شعارسال: چالش همیشگی بین دولت و رسانه ملی که هر چند وقت یک بار، رئیس جمهور را هم از آن بینصیب نمیگذارد. روز گذشته روحانی در همایشی که با حضور استانداران و فرمانداران سراسر کشور در وزارت کشور برگزار شد، به ایراد سخنرانی پرداخت، اما صداوسیما از پوشش مستقیم آن خودداری کرد. این البته بار اولی نیست که سخنان رئیس جمهور توسط صداوسیما پوشش داده نمیشود. دولت همواره نسبت به سانسور خبرهای دولتی و کمکاری صداوسیما در این زمینه، انتقاد داشته است.
علیرضا معزی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیس جمهور ضمن اعلام استنکاف صداوسیما از پخش مستقیم سخنرانی دیروز روحانی با وجود هماهنگی قبلی، در صفحه توئیتر خود نوشت: «هم اکنون رئیس جمهور در حال سخنرانی در همایش استانداران و فرمانداران سراسر کشور است و صداوسیما علیرغم هماهنگیهای به عمل آمده از پخش زنده سخنان رئیس جمهور امتناع میکند و تماس با مدیران مربوطه نیز بیجواب است و کسی پاسخگو نیست.»
علی ربیعی سخنگوی دولت نیز در پاسخ به ایرنا که دلیل پخش نشدن سخنرانی روحانی را جویا شده بود، گفت: همه تلاش دولت و شخص رئیس جمهوری بر این است که انتخابات مجلس باشکوه و با مشارکت گسترده مردم برگزار شود. همانگونه که دکتر روحانی در سخنرانی امروز (روز دوشنبه) خود نیز تاکید کردند و متأسفانه از تلویزیون پخش نشد، جمهوریت و مردم از جایگاه و اهمیت فوقالعادهای در قانون اساسی ما برخوردار است و اینکه سخنرانی رئیس جمهوری منتخب مردم از صداوسیما پخش نمیشود یا گاهی سانسور میشود، خلاف جمهوریت و مردمسالاری نظام است. ربیعی با تأکید بر این که رئیس جمهور و دولت، مطالبهای فراقانونی ندارند، گفت: صحبتهای رئیس جمهوری ناظر بر تقویت جایگاه مردمسالاری نظام بود و ایشان دلسوزانه منتقد برخی رفتارها و نگاههای تنگ نظرانه است که نهایتا منجر به ناامیدی و قهر بخش زیادی از مردم با صندوق رای میشود.
سخنگوی دولت با اشاره به نزدیک بودن انتخابات مجلس و اهمیت سخنرانی رئیس جمهوری در همایش استانداران و فرمانداران کل کشور گفت: شایسته نبود صداوسیما در چنین شرایطی از پخش سخنرانی دکتر روحانی که در راستای هرچه باشکوهتر برگزار شدن انتخابات بود، امتناع کند. او بار دیگر از اقدام صداوسیما در امتناع از پخش سخنرانی رئیس جمهوری انتقاد کرده و خواستار اصلاح رویههای موجود در بخشهای خاصی از رسانه ملی شد.
دامنه اختلافات دولت با رسانه ملی، اما تنها به مباحثی، چون پخش یا عدم پخش گزارشهای دولتیها و شخص رئیس جمهور مربوط نمیشود. ساخت فیلمها و مستندهایی که برخی آن را تخریب چهره دولت و رئیس آن ارزیابی میکنند، در کنار سانسور خبری و گزینش سلیقهای در انتخابهای خبرهای مربوط به حوزه دولت، از دیگر موارد در این زمینه است.
پخش مستند «مهشکن» در کنار سریالی به نام گاندو، دو نمونه از این موارد هستند که از نظر برخی صاحبنظران از همان ابتدا رئیس جمهور و دولت او را هدف و منظور اصلی خود قرار داده بودند. مستند مه شکن در یکی از قسمتهای خود به کودتای نوژه میپردازد و با اشاره به زمان نماینده مجلس بودن رئیس جمهوری، نطق روحانی را سانسور میکند و با پخش این نطق تقطیع شده به طور مکرر میخواهد ماجرا را به گونهای در ذهن مخاطب جا دهد که حسن روحانی سعی در منحل کردن ارتش در آن زمان داشته است.
در آن زمان حسامالدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیس جمهور و نماینده او در شورای نظارت بر صداوسیما در نامهای انتقادی به محسنی اژهای نوشت: اینجانب در مکاتبات متعدد نسبت به سیاسی و جناحی شدن رسانهای که باید ملی باشد و نیز عملکرد غیرحرفهای، سیاستزده و همراه با تحلیلهای مغرضانه برخی مجریان صداوسیما تذکر دادهام. از سویی فراتر از موضوع دولت و نمایندگی اینجانب در قوه مجریه، نگران از دست رفتن سرمایه شهرت سازمان صداوسیما و به تبع آن از دست رفتن اعتبار رسانه، اعتماد مخاطبان، تعداد و کیفیت مخاطبان و مرجعیت سازمان صداوسیما هستم. نامهنگاریهای مکرری که البته واکنش و پاسخی به همراه نداشته است.
محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهور، در خصوص عملکرد صداوسیما و اعتراض دولت در این زمینه اشاره داشته است که در جلسه روز ۲۵ دی ماه هیات دولت، رئیس جمهور چندین تذکر به علی عسگری، رئیس صداوسیما داده است.
سانسور سخنرانیهای رئیس جمهور و گزارشهای دولتیها توسط صداوسیما نیز یکی دیگر از موارد اختلافآمیز دو طرف بوده است. روحانی در جلسه هیئت دولت در اول آذرماه سال جاری، حرفهای مهمی در خصوص اقتصاد، سیاست خارجی، برجام، لوایح اف. ای. تی. اف و مبارزه با فساد ایراد کرد که صداوسیما در بخشهای مختلف خبری از پخش آنها خودداری کرد. صحبتهایی که البته از سوی برخی از خبرگزاریها منتشر شد.
همچنین در خرداد ماه سال جاری، صداوسیما بخشهایی از سخنان رئیس جمهوری دربارۀ رفراندوم و بنبست شکنی آن را که در دیدار با ۲۰ نفر از مدیران رسانهها مطرح شده بود، پخش نکرد. مهمترین سخن رئیس جمهوری در این دیدار که تلویزیون آن را سانسور کرد، بحث قابلیت اصل ۵۹ قانون اساسی برای برگزاری رفراندوم و مراجعه مستقیم به آرای مردم و اختیارات ویژه در وضعیت غیر عادی بود. روحانی در آن سخنان اظهار داشت که در شرایط ویژه به اختیارات ویژه نیاز دارد و همان اختیاراتی را لازم میداند که در دهۀ ۶۰ به شورای عالی پشتیبانی جنگ، اعطا شده بود. روحانی همچنین از مطرح کردن بحث رفراندوم با رهبری، در مورد مساله هستهای در سال ۸۳ و موافقت رهبری در این مورد صحبت کرده بود و حتی از نحوه پوشش خبری صداوسیما هم انتقاد کرده بود. مواردی که البته همه آنها توسط صداوسیما سانسور شده و در اختیار مخاطب این رسانه قرار نگرفت.
در نمونهای دیگر و در اواخر سال گذشته، با مطرح شدن درخواست استعفای محمدجواد ظریف، رئیس جمهور روحانی در نامهای، دلایل مخالفت خود با این درخواست را اعلام کرد. خبر مخالفت مکتوب رئیس جمهوری با استعفای محمدجواد ظریف از وزارت امور خارجه توسط صداوسیما خوانده شد، اما ترجیح داده شد که بخشهایی از آن خوانده نشود و تنها قسمتهایی از نامه عالیترین مقام اجرایی کشور به رئیس دستگاه دیپلماسی که مشتمل بر مسائل مهمی درعرصه سیاست و اقتصاد بود، خوانده نشود.
با این وجود، صداوسیما هم ادعا دارد که دولت نیز از در بسیاری موارد از ابزار قدرت خود در جهت ایجاد محدودیت برای صداوسیما استفاده کرده است. این در حالی است که به گفته برخی منابع، از آقای علی عسگری خواسته شده است که در زمینه پخش اخبار مربوط به حوزه دولت، از این پس باید تنها بستههای خبری تهیه شده در نهاد ریاست جمهوری، بدون هرگونه دخل و تصرف و دقیقا آنگونه که در معاونت ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیس جمهور تهیه میشود، از صداوسیما پخش شود.
صداوسیما نیز در پاسخ به این درخواست دولت، با تاکید بر اینکه صداوسیما تاکنون کمال همکاری را با دولت داشته، با این درخواست مخالفت کرده و گفته است که چنین درخواستی در دوره هیچ یک از روسای جمهوری پیشین سابقه ندارد و با هویت رسانه ناسازگار است.
گفته میشود دولت ازمدتها قبل به دنبال راهاندازی شبکه تلویزیونی اختصاصی برای خود بوده است تا بتواند دیدگاههای سیاسیاش را در مورد مسائل مهم کشور به افکار عمومی منتقل کند، اما به دلیل محدودیتهای قانون اساسی این کار میسر نبوده و تاکنون امکان آن ایجاد نشده است. با این وجود، اما این پرسش قابل طرح است که مگر صداوسیما، رسانه ملی کشور نیست؟ مگر حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی همین کشور نیست؟ پس چرا این تقابل رفتاری بین صداوسیما و دولت وجود دارد؟ دلایل اصلی این اختلافات و موضعگیریهای متقابل از کجا ناشی میشود؟ آیا در مباحث مربوط به تنویر افکار عمومی و اطلاعرسانیهای شفاف هم باید لایههایی از تفکرات متعارض جناحی را دخیل دانست؟ آیا رسانه ملی، اگر حتی صدای دولت انتخاب شده از سوی ملت هم نیست، نباید حداقل در مسیر انعکاس این صدا، بیطرفانه عمل کند؟