شعار سال: کرونا ویروسی هزارچهره که با گذشت هفت ماه از شیوع آن در دنیا، هنوز میتازد و قربانی میگیرد. ویروسی که نه جنسیت میشناسد، نه سنوسال سرش میشود. اما هنوز عدهای سر شوخی با این ویروس دارند و زندگی خود و دیگران را با رعایت نکردن اصول ایمنی و بهداشتی به خطر میاندازند. بهترین راه مبارزه با این بیماری در خانه ماندن و قطع زنجیره انتقال است، اما عدهای بنا به مسئولیت و شغلی که دارند ناچار به حضور در اجتماع هستند که خبرنگاران و عکاسان خبری از این دستهاند. همزمان با روز خبرنگار سراغ یکی از عکاسان قدیمی رفته ایم که بیش از دو دهه در حال ثبت تصویری رویدادهای اهل قلم است.
رضا دشتی، یکی از عکاسان خبری است که موهایش را در این حرفه سفید کرده است. مرد دوستداشتنی و آرام ایبنا نیز از این ویروس در امان نماند و یکماه با بیماری کرونا دستوپنجه نرم کرد.
وی درباره تجربه خود از مبارزه با ویروس کرونا گفت: منبع و علت اصلی درگیری و ابتلای من به بیماری کرونا مشخص نیست. بیش از ۶۰ سال زندگی میکنیم و یک دفعه یک طوفان مثل کرونا زندگی عادی انسان را برهم میزند. متأسفانه برخی همهچیز را به شوخی گرفتهاند و تا به این درد مبتلا نشوند آنرا باور نمیکنند.
این عکاس پیشکسوت بیان کرد: این عده فکر میکنند کرونا فقط مانند یک سرماخوردگی ساده است، ولی اینطور نیست و تفاوت کرونا با دیگر بیماریهای ویروسی از زمین تا آسمان است. بیمار مبتلا به کرونا که ریههایش درگیر شده و نمیتواند یک نفس بهراحتی بکشد، حسی شبیه به این دارد که او را در یک گور بگذارند و سنگی هم رویش قرار دهند و تازه بعد از چند روز دوباره او را احیا و درمان کنند.
رضا دشتی ادامه داد: این بیماری بسته به میزان ایمنی و قوای بدنی، چند هفته تا یک ماه انسان را درگیر میکند، تازه اگر بیماری زمینهای نداشته باشید و یا ریهها درگیر نشوند. نفس کشیدن بسیار سخت میشود. براساس آمار افراد بالای ۶۰ سال و آنهایی که بیماری زمینهای دارند، بیشتر درگیر این بیماری میشوند، ولی کرونا واقعا پیر و جوان نمیشناسد. بعد از ابتلای من، همسر و پسرم نیز مبتلا شدند که در قرنطینه خانگی دوره درمان را سپری کردند.
وی افزود: کرونا ابتدا با سردرد و تب و در ادامه درد شدید بدن شروع میشود و علائم دیگر نیز کمکم خود را نشان میدهند. دو بار تست PCR روی من انجام شد، یکبار برای تشخیص بیماری و یکبار در زمان بستری. در مدت ۱۲ روزی که در بیمارستان بودم، مرتبا با دستگاه اکسیژن خونم اندازهگیری میشد. سه روز نخست بستری هیچ طعمی را تشخیص نمیدادم و فقط برای دفع عفونت، سرم وصل میشد. سرفه و عطسه نداشتم، ولی ریههایم درگیر شده بود. بیشتر سردرد و بدندرد شدید و گرفتگی سینه آزارم میداد. عوارض کلیه و عوارض گوارشی هم نداشتم. چند روزی ریزش سنگ کلیه داشتم که با سِرُم و دارو رفع شد.
عکاس پیشکسوت ایبنا در پایان گفت: این بیماری نه ساده است و نه شوخیبردار.ای کاش شهرداری بجای اینهمه بنرها و بیلبوردهای تبلیغاتی گوناگون که در شهر نصب میکند، تصاویری از بیماران کرونایی در سطح شهر قرار دهد تا هشدار و تلنگری باشد برای کسانی که هنوز هم این بیماری را جدی نگرفته و با رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی، جان خود و دیگران را به خطر میاندازند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایبنا، تاریخ انتشار: 18 مرداد 1399، کد خبر: 294068، www.ibna.ir