شعار سال : «بزودی گشایش ارزی بزرگی رخ میدهد که بمبی از تعجب و ناباوری را در میان غربیها و به ویژه تحریمکنندگان منفجر خواهد کرد.» این جملات دیروز یا پریروز گفته نشده حدود هشت سال قبل بیان شده است: «شش اسفند ۹۰.»
بمب ارزی دولت احمدی نژاد
در آن مقطع در بازار ارز با اعمال تحریم ها، آثار سیاستهای غلط اقتصادی هویدا شد. التهاب در بازار، قیمت دلار را از سطح هزار تومان در سال ۸۹ به نزدیک دو هزار تومان رسانده بود. همه مقامهای اقتصادی کارتهای خود را برای مدیریت انتظارات رو کرده بودند و اثر گذاری بالایی نداشتند.
تا اینکه محمد رضا رحیمی معاول اول وقت رییس جمهوری به جمع صادر کنندگان آمد. او به یک باره خطاب به آنان که در تیررس مطالبه دولت برای بازگشت ارز بودند گفت: «بزودی بمبی از تعجب در میان تحریم کنندگان منفجر خواهد شد، چون قرار است دولت اقدامی بزرگ کند.»
پس از این سخنان گمانه زنیها شروع شد بازار چشم به انتظار گشایش نشست و هر کسی احتمالی را مطرح کرد. اولین احتمال این بود که تمهیدات بانک مرکزی برای اتصال درآمدهای ارزی حاصل از صادرات از طریق مکانیزمهایی در اختیار مصارف ارزی قرار گیرد.
پس از آن گفته شد ایران در مسیر انتقال ارز و گشایش اعتبار، اسنادی با کشورهایی که همراه تحریمهای طرف غربی نیستند به تفاهم خوبی رسیده است، محور این تفاهم در آن زمان چین و روسیه عنوان میشدند.
اولین اظهار نظر رسمی درباره جزئیات این احتمال از سوی عباس عراقچی معاون وقت آسیا و اقیانوسیه وزارت خارجه بیان شد: «در بحث تبادلات بانکی و مالی موفق شدیم به شیوههای ابتکاری جدیدی با هر کشور دست پیدا کنیم و شیوههایی که مطرح است استفاده از ارزهای محلی و تهاتر کالا در مقابل کالاست.
میزان درصد همه اینها با حساب و کتاب و مذاکرات بین مقامات بانکهای مرکزی و مقامات تجاری دو کشور مشخص میشود. ما شیوههای ابتکاری دیگری در تبادلات بانکی پیدا کردیم و موفق شدیم درآمدهای ارزی کشور را تا آن جایی که لازم است به آن مسیرها منتقل کنیم.» (دنیای اقتصاد ۱۰ اسفند)
احتمال دیگر تسهیل ارزی از طرف چین در قالب تبدیل ارزهای تحت مالکیت ایران و تسهیلات مالیاتی روسیه برای دفاتر تجاری شرکتهای ایرانی در این کشور عنوان شد.
وعدهای که به گشایش ارزی منجر نشد
در واکنش به این خبر قیمتها در بازار ارز و طلا ریخت، بسیاری از معامله گران عقب نشینی کردند تا تکلیف وعده دولت روشن شود. اما پس از چند روز گمانه زنیها و نوسان در بازارهای مختلف مشخص شد منظور معاون اول وقت از گشایش بزرگ یک تصمیم اداری بوده که برای ارز صادرکنندگان گرفته شده است. دولت تصور میکرد با این تصمیم منابع ارزی را به مصارف وصل میکند و از این طریق میتواند با نوسان در بازارها مقابله کند.
بازار از این تصمیم احساس گشایش نداشت، زیرا در پایان اسفند همان سال یعنی ۲۶ اسفند و سه هفته پس از اعلام خبر قیمتها در بازار ارز و سکهها به سطوح قبلی بازگشت و اثر کاهشی خبر در بازار آن روز سه هفته نکشیده ذوب شد.
۹ سال بعد: ۱۵ مرداد ۹۹...
۹ سال بعد، اما بار دیگر خبرگزاریها به نقل از حسن روحانی خبردادند «گشایش اقتصادی» در راه است که دست دولت را باز میکند. بلافاصله پس از سخنان روحانی به نقل از رییس مجلس خبر آمد که این گشایش بازار پول و ارز را سامان میدهد. حسام الدین آشنا نیز که مولف توئیتهای پر کنایه و مبهم است به مردم پیغام داد قبل از هر تصمیم شخصی اقتصادی یک هفته صبر کنند. مجموعه این اظهارات، تب و تاب در فضای خبری و اقتصادی را بالا برد به گونهای که یک منبع مطلع به اقتصادنیوز میگوید: «سخنگوی دولت که بواسطه کرونا بستری است با سیل تماسهای تلفنی روبرو شده که به دنبال کسب اطلاع از این گشایش بوده اند.»
پشت پرده وعده گشایش اقتصادی روحانی
گمانه نخست: اولین گمانهای که شنیده شد افزایش عرضه اولیه در بازار سهام بود. اما برخی در تطبیق این خبر با گشایش وعده داده شده تردید کردند، زیرا از نگاه آنان دولت از قبل برای برخی عرضههای اولیه برنامه ریزی کرده بود و این عرضهها اتفاق جدیدی نیست که برای آن زمان شمار گذاشته شود.
گمانه دوم: یکی از اعضای اتاق بازرگانی ایران توئیت کرده که گشایش در حوزه همکاری با گروه اقدام مالی مرسوم به "اف. ای. تی. اف" است. این خبر هم از سوی معاون ارتباط و اطلاع رسانی دفتر رییس جمهوری تکذیب شد، تا این گمانه نیز در همان ابتدای کار به حاشیه رود.
گمانه سوم: در این گمانه احتمال تعدیل تحریمهای ایران مطرح شده است. پایه آن نیز سخنان رییس دفتر رییس جمهوری در مراسم خداحافظی با پراید است. محمود واعظی در این مراسم گفته است: «با علامتهایی که از کشورهای اروپایی و آسیایی و دیگران دریافت کردهایم در روزهای پایانی تحریم قرار داریم، زیرا تحریمکنندگان به هیچ یک از اهداف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی خود نرسیدند. باید تاکید کنم که ماههای آینده وضعیت به مراتب بهتر میشود.»
استعفای ناگهانی برایان هوک هم بر طرفداران این گمانه افزود، اما پیگیریها نشان میدهد حداقل در وزارت خارجه ایران و کمیسیون امنیت ملی چنین احتمالی فعلا مطرح نیست. حتی برخی از تحلیلگران اعتقاد دارند رفتن برایان هوک و آمدن الیوت آبرامز به معنای شروع استراتژی دوم آمریکا در مواجهه با ایران است؛ «چرخش به سمت بند ماشه به دلیل با ناامیدی از تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران در شورای امنیت.»
گمانه چهارم: در این گمانه باز پای چین به میان آمده است این کشور از سال ۲۰۱۵ برای مقابله با تهدیدها سیستم پرداخت جایگزین خود به جای سوئیفت را بنام Cross-Border Interbank Payment System (CIPS در دو فاز شروع به طراحی کرده است.
در فاز اول ۱۹ بانک چینی و خارجی در سرزمین اصلی چین و ۱۷۶ نهاد مالی از ۶ قاره و ۴۷ کشور به این سیستم پیوستند. چین در سال ۲۰۱۶ با سوئیفت تفاهم نامه همکاری امضا کرد تا اعضای این شبکه از CIPS هم بتوانند به عنوان یک کانال امن ارتباطی استفاده کنند. در حال حاضر چین ۳۶ شرکت چینی و خارجی را سهامدار این شرکت کرده است. از بانکهای چینی و خارجی همکار با این کشور نیز خواسته معاملات خود را از سیستم سوئیفت به این سیستم منتقل کنند. با توجه به نظارت چین بر تبادلات مالی و تسویه پرداختها در این شبکه برخی میگویند الحاق ایران به این سیستم میتواند در دسترسی به منابع ایران گشایش ایجاد کند.
کانال جهان ما نوشته واحد سرمایه گذاری بانک مردم چین که همتای بانک مرکزی در ایران است توصیه کرده در چین نیز همانند اتحادیه اروپا قوانین مشابهی برای شرکتهای چینی طرف قرارداد تجاری و اقتصادی با ایران در برابر تحریمهای آمریکا وضع کند.
از این نگاه تفاهم با چین به معنای دسترسی به منابع ارزی، فروش نفت و صادرات بیشتر به این کشور است. اما این گمانه هم با حرفهای چند روز قبل برخی فعالان اقتصادی منافات دارد، زیرا آنان میگویند بانک کونلون که متعلق به شرکت ملی نفت چین است بر خلاف دوره قبل تحریمها حاضر به همکاری نیست.
این بانک در ابتدای دهه ۹۰ شمسی و در دوره تشدید تحریمهای غربی علیه ایران نقش اصلی را در ساماندهی روابط بانکی ایران با چین و دور زدن تحریمها داشت. سایت خبر آنلاین گزارش داده سرمایه اولیه این بانک از منابع حاصل از فروش نفت ایران به چین که در این کشور بلوکه بوده تأمین شدهاست.
همکاریها این بانک با ایران در آن مقطع به حدی گسترده بود که از سوی آمریکا تحریم شد، اما بانک چینی با وجود تحریم به همکاری با ایران ادامه داد. ولی در این دوره اعمال تحریمها با وجود آنکه محدودیت فقط از سوی آمریکا اعمال شده کونلون به بهانه رعایت مقررات گروه اقدام مالی با ایران مانند گذشته همکاری نمیکند.
گمانه پنجم: این گمانه بیش از سایر گزینهها در روز جمعه به گوش میرسد. بر اساس این گمانه در شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا به دولت اجازه داده اند اقدام به پیش فروش نفت کند. ساز و کار اجرایی این تصمیم هنوز نهایی نشده، اما گفته میشود دولت بخش از نفت تولیدی خود را برای دو سال آینده بر پایه قیمت نفت و دلار در مقطع کنونی پیش فروش میکند.
خریداران بر این پایه، معادل ریالی سفارش خرید را به دولت میبپردازند و دولت هم تعهد میدهد در دو سال آینده بر پایه قیمت نفت و دلار دو سال آینده نفت پیش فروش شده را مجددا بازخرید میکند.
ظاهرا گشایش وعده داده شده از سوی روحانی اجرای این تصمیم است این در حالی است که از منظر برخی مقامهای اقتصادی اجرای این تصمیم باید با هدف مدیریت نقدینگی باشد. برای مثال رییس کل بانک مرکزی در ابتدای گفتگو با برنامه "بدون تعارف" بدون اشاره به جزئیات گفته است در جلسه سران قوا تصمیم خوبی مدیریت نقدینگی گرفته است.
اما وقتی صحبت از گشایش میشود ظاهرا بر وجه تامین مالی این طرحها تاکید میشود در حالی که سیاست گذار باید هر دو جه با اولویت مدیریت متغیرهای کلان اقتصادی باشد.
البته تحلیل گران بهره گیری از این ابداعات را در مقایسه با استفاده از منابع بانک مرکزی بهینه میدانند، اما اعتقاد دارند به دلیل تحریمها و کاهش سرمایه گذاری توان تولید نفت ایران افت کرده است.
آژانس بین المللی انرژی پیش بینی کرده به دلیل تحریمهای مختلف اعمال شده و پیامدهای گسترده آن نظیر جذب نشدن سرمایه خارجی مورد نیاز و انتقال تکنولوژیهای روز دنیا با غیبت شرکتهای نفتی طراز اول تولید نفت ایران در بلندمدت در سطح ۴.۵ میلیون بشکه در روز باقی خواهد ماند. با توجه به نیاز داخلی کشور در بهترین حالت و با فرض رفع تحریمها توان صادراتی ایران در حد دو میلیون بشکه باقی میماند.
پیش فروش نفت در مقطع کنونی و بازگشت منابع جمع آوری شده در دو سال آینده شاید مساله امروز را حل کند، اما تعهدات دولت بعدی را سنگین میکند. برخی اقتصاددانان میگویند دولت نیازی نیست راه دوری برود با اوراق مالی اسلامی میتواند کارهای زیادی انجام دهد فقط کافی به برخی اعضای تیم اقتصادی بگوید در بحث اوراق انعطاف بیشتر به خرج دهند.
شباهتهای دو دولت احمدی نژاد و روحانی
حسن روحانی و محمود احمدی نژاد دو دولتمردی هستند که از نظر شخصی تقریبا هیچ شباهتی با هم ندارند نه در حوزه رفتار و نه سبک کاری و دولتداری، اما عملکردها در دولت دوم حسن روحانی شباهت زیادی با عملکردها در دولت دوم محمود احمدی نژاد دارد. از تزریق ارز به بازار و در نظر گرفتن نرخ ثابت برای دلار تا بخشنامههای مختلف ارزی برای صادر کنندگان.
با وعده گشایش در روز دوشنبه به نظر، رفتار دولتمردان هم در حال شبیه شدن با یکدیگر است یعنی حرفها و وعدهها هم به یکدیگر شبیه میشود.
وعده گشایش در نیمه مرداد امسال بی شباهت با وعده گشایش دولت احمدمی نژاد در ابتدای اسفند ۹۰ نیست. آیا این دو دولت این قدر به هم شبیه شده اند یا سرنوشت وعده گشایش در دولت روحانی با دولت احمدی نژاد فرق دارد و قرار است اتفاق دیگری رخ دهد؛ "فقط باید صبر کرد. "
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از دنیای اقتصاد، تاریخ انتشار:۱۹مرداد، ۱۳۹۹، کد خبر: donyayebourse.com /۸۵۳۵۵