پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۷۹۷۷۷
تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۱:۰۷
داستان طرح خودکفایی تولید دانه‎های روغنی نشان می‎دهد که این طرح هنوز در جاده شوسه حرکت می‎کند و عملاً به دلیل موانع و اختلال‎هایی توان سرعت‎گیری در دستیابی به اهداف ترسیم‌شده برای آن، استفاده از ابزار‌هایی برای آسفالته کرده جاده و قرار گرفتن در آن وجود ندارد؛ اما سؤال این است که پس از حدود ۱۸ سال از اجرای برنامه خودکفایی تولید دانه‎های روغنی، چرا علیرغم وجود توان تولید در کشور، حرکت‎ها و اقدام‎های عملیاتی معطوف به نتیجه این‌قدر کند و بطئی است؟
شعار سال: در ایران از دیرباز تولید دانه‎های روغنی مانند آفتابگردان، سویا، کنجد و گلرنگ در مقیاس کوچک در سبد تولیدی کشاورزان وجود داشت، اما از حدود ۲۵ سال پیش کلزا نیز وارد الگوی کشت کشاورزان شد. وابستگی ایران به روغن وارداتی در گذشته حدود ۹۵ درصد بود. به همین دلیل، سیاست‎گذاری‎ کلان مبنی بر خودکفایی روغن از سال ۱۳۸۴ با طرح عملیاتی "خودکفایی تولید دانه‎های روغنی" در دستور کار قرار گرفت و کلید خورد تا در یک بازه زمانی ۱۰ ساله خودکفایی حاصل شود. این طرح در سال ۱۳۹۲ ماهیت جدید به خود گرفت و برای سرعت‎بخشی به فرایند خودکفایی تبدیل به یک طرح ۴ ساله شد و عملاً می‎بایست در سال ۱۳۹۶ به ضریب خودکفایی ۷۰ درصدی دست می‎یافت، اما امروز با توسعه زیرکشت دانه‎های روغنی به حدود ۷۰۰ هزار هکتار (حدود ۵۰۰ هزار هکتار کلزا و ۲۰۰ هزار هکتار سایر دانه‎ای روغنی) تنها از ضریب ۵ درصدی به ۱۸ درصدی در خودکفایی دست‌یافته است و به‌بیان‌دیگر، حتی پس از گذشت ۴ سال از برنامه هدف‎گذاری شده ۱۰ ساله، ضریب خودکفایی حدود ۵۰ درصد از هدف کمی برنامه، عقب مانده است و حدود ۴ میلیارد دلار از منابع ارزی کشور صرف واردات روغن (۹۰ هزار تن)، کنجاله و دانه‎های روغنی می‎شود.
ظاهر داستان طرح خودکفایی تولید دانه‎های روغنی نشان می‎دهد که این طرح هنوز در جاده شوسه حرکت می‎کند و عملاً به دلیل موانع و اختلال‎هایی توان سرعت‎گیری در دستیابی به اهداف ترسیم‌شده برای آن، استفاده از ابزار‌هایی برای آسفالته کرده جاده و قرار گرفتن در آن وجود ندارد؛ اما سؤال این است که پس از حدود ۱۸ سال از اجرای برنامه خودکفایی تولید دانه‎های روغنی، چرا علیرغم وجود توان تولید در کشور، حرکت‎ها و اقدام‎های عملیاتی معطوف به نتیجه این‌قدر کند و بطئی است؟ در پاسخ به این سؤال عارضه‌یابی‌ها نشان می‎دهد که مجموعه‎ای از عوامل قیمتی، غیر قیمتی، پشتیبان و ابزار‌های جدید به رخداد این شرایط از دو منظر "کمبود یا عدم کفایت و نبود" کمک کرده است که عبارت‎اند از:

 الف- عوامل قیمتی
۱. قیمت تضمینی پایین نامتناسب با هزینه‎های تولید یکی از دلایل عدم تحقق خودکفایی محسوب می‎شود که شاید بتوان با توجه به تأثیرگذاری بالای آن بر تمایل و انگیزه‎های کاشت، گفت این مؤلفه نقش تسریع‎کننده داشته باشد. یکی از دلایل این موضوع عدم لحاظ تفاوت‎های منطقه‎ای در هزینه‎های تولید است که به نظر می‎رسد توجه به قیمت‎گذاری منطقه‎ای برای عادلانه کردن نظام قیمت‎گذاری مؤثر باشد. علاوه بر آن، قیمت تضمینی نیز باید از حالت خزنده غیر انگیزشی به جهنده انگیزشی تبدیل شود تا بتواند اثربخشی لازم را داشته باشد.
۲. عدم تشویق مناسب برای ایجاد و افزایش تمایل کشاورزان به تولید و توسعه سطح زیرکشت مانند پرداخت قیمت بالاتر برای کشاورزی که محصول بیشتری تولید کنند.
 
 ب- عوامل غیر قیمتی
۱. تجربه تأخیر در برداشت مکانیزه با کمباین‎های نامتناسب با کلزا بر ریزش دانه‎ها تأثیر منفی بر انگیزه کشاورزان برای کاشت کلزا داشته است که امروزه وضعیت بهتر شده، اما هنوز به حد استاندارد دست نیافته است.

۲. کاشت کلزا قبل از کاشت برنج در مناطق شمالی. بارندگی‎ها و تأخیر در برداشت کلزا و از آن‌طرف تأخیر در نشاء برنج، بر روی انگیزه‎های کاشت کلزا تأثیر منفی داشته است.

۳. به لحاظ سطح زیرکشت کلزا محصول رقیب گندم است. اولویت اول کشور تأمین گندم است لذا در برنامه‎ریزی‎ها برای خودکفایی گندم در اولویت قرار می‎گیرد.

۴. نبود تعرفه بالا برای واردات. عدم وجود تعرفه بالا برای واردات روغن نیز ازجمله عواملی است که به‌طور مستقیم بر روی تولید دانه‎های روغنی در کشور و حتی کارکرد شرکت‎های روغن‎کشی تأثیر منفی می‎گذارد. باید تعرفه دریافتی به‎عنوان تشویقی به کشاورزان تولیدکننده دانه‎های روغنی پرداخت شود.

۵. عدم نقش بازی این کالا در سبد مصرفی کشاورزان. این محصول مانند گندم به‌طور مستقیم در سبد مصرفی تولیدکنندگان از منظر تأمین آرد نان مصرفی قرار ندارد لذا بسیاری از کشاورزان تمایل به کشت آن ندارند.

۶. عدم ترویج کشت کلزا در برخی مناطق. بسیاری از کشاورزان هنوز با کشت کلزا و توجیه اقتصادی کشت آن آشنا نیستند که ضرورت کار بیشتر در این حوزه را نشان می‎دهد.

۷. عدم توجه به الگوی مصرف روغن در کشور. به نظر می‎رسد به‌موازات افزایش تولید دانه‌‎های روغنی، باید در سطح مصرف‎کننده کار‌های تبلیغاتی صورت گیرد تا الگوی مصرف روغن تغییر و در جهت کاهش مصرف اصلاح شود. این دو رویکرد یعنی افزایش تولید در سطح تولیدکننده و کاهش مصرف در سطح مصرف‎کننده، می‎تواند دستیابی به خودکفایی را سرعت بخشد.

ج- عوامل پشتیبان

۱. عدم وجود پشتیبان‎های لازم در حوزه کاشت و برداشت به‌اندازه کافی. هنوز تعداد ماشین‎های کاشت ریزدانه و کمباین‌های برداشت ریزدانه به حد استاندارد مبتنی بر سطح زیر کشت دست نیافته است که خود بر روی رفتار تولیدی کشاورزان و اقبال دیگر کشاورزان تأثیر دارد.

۲. عدم استفاده از طرح‎های ابتکاری برای گرایش کشاورزان به تولید دانه‎های روغنی. در این راستا می‎توان به پرداخت اعتبارات ارزان بانکی و بیمه‎ای ارزان‌قیمت برای تولیدکنندگان دانه‎های روغنی اشاره کرد.

۳. عدم استفاده از بذر‌های با عملکرد بالا. یکی از رویکرد‌ها برای سرعت‎بخشی به تولید باید تمرکز و سرمایه‎گذاری بر روی تولید بلندمدت و یا واردات بذر‌های تجاری دانه‎های روغنی با عملکرد بالا باشد.

۴. پایین بودن بودجه طرح. شواهد نشان می‎دهد که بودجه طرح خودکفایی هر سال کاهش پیدا می‎کند به‎گونه‎ای که از ۳۰۰ میلیارد تومان سال ۱۳۹۷ به ۴۵ میلیارد تومان در سال ۱۳۹۸ رسیده است درحالی‌که باید بودجه حداقل ۱۵-۱۰ برابر شود. این جریان، یعنی حرکت بر ریل وابستگی و حتی تقویت آن. این موضوع هم بر روی انگیزه مجریان طرح و هم کشاورزان تأثیر منفی می‎گذارد. به‌بیان‌دیگر، باید تحلیل هزینه منفعت در سطح سیاست‎گذاری بر تولید دانه‎های روغنی در داخل صورت گیرد و اگر پاسخ مثبت است که معنی شروع طرح حکایت از همین دارد، باید برای طرح سرمایه‎گذاری کرد و متناسب با پیشرفت هزینه کرد تا نتیجه موردنظر برابر هدف‎گذاری اتفاق بیفتد.

۵. عدم پرداخت به‌موقع طلب کشاورزان. عدم تأمین بودجه موردنیاز طرح برای پرداخت مطالبات کشاورزان، یکی از مشکلات جدی است که بر روی انگیزه کشاورزان به‌ویژه کشاورزان کوچک‎مقیاس تأثیر منفی می‎گذارد. این‎گونه کشاورزان به تولید کالا‌های کشاورزی تمایل خواهند داشت که نقدشوندگی بالا و سریع داشته باشند؛ بنابراین توجه به این موضوع بسیار مهم است.

د- ابزار‌های جدید

۱. عدم استفاده جدی از فرصت کشت فراسرزمینی. کشت فراسرزمینی یک فرصت بسیار مهم برای سرعت‎بخشی به طرح خودکفایی با استفاده از منابع برون‎مرزی و بدون فشار به منابع داخلی است که باید به جد موردتوجه قرار گیرد.

۲. عدم استفاده از روش‎های تأمین مالی برای طرح‎های خودکفایی به‌ویژه طرح خودکفایی روغن. طرح خودکفایی روغن یک پروژه کشاورزی است که می‎توان از ظرفیت انتشار اوراق مشارکت برای پشتیبانی مالی طرح استفاده کرد تا برخی از مشکلات کمبود بودجه دولتی را جبران کند.

۳. عدم استفاده از ظرفیت بازار بورس کالای کشاورزی. بازار بورس نیز یکی از ظرفیت‎های موجود در عرصه کالا‌های کشاورزی است که می‎تواند به شفاف‎سازی و عادلانه‎سازی قیمت‎ها کمک کند.

 با توجه به آنچه بیان شد به نظر می‎رسد علاوه بر مدنظر قراردادن بند‌های ۴ گانه بالا، نگاه بسته‎ای داشتن محصولات اساسی در طرح‎های خودکفایی، تعیین سهمیه برای استان‎های دارای ظرفیت تولید دانه‎های روغنی و تعیین ضریب تشویقی دستیابی به هدف، استفاده از ظرفیت جایگزینی تولید داخلی به جای واردات به عنوان تشویق به تولید و افزایش تعرفه واردات متناسب با افزایش تولید داخلی باید در دستور کار مسئولین طرح خودکفایی تولید دانه‎های روغنی قرار گیرد تا به اصطلاح طرح در جاده آسفالته سرعت مطمئنه برای دستیابی به اهداف داشته باشد.

برگرفته از فضای مجازی
اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین