شعار سال: حضرت علی(ع) در کنار نقش تأثیرگذاری که در ترویج و گسترش اسلام داشتند، از نظر علمی نیز از جایگاه ویژهای برخوردار بودند و بسیاری از مورخان اسلامی، پایهگذاری دانش در سرزمینهای مکه، کوفه و بصره را در سدههای اول به تلاشهای ایشان نسبت میدهند. از این رو، در آستانه سالروز شهادت ایشان با حجتالاسلام مصطفی قنبرپور، پژوهشگر حوزه دین درباره سیره علمی امیرالمؤمنین(ع) و نقش ایشان در پایهگذاری دانش گفتوگو کردهایم که میخوانید:
جناب قنبرپور، تلاشهای امام علی(ع) برای اعتلای جهان اسلام صرفاً به سیره مدیریتی و سیاسی ایشان محدود نمیشود، بلکه یکی از نقشهای مهم و اثرگذار آن حضرت که کمتر به آن پرداخته میشود، سیره علمی ایشان است. میخواهیم بدانیم در سیره عملی ایشان، دانش چه جایگاهی داشت؟
با توجه به شواهد و اسناد روایی و تاریخی گسترده در اسلام، نه تنها ما حضرت علی(ع) را بهعنوان امام قبول داریم بلکه در میان دانشمندان و عالمان غیراسلامی مانند جرج جرداق مسیحی، جبران خلیل جبران مسیحی و تمام مستشرقان و اسلامشناسان جهانی یک اصل مسلم و مورد قبول وجود دارد که حضرت علی(ع) غیر از خلافت، یکی از دانشمندان و عالمان برجسته است که در آن هیچ شبههای نیست.
امیرالمؤمنین(ع) یگانه عالم دوران خویش پس از رسول خدا(ص) بوده است چنانکه آن حضرت میفرمود: «ای مردم از من بپرسید پیش از آنکه مرا از دست بدهید. قطعی است که من به طرق آسمان از طرق زمین داناتر هستم» (نهجالبلاغه ترجمه محمدتقی جعفری قسمتی از خطبه 189 صفحه 604)
در جای دیگر باز حضرت امیر(ع) میفرمایند: «اگر این پرده از برابر من برداشته شود، بر یقین من چیزی اضافه نمیگردد» این روایت بیانگر این نکته است که علم ایشان از چه میزان عمقی برخوردار بوده است.
مورخان اسلامی آوردهاند که پایهگذاری دانش در سرزمینهای مکه، کوفه و بصره در سده اول به واسطه فعالیتهای علمی حضرت علی(ع) بوده است، به اعتقاد شما، کجا میتوان نقش پایهگذار ایشان در دانش را دید؟
آن حضرت تلاش فراوانی برای گسترش علم و دانش کرد به طوری که در تواریخ آمده است که نخستین نقطهگذاری الفبا در زمان ایشان صورت گرفت. این در حالی است که تا پیش از آن متون قرآنی بدون نقطه یا بدون اعرابگذاری، مکتوب میشدند.
همچنین کتاب نهجالبلاغه گواه دیگری بر نقش تأسیسگری ایشان در زمینههای مختلف علمی است؛ چرا که این کتاب حوزههای مختلفی اعم از علمی، عرفانی، توحیدی، سیاسی، نظامی و جامعهشناسی و... را دربر میگیرد و اهمیت این اثر تا بدانجا است که در بسیاری از مسائل امروز هم میتوان آن را مبنا قرار داد. جرج جرداق مسیحی در اهمیت کتاب نهجالبلاغه مینویسد: «جاذبههای کلام علمی امام علی(ع) آنچنان مرا شیفته خود ساخت که نهجالبلاغه را 200 بار مطالعه کردم.»
اما فارغ از آثار مکتوب و منقولی که از حضرت علی(ع) بر جای مانده است، ایشان اقدامات اجرایی قابل تأملی نیز در ترویج و گسترش دانش در زمان خود انجام دادند و نخستین مدرسه برای تعلیم مدیریت در اسلام را در مدینه تأسیس کردند و همچنین مدارس علمی و عامالمنفعه دیگری را نیز بنا نهادند.
بههمین دلیل است که میخائیل نعیمه، نویسنده، صاحبنظر و متفکر مسیحی عرب، مینویسد: «هیچ مورخ و نویسندهای هر اندازه که از امتیاز نبوغ و رادمردی برخوردار باشد، نمیتواند از انسان بزرگی مانند علی(ع) یک چهره کلی در مجموعهای که حتی 1000 صفحه هم باشد، ترسیم نماید و دورانی پر از رویدادهای بزرگ مانند دوران او را توضیح دهد. تفکرات و اندیشههای علمی آن ابرمرد عربی و گفتار و کرداری که او در میان خود و پروردگارش انجام داده است، نه گوشی شنیده و نه چشمی دیده است. تفکرها، گفتارها و کردارهای او خیلی بیش از آن بوده است که با دست، زبان و قلم وی بروز کرده است و در تاریخ ثبت شده بود.»
ایشان در مسیر پایهگذاری دانش بیشتر به چه علومی توجه داشتند، آیا صرفاً بر علوم دینی بسنده میکردند؟
توجه ایشان به علم صرفاً به ساحت نظر و علم دینی محدود نمیشد بلکه ایشان علم را به متن و بطن جامعه میآوردند و به تعبیری به شکلی ملموس برای بهبود زندگی مردم از آن بهره میگرفتند. در این راستا، یکی دیگر از دانشمندان آلمانی، رودلف ژایگر در کتاب «خداوند علم و شمشیر» ترجمه ذبیحالله منصوری صفحات 96 تا 107 مینویسد کارهای علمی و عمرانی حضرت علی(ع) در تحقیقات مورد توجه قرار گرفته که آن حضرت بین سنوات 14 تا 22 هجری یک سلسله کارهای عمرانی کرده است که حتی امروز هم در کشوری چون عربستان، جلوه دارد تا چه رسد به آن عصر. در عربستان، پیوسته آب کم بود، حضرت علی(ع) برای رفع مشکل کم آبی، متوسل به حفر قنات گردید که تا آن موقع در عربستان سابقه نداشت. امیرالمؤمنین(ع) در این راستا، از ایران مقنیانی را استخدام کرده بود که نحوه حفر قنات را به عربستانیها آموزش دهند. امروز هم در عربستان، قناتی بهنام قنات علی(ع) وجود دارد. امام علی(ع) یگانه دانشمند بزرگ اسلام است، در آن عصر، در بین اعراب نابغهای بود که میان مردمی جاهل، قشری و متعصب زندگی میکرد از اینرو نمیتوانست چنانکه باید و شاید مقصود خود را به آنان بفهماند.
علم برای امام علی(ع) مقولهای شخصی نبود و در این راستا، شاگردان بسیاری را پرورش داد از آن جمله میتوان به ابنعباس و ابنمسعود و حسن بصری اشاره کرد، ایشان در این مسیر به چه شیوهای عمل میکردند؟
با بررسی روایات، اسناد معتبر تاریخی و همچنین بررسی متون نهجالبلاغه دیده میشود که آن حضرت در علومی مانند سیاست، ریاضیات، اقتصاد، کشاورزی، جامعهشناسی، روانشناسی، پزشکی، اخلاقی، خانوادگی و قضایی کاملاً تسلط داشتند و آنها را نیز تعلیم میدادند و قسمتی از علوم دنیوی و معنوی را به حلقه نزدیک شاگردانش همچون کمیلبن زیاد نخعی که دعای کمیل آن معروف است، عبدالله بن عباس، عبدالله بن مسعود، حسن بصری و مالک اشتر نخعی تعلیم میداد و به صحابه مقرر فرمود که این دانشها را به مرکز جهان اسلام، انتقال دهند؛ یعنی به کوفه (که در آن زمان بهعنوان مرکز جهان اسلام معرفی شده بود) شاگردانی برجسته که نامشان برده شد، ابنعباس در فقاهت و تفسیر قرآن کریم، ابنمسعود در علوم قرآنی و حسن بصری در علوماجتماعی و عرفانی تربیت شدند. درست است که علم زبان تازهای یافته است اما کلید حقیقی علوم یکسان است و آن خدمت علم به حقیقت و بشریت است. بنابراین، رهنمودهای حضرت علی(ع) میتواند به خوبی مسیر حرکت علم را در مسیر حقیقی خود قرار دهد، برای نمونه دکتر آلکسیس کارل فرانسوی میگوید: «علی(ع) عالمی است که میتواند مسیر اصلی علوم را که خالصانه در خدمت بشریت باشد، تأمین کند.»در میان اینها ابنعباس که وزیر و مشاور امیرالمؤمنین(ع) بود بیشترین بهره را برد و در تاریخ هم ثبت است که امام علی(ع) در بسیاری از مواقع برای بحث و گفتوگو به ابنعباس مراجعه میکرد، که این خود نشاندهنده اعتماد حضرت امیر(ع) به ابنعباس بود. البته باید دانست که شاگردان آن حضرت فقط منحصر به این سه نفر؛ ابنعباس و ابنمسعود و حسن بصری نبودند، نمونههای زیادی همچون عمار یاسر، ابوذر، مقداد، میثم تمار و حتی خود فرزندان ایشان و حضرت ابوالفضل و محمدبن ابیبکر از منبع فیض ایشان کمال استفاده را بردند. بهطور کلی باید گفت که بعضی از شاگردان حضرت علی(ع) ذوب در آن حضرت بودند ولی برخی از آنان علم را از امام علی(ع) فراگرفته ولی منافع شخصی خود را همیشه مدنظر داشتند چه بسا که بعضی از آنان منحرف شدند.
امروز چطور میتوانیم به میراث علمی ایشان متعهد باشیم؟
پایهگذار اغلب علوم همچون جبر، هندسه، مثلثات و داروسازی مسلمانان بودهاند. به اعتقاد من، ما مادامی میتوانیم میراثدار خوبی برای امیرالمؤمنین(ع) باشیم که به احیای جایگاه علمی که در گذشته جامعه اسلامی از آن برخوردار بود، همت گماریم.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران ، تاریخ انتشار 4 خرداد 98، کد خبر: 512309، www.iran-newspaper.com