شعارسال: بسیاری از مناطق شهر و روستا و خیابانها در آب فرو رفتند، مناطق مسکونی، چون جزایری در دریا نمودار شدند، زندگی بسیاری در آب فرو رفت، شاید هم میتوان گفت بر باد رفت، زندگی شهری برای چند روز مختل شد، مردم مستاصل شدند و عملا سلامت و رفاه شهروندان با خطر جدی مواجه ساخته است.
- چرا؟ چون متناسب با بالا رفتن نرخ جمعیت، افزایش روزافزون ساخت وسازهای شهری، بالا بودن سطح آبهای زیر زمینی و فقدان شیب مناسب طبیعی زمین، زیرساختهای مناسب دفع آبهای سطحی وجود ندارد؛ سیستم فاضلاب هم برای دفع آبهای سطحی، ناکافی و فرسوده است.
-البته بر اساس نظر کارشناسان، اصولا جمعآوری آبهای سطحی مستقل از شبکه فاضلاب است و شبکه فاضلاب برای جمعآوری آبهای سطحی نیست. اهواز جزء معدود شهرهای دنیا است که شبکه جمعآوری آبهای سطحی ندارد و به این ترتیب عملا دو سیستم دفع آبهای سطحی و فاضلاب، در شهر اهواز مدتهاست یکی شده و از هم جدا نیستند (بجز معدود شهرکهای مربوط به نفت که این سیستمها از هم جداست). این در حالی است که از نظر قانونی نیز فاضلاب بر عهده شرکتهای آبفا و دفع آبهای سطحی به عهده شهرداریهاست.
همان شبکه فاضلاب اهواز هم که به گفته معاون معاون آب و آبفای وزارت نیرو، ۲ هزار و ۴۰۰ کیلومتر طول دارد، هزار و ۱۵۰ کیلومتر آن دارای لوله بتنی و مربوط به ۵۰ سال پیش است که قابل استفاده نیست و تنها ۴۱درصد طرح جامع فاضلاب اهواز انجام شده است. با توجه به این رواناب ناشی از بارندگیها اضافه شده به شبکه فاضلاب از توان آنها خارج است، به همین دلیل با کمترین بارندگی این شبکهها دچار پسزدگی آب به خیابانها و معابر میشود و مخلوطی از آب باران و فاضلاب خانگی سطح خیابانها را میپوشاند.
- آیا این مشکل، تازگی دارد؟ خیر، شاید این مشکل را میتوان حتی به سالهای قبل از انقلاب کشاند که گویی سیستم دفع آبهای سطحی در شهرسازی اهواز، در نظر گرفته نشده بود.
- چرا منطقهای که بیش از یک صد و اندی سال است که هزینههای کل مملکت را میدهد، نباید یک شبکه جمعآوری آبهای سطحی داشته باشد و سیستم فاضلابش فرسوده است؟ چون مدیریت کلانشهری و استانی، سیستم اداری و خدمات شهری کارآمد برای تامین اعتبارات لازم برای گسترش شبکه فاضلاب و ترمیم مجاری آبهای سطحی و فاضلاب وجود ندارد.
- پس سیستمهای نظارتی، چون بازرسی، مجلس، شوراها تاکنون چه کردهاند؟ آن چه امروز میبینیم، نظارتهای قبلی، کارآمد نبوده است.
- شبکه جامع فاضلاب اهواز، نیازمند تامین منابع مالی لازم است. قرار بود تسهیلات بانکی به این طرح اختصاص یابد، اما بهدلیل تامین نشدن منابع مالی، اجرای این طرح تاکنون به اتمام نرسیده است. در سال ۱۳۸۴ بانک جهانی وامی به میزان ۱۴۹میلیون دلار برای اصلاح شبکه فاضلاب اهواز پرداخت کرده است. به علاوه طبق مصوبه دولت در ۱۵/۱/۹۶، نه هزار میلیارد تومان برای اجرای شبکه فاضلاب شهری تصویب شده است که آن هم به طور کامل پرداخت نشده است و اجرای طرح ناتمام باقی مانده است. اما مشخص نیست، پرداخت این وامها و مبالغ چه تاثیری بر سیستم دفع آبهای سطحی و فاضلاب داشته است.
- حال پرسش این است که آیا اکنون امکان تامین این منابع بالا وجود دارد؟ شاید خیر. موقعی که کشور با هزاران معضل و بحران دیگر روبهروست، بعید است که بتوان بیش از ده هزار میلیارد تومان را فقط برای اهواز تامین کرد.
- آیا امکان تامین مالی توسط فاینانس خارجی وجود دارد؟ خیر؛ چون ارتباط مالی با خارج قطع شده است.
- پس آیا به این زودی میتوان نسبت به حل معضل و بحران آب و فاضلاب خوزستان، امیدوار بود؟ شاید خیر.
- آیا مدیریت شهری، امکان حل معضل را دارد؟ خیر.
- چرا؟ چون اصولا تصدی هر پست، نه بر اساس تخصص و کارآمدی بلکه بر اساس تعهد و پایبندی به حزب و جریان سیاسی است.
- عمده مشکل بحران آب و فاضلاب در کجاست؟ معمولا بیشتر این معضل در مناطق فرودست با مشکلات فقر و بیکاری دیده میشود.
- نتیجه این مشکلات چه خواهد بود؟ ناکارآمد جلوه کردن مدیریت ساختار دولتی، تشدید فاصله میان مردم و حاکمیت، ایجاد بحرانهای اجتماعی و ...
نتیجه: بحران سیل و فاضلاب خوزستان، در حقیقت معضل ناکارآمدی طولانیمدت مدیریت کلان و سیستمهای نظارتی در حل معضلات جامعه است که متاسفانه بیشتر در مناطق فرودست ظاهر میشود و میتواند به تشدید بحرانهای اجتماعی و فاصله بیشتر میان مردم و حاکمیت اجرایی بینجامد و در حقیقت، فقط با معضل بحران سیل روبهرو نیستیم، بلکه با سیل بحرانهایی مواجه هستیم که اگر اندیشه نکنیم، میتوانند ما را با بحرانهای بزرگ تری روبهرو سازند.