند روز پیش درباره «آزادی‌های اجتماعی» صحبت کرده ابراز خوشحالی میکند. دغدغه اصلی او رفتار قضات با مردم و مراجعان‌شان است که پولادی می‌گوید محترمانه نیست. دست آخر هم از آقای رئیسی یک راه ارتباطی دائمی طلب می‌کند و بقیه وقت اصلاح‌طلب‌ها را می‌دهد به محمد حدادی از انجمن اسلامی علوم‌پزشکی دانشگاه تهران. او هم کمی درباره ستاد حقوق بشر قوه قضائیه صحبت می‌کند و البته یک دغدغه مهم درباره مدعیان «طب اسلامی» دارد و می‌گوید با کسانی که چنین دکان‌هایی را به راه انداخته‌اند، برخورد شود. در آخر حرف‌هایش هم از جمع، برای شادی روح شهید قدوسی صلوات می‌گیرد. اللهم صل علی محمد و آل محمد. و عجل فرجهم.


ماجراهای سلامی و سلیمی

یوسف سلامی، خبرنگار همیشه در صحنه واحد مرکزی خبر هم خودش را به جلسه رسانده و به شیوه‌ای «حسینی‌بای» طور در حال گرفتن مصاحبه از بچه‌هاست. با فیلمبردارش دوره افتاده در سالن و وسط سخنرانی نمایندگان تشکل‌ها از بقیه مصاحبه می‌گیرد. با صدای خفه می‌پرسد:« جلسه چطوره» و با صدای خفه پاسخ می‌گیرد که «خوبه»! تقریبا همه تشکل‌ها به چارچوب زمانی پایبندند و جز یکی دو دقیقه، خیلی خطای زمانی ندارند. این، مجری را حسابی کیفور کرده و او هم با شوخی‌هایش تلاش می‌کند فضای جلسه را پویا نگه دارد. موفق می‌شود؟ بگذریم...

ده‌دقیقه، ده‌نفره

حالا نوبت بچه‌های بسیج است. شده‌اند مصداق عبارت «دیر اومدی نخواه زود برو!». ده نفرشان می‌خواهند صحبت کنند و به اینکه فقط 10 دقیقه فرصت صحبت دارند به شدت معترض‌اند. خانی، مسئول بسیج دانشگاه علوم قضایی اولین نفرشان است. اولِ کار تلاش می‌کند حاج‌آقا را برای ادامه جلسه بعد از افطار متقاعد کند و بعد از دغدغه‌هایش می‌گوید. حرف‌هایش تخصصی است. نفر بعد، «آقایی»از بسیج دانشگاه آزاد کرمانشاه است. روی مساله «خصوصی‌سازی» تمرکز دارد و سازمان خصوصی‌سازی را «سازمان خصوصی‌بازی» می‌نامد. به طور خاص از هفت‌تپه، کشت و صنعت مغان و چند شرکت دیگر نام می‌برد که به نظرش روند غلطی در خصوصی‌سازی‌شان پیاده شده. بعد هم اشاره‌ای به مساله «اسناد عادی»(قول‌نامه‌ها) می‌کند و از آقای رئیسی می‌خواهد قوه قضائیه فکری به حال این اسناد بکند. بعد، مسئول بسیج دانشگاه الزهرا دو دقیقه صحبت می‌کنند و دغدغه‌هایشان درباره اشتغال زنان را شرح میدهند. بسیجی‌ها وقت بیشتری می‌خواهند و مجری مراسم که خودش عمری در بسیج بوده، فعلا قضد پارتی‌بازی ندارد و نمی‌خواهد تریبونِ اضافه بدهد. اصرار بسیجی‌ها زیاد است و دست آخر همه راضی می‌شوند به دو دقیقه وقت اضافه. دو دقیقه که پر می‌شود با چند سوال درباره شفافیت آرای قضات و اینکه چرا تاکنون محقق نشده، و علل عدم شفاف‌سازی اموال و دارایی‌های مسئولین. بسیج هم‌چنان وقت می‌خواهد که این بار دیگر کسی کوتاه نمی‌آید.


با Big Data سراغ شناخت Patternها بروید

ساعت نزدیک هفت است و جلسه به نیمه رسیده. آقای رئیسی چند برگه کاغذ را با نت‌برداری از نظرات دانشجویان پر کرده و علی بهادری هم گاهی نکته‌ای به حاج‌آقا می‌رساند. تریبون به بچه‌های دفتر تحکیم وحدت می‌رسد. دبیرشان-علی دهقان- به سرمایه اجتماعی بالای آقای رئیسی هنگام ورود به قوه قضائیه اشاره می‌کند و بعد در اظهارنظری که فقط از یک مهندس بر می‌آید، از آقای رئیسی می‌خواهد با استفاده از Big Data موجود در قوه، pattern جرائم در کشور شناسایی شود تا بر اساس این pattern برای پیشگیری از وقوع جرم برنامهریزی شود! خانم عاقلی، دبیر سیاسی دفتر تحکیم هم دقایقی صحبت می‌کنند. ایشان درباره قربانی شدن تنِ نحیفِ آزادی‌های مشروع در جریان حفط امنیت، ابراز نگرانی می‌کنند و از آقای رئیسی می‌خواهند در برخورد با معترضین، رویه‌های صحیحی در نظر بگیرند و حق اعتراض مردم را به رسمیت بشناسند. سومین سخنران تحکیمی‌ها هم یک خانم است. خانم حسینی دبیر واحد خواهران‌شان. ایشان می‌پرسند: چرا دادستان و بازپرس زن نداریم و چرا حتی مدیر برخی از زندان‌های زنان هم مرد هستند؟ گریزی هم به طرح ممنوعیت ازدواج زیر 13 سال می‌زنند و اگرچه برنامه مجلس را به نفع زنان نمی‌دانند اما درباره وقوع برخی ازدواج‌های اجباری ابراز نگرانی می‌کنند.

لطفا کامل پوشش دهید

تریبون بعدی، سهم جنبش عدالتخواه دانشجویی است. محمدحسین صبوری- دبیر جنبش- از همان ابتدا صریح است و می‌گوید:«ما از این جلسات سابقه خوبی در ذهن نداریم. رسانه‌بازی و پوشش ناقص برخی جلسات قبلی پسندیده نبود. شما لطفا یا جلسه را کامل پخش کنید و یا پوشش کامل بدهید.» نقدهای جنبشی‌ها به قوه قضائیه همیشه جنجالی بوده و البته تخصصی.صبوری هم حرف‌های مهمی درباره سازوکار جذب قضات میزند و آن را محل اشکال می‌داند. رُک از آقای رئیسی می‌خواهد تا مبارزه با فساد را از ائمه جمعه و سرداران آغاز کند تا سرمایه اجتماعی قوه قضائیه بیشتر شود. گریزی هم به برخی ابهامات درباره رئیس سابق قوه می‌زند و می‌پرسد: آیا آقای آملی لاریجانی مصونیت قضائی دارند؟ و یک نقد اساسی هم به استفاده قوه قضائیه از سود آن 63 حساب جنجالی دارد، جای محمود صادقی خالی! علی اسکندری نفر دوم جنبشی‌هاست. او از رئیس قوه قضائیه می‌خواهد درِ زندان‌ها را به روی فعالین رسانه‌ای باز کنند تا واقعیت زندان‌ها برای مردم منعکس شود. بعد هم از اینکه برخی مسئولین مثل قاضی‌زاده هاشمی و آخوندی برای تصمیمات غلط‌شان بازخواست نمی‌شوند انتقاد می‌کند.


حرف یا داد؟

تریبون‌های اتحادیه‌ای تمام شده اما هنوز چند صحبت باقی مانده. یک نفر به نمایندگی از قربانیان پرونده بورسیه‌ها صحبت می‌کند و روند احقاق حق‌شان را شرح می‌دهد. ناخودآگاه یا «بورسیه و ما ادراک ما بورسیه»ی رئیس‌جمهور می‌افتم و ادامه‌اش را نمی‌توانم بنویسم! مجری جلسه دو دقیقه هم به نماینده تشکل‌های دانشگاه آزاد وقت می‌دهد و شاه‌کلید جملات او، اشاره به کمبود قوانین درباره حراست از محیط زیست و منابع طبیعی است. وقت قانونی سخنرانی‌ها تمام شده که بچه‌های بسیج از انتهای سالن طلب وقت می‌کنند. مجری زیر بار نمی‌رود اما آقای رئیسی می‌گوید: اجازه دهید صحبت کنند. سلیمی هم می‌گوید از وقت حاج‌آقا کم می‌کنم و به شما می‌دهم! علی کیان از بسیج دانشجویی بلند می‌شود و می‌گوید ما حرف نداریم، داد داریم! منتظر نطق طوفانی کیان هستیم که با پرسش از دلیل تاخیر در انتصاب جوانان انقلابی در قوه آغاز می‌کند و نسبت به برخی برخوردهای بد دادگاه ویژه روحانیت با طلاب معترض است و می‌گوید گاهی طلاب را با غل و زنجیر به این دادگاه‌ها می‌برند! صراحتاً از رئیس قوه قضائیه می‌خواهد اعدام‌های علنیِ مفسدین اقتصادی را احیا کند. دوباره یک نفر از بسیج وقت صحبت می‌خواهد. سلیمی مستاصل شده و وقت می‌دهد. مسئول بسیج دانشگاه آزاد لاهیجان بحث پرونده «نگین غرب» را پیش می‌کشد. پرونده‌ای که خانی مدعی است 15000 خانواده را 17 سال است اسیر کرده. همه که رضایت می‌دهند و برگه‌های من به صفحه هشتم که می‌رسند، آقای رئیسی سخنرانی‌اش را آغاز می‌کند.

رودرو با رئیس

پس از تقدیر و تشکرات مرسوم، رئیس قوه قضائیه نت‌برداری‌هایش از صحبت‌های بچه‌ها را روبرویش می‌گذارد و یکی‌یکی شروع به پاسخ دادن می‌کنند. آقای رئیسی تاکید دارند که قضات ناسالم را نه تنها از قضاوت، که از وکالت هم محروم خواهند کرد. و تاکید می‌کنند که قوه قضائیه در برخورد با فساد هیچ خط قرمزی ندارد. روی «هیچ» تاکید می‌کنند. می‌گویند برای تشویق کسانی که خبر از فساد می‌دهند برنامه دارند و قرار است قوانینی برای «سوت‌زنی» در کشور ایجاد شود. تسلط حاج‌آقا و فن‌بیان‌شان قابل تحسین است. سال‌ها خاکِ قضا را خوردن، ایشان را روی ادبیات موضوع و جوانب مساله قضا، حسابی مسلط کرده. خبری از تپق، توقف یا کند شدن ریتم صحبت‌ها نیست.

حاج‌آقا از پیگیری مشکلات موجود در روند خصوصی‌سازی‌ها خبر می‌دهند و درباره برخوردهای قضات با مردم هم می‌گویند به دنبال تصویب دستورالعملی برای رفتار قضات هستند. هرچه به افطار نزدیک می‌شویم، خستگیِ توی چشم بچه‌ها بیشتر می‌شود اما آقای رئیسی همچنان دارند ادامه می‌دهند. تقریباً درباره تمام نکاتی که بچه‌ها گفته‌اند می‌گویند:«در دستور کار است.» عجیب هم نیست چنین پاسخی. هنوز عمر ریاست آقای رئیسی بر قوه قضائیه به 100 روز نرسیده و صحبت کردن از تحقق وعده‌ها کمی زود است. وقتی رئیس قوه از لزوم پرسشگری از مسئولین حتی پس از پایان دوران مسئولیت‌شان می‌گویند، بچه‌ها حسابی سر کیف می‌آیند و صلوات می‌فرستند. لحن حاج‌آقا در این بخش، استحکامی دارد که حال دانشجوها را حسابی خوب می‌کند. در انتهای جلسه، تاکید می‌کنند که پیگیر اخبار دانشجویان هستند و نامه‌هایشان را می‌خوانند و از بچه‌ها می‌خواهند ارتباط با قوه را مستمراً ادامه دهند و محدود به چنین جلساتی نکنند.


حال خوب با یک جلسه؟

اذان می‌شود و بلند می‌شویم. بچه‌ها رئیس قوه قضائیه را دوره می‌کنند. یکی نامه می‌دهد و دیگری سوالِ نیمه‌مانده را می‌پرسد. وسطِ این گفتگوها، سروکله یوسف سلامی و خبرنگار شبکه خبر هم پیدا می‌شود و حاج‌اقا را به حرف می‌کشند برای پر کردن گزارش‌شان. بعد عکس یادگاری می‌گیریم و می‌رویم برای نماز و افطار. سلامی اینجا هم ول‌کن نیست و دم در، بچه‌های اصلاح‌طلب را تور کرده و می‌خواهد به هر قیمت شده از آن‌ها جمله‌ای قابل پخش بگیرد. می‌پرسد:«حالتون خوب شد با این جلسه دیگه؟» و از یوسف سلطانیان پاسخ می‌شنود که:«با یه جلسه که حال آدم خوب نمیشه

سفرها‌ی افطاری را انداخته‌اند و هیچ جای سفره‌ها هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که بفهمیم آقای رئیسی کجا می‌نشینند. آخرِ همه می‌آیند و جایی وسط یکی از سفره‌ها می‌نشینند به افطار با نان و پنیر و سبزی و خرما. شام هم زرشک‌پلو با مرغ. حوالی نه ونیم، بچه‌های جنبش دانشجویی، از چپ و از راست، بیرون ساختمان قوه قضائیه ایستاده‌اند به گپ و گفت و جلسه بی‌تکلف‌شان با رئیس یک قوه را مرور می‌کنند.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری دانشجو، تاریخ 26 اردیبهشت 98، کد مطلب: 764560: www.snn.ir


اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین