پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۱۶۰۹۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۰۴ تير ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۳
یک کارشناس صنعت پالایش با اشاره به اینکه اگر برای بخش خصوصی مسیر شفاف نباشد هرگز برای سرمایه گذاری در صنعت پالایش ورود پیدا نخواهد کرد، گفت: بخش قابل توجهی از مجوزهای احداث پالایشگاه‌ها در ایران براساس فشارهای سیاسی است که داده می شود.
شعار سال : بر اساس برآوردهای موسسه‌های بین المللی انرژی، ایران بزرگترین دارنده ذخایر هیدروکربوری در دنیا است. اما به گفته همین موسسه‌ها ایران تا کنون نتوانسته است جایگاه قابل توجهی در حوزه پالایش برای خودمان دست‌وپا کنیم.

به طوری که بزرگترین پالایشگاه‌ها و پتروپالایشگاه‌های دنیا در اختیار کشورهایی است که منابع نفت و گاز ندارند یا به میزان بسیار کم از این نعمت خدادادی بهره مندند. برای مثال ژاپن و کره به ترتیب 98 و 100 درصد از نفت خام پالایش شده در پالایشگاه‌های خود را وارد می‌کنند. همچنین آلمان و ایتالیا به ترتیب 96 و 93 درصد از ظرفیت پالایشی خود را از طریق واردات تامین می‌کنند.

در این میان، کشور چین که بزرگترین وارد کننده نفت خام جهان است، 63 درصد از نفت پالایش شده خود را وارد می‌کند. ظرفیت پالایشی چین از سال 1993 تا 2018 همواره صعودی بوده است و این به این معنی است که صنعت پالایش برای کشور چین یا سودده بوده است یا استراتژیک است؛ در غیر این صورت این کشور روی آن سرمایه‌گذاری نمی‌کرد.

نفت وارداتی چین عمدتا از کشورهای دورافتاده نسبت به این کشور مانند عربستان سعودی، آنگولا، عمان، عراق و ایران که هزاران کیلومتر با چین فاصله دارند تامین می‌شود. این یعنی صنایع پالایش و پتروپالایش حتی با اضافه شدن هزینه‌های حمل، بازهم صنایع زیان‌دهی نیستند. در کشور ما جمله معروف «پالایشگاه سازی سود ده نیست» 20 سال است که کشور را در این زمینه راکد نگه داشته است و همین مسئله موجب می‌شود که آمریکا این فرصت را پیدا کند که گاه‌به‌گاه به تحریم نفتی ایران دست بزند. سوال اینجاست که آیا واقعا پالایشگاه سازی برای ایران سود ده نیست و برای سایر کشورها سودده است؟!

در همین رابطه با جلیل سالاری کارشناس صنعت پالایش، مدیرعامل اسبق شرکت ملی پخش فراورده های نفتی و قائم مقام مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی در دولت دهم گفت‌وگو کردیم که در ادامه متن این گفت‌وگو را ملاحظه می کنید.

* ملاحظات اقتصادی و زیست‌محیطی هیچ‌گاه در پالایشگاه‌سازی در نظر گرفته نشده است

فارس: اکنون که فروش نفت ایران با مشکل مواجه شده یکی از مواردی که همواره کارشناسان مطرح می کنند موضوع تولید فراورده به جای فروش نفت خام است. شما که سالها در این صنعت مشغول به کار بودید علت اینکه دولتها به این صنعت توجه نکردند را چه می‌دانید؟

سالاری: در سال‌های اخیر این موضوع مطرح می شود که چون براساس سیاست های اصل 44 قانون به ما اجازه ساخت پالایشگاه را نمی دهد، ما به سمت ساخت پالایشگاه نمی رویم که به نظر من دولتی ها خودشان را پشت این قانون مخفی کرده اند.

واقعیت قضیه این است که اگر به مجوزهای گذشته در ساخت پالایشگاه نگاه کنید به خصوص بعد از انقلاب به جز طرح های توسعه ای در دهه 70 که پالایشگاه اراک و پالایشگاه بندرعباس ساخته شد، پالایشگاه دیگری ساخته نشد و همیشه ساخت پالایشگاه ها کپی سازی از دیگر پالایشگاه ها بوده است. مثلا اگر پالایشگاه اراک را نگاه کنید این پالایشگاه قبل از توسعه کپی برداری از پالایشگاه اصفهان بوده است و همچنین پالایشگاه بندر عباس کپی پالایشگاه اراک است و تغییرات چندانی روی آن رخ نداده است. بنابراین حتی در خصوص مدل‌های ساخت پالایشگاه‌ها هم هرگز به دنبال متنوع سازی نرفتیم.

چون پشت این قضیه هرگز مباحث اقتصادی مطرح نبوده و شرایط به گونه ای بود که حق العمل کاری مطرح بوده است. یعنی نفت خام را می دادید پالایشگاه و آنها نفت خام را تصفیه می کردند و بعد هزینه را برمی داشته و فراورده را به دولت می دادند

فارس: یعنی مسئولان دولت اصلا به سود ده بودن و مسائل زیست محیطی و مسائل اقتصادی پالایشگاه توجه نمی‌کردند؟

سالاری:دقیقا همین طور است. اصلا ملاحظات اقتصادی در این قضیه لحاظ نمی شده و معمولا اینگونه بوده که نگاه می کردند در چند سال بعد چه محصولی را به چه میزان نیاز داریم و براساس آن پالایشگاه ساخته می شد و این نبوده که مباحث زیست محیطی و اقتصادی در آن لحاظ شده باشد.

آقایانی که اکنون در وزارت نفت هستند نیز آن زمان در سیستم بودند و هیچگاه به دنبال این نبودند که یک گروه کارشناسی ایجاد کنند که طرح های توجیهی را ملاحظه کنند و با مباحث فنی پالایشگاه ها آشنا باشند و با الگوی فراورده ها آشنا باشند با شاخص کیفی و استاندارد های روز دنیا آشنا باشند و با همین مدل های قدیمی کار می کردند و آن زمانی که 42 یا 43 میلیون لیتر بنزین تولید می کردیم نیاز داشتیم تا بنزین سوپر را نیز بیاوریم و به بنزین معمولی تزریق کنیم تا بتوانیم عرضه کنیم.

این آقایان چون یک نگاه قدیمی داشتند و در طول مدیریتشان هم مشکلی در خصوص فروش و صادرات نفت خام نبوده به دنبال صادرات رفتند و این نگاه هم نداشتند که در کشور باید مدیریت مصرف داشته باشیم و رشد مصرف هم بالا بود، من به خاطر دارم در دهه 70 بحثی شد در خصوص پالایشگاه اراک و همان زمان آقای زنگنه گفت که ساخت پالایشگاه اصلا اقتصادی نیست در صورتیکه طرح آن توسط ژاپنی ها مطالعه شده بود و گفته بودند که طرح اقتصادی است که مستندات آن نیز اکنون موجود است.

در آنجا استاندارد های روز آن زمان نیز دیده شده بود اما حرف آقای زنگنه این بود که ساخت پالایشگاه اقتصادی نیست اما گزارش ژاپنی ها را ما در هیات مدیره ارائه کردیم و گفتیم که حتما نباید استانداردهای قدیمی را در نظر بگیریم مثلا چرا ما به استانداردهای پالایشگاه آبادان نگاه می کنیم و بعد برای اراک می خواهیم تصمیم گیری کنیم در صورتیکه در حال توسعه صنایع در همه بخش ها هستیم و باید سطح کیفی را بالا ببریم و در دنیا و بازارجهانی هم نگاه می کنیم محصولی که کیفیتش بالا است ارزش افزوده آن بالاتر است و بهتر فروش می رود مثلا وقتی بنزین معمولی با بنزین سوپر را نگاه می کنیم می بینیم که اختلاف کیفی دارند و حتی بنزین یورو 2 و یور3 و یورو4 نیز باهم متفاوت است.

گازوئیل با کیفیت درجه 1 و درجه 2 و درجه 3 داریم بنابراین تنوع محصول داریم و با توجه به این تنوع محصول گفتیم که اگر طرح های زیست محیطی را بامحصولات بدون کیفیت نگاه کنید قطعا طرح های زیست محیطی قدیمی اقتصادی نیست اما اگر کیفیت را ملاحظه کنید که البته در دنیا هم همین گونه است بنابراین قطعا صرفه اقتصادی دارد یک زمان گازوئیل با 10 هزار پی پی ام گوگرد بازار داشت اما بعد بازار خود را از دست داد چون گفتند گوگرد در گازوئیل باید نیم درصد باشد و همین طور کمتر شد و گازوئیل بدون کیفیت بازارش را ازدست داد.

بنابراین طرح ساخت پالایشگاه اراک با ان طرح توجیهی و با آن استانداردها از نظر اقتصادی صرفه داشت و حتی یک شرکت خارجی هم آمد که این طرح را فاینانس کند اما به هرحال زنگنه زیر بار نرفت و گفت که ما برای تهیه بنزین می توانیم نفت خام بدهیم و بنزین وارد کنیم و گفتیم که آن هم جای بحث دارد که البته آن روز ما روزانه 27 تا 28 میلیون لیتر بنزین وارد کشور می کردیم که گفته شد حداقل باید به فکر زیر ساخت باشیم باید امکاناتش را فراهم کنیم باید یک اسکله نفتی داشته باشیم باید خط لوله داشته باشیم بیشترین میزان مصرف در مرکز و شمال کشور است باید امکانات حمل و نقل داشته باشیم که آن موقع هم زیر ساختش نبود و با این روند و وضعیت مصرف در کشور و تکیه هم فقط به واردات باشد باز هم تنگناهایی وجود دارد چون همانطور که گفتیم نه اسکله وجود داشت نه خط لوله وجود داشت و نه مخازن ذخیره سازی مورد نیاز و حتما باید یک ظرفیت استراتژیک داشته باشیم و پیش بینی هم نشده بود که این موضوع مربوط می شود به سالهای 78 و 79 که اراک مطالعاتش انجام شده بود.

اما آقای زنگنه به جای ساخت پالایشگاه به دنبال پتروشیمی و ساخت پتروشیمی بود و همان موقع هم گفتم با این نگاهی که شما دارید پتروشیمی های شما هم اقتصادی نیست بالاخره پتروشیمی اراک، اصفهان و بندر امام را مورد ارزیابی اقتصادی قراردهیم الان برای خوراکشان به آنها تخفیف می دهید که آنها هم اقتصاد ندارد که آن موقع گفتند که منظورمان از پتروشیمی فقط پتروشیمی های باخوراک گاز است و باید به سمت ساخت پتروشیمی هایی برویم که با خوراک گاز کار می کند همان موقع گفتم که گاز در داخل کشور حدود 2.54 سنت است و گاز ترکمنستان هم گران بود و گازی که به ترکیه می فروختند هم 16 سنت بود و با این شرایط احداث پتروشیمی با این نگاه اقتصادی نیست.

که در نهایت تصمیم گرفتند و گفتند که یک مطالعه ای صورت بگیرد که اگر بنزین وارد کنیم صرفه اقتصادی دارد یا اینکه پالایشگاه بسازیم و بنزین را در داخل تولید کنیم و به همین دلیل دوباره یک قرارداد مطالعه ای با یک شرکت داخلی بستیم تا روی آن مطالعه شود.

بعد از مطالعه طرح ها چند نقطه در داخل کشور مکان یابی کردیم که یک پالایشگاه براساس نفت خام صادراتی سنگین احداث شود. آن شاخص ها نشان می داد که باز این طرح توجیه اقتصادی دارد و البته عقل سلیم هم می گوید چون هم قطب تولید هستیم و هم قطب مصرف باید به سمت ساخت پالایشگاه گام برداریم و چگونه می شود که برویم به دنبال واردات بنزین وبگوییم که این صرفه اقتصادی دارد.

بالاخره این مباحث زمان برد تا اینکه آقایان پذیرفتند و مباحث طرح های توسعه ای روی پالایشگاه ها مطرح شد که البته نگاه دنیا هم این بود که باید به سمت بهینه سازی برویم یعنی به اصطلاح نفت خام را در ظرفیت اسمی پالایش کنیم و حداکثر فراورش را داشته باشیم و بهترین محصول را تولید کنیم و این نیست که نفت خام را به نفت کوره تبدیل کنیم باید ابتدا ظرفیت را تثبیت کرد و پیچیدگی را باید تغییر داد تا کیفی سازی صورت گیرد و این موضوع در پالایشگاه های داخلی آغاز شد و در اصفهان و تبریز و غیره این موضوع آغاز شد و برای همه آنها یک طرح جامع مطرح شد.

این اتفاقات افتاد و در کنارش پالایشگاه های جدید هم در سالهای گذشته مطرح شد مانند پالایشگاه آناهیتا که البته پالایشگاه کرمانشاه پالایشگاه قدیمی است و توجیه اقتصادی ندارد و باید پالایشگاه جدیدی به جایش ساخته شود و مطالعات منطقه ای شروع شد و گفته شد که استان کرمانشاه و ایلام چه مقدار مصرف بنزین و فراورده دارد و کردستان چه مقدار مصرف دارد و بالاخره تصمیم گرفته شد که پالایشگاه آناهیتا جایگزین پالایشگاه کرمانشاه شود.

همچنین نفت خام سنگین و فوق سنگینی که در ایران بود مانند نفت خام فوق سنگین سروش و نوروز یا نفت خام لایه نفتی پارس جنوبی ما را مجاب کرد که به فکر ساخت پالایشگاه های جدید برویم به همین دلیل بحث شد که پالایشگاه هرمز و پالایشگاه ستاره احداث شوند.

*مجوزهای وزارت نفت برای احداث پالایشگاه مبنای کارشناسی ندارد

فارس: اما پالایشگاه هرمز متوقف شد

سالاری:این موضوع چند علت داشت یک علتش در مطالعات انجام شده بود که برایش یک جوینت خارجی وجود داشت که در قالب مشارکت کار کنند در اینجا باید گفت هر کس و هر بخش خصوصی که می آید باید همه چیز شفاف باشد و در دنیا هم همین گونه است وظیفه حاکمیت این است که از لحاظ عرضه و تقاضا وآنچه در کشور اتفاق می افتد و موضوع توسعه صنعتی یک نیاز سنجی و برآورد سنجی کند و براساس آن یک مطالعه ای را انجام دهد.

مثلا فرض کنیم که ما در اینده باید چه مقدار ظرفیت سازی کنیم و مطالعه اولیه انجام می شود و در این مطالعات همه مسائل شفاف است مثل مکان پالایشگاه، زیر ساختی که حاکمیت ایجاد می کند و نفت خام از کجا تامین می شود و باید دراز مدت باشد پس منبع تولید باید مشخص باشد باید مشخص شود که محصولش در کدام بازار عرضه شود و شیوه انتقال به چه صورتی است.

سرمایه گذار خارجی که می آید مدارکش باید آماده باشد و مطالعه صورت گرفته باشد و براساس آن کار انجام می شود و مجوزها اخذ شود اما در ایران مجوزها کاغذی است و رکن مطالعاتی ندارد یعنی این همه مجوزهایی که در نفت صادر می شود هیچ کدامش مبنای کارشناسی درستی ندارد.

که باید گفت در مورد ساخت پتروپالایشگاه ها هم باید این موارد را مدنظر قرار داد امروز اگر مجموعه وزارت نفت می آید و می گوید که مجوز های زیادی دادیم و مجوزها هم در حد 1.2 میلیون بشکه بوده است اما چون تامین اعتبار نشده روی زمین مانده است اما وقتی فهرست ها را نگاه می کنیم می بینیم که همه این فهرست ها اینگونه است که مثلا در منطقه آزاد قشم مجوز ساخت پالایشگاه 70 هزار بشکه ای داده اند که تاریخ صدور آن مربوط به 12 خرداد سال 92 است و یا مجوز دیگر مربوط به پالایشگاه 6 هزار بشکه ای است که در سال 97 داده شد که باید گفت در دنیا پالایشگاه زیر 100 هزار بشکه ای اقتصادی نیست و پالایشگاه هایی با این حجم در واقع یک پاتیل است نه پالایشگاه.

ما پالایشگاه 300 هزار بشکه ای هرمز را داشتیم که تحت عنوان بهمن‌گنو تغییر نام یافت و به جاسک برده شد اما در کنارش دوباره مجوز ساخت پالایشگاه 300 هزار بشکه ای می دهند یعنی در جاسک یک 300 هزار بشکه جدید هم ساخته شود و یا در همین منطقه دوباره مجوز ساخت پالایشگاه 15 هزار بشکه ای داده اند و یا مجوز 14 هزار بشکه ای در گچساران ویا مجوز ساخت پالایشگاه های 5 و یا 10 هزار بشکه ای در لرستان و خرم آباد دادند که این نشان می دهد که اینها همه کاغذ است و مبنا و چارچوب ندارد.

فارس: شما معتقدید طرح ساخت پتروپالایشگاه ها هم همین گونه است؟

سالاری: اولین بحث در خصوص مجوز پالایشگاه این است که اول باید مطالعات مکان یابی صورت گیرد که براساس قطب تولید و قطب مصرف است و اولین کاری که می کنیم این است که نفت خام از کجا می آیددر مورد این طرح ها و یا طرحی که دارند در خصوص توسعه صنایع پایین دستی گفتند 2.7 میلیون بشکه با ضریب پیچیدگی زیر 10 درصد داشته باشد و اولین کسی که به یک عنوان فنی مطرح می کند می گوید که نفت خام باید بدهید و از کجا می دهید و این باید استمرار داشته باشد و مبانی طراحی داشته ابشیم.

پس شما که می خواهید 2.7 میلیون بشکه بدهید در سواحل جنوبی کشور این رقم چگونه می تواند به جنوب منتقل شود این زیر ساخت را چگونه می خواهید آماده کنید.

*اساس پالایشگاه سیراف از لحاظ اقتصادی زیر سوال بود

همین جا نکاتی در خصوص پالایشگاه های سیراف هم بگویم که اساسش از لحاظ فنی و اقتصادی زیر سوال بود یعنی چالش های تامین خوراک و هم چالش های الگوی فرایندی داشت و هم چالش های اقتصادی داشت آن مطالعات هم کاغذی بود و گفته بودند یک ساله تمام می کنیم و 47 درصد بازگشت سرمایه دارد و برخی گفته اند 27 درصد دارد که اینها ادرس های غلط است و وقتی بخش خصوصی ورود می کند دچار ابهام می شود.

اینکه مجوزهامان درست نیست یکی از دلایلش این است که پایه وقتی ایراد دارد نباید انتظار داشت که اجرایی شود پس اول باید مجوزها را اصلاح کرد و من به عنوان سرمایه گذار که امروز به وزارت نفت مراجعه کردم اول باید بسته مطالعاتی داشته باشد و همه اینها روشن شده باشدو گفته شود مکان پالایشگاه کجاست و کجا تحویل می دهیم و تا کی می توانیم نفت خام بدهیم و کدام میدان داریم که می توانیم نفت خام 300 هزار بشکه ای را بدهیم و این نفت خام از کجا منتقل می شود.

*ابهام درباره شیوه قیمت گذاری خوراک پتروپالایشگاه‌ها

موضوع بعد موضوع قیمت است که باید مشخص شود قیمت براساس چه نرخی باشد مثلا برای همین طرح های پتروپالایشی گفته شده که خوراک باید براساس مبدا صادراتی باشد درصورتیکه نفت خامی که امروز تولید می شود باید دید مبدا تولید کجا است که عمده میادین ما در خشکی است خب این نفت خامی که می خواهیم ارسال کنیم یک هزینه حمل دارد و بعد باید مبادی تولید را دید نه مبادی صادرات را مثلا میدان نفتشهر اگر بخواهیم نفت خام را ببریم به مبادی صادراتی یک هزینه حمل دارد و این هزینه از جیب چه کسی می رود در صورتی که ما باید قیمت را از مبادی صادرات تبدیل کنیم به مبادی تولیدو موضوع دوم این است که کیفیت را مد نظر قرار دهیم چندتا نفت خام را ترکیب می کنیم که می شود یک آنالیز که فلان پالایشگاه خارجی براساس این آنالیز طراحی شده و آن را می شناسد مثلا این نفت خام سبک ایران است و این نفت خام سنگین صادراتی است ولی آیا این نفت خامی که می دهیم به پالایشگاه داخلی همان آنالیز است که خیر اینگونه نیست و متفاوت است بنابراین باید شاخص کیفی را محاسبه کنیم مثلا نفت خام سروش و نوروز نفتی خامی است که بالای 60 درصد دارای نفت کوره است و یک نفت خامی مانند آسماری 30 درصدش نفت کوره است پس چگونه نفت خام را همسنگ می بینند و با یک قیمت محاسبه می کنند پس شاخص کیفیت در ان موثر است.

فارس: آیا غیر از این موارد نکات دیگری به عنوان ایراد این طرح وجود دارد؟

سالاری: گفته شده محل احداث این پالایشگاه ها باید در سواحل باشد خب اولین بحث این است که مبدا تولید نفتش کجا است یا من شنیدم که گفته شده خوراکش میعانات است مگر ما چه قدر میعانات داریم که بخواهیم به آنها هم بدهیم الان کل تولید چه قدر است اگر فرض کنیم مجوزات قدیمی هم ابطال شود حدود 300 هزار بشکه است بنابراین این خوراک قطعا میعانات نیست و باید نفت خام باشد و این نفت خام بایداز مبدا خشکی به سمت دریا ارسال شود.

خب الان بر چه اساسی حمل صورت میگیرد کدام زیر ساخت وجود دارد اینها وظیفه کیست آیا وظیفه دولت و حاکمیت است یا وظیفه بخش خصوصی است طبیعتا این زیر ساختها باید ایجاد شود تا انجا تبدیل به قطب انرژی و هاب نفتی شود.

در همان بحث پالایشگاه ها چالش هایی وجود داشت گفته شده بود که ما می خواهیم یک مطالعه فنی و اقتصادی کنیم قیمت میعانات و نفت خام چه قدر است باید یک فرمول قیمت گذاری وجود داشته باشد و هرچه قیمت دربازار افزایش یافت ان هم افزایش یابد و اگر کاهش یابد این قیمت هم کم شود.

فرمول باید بر اساس کیفیت باشد و موضوع بعد اینکه باید مشخص شود پالایشگاه ها بر اساس کدام نفت خام طراحی شده است که نفت خام آن را نیز به عنوان خوراک تحویل داده شود و تولید مستمر معلوم باشد.

من باید برنامه تولید اولیه تولید ثانویه را داشته باشم و باید بدانیم قیمتش چه مقدار است و نقطه تحویل کجاست و حاکمیت باید اینها را روشن کند پالایشگاه ستاره خلیج فارس روزی که می خواست راه اندازی شود یک مطالعه مکانیابی صورت گرفت و میزان مصرف فعلی و آتی و حتی زیر ساخت ها برایش تعیین شد و بازارهای هدف برایش مشخص شد.

همچنین وقتی می گوییم از نظر پیچیدگی باید بالا باشد تا نفت کوره کاهش یابد و به 10 درصد برسد نباید هر نوع خوراکی را تحویل داد وباید آنالیز درست داشته باشد.

در پالایشگاه ستاره خلیج فارس نیز همین موضوع مطرح شد و زمانی که می خواستیم آن پالایشگاه را طراحی کنیم موضوع آنالیز خوراک مطرح شد تا مشخص شود خوراکش چگونه و از کدام منبع تامین می شود.

پالایشگاه اراک نیز همین گونه بود و روی طراحی آن کار شد هرچند که در پالایشگاه اراک امروز اتفاقی دیگر رخ می دهد ولی به هرحال باید انالیز خوراک، شیوه قیمت گذاری، محل تامین خوراک مشخص باشد.

پس وقتی شما می خواهید پالایشگاهی را احداث کنید باید به تمام این نکات توجه داشته باشید و همین طور نمی توان اعلام کرد مثلا تولید نفت کوره آن 10 درصد و یا خوراکش به میزان 2.7 میلیون بشکه باشد و باید دقیقا همه موارد به طور شفاف گفته شود.

فارس: سوالی که مطرح می شود این است که امروز این همه مجوز داده شده، چرا اجرایی نمی شود ؟

سالاری: بخش خصوصی وقتی که مسیر برایش شفاف نباشد هرگز ورود پیدا نخواهد کرد، یک پالایشگاه سرمایه بر است ولی موضوع دیگر این است که عملا مجوزهایی که داده می شود برای 5 یا 10 هزار بشکه عملا سرکاری است و فرض می کنیم که روی این مجوز کار کارشناسی شده است خب سوال اینجا است مثلا برای طرح خرم آباد این 5 هزار بشکه چگونه تامین می شود؟ خروجیش چیست؟ اقتصاد و صرفه دارد یا خیر؟خب مشخص می شود که بخش قابل توجهی از این مجوزها براساس فشار های سیاسی است که داده می شود و وظیفه حاکمیت این است که تمام این موارد را به دقت مورد بررسی قرار دهد زیرا هزینه های پنهانی وجود دارد که از جیب دولت می رود وحاکمیت باید با ملاحظات این مجوز ها را همراه با کار کارشناسی دقیق و شفاف صادر کند.آن وقت است که بخش خصوصی می تواند وارد شود و کار را انجام دهد.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری فارس ، تاریخ 4 تیر 98، کد مطلب: 13980401000011 : www.farsnews.com

اخبار مرتبط
خواندنیها -دانستنیها
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۳۲ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۴
0
0
کلا مجلس علاقه مند برای خود نمایی طرح های دهن پر کن ولی غیرقابل اجرا تصویب کنه در اجرا هم کسی جدی نمیگیره
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین