پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۶۶۲۳۰
تاریخ انتشار : ۲۸ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۲:۲۹
حضرت علی با طیب خاطر و به اختیار و انتخاب خودش حکومت را از دست داد، فقط به این دلیل که نخواست نعوذبالله یک سخن دروغ بگوید و دروغ نگفت، چون به اصول و مبانی اخلاقی پایبند بود و بدون تردید ارزش تمام قدرت و حکومت را پایین تر از یک عمل اخلاقی می دانست و یک سخن راست را بر تمام قدرت و حکومت ترجیح داد و چند سال دیگر خانه نشین شد.

شعار سال: اولین و مهم ترین ویژگی اخلاقی در سیاست و حکومت حضرت علی(ع) راستی است. پرهیز از دروغ از اولین اصول اخلاقی بشر به شمار می رود. شاید کم تر کسی را سراغ داشته باشیم که به ضرر خود نیز سخن راست بگوید. اما باید اذعان کرد که این امر در دنیای سیاست نه تنها عجیب و کمیاب است، بلکه کاری غیرمعقول به شمار می رود. در عالم سیاست معمولاً آنچه را که منافع ایجاب می کند باید گفت، نه آنچه را که اصول اخلاقی ایجاب می کند؛ اما امام علی(ع) پایبندی به اصول اخلاقی را بر منافع سیاسی و معاملات دنیای سیاست ترجیح داد. حضرت علی(ع) در حادترین شرایط سیاسی حاضر نشد برای مصالح کشور، جامعه و اسلام دروغ بگوید.

اولین نمونه آن در شورای شش نفره یی بود که عمر تعیین حاکم و رهبر را به این شورا واگذار کرده بود (البته به اعتقاد ما شورا از مبنا مشروعیت نداشت و حضرت علی (ع) جانشین بلافصل رسول اللّه و امام مسلمانان بود). اعضای شورا را حضرت علی (ع)، طلحه، زبیر، عثمان، سعد ابی وقاص و عبدالرحمن بن عوف تشکیل می دادند. قرار بود این شورا با اکثریت آرا جانشین رسول خدا (ص) و رهبر جامعه مسلمانان را انتخاب کند و اگر آرای آنها برابر می شد، نظر گروهی عملی می گردید که عبدالرحمن بن عوف در میان آنان بود. برحسب اتفاق، آرا برابر شد؛ زیرا حضرت علی(ع)، طلحه و زبیر در یک طرف به خلافت حضرت علی(ع) رضایت دادند و عثمان، سعد و عبدالرحمن در طرف دیگر به خلافت عثمان راضی بودند. در این میان رأی عبدالرحمن تعیین کننده بود.

وی خطاب به حضرت علی (ع) گفت که تو به خلافت شایسته تر هستی؛ اگر تعهد کنی که به قرآن، سنت رسول اللّه و سیره شیخینعمل کنی، تو را انتخاب خواهیم کرد؛ در غیر این صورت عثمان خلیفه خواهد شد. حضرت پاسخ داد که من به قرآن، سنت و اجتهاد خودم عمل می کنم. عبدالرحمن رو به عثمان کرد و همین شروط را مطرح کرد و او پذیرفت. مجددا رو به امام علی (ع) کرد و گفت که تو به خلافت شایسته تری؛ اگر تو بپذیری خلیفه یی ولی حضرت همان پاسخ خود را تکرار کرد و در نهایت قدرت و حکومت به عثمان سپرده شد (طبری ۱۹۸۹: جزءِ ۳، ص ص ۲۹۷ و ۳۰۱).

عده یی بر این عقیده اند که هیچ مصلحتی بالاتر از مصلحت اسلام و مسلمانان وجود ندارد و هیچ چیز به این اندازه اهمیت نداشت که حضرت علی (ع) قدرت را به دست بگیرد و حکومتی مبتنی بر حق و عدالت و ارزش های اسلامی تشکیل دهد. حضرت می توانست نعوذبالله فقط یک دروغ مصلحت آمیز بگوید و قبول کند که به سیره شیخین هم عمل می کند، ولی بعداً فقط به اجتهاد خود عمل کند و به سیره شیخین وقعی ننهد. با این دروغ نیز هیچ اتفاقی نمی افتاد؛ زیرا بعد از خلافت و رهبری، هیچ کس دقیقا به دنبال تطبیق این نبود که کدام کار خلیفه موافق با کدام سیره و سنت است. چنان که در مورد عثمان نیز این کار را نکردند و او نه تنها به سیره شیخین عمل نکرد، حتی به قرآن و سنت نیز چندان توجهی نکرد (کوفی ۱۴۱۱: جزءِ۸، ص ص ۳۶۹-۳۷۶؛ شیخ مفید ۱۴۱۴: ص ص ۱۷۵-۱۸۶).

با اینکه به دست گرفتن قدرت و حکومت در آن مقطع حساس زمانی از اهمیت به سزایی برخوردار بود و خود امام هم به این اهمیت و حساسیت واقف بود، ولی حضرت با طیب خاطر و به اختیار و انتخاب خودش حکومت را از دست داد، فقط به این دلیل که نخواست نعوذبالله یک سخن دروغ بگوید و دروغ نگفت، چون به اصول و مبانی اخلاقی پایبند بود و بدون تردید ارزش تمام قدرت و حکومت را پایین تر از یک عمل اخلاقی می دانست و یک سخن راست را بر تمام قدرت و حکومت ترجیح داد و چند سال دیگر خانه نشین شد.

شعار سال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت شفقنا، تاریخ انتشار: 24اسفند1398 ، کدخبر: 906705: fa.shafaqna.com

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین