شعار سال: وقتی دانشجو هستید و ناچارید ساعتها وقت صرف ترجمه یک صفحه کنید و دست آخر میفهمید مطلب موجود در آن بهدرد پروژهتان نمیخورد، کارتان را پیش نمیبرد و این مرحله را صدها بار و صدها ساعت دیگر تکرار میکنید. در حالیکه اگر به زبان انگلیسی مسلط بودید با یک نظر متوجه مطلب میشدید و عمرتان هدر نمیرفت. متأسفانه ما آن قدر وقت نداریم که همه زبانهای دنیا را یاد بگیریم و مثلاً وقتی در یک کنفرانس جراحی مغز، فردی اسپانیولی صحبت میکند، آپشن اسپانیولی مغزمان را فعال کنیم و بفهمیم چه میگوید. به همین دلیل انسانها راه حل سادهتر را پیش گرفتند؛« انتخاب یک زبان جهانی». درک این مطلب ساده مینماید و لذا خانواده هوشمند ایرانی بهدرستی دریافته برای اتصال به جامعه جهانی و استفاده از دانش و مهارت بینالمللی ناچار است زبان ارتباط را بلد بشود. نمیتوانی مهارتهایت را گسترش دهی، یا حتی از کاتالوگ و روش تعمیر یک وسیله خانگی سر در بیاوری اگر زبان ارتباط را ندانی. نمیتوانی در حوزه اقتصاد و تجارت، بورس و سرمایه گذاری جهانی ورود کنی یا حتی یک گزارشگر، یا خبرنگار ورزشی باشی که عاقبت بعد از یک عمر تلاش حرفهای، به دلیل عدم توانایی در برقراری ارتباط مورد تمسخر قرار نگیری. نمیتوانی در جوامع بینالمللی پاسخگو و مدافع حقوق ملتت باشی، نمیتوانی ترجمان تاریخ رشادتها، اندیشهها و آرمانهایت باشی. ترجمهات میکنند. تحریف میشوی. حذف میشوی. عقب میمانی. خانواده ایرانی این مهم را میفهمد. اما مسأله این است که برنامههای درسی آموزشوپرورش کارایی لازم جهت آموزش زبان انگلیسی را نداشتهاند. سالهاست خانوادهها دریافتهاند برای آموزش صحیح فرزندانشان باید به آموزشگاههای آزاد زبان متوسل شوند. با این وجود درخواست حذف زبان از کتب درسی توسط نمایندگان مجلس نشان میدهد این عزیزان به جای اندیشیدن به راههای حلمسأله فقط توانایی پاک کردن صورت مسأله را دارند.
بهعنوان یک معلم و شهروند از نمایندگان میپرسم:
۱_چگونه است که طبق این طرح، معلمان موجود در سیستم آموزش و پرورش تا به امروز کارایی لازم را نداشتهاند اما در صورت کار در آموزشگاههای آزاد کارآمد خواهند شد؟آیا جز این است که ایرادهای اساسی متوجه روشهای تدریس و تدوین غیر اصولی کتب آموزشی در آموزش و پرورش است؟
۲_تکلیف دانشآموزان روستایی و خانوادههایی که توان پرداخت هزینههای آموزشگاه را ندارند چه میشود؟ آیا این امر در تناقض آشکار با عدالت آموزشی و اصول اولیه قانون اساسی نیست؟
آیا زجرآور نخواهد بود اگر دانشجوی پزشکی یا مهندسی و.. قبول شده از منطقه محروم از خواندن کتب مرجع دانشگاهی ناتوان باشد؟ آن گاه چه کسی پاسخگو خواهد بود؟
۳_چه کسی پاسخگوی سرگردانی نیروهای رسمی آموزش و پرورش در آموزشگاهها و ناامنی روانی و شغلیشان خواهد بود؟ دستگاه عریض و طویل آموزش و پرورش هر سال از سازماندهی صحیح نیروهای خود عاجز میماند. حال چگونه ممکن است این آموزشگاههای آزاد توان مدیریت و برخورد صحیح با همکاران فرهنگی را داشته باشند؟
۴_آیا بهتر نیست به جای اینهمه خودزنی و درهم ریختگی، فکری به حال کتب درسی کرده و با بازنگری آنها و نیز بررسی و به کارگیری سیستمهای موفق آموزشگاهی در مدارس، آموزش زبان را به شکلی مؤثر احیا کنیم. چه اگر بنا باشد هر درس ناکارآمدی در آموزش و پرورش را به آموزشگاهها واگذار کنیم این امر قابل تعمیم به سایر دروس نیز خواهد بود و کمتر درسی از این ورطه جان سالم بهدر خواهد برد.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری ایران آنلاین ، تاریخ انتشار 23 مهر 98، کد خبر: 508512، www.ion.ir