پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۲۸۲۵
تاریخ انتشار : ۰۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۷
ایران باید با دیپلماسی هوشمندانه تری نسبت به بلا اثرکردن اهرمهایی چون تشدید اختلاف شیعه -سنی، ایرانی- عربی و میلیتاریزه نمودن منطقه عربی استراتژی ویژه ای بکار بندد.

شعارسال: مقاله حاضر با هدف بررسی رابطه آمریکا و شورای همکاری خلیج فارس و تأثیر آن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران نگاشته شده است. در شرایط کنونی فعالیت های شورای همکاری خلیج فارس با منافع ملی ایران سازگاری ندارد و ارزیابی رایج در ایران سیاست های این شورا را به عنوان سازمانی که تحت نفوذ آمریکا قرار دارد و رویکردی تقابلی با ایران دارد، می پندارد. خلاء حضور جمهوری اسلامی ایران در پیمانهای دفاعی - امنیتی منطقه یکی از موضوعات مهمی است که ایران را در مواجهه با تهدیدات نوظهور و خنثی نمودن سیاست هایی که باعث به انزوا کشاندن و نادیده گرفتن ایران در مناسبات مختلف منطقه با جالش های جدی مواجه ساخته است.

با امعان نظر به این موضوع در این مقاله تلاش می شود تا کم وکیف تأثیرگذاری کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و همکاری اعضای این شورا با امریکا بر امنیت ملی ایران در سطوح مختلف مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا سعی شده درسایه بهره وری از داده های توصیفی-تحلیلی مسایل ذیل مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد:

نخست اینکه همکاری آمریکا و شورای همکاری خلیج فارس می-تواند موضوعی تهدیدزا برای امنیت ملی تلقی گردد. بویژه آنکه اعضای شورا به فراخور همین مسئله سعی کرده اند این تهدید را به فرصتی در راستای تغییر معادلات فکری و سیاسی ژئوپلیتیک منطقه-ای بدل کنند.

دوم اینکه جمهوری اسلامی ایران منبع تهدیدات ناشی از همکاری شورای همکاری خلیج¬فارس و آمریکا را بیشتر در ورای مرزهای خود و نه به عنوان یک موضوع داخلی و مطالبه مدنی و سیاسی جست وجو کرده است و نهایت اینکه شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا بیشتر واکنش سخت افزارانه (البته در بیشتر موارد نمایشی و نه عملی) نسبت به کنشهای منطقه ای ایران داشته اند.

وزرای خارجه شورای همکاری خلیج فارس روز دوشنبه 18 جولای در نشست خود با جان کری، همتای آمریکایی‌ خود درباره تلاش‌ها برای مبارزه با تروریسم، خشونت و تندروی و اوضاع منطقه و تلاش‌های صورت گرفته برای رسیدن به راهکارهای سیاسی جهت حل این مشکلات" بحث و تبادل نظر کردند.

بنا بر اعلام شورای همکاری خلیج فارس، وزرای خارجه کشورهای شرکت‌کننده همچنین "درباره راه‌های تقویت روابط شورای همکاری خلیج فارس با آمریکا در تمامی زمینه‌ها و پیگیری نتایج نشست‌های سران که در سال 2015 و 2016 با حضور رهبران این شورا و باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا در کمپ دیوید و ریاض برگزار شد، صحبت کردند."

این نشست در حاشیه بیست و پنجمین دور شورای وزراتی شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه اروپا در بروکسل برگزار شد. لازم به یادآوری است، نشست سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و امریکا در21 آوریل 2016 و با محوریت موضوعاتی همچون ثبات، مقابله با تروریسم و ایران باحضور امارات متحده عربی، قطر، ‌کویت،‌ عمان و بحرین درراض برگزار شده بود. سفر مذکور، چهارمین سفر اوباما از سال 2009 تا کنون به عربستان بود. سال گذشته نیز نشست مشابهی نشست در کمپ دیوید امریکا برگزار شده بود.

اوباما تلاش کرد كشورهای عربی بویژه عربستان را به بهبود روابط با ایران و ایفای نقش بیشتر در ایجاد ثبات در منطقه ترغیب و متقاعد كند و به آنها اطمینان دهد که امریکا متحدان خود در خلیج فارس را در مقابله با ایران تنها نخواهد گذاشت و آنها را در برابر آنچه که هراس این کشورها از نفوذ منطقه‌ای ایران خوانده می‌شود متحد کند. ازنکات بارز این نشست مشترک این بود که شرکت کنندگان دراین اجلاس باصدور بیانیه مشترکی بر ضرورت حل سیاسی بحران سوریه بدون مشارکت اسد تاکید کردند. امریکا نیز نسبت به استمرار همکاری نظامی با این کشورها وتقویت سیستم دفاع موشکی آتها دربرابر ایران قول مساعد داد.

در این بین شورای همکاری خلیج فارس و اعضای آن نیز سعی کردند تا با اشتراک در نظر و ائتلاف در عمل، واکنش به موقع و در خور توجهی در راستای منافع ملی و منطقه ای خود بروز دهند. این درحالیست که اینگونه تلاش¬ها گاه به صورت فردی و منبعث از اقدامات یکی از اعضای شورا و گاه در قالبی جمعی تر و نهادی تر و در هیئت عملکرد جمعی شورا متبلور می شود.

بنظر میرسد ازآنجا که شورای همکاری خلیج فارس رویکرد منطقه ای ایران را بویژه دردوره پسا برجام به عنوان تهدیدی برای رژیم های سیاسی جنوب خلیج فارس و در نهایت منجر به برهم خوردن توازن قدرت موجود در این منطقه که می تواند باعث گسترش نفوذ ایران در این حوزه گردد می پندارد، سعی میکند در خصوص تحولات منطقه به کنشگری فعال تبدیل شود.

با توجه به محورهای پیش گفته، پرسشی که این یادداشت در پی پاسخ به آن برآمده این است که همکاری شورای خلیج فارس و آمریکا چه تأثیری بر امنیت ملی ایران دارد؟

لذا فرضیه قابل طرح برای پاسخ به این سوأل این است که همکاری آمریکا و شورای همکاری خلیج فارس منجربه افزایش حساسیت ایران نسبت به موقعیت خود در منطقه شده و این افزایش حساسیت واکنش¬های مختلف در میان اعضای شورای همکاری خلیج¬فارس را به میان آورده است.

*نگاهی تاریخی به سابقه تشکیل شورای همکاری خلیج فارس

شوراي همكاري خليج فارس، Persian gulf cooperation council PGCC به عنوان يك سازمان منطقه‌اي در حوزۀ خليج فارس متشكل از شش كشور عربي جنوب خلیج فارس شامل كشورهاي عربستان سعودي، كويت، عمان، امارات متحدۀ عربي، قطر و بحرين است؛ كه در ماه می سال 1981م و 8 ماه پس از تهاجم نظامی عراق به ایران موجوديت يافت. در واقع سابقۀ تلاش براي ايجاد تجمعي به كنفرانس وزراي خارجۀ كشورهاي منطقه در سال 1976 در "مسقط" برمیگردد که براي ايجاد يك سيستم دسته جمعي تشكيل شد اما

به دلايل مختلف از جمله رقابت‌های منفي ميان ايران، عراق و عربستان براي سيادت و ژاندارمي منطقه، تلاشها براي ايجاد تجمعي همگون به نتيجه نرسيد.

تشکیل این شورا با انگیزه ها و اهداف چندگانۀ سیاسی، امنیتی و اقتصادی صورت گرفت. اما فضای جهانی و تحولات منطقه ای زمان تشکیل این شورا در سال 1981، حاکی از غلبه اهداف و مولفه های امنیتی بر سایر زمینه ها بود هرچند که تلاش کشورهای عضو ، دستیابی به وحدت این کشورها در همه زمینه ها و تعمیق و تقویت روابط و همکاری میان ملتها در زمینه های اقتصادی، مالی، اجتماعی، بهداشتی، تبلیغاتی، جهانگردی، اداری، گسترش زمینه های صنعتی، معدنی، کشاورزی، دامداری، ثروت های آبی و

پژوهش های علمی عنوان گردید.

*اهداف تشکیل شورای همکاری خلیج فارس

طبق اساسنامه، شوراي همكاري خليج فارس، هدف اصلي از تشكيل اين شورا در دهه ‌1970 وحدت در زمينه‌هاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي تلقي شده است؛ اما با توجه به جايگاه خاص اين شورا در استراتژي‌هاي دفاعي و امنيتي غرب در منطقه و نقشي كه اين شورا در جنگ تحميلي عراق عليه ايران ايفا كرد، نشان دهندۀ عمل نكردن اين شورا به اهداف اوليۀ خود، كه همان، هماهنگي كشورهاي عضو در مسائل تجاري، مالي، فرهنگي و غيره بوده است، می باشد.

در واقع سقوط رژيم شاه كه ژاندارمي منطقه را بر عهده داشت و متعاقب آن روي كار آمدن جمهوري اسلامي ايران كه شعارهاي عدالت خواهانه و استقلال طلبانه را مطرح مي‌كرد همراه با مداخلۀ نظامي شوروي در افغانستان از عوامل حركت به سوي اين هدف محسوب مي‌شد و جنگ ايران و عراق، عربستان را به فكر رهبري منطقه رهنمون مي‌كرد.

در مقدمۀ اساسنامۀ شوراي همكاري خليج فارس، به ارزشهاي مشترك، تشابهات نظام هاي سياسي، اشتراکات دینی و سرنوشت مشترک دولتهاي عرب خليج فارس اشاره شده و اهداف شوراي همكاري طبق اساسنامۀ اين شورا موارد زير اعلام شده است:

توسعۀ همكاري بين كشورهاي عضو، ايجاد هماهنگي در سياست‌هاي اقتصادي، مالي،‌ تجاري، آموزشي و قانونگذاري، تشويق پيشرفت‌هاي علمي و فني در ميان كشورهاي عضو و مواردي ديگر. درحالیکه هدف از تشکیل این شورا در آغاز ترغیب مناسبات اقتصادی و نظامی کشورهای حوزه خلیج فارس بود اما با گذشت زمان و جنگ هایی که در منطقه روی داد مسائل امنیتی در اولویت این شورا قرارگرفت.

رابطه ایران و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در پی مداخله نظامی عربستان سعودی و امارات متحد عربی در بحرین

رو به وخامت گذاشته است. گسترش شورای همکاری خلیج فارس نه تنها به دلیل تغییرات و تحولات منطقه ای است بلکه ایجاد جبهه محکم تر و متحد تر در مقابل ایران است. در پی بروز ناآرامی ها در شماری از کشورهای عربی، شورای همکاری خلیج فارس ایران را متهم به تلاش برای بی ثبات کردن حکومت های عربی کرده است. ایران این اتهام را رد می کند. اما با اين وجود، كشورهاي عضو شوراي همكاري برخلاف اهدافی كه در اساسنامه بيان شده بود عمل كردند و جنگ ايران و عراق و به دنبال آن ترسي كه از گسترش

انقلاب اسلامي ايران داشتند باعث شد كه اين شش كشور عربي جهت تأمين نيازهاي امنيتي مشترك گردهم آيند.

*روابط شوراي هم كاري خليج فارس با ايران

شوراي همكاري خليج فارس از همان آغاز تجاوز عراق به ایران كمك‌هاي زيادي به عراق كرد. سياست خارجي اين شورا، نشان دهنده آن ست كه اين شورا همواره مواضعي غيردوستانه در مقابل ايران داشته است؛ به گونه‌اي كه در طول جنگ ايران و عراق همواره از عراق حمايت كرده است و بنادر كويت و جزاير استراتژيك «بوبيان» عملا در اختيار عراق قرار گرفت و عربستان و كويت بخشي از هزينه‌هاي تسليحاتي عراق را تامين مي‌كردند. در سال‌هاي اخير كشورهاي عضو شوراي همكاري با بستن قراردادهاي امنيتي با امريكا و ايجاد امكاناتي براي حضور نيروهاي امريكا در منطقه و خصوصا خليج فارس، نفوذ نظامي آمريكا را در منطقه افزايش مي‌دهند؛ از طرفي ايران تلاش كرده است به اين شورا نزديك شود و تا حدي از نقش منفي آن بكاهد، به طوري كه درخواست عضويت ناظر را به شوراي همكاري داده است و رئيس جمهور ايران براي اولين بار در اجلاس سران اين در سال 2007م شركت كرد اما نتیجه مثبتی درپی نداشت.

*ارزیابی عملکرد شورای همکاری خلیج فارس

به دنبال بيش از دو دهه از تاريخ تشكيل شوراي همكاري، اين تشكيلات هنوز نتوانسته است به اهداف اوليه خود مانند، امنيت، ايجاد اتحاديه فدرالي، نيروي واحد نظامي سپر جزيره و وحدت اقتصادي دست يابد، علاوه بر اين، اين شورا با مشكلاتي نظير، مسايل كسري بودجه، بيكاري، جمعيت خارجي، مشاركت سياسي و افزايش سيطره خارجي و مسائلي ديگر روبه رو است.

هرچند اهداف تشکیل شورای همکاری خلیج فارس طیف وسیعی از مسایل مختلف را شامل می شود، اما واقعیت آن است که انگیزه های اولیه و اساسی تشکیل این شورا در وهله اول امنیتی و سیاسی بودند و مسائل تجاری و اقتصادی اهمیت درجه دومی داشتند.

تشکیل شورای همکاری بعنوان تصمیم مشترک کشورهای عضو در عرصۀ سیاست خارجی، در نتیجه تشدید معمای امنیت و افزایش احساس ناامنی و آسیب پذیری امنیتی این کشورها رخ داد. این امر نیز از تحولات منطقه ای و بویژه وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 ناشی شد.

ایران با اعلام همبستگی با فلسطین و با اعلام حمایت همه جانبه و صریح از جنبش-های آزادی بخش در کشورهای اسلامی و خلیج فارس، ترس کشورهای حوزه خلیج فارس را برانگیخت. آمریکا با احساس خلأ قدرت سنتو و لزوم حفظ علایق خود در خلیج فارس، تنگه هرمز و خطوط صدور نفت در منطقه خلیج فارس و دریای سرخ، لزوم حمایت سیاسی از تشکیل چنین شورایی را احساس کرد. این عوامل در مجموع باعث تسریع در شکل گیری شورای همکاری خلیج فارس گردید.

امنیت رژیم های سیاسی اصلی ترین عامل در تصمیم مشترک کشورهای شورای همکاری خلیج فارس برای تشکیل این شورا محسوب می شود. این کشورها در زمان حاکمیت رژیم پهلوی در ایران، در چهارچوب الگوی امنیتی و ستونی نیکسون و در پرتوی حفاظت های امنیتی منطقه ای ایران و تحت حمایت آمریکا از ثبات و امنیت نسبی برخوردار بودند و منافع امنیتی خود را در تداوم این الگو و حفظ وضع موجود تعریف می کردند.

سقوط رژیم پهلوی به فروپاشی الگوی امنیت دو ستونی و افزایش احساس آسیب پذیری امنیتی این کشورها با توجه به درک از تهدید و تردید نسبت به نقش تضمین-های امنیتی آمریکا و همچنین نگرانی از آسیب های امنیتی در قبال تأثیرات منطقه ای انقلاب اسلامی ایران منجر شد.

هرچند در دهه 1970 نیز معمای امنیت در روابط میان کشورهای حاشیۀ خلیج فارس مشخصه ای محسوس می شد، اما تحولات منطقه ای از جمله وقوع انقلاب اسلامی در ایران، جنگ ایران و عراق و حمله شوروی به افغانستان، احساس تهدید و آسیب پذیری در رهبران کشورهای خلیج فارس را به شدت افزایش داد. برداشت رهبران خلیج فارس از سیاست خارجی دولت انقلابی در ایران به عنوان سیاست تهاجمی، ویژگی مجاورت جغرافیایی کشورهای عضو شورا با ایران و احساس برهم خوردن موازنه قدرت منطقه ای و تلقی

این رهبران از رشد تهدیدات و مخاطرات منطقه¬ای در قبال امنیت آنها را بیشتر کرد.

شورای همکاری در سال 1983، ایجاد منطقۀ آزاد تجاری را تصویب کرد که جریان آزاد کالا و نیروهای کار در میان اعضای شورا را امکانپذیر می ساخت. علاوه بر این، همگرا ساختن این شورا از منظر سیاستگذاری نیز مورد توجه قرار گرفت. تلاشهای موفق برای همگرایی در بسیاری از مناطق جهان، عاملی عمده در جهت کاهش سطح معمای امنیت است؛ اما در منطقۀ خلیج فارس الگوهای رفتاری کشورها همچنان نشانگر تداوم معمای امنیت در سطح بالایی است. تشکیل شورای همکاری خلیج فارس نیز در چنین فضایی و در جهت کاهش احساس ناامنی کشورها عضو بود. با این حال، بررسی تجارب این شورادر بیش از دو دهۀ گذشته نشان دهنده برتری علایق و منافع انفرادی در برخی مسائل و اولویت منافع و علایق جمعی در برخی دیگر از مسائل و حوزه هاست. شورای همکاری را می توان ترتیبات آزاد دولتهای مستقل حاکم محسوب کرد که در یک سازمان برای اهداف مشترک همکاری می کنند.

*همکاری های آمریکا و شورای همکاری خلیج فارس

در دهه 1970، کشورهای خلیج فارس روابط و تعاملات خود با آمریکا را در قالب دکترین دو ستونی نیکسون مدیریت کردند. سیاست دوستونی با اتکا بر دو قدرت و متحد منطقه ای آمریکا یعنی ایران و عربستان سعودی به منظور ایجاد توازن امنیتی در خلیج فارس شکل گرفت. این در شرایطی بود که اتحاد جماهیر شوروی در عراق، یمن جنوبی، ظفار و شاخ آفریقا از نفوذ قابل توجهی برخوردار شده بود. عربستان سعودی ستون اقتصادی این دکترین محسوب می شد. در دوره جنگ سرد، خلیج فارس از مناطق اصلی رقابت آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی بود و هریک از دو ابرقدرت، سعی داشتند تا نفوذ خود را در این منطقه افزایش دهند. اما وقوع انقلاب اسلامی موجب شد یک قدرت عمده منطقه ای از سلطه آمریکا خارج و از نفوذ آمریکا در خلیج فارس کاسته شود و تعامل بازیگران منطقه ای و قدرتهای فرامنطقه ای در این منطقه در دهه 1980 پیچیده تر شود.

در واقع، وقوع انقلاب اسلامی در ایران، باعث ظهور بازیگران منطقه ای چالشگر در برابر هژمونی و تسلط آمریکا در منطقه شد. در دهه 1980، حمایت مشترک آمریکا و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از عراق در جنگ مقابل ایران، در ابعاد مختلف سیاسی، نظامی و اقتصادی، نشانگر تلاش¬های گسترده، برای مقابله با این چالش بود.

همکاری و سیاست مشترک آمریکا و کشورهای جنوب خلیج فارس در راستای منافع و اهداف مشترک آنها برای تضعیف قدرت ایران و عراق از طریق تداوم جنگ بین دوکشور قرار داشت. فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد از یک سو و حمله عراق به کویت در سال 1990 از سوی دیگر و پیامدهای بعدی بازپس گیری کویت و تحریم های بین المللی اعمال شده بر عراق موجب شد این کشور به عنوان یک بازیگر قدرتمند، عملاً نقش منطقه ای خود را از دست بدهد. این دو تحول مهم، باعث شد که حضور و برتری ایالات متحده آمریکا در

خلیج فارس در مقایسه با سایر قدرتهای فرامنقه ای، افزایش یابد و این شروعی برای تلاش آمریکا در راستای هژمونی بر منطقه بود.

حمله عراق به کویت در سال 1990 از یک سو بهانه لازم برای گسترش حضور مستقیم نظامی آمریکا در خلیج فارس را به وجود آورد و از سوی دیگر با افزایش نگرانی های امنیتی اعضای شورای همکاری خلیج فارس از قدرتهای منطقه ای، بسترها و انگیزه هایی جدی را برای تعمیق پیوندهای استراتژیک بین کشورهای جنوبی خلیج فارس و آمریکا، به ویژه در ابعاد نظامی-امنیتی، مهیا کرد.

بر این اساس، موافقت نامه های نظامی دوجانبه ای بین آمریکا و کشورهای شورای همکاری در دهه 1990 به امضا رسید. این موافقت نامه های نظامی دوجانبه ای بین آمریکا و کشورهای منطقه با هدف تضمین بقا و امنیت، توسط آمریکا امضا شد.

در مقابل، ایالات متحده آمریکا با هدف تثبیت هژمونی در این منطقه به دنبال امضای این موافقت نامه بود. بعد از حوادث یازده سپتامبر 2001، حضور مستقیم نظامی آمریکا در خلیج فارس افزایش و این کشور مرحله جدیدی را برای تثبیت هژمونی خود در خلیج فارس آغاز کرد. آمریکا سعی کرد خلیج فارس و خاورمیانه را به حوزه نفوذ انحصاری خود تبدیل کند و در این راستا، ایران و عراق را در زمره محور شرارت قرار داده برای تغییر رژیم در سال 2003 به عراق حمله نظامی کرد و تلاش نمود ایران را منزوی کند و در این راستا آمریکا سعی کرد تا همکاری و مشارکت کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را به دست بیاورد.

رویکرد آمریکا براساس ترکیب منعطفی از بازدارندگی، دیپلماسی مبتنی بر اجبار، برتری نظامی جهانی و استفاده پیشگیرانه یا پیشدستانه از نیروی نظامی به همراه اشاعه ارزش های دمکراتیک آمریکایی بوده است. تحرک کشورهای حوزه خلیج فارس با حضور قدرتهای غربی به ویژه آمریکا و روابط و پیوند با آنها و تداوم بقای آنها و طراحی و حمایت آمریکا امکانپذیر شده است.

وقوع انقلاب اسلامی در ایران در سال 1979، حمله اتحادشوروی به افغانستان در همان سال و سپس حمله عراق به ایران در سال 1980، شرایط منطقه را تغییر داد و کشورهای جنوب خلیج فارس، تهدیدهای نوینی را در محیط امنیتی خود احساس کردند. که باعث اقدام این کشورها برای تأسیس شورای همکاری خلیج فارس به عنوان چهارچوبی جدید برای تضمین بقا و افزایش امنیت خود از یک سو و افزایش سطح پیوندها و روابط استراتژیک با آمریکا از سوی دیگر شد.

بدین ترتیب می توان گفت که شورای همکاری، در شرایط متحول منطقه ای و در راستای هماهنگ سازی فعالیت های امنیتی کشورهای عضو شورا با یکدیگر از یک سو و با ایالات متحده از سوی دیگر تأسیس شد. هرچند رویکرد کلی کشورهای خلیج فارس، همراهی با آمریکا و سیاتهای آن در خلیج-فارس است، اما پذیرش تسلط آمریکا با برخی از محدودیتها نیز مواجه است. با وقوع

انقلاب اسلامی، ایران به اصلی ترین بازیگر منطقه ای مخالف تسلط آمریکا بر خلیج فارس تبدیل شد. با توجه به سیاست هژمونی آمریکا از یک سو و سیاست ضدهژمونی ایران از سوی دیگر، اهداف، منافع و سیاست های دو کشور در اغلب حوزه ها و مسائل در تعارض با هم قرار دارند. بر این اساس آمریکا در تلاش است تا از ظهور ایران به عنوان قدرت منطقه ای مستقل و مخالف آمریکا جلوگیری کند و ایران نیز در پی به چالش کشاندن آمریکا در منطقه بوده است. هرچند که تعارض سیاستها واهداف ایران وامریکا در

خلیج فارس دردوره پسا پهلوی قابل رویت است اما تحولات پس از سپتامبر2001 و همکاریهای ضمنی دو کشور در افغانستان و عراق نشان داد که ایران وامریکا منافع مشترک قابل توجهی در منطقه دارند که می تواند آنهارا به سوی همکاری مشترک سوق دهد و در شرایط کنونی خاورمیانه دعوت از ایران برای مشارکت در فرایند حل سیاسی بحران سوریه در دوره پسا برجام نشان دیگری ازاین نوع همکاری تلقی میشود .

*تأثیر رابطه آمریکا و شورای همکاری خلیج¬فارس بر امنیت جمهوری اسلامی ایران

تحولات کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در حوزه جنوبی منطقه ای و امنیتی جمهوری اسلامی ایران از اهمیت خاصی برخوردار است. این کشورها در مجاورت جغرافیایی با ایران در گستره مرزی وسیعی از دهانه خلیج فارس از کویت گرفته تا انتهای دریای عمان یعنی مرزهای پادشاهی عمان قرار دارند. وجود ذخایر عظیم انرژی و اهمیت ژئوپولوتیکی و توجه قدرتهای جهانی به منطقه و مواضع و راهبردهای کشورهای منطقه و تعامل آن ها با قدرتهای خارجی، عواملی هستند که می تواند بر روی سیاست خارجیجمهوری اسلامی تأثیرگذار باشد. امروزه و با توجه به شرایط منطقه ای خلیج فارس، به این نکته خواهیم رسید که تعاملات فی مابین کشورهای عربی منطقه و قدرتهای غربی روابط شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا از نگاه امنیت ملی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تهدیدزاست و نمی توان نسبت به این روابط بی تفاوت ماند.

چراکه مهمترین هدف جمهوری اسلامی ایران ارتقای جایگاه منطقه ای است و بزرگترین مانع در برابر دستیابی به این هدف حضور نظامی و قدرتمند آمریکا در منطقه است و به نوعی ایالات متحده آمریکا با افزایش حضور نظامی و اشراف امنیتی خود در این منطقه و همکاری نزدیک خود با شورای همکاری خلیج فارس، قصد کنترل کامل تحرکات و ایجاد محدودیت در دیپلماسی منطقه ای ایران را دارد.

همکاری نزدیک کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس با آمریکا تأثیر منفی بر امنیت جمهوری اسلامی ایران گذارده و موجب محدودتر شدن فعالیت های ایران در منطقه و در عرصه بین المللی شده است. در شرایط کنونی، فعالیت های آمریکا در منطقه با منافع ایران سازگاری ندارد و نگاه رایج در ایران به سیاست های آمریکا رویکردی تقابلی است.

حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس و دریای عمان و وجود پیمان های متعدد آنها با همسایگان جنوبی ایران نمونه هایی از حضور نظامی آشکار و پنهان آمریکا در امتداد مرزهای ایران است. این امر می تواند به عنوان تهدیدی علیه امنیت جمهوری اسلامی ایران تلقی شود. بیشتر کشورهای پیرامون ایران از جمله حوزه خلیج فارس و آسیای مرکزی و قفقاز یا عضو برنامه مشارکت برای صلح ناتو هستند یا با آن همکاری اتفرادی می کنند.

نقش مهم و جایگاه استراتژیک ایران در معادلات امنیتی و محیطی منطقه، باعث گردیده آمریکا به مهار استراتژیک ایران از طریق روابط خاص باکشورهای عضو سازمان ناتو و یا تعاملات امنیتی و اطلاعاتی با دیگر کشورها و پیمان های منطقه ای از جمله شورای همکاری خلیج فارس روی بیاورد. کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، در کنار همکاری های نزدیک با ایالات متحده آمریکا اقدام به خرید گسترده تسلیحات و تجهیزات نظامی مدرن به منظور استفاده از آنها در درگیری نظامی احتمالی با ایران که اینک به عنوان تهدیدی جدی در منطقه برای آنها به شمار می آید، نموده اند. استقرار نیروهای نظامی و فروش حجم زیادی از سلاحهای پیشرفته به کشورهای عربی منطقه خلیج فارس واستقرار پایگاههای نظامی امریکا در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، جملگی در راستای کنترل ایران صورت می گیرد.

اما حضور نظامی منطقه ای آمریکا بستگی به تهدیدهای خارجی ایران به خصوص در برابر منافع ایالات متحده دارد.به گونه ای که در دوره پیشابرحام هنگام اعلام مواضع ایران در رابطه با موضوع هسته ای نقشه ای از پایگاه هایی که جمهوری اسلامی ایران را احاطه کرده اند در رسانه های جمعی منتشر شد. اما نقشه دیگری نیز وجود دارد که حاوی اطلاعات اداری و نظامی جدیدتر ایالات متحده است که مسائل جزئی تر را نیز در بر می گیرد و نشان از عمق رشد مناقشات منطقه ای دارد.

پیش از حوادث 11 سپتامبر 2011، بیشتر پایگاه های نظامی آمریکا در اروپا و شرق آسیا مستقر بودند. اما پس از جنگ عراق و افغانستان شمار پایگاه های نظامی آمریکا در منطقه بیش از پیش افزایش یافتند. گستردگی این دو رویارویی و دیگر ملاحظات سیاسی سبب شد که جنگی طولانی در دو طرف ایران شکل بگیرد. در حالی که آمریکا تلاش می کند که تمرکز نظامی خود را در منطقه افزایش دهد. در عین حال این تلاش را نیز دارد که بیشتر نیروهای نظامی خود را از عربستان سعودی خارج کرده و به دیگر کشورهای عرب

منطقه خلیج فارس منتقل کند، جایی که حکومت های دوست با آمریکا امکانات امنیتی تازه ای را در اختیار آمریکا قرار می دهند. هرچند که تهاجم نظامی امریکا به افغانستان و عراق ازیکسو موجب سقوط دولتهای دشمن ایران، ایجاد فرصتهای جدیدو تقویت موقعیت منطقه ای ایران و از دیگر سو سبب افزلیش هزیته های امریکا و نگرانی دردوره پسا اشغال برای این کشور نیز گردید.

*آخرین نشست شورای همکاری خلیج فارس با رئیس جمهور آمریکا

در نشست شورای همکاری خلیج فارس نیز که در 21 آوریل 2016 برگزار شد. علاوه بر بررسی بحران‌های منطقه، بر پایان دادن به جنگ یمن و آنچه دخالت ایران در امور داخلی کشورهای عربی نامیده شد، مورد بررسی قرار گرفت. سلمان بن عبدالعزیز شاه سعودی طی سخنانی در این نشست گفت که کشورهای شورای همکاری خلیج فارس علاقمند هستند که روابط خود با آمریکا را در راستای خدمت به منافع مشترک، امنیت و صلح در منطقه و جهان توسعه دهند، سفر اوباما به عربستان در حالی صورت گرفت که روابط دو کشور پس

از توافق هسته ای غرب با ایران و اعلام واشنگتن در خصوص انتشار اسنادی مبنی بر دست داشتن عربستان در حوادث ۱۱ سپتامبر به سردی گرائیده است.

عربستان سعودی در واکنش به این اقدام واشنگتن تهدید کرد دارایی‌های خود را که بالغ بر میلیاردها دلار می شود از آمریکا خارج می کند. سران کشورهای حاشیه خلیج فارس در دیدار با اوباما خواستار تضمین آمریکا درباره مقابله با ایران و همکاری دفاع موشکی با این کشور شدند.

هدف از برگزاری اجلاس سران آمریکا و شورای همکاری خلیج فارس به ریاست اوباما و ملک سلمان و دیگران سران این شورا و احیای ائتلاف راهبردی، ارسال پیام های اطمینان بخش از سوی طرف آمریکایی به کشورهای خلیج فارس در قبال برخی رفتارهای ایران به خصوص بعد از نزدیکی آمریکا و ایران بدنبال توافق اتمی بود.

همچنین در این نشست مذاکراتی فشرده ای بین دو طرف در مورد نحوه تحرک مشترک برای مقابله با تهدیدات امنیتی ایران در قبال همسایگانش در خلیج فارس و حل و فصل مسالمت آمیز تنش ها در داخل ائتلاف راهبردی بین طرفین ناشی از حصول توافق اتمی با ایران صورت گرفت. بخش زیادی از مذاکرات این نشست به پرونده های امنیتی و تهدیدات ایران در کنار تلاش طرف آمریکا برای آرام سازی و رفع نگرانی های کشورهای شورای همکاری در قبال نفوذ فزاینده و تهدیدات ایران علیه کشورهای منطقه اختصاص یافت و اوباما بر تعهد آمریکا در حمایت از کشورهای خلیج فارس وآمادگی برای مقابله با هرگونه تهاجمی علیه متحدان خلیج فارسی آمریکا اختصاص داشت.

در بیانیه پایانی این اجلاس علاوه بر متهم کردن جمهوری اسلامی ایران به حمایت از گروههای تروریستی در سوریه، یمن و بحرین، بر تقویت توان این کشورها برای مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی، توافقات دفاعی مشترک علیه هرگونه خطری، اجرای مانورهای مشترک نظامی در مارس 2017، افزایش اقدامات آمریکا برای مقابله با خطر موشکی ایران و افزایش تبادل اطلاعات در مورد خطرات ایران در منطقه تاکید شده است.

سران کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس در دیدار با رئیس جمهور آمریکا چهار درخواست جدید از وی در زمینه ایجاد رویکرد جدید مشترک در منطقه داشته اند. درخواست اول آنها از اوباما تقویت مواضع سنی ها در عراق و میسر ساختن حضور سنی‌ها در دولت مرکزی عراق است. آن‌ها به اطلاع اوباما رسانده اند که سیاست وی در جلب حمایت «حیدر العبادی» نخست وزیر عراق اشتباه است. سران منطقه همچنین از جابجایی آتی عبادی با نخست وزیر حامی ایران در آینده نزدیک خبر دادند. درخواست دوم آنها اعمال

تحریم‌های جدید آمریکا علیه ایران به خاطر آزمایش موشک‌های بالستیک بوده است.

درخواست سوم اعراب خلیج فارس از اوباما تقاضای خرید جنگنده های رادار گریز اف ۳۵ ساخت آمریکا از سوی عربستان سعودی و امارات متحده عربی بوده که با هدف مقابله با تهدید موشکی ایران صورت گرفته است و چهارمین درخواست آنها عدم همکاری واشنگتن با روسیه و سازمان ملل متحد برای یافتن راه حل سیاسی در باره سوریه و عدم همکاری با روسیه و سازمان ملل و جایگزین کردن کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و ترکیه با روسیه برای پایان بحران در سوریه و سرنگونی «بشار اسد» بوده است که همه این درخواستهای چهارگانه با مخالفت یا عدم استقبال اوباما مواجه شده است.

در نشست مشترک ریاض کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس متعهد شدند تا مطالعات بیشتری در خصوص پیشنهادات آمریکا برای همکاری در زمینه امنیت دریایی و سرعت‌دهی به توافقات موجود در خصوص راه اندازی سیستم سپر موشکی برای مقابله با موشک‌های بالستیک داشته باشند.

طرفین همچنین بر ضرورت انجام گفت‌وگوهای گسترده برای حل درگیری‌های منطقه و تلاش مشترک در جهت کاهش بحران‌های منطقه‌ای تاکید کردند. آنها بر توانایی خود در جهت اعتمادسازی و حل اختلافات طولانی مدت با ایران به شرط آنکه تهران نسبت به اصل حسن همجواری، عدم مداخله در امور داخلی و احترام به حق حاکمیت اراضی بر اساس قوانین بین‌المللی و آنچه در منشور سازمان ملل آمده متعهد باشد، تاکید کردند.

سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس همچنین به توصیه های برآمده از نشست مشترک وزرای دفاع کشورهای عضو این شورا و آمریکا که در آن بر اهمیت انجام تمرین‌های نظامی بین دو طرف تاکید شده بود،گوش فرا دادند و اعلام کردند که به زودی برنامه‌ریزی‌های لازم را جهت انجام تمرینات نظامی مشترک در مارس 2017 آغاز خواهند کرد تا توان نظامی مشترک دو طرف را به نمایش بگذارند. کشورهای عضو همچنین با اجرای سریع طرح جدید آموزش یگان‌های برگزیده نیروهای عملیات ویژه کشورهای عضو

به منظور تقویت توان عملیاتی مشترک برای مبارزه با تروریسم موافقت کرده و همچنین از توسعه توان همکاری با آمریکا در زمینه امنیت فضای سایبری حمایت کردند.

*نتیجه گیری

بعد از 11 سپتامبر 2001، روند تحولات منطقه ای دارای ویژگی هایی بوده است که تأثیرات عمده ای بر شورای همکاری خلیج فارس و ایران برجای گذاشته است. اولین ویژگی قابل برداشت، تردید در روابط شورای همکاری و آمریکا است. برغم اینکه کشورهای عضو شورا در جهت کاهش آسیب پذیری ها و تهدیدات خود همواره پیوند با قدرتهای بزرگ بویژه آمریکا را در دستور کار خود داشته اند و روابط میان آنها وآمریکا از ابتدا روابطی مستحکم و مبتنی بر معادله نفت در برابر امنیت بوده است، اما بعد از وقوع حادثه تروریستی 11 سپتامبر در نیویورک، مسائلی از قبیل اصلاحات و طرح خاورمیانه بزرگ در کانون سیاست خارجی آمریکا قرار گرفت تا آنجا که مطرح کردن عربستان سعودی به حمایت از تروریسم، باعث تردید کشورهای شورا در تداوم روابط پیشین با آمریکا و کاهش نسبی اتکاء آنها برای ایجاد امنیت و حفظ رژیمهای خود به امریکا گردید.

همچنین پس از به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای ایران با کشورهای 5+1 عربستان و اکثریت قاطع کشورهای عربی با نگرانی از آینده مناسبات ایران وغرب بویژه آمریکا دست به بحران سازی درسطوح منطقه ای وروابط دوجانبه با ایران زدند. این درحالی است که دردوره پسا برجام امریکا و بازیگران مطرخ صحنه بین المللی ازایران برای ایقای نقش در حل بحران سوریه دعوت رسمی به عمل آوردند که درصورت حل این بحران ، ایران می تواند در حل وفصل سایر بحرانهای منطقه ای، نقش پررنگتری ایفا کند.

در شرایط کنونی منطقه نکته حائز اهمیت این است که ایران باید با اعمال دیپلماسی هوشمندانه تری نسبت به بلا اثرکردن اهرمهایی چون: تشدید اختلاف شیعه -سنی ایرانی- عربی، ایران هراسی و تحریک امریکا، میلیتاریزه نمودن منطقه ای عربی، منفعل نمودن ایران در میان سازمان همکاری کشورهای اسلامی و .... که عربستان و یاران عربش از آنها به منظور تضعیف موقعیت ایران و رو در رو قراردادن ایران با امریکا بهره برداری میکند استراتژی ویژه ای بکاربندد.

به نظر میرسد آمریکا با عدم اجابت درخواستهای چهارگانه شورای همکاری خلیج فارس و توصیه های مکرر به عربستان و ایران جهت حل مشکلات دوجانبه ای ومنطقه ای و تاکید بر ضرورت عدم تنش این کشورها با ایران و قول مساعد نسبی به عربستان و دیگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس در زمینه تقویت بنیه نظامی آنها در برابر ایران خواستار نوعی صلح سرد بین ایران و کشورهای عضو شورای همکاری است تا از این طریق رشد شبه نظامی گری در منطقه متوقف شود. اما درعین حال ایران و این کشورها همواره احساس تهدبد متقابل نمایند تا ازاین رهگذر آمریکا ضمن احاطه برمنطقه، تجهیزات نظامی خود را نیز به فروش رساند و این مشکل بنیانی جهان اسلام است که همواره به مجری سیاستهای غربی تفرقه بینداز و حکومت کن بوده و بیشترین خسارات جانی و مالی را پرداخت میکند و از گامهای توسعه همه جانبه عقب می ماند.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری خبرآنلاین ، تاریخ انتشار خبر 30 تیر 1395، کدمطلب: 557919 ،www.khabaronline.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین