پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۲۹۰۴۷
تاریخ انتشار : ۰۳ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۴:۵۷
در واقع حرکت کشورهای حاشیه خلیج فارس در مدار منافع ملی و حاکم شدن منطق منفعت‌گرایی این کشورها که حاصل هزینه – فایده ناشی از بالا گرفتن تنش‌ها میان ایران و امریکا در منطقه است، تحولات منطقه را دستخوش دگرگونی کرده و اگر تمایل این کشورها به سمت ایران، صرفا مانور تاکتیکی موقت برای خروج از جنگ یمن و نه استراتژی درازمدت باشد، ماحصل آن پایان دادن به جنگ بی ثمر در یمن، ممانعت از بروز تلفات بیشتر و برقراری صلح و ثبات در این کشور خواهد بود.
شعار سال:حرکت کشورهای خلیج فارس در مدار منافع ملی و حاکم شدن منطق منفعت‌گرایی ناشی از بالا گرفتن تنش‌ها میان ایران و امریکا، تحولات منطقه را دستخوش دگرگونی کرده است.

عربستان از مهمترین بازیگران مناقشه یمن به شمار می‌رود و این کشور می‌داند تغییر در هر یک از کشورهای عربی بر آن بی‌تأثیر نخواهد بود. لذا هرگونه تغییر در یمن زمینه تغییر در عربستان را سرعت خواهد بخشید.

از همین رو، ریاض درخصوص ماجراجویی در یمن با دغدغه‌های متعددی مواجه بوده است؛ مشکلات داخلی عربستان و مساله بحران مشروعیت در این کشور که به صورت ناتوانی در مقابل رقبای داخلی و بروز اختلاف نظرهای جدی میان نخبگان قدیم و جدید عربستان بروز کرده و منجر به وابستگی امنیتی ریاض به امریکا شده و اگرچه این امر شاید در ظاهر، عربستان را در منطقه قدرتمند نشان دهد، اما چون ظرفیت درونزای این کشور نیست و وابسته به یک نیروی فرامنطقه‌ای است، نقطه ضعف امنیتی سعودی‌ها محسوب می‌شود.  

اگرچه موقعیت ژئوپولیتیکی یمن و تسلط این کشور بر تنگه باب المندب و دریای سرخ، ناامنی در مرزها و از بین رفتن ثبات مرزی میان یمن و عربستان و همچنین مساله وجود پیوندهای قومی، قبیله‌ای، فرهنگی و مذهبی شیعیان جنوب عربستان با یمن و نگرانی از رسوخ اندیشه‌های شیعی و انقلابی از یمن به بخش قابل توجهی از جمعیت شیعه عربستان که در مناطق استراتژیک نفتی ساکن هستند از دیگر دغدغه‌های ریاض هستند، اما در این بین، یکی از مهمترین نگرانی‌های سعودی‌ها درباره یمن به عوامل موثر بر ذهنیت نخبگان این کشور در رابطه با نوع نظام سیاسی یعنی استقرار حکومت جمهوری در یمن باز می‌گردد.

با وجودی که این دغدغه با اتحاد یمن شمالی و جنوبی و همسویی علی عبدالله صالح با حکومت عربستان برای مدتی از بین رفت، اما تحولات ناشی از خیزش اسلامی در این کشور و برکناری عبدالله صالح موجب شد تا ریاض این موضوع را تهدیدی برای خود تلقی کرده و احتمال ورود امواج حاصل از این خیزش‌ها را به عربستان بیش از پیش محتمل بداند.

علاوه بر آن، بیم تبدیل شدن یمن به الگویی مطلوب برای صدور انقلاب در خلیج فارس و نیز شکل‌گیری دولتی انقلابی در یمن همسو با ایران موجب می‌شود تا رابطه مستقیم میان موضوع مناقشه یمن و تنش ایران و امریکا در شرایط کنونی ترسیم کنیم.   

در حالی که قرار بود جنگ یمن بخشی از یک سناریوی بزرگ‌تر برای فشار بر ایران و به دنبال آن، تضعیف محور مقاومت باشد، ابتکارات یمنی‌ها از جمله حمله پهپادهای انصارالله یمن به میدان نفتی الشیبه و پالایشگاه وابسته به شرکت آرامکو عربستان که پیشتر در ماه می نیز تکرار شده بود موجب شد تا معادلات میدانی تغییر کرده و نتیجه معکوس برای ریاض – واشنگتن رقم زند.

در واقع از یک سو از شکاف میان اعضای ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی در جنگ یمن پرده برداشته شد؛ به طوری که شراکت سعودی‌ها و امارات را که جزو نزدیک‌ترین شراکت‌ها در منطقه غرب آسیا محسوب می‌شد تحت الشعاع قرار داد و از سوی دیگر پیگیری سیاست فشار حداکثری واشنگتن علیه تهران باعث نزدیک شدن کشورهای غرب آسیا به یکدیگر شد.

البته نمی‌توان این نزدیکی را نوعی ائتلاف‌ منطقه‌ای علیه نیروهای فرامنطقه‌ای تلقی کرد، بلکه ناکامی ائتلاف‌های علیه ایران مانند ناتوی عربی، ناتوی منطقه‌ای و نشست ورشو، چرخش کشورهایی مانند امارات به سمت ایران به دلیل واقع بینی در برآورد هزینه‌های سنگین باقی ماندن در اتئلاف با امریکا در خلیج فارس علیه ایران و اعلام خروج از جنگ یمن و همچنین بی اثر بودن حمایت عربستان از شکل‌گیری دولت در عدن موازی با صنعا موجب شد تا ریاض با توجه به مسائل ژئوپلیتیکی، امنیتی و اقتصادی ضرورت گفتگو با تهران را احساس کند.

در واقع، افزایش قدرت منطقه‌ای ایران در حوزه نظامی، سیاسی و اقتصادی با وجود تنگناهای نظام بین‌الملل در قالب اعمال تحریم‌های گسترده ضد ایران و کنترل ایران بر تنگه هرمز که افزایش قدرت چانه‌زنی ایران در معادلات منطقه‌ای را به دنبال داشت، باعث شد تا عربستان از وضعیت خود تفسیری جدید ارائه دهد و در شرایطی که تمام گزینه‌های پایان جنگ یمن به سود خود را از دست داده، به دنبال نشستن بر میز مذاکره با ایران باشد.  

در واقع حرکت کشورهای حاشیه خلیج فارس در مدار منافع ملی و حاکم شدن منطق منفعت‌گرایی این کشورها که حاصل هزینه – فایده ناشی از بالا گرفتن تنش‌ها میان ایران و امریکا در منطقه است، تحولات منطقه را دستخوش دگرگونی کرده و اگر تمایل این کشورها به سمت ایران، صرفا مانور تاکتیکی موقت برای خروج از جنگ یمن و نه استراتژی درازمدت باشد، ماحصل آن پایان دادن به جنگ بی ثمر در یمن، ممانعت از بروز تلفات بیشتر و برقراری صلح و ثبات در این کشور خواهد بود.

شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری مهر،تاریخ انتشار:3شهریور1398،کدخبر:4701331،www.mehrnews.com

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین