شعار سال : امروز گفتمان اکثر مسئولین بخش کشاورزی بر مدار اقتصاد کشاورزی و مفاهیم مرتبط با آن قرار گرفته است بهگونهای که در بیشتر اظهارنظرها از عبارتهایی مانند بهرهوری، کارایی اقتصادی، تجاریسازی کشاورزی، اقتصادیسازی کشاورزی، بازاریابی کشاورزی، بازار کشاورزی، بازار رقابتی، بازار انحصاری، اقتصاد بازار، هزینههای مبادلاتی، عرضه، تقاضا، تعادل بازار، مازاد، کمبود، مدیریت کشاورزی، بیمه کشاورزی، تثبیت درآمد کشاورزان، آب بهاء، حمایت کشاورزی و حذف آنها، خرید حمایتی، تعرفه بر واردات کشاورزی، یارانههای صادراتی، اقتصاد نهادگرا، سیاستهای کشاورزی، توسعه کشاورزی، اقتصاد محیطزیست، اقتصاد نیروی کار، بازار نهادههای کشاورزی، ارزشگذاری، هزینه و درآمد کشاورزی، سود، نقطه سربهسر، رفاه کشاورزان، پذیرش فناوریها، قیمتگذاری، قیمت تمام شده، واردات، صادرات، تجارت، دمپینگ، تولید اقتصادی، برنامهریزی، تأمین مالی کشاورزی، اعتباران ارزان، اعتبارات خُرد، سرمایهگذاری، توجیه اقتصادی، نهادسازی در کشاورزی، اقتصاد کسبوکارهای کشاورزی، مشارکت کشاورزان و نهادهای کشاورزی در تصمیمگیری کشاورزی، تعاونیهای کشاورزی و نسل جدید آنها، اقتصاد تحقیقات کشاورزی، بودجه و کسری آن، خرید و قیمت تضمینی، قیمتهای تثبیتی، آزادسازی قیمتها، اقتصاد مقاومتی و انبوهی از مفاهیم دیگر و زنجیره ارزش کشاورزی، زنجیره تأمین کشاورزی و ارزشافزوده کشاورزی و رشد آن و بالاخره رشد اقتصادی بخش کشاورزی استفاده میشود.
این گفتمان را باید به فال نیک گرفت و بر تقویت این نگاه در وزارت جهاد کشاورزی کمک کرد که تفکر اقتصادی و مدیریت اقتصادی و بهنوعی گُذار اقتصادی و گذار به اقتصاد کشاورزی بر ساختار گفتمانی وزارت جهاد کشاورزی حاکم شده است، اما ورای این بُعد مثبت، باید به چند نکته مهم توجه داشت و آن را بهطور ویژه مدنظر قرار داد:
۱. برخی از این مفاهیم دارای بُعد زمانی و مکانی میباشند و بهنوعی نیازمند سازگاری و تطابق زمانی و مکانی هستند. بهبیاندیگر، استفاده از آن برای کل جغرافیای کشاورزی ایران موضوعیت ندارند و تنها در یک جغرافیای خاص مفهوم پیدا میکنند. تطابق زمانی این مفاهیم نیز موضوع بسیار مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد و در این چارچوب فوریتهای زمانی نقش تعیینکنندهای دارند.
۲. برخی از مفاهیم مورداستفاده با چارچوبهای نظری اختلاف دارند و باید به جزئیات آن توجه داشت نه کلیت آن. درک درست از عمق مفاهیم اقتصاد کشاورزی (و نه ظاهر آن) از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و میتواند در تصویربرداری و تصویرسازیهای دقیق به جهت سازماندهی برای تحقق آن نقش ویژهای داشته باشد.
۳. استفاده از این مفاهیم در جامعه کشاورزی موجی از امید و توقع برای برونرفت از مشکلات و تغییر در بخش کشاورزی به جهت افزایش رفاه ایجاد کرده است که میتواند به تقویت سرمایه اجتماعی در بافت روستایی و بدنه کشاورز منجر شود؛ بنابراین در استفاده و کاربرد این مفاهیم بهویژه در جامعه بهرهبرداران کشاورزی باید دقت زیادی داشت، زیرا بهرهبرداران کشاورزی بر اساس اینگونه نگاهها برای آینده برنامهریزی میکنند.
۴. استفاده از این مفاهیم در نهایت باید ستاده ملموس و عملیانی در صحنه میدانی داشته باشند. بهعنوانمثال، وقتی از زنجیره تأمین کشاورزی صحبت میشود در نهایت باید ستاده و خروجی آن در زنجیره از منظر کاهش و یا حل مسائل، افزایش کارایی، توزیع عادلانه قیمت پرداختی مصرفکننده بین عاملهای زنجیره ظاهر شود و همه آن را بهطور ملموس حس کنند. وقتی رشد اقتصادی ۸ درصدی بخش کشاورزی گزارش میشود حداقل کشاورزان باید آثار آن را بر درآمد و رفاه خود مشاهده کنند. در ارتباط با بهرهوری کشاورزی نیز داستان به همین شکل است و باید ستاده آن در بخش تولید محصولات کشاورزی و در سبد درآمدی کشاورزان ظاهر شود. در حوزه سیاستهای کشاورزی نیز باید نتایج و آثار آن برای همه فعالان زنجیره کشاورزی قابل لمس باشد تا به سیاستهای اصابتی اعتماد کنند که خود این موضوع اعتماد به سیاستهای آتی بخش کشاورزی را تقویت و مقاومت در برابر اجرای آن را کم خواهد کرد. نتیجه نهایی آن کاهش هزینه برای نهاد عالی سیاستگذار کشاورزی و نیز فعالان کشاورزی خواهد بود.
کلام آخر، توجه به عملیاتیسازی مفاهیم و عبارتهای اقتصادی بسیار مهم بوده و میتواند به گُذار کشاورزی فنی به کشاورزی اقتصادی نقش ویژهای داشته باشد و موجبات نهادینهسازی آن را در بدنه کشاورزی فراهم آورده و سرعت بخشد. امید اینکه، با ارتقای باورپذیری مسئولین کشاورزی به اقتصاد کشاورزی و البته کارکردهای بیرونی مثبت آن در ایجاد فضای بهتر برای فعالیتهای کشاورزی و برونرفت از چالشهای فراروی آن، میدان اقتصاد کشاورزی و اقتصادیسازی کشاورزی تقویت و گسترش یابد تا گُذار با موفقیت حداکثری انجام شود.
پایگاه خبری تحلیلی شعار سال برگرفته از فضای مجازی