پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 20
کد خبر: ۳۰۱۴۱۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ - ۲۱:۲۸
چند سالی است اواخر شهریور ماه نفرات برتر کنکور سراسری معرفی می‌شوند و آب از لب و لوچه دانش آموزان و والدین آن‌ها آویزان می‌شود و طوری پیرامون این نوجوانان عزیز کشور تبلیغ می‌شود گویا این‌ها عصاره فضایل علمی و فکری ملت هستند. اینقدر این آیین هر سال تکرار شده که کم کم باور کردیم واقعیت همین است.

شعار سال: چند سالی است اواخر شهریور ماه نفرات برتر کنکور سراسری معرفی می‌شوند و آب از لب و لوچه دانش آموزان و والدین آن‌ها آویزان می‌شود و طوری پیرامون این نوجوانان عزیز کشور تبلیغ می‌شود گویا این‌ها عصاره فضایل علمی و فکری ملت هستند. اینقدر این آیین هر سال تکرار شده که کم کم باور کردیم واقعیت همین است.

البته تردیدی نیست نفرات برتر کنکور در دوسال پایانی مدرسه دست کم ساعتی هشت ساعت درس خوانده اند و با زحمت و تلاش فراوان توانسته اند در این ماراتن کذایی موفق شوند، اما اولا این موفقیت لزوما به معنای نخبگی و نبوغ نیست ثانیا فتح قله علمی نیست بلکه جواز ورود به یک مسیر علمی است، اما واقعیت این است که این همه به به و چه چه برای نفرات برتر کنکور در واقع امر پوششی است برای سر پوش گذاشتن بر جهت گیری غلط آموزش و پرورش و آموزش عالی در کشور؛ که سالهاست شهامت تغییر آن در نظام قانوگذاری و سیاست گذاری کشور وجود ندارد.

این سنت و رویکرد غلط همانا تقلیل اهداف آموزش و پرورش و آموزش عالی به مسابقه‌ای کاملا ناعادلانه به نام کنکور است که وجود آن هیچ دستاوردی برای کشور نداشته و ندارد جز منفعت مادی کلان هزاران میلیاردی برای برخی موسسات و نهاد‌ها و دفتر و دستک برای سازمان سنجش و امثالهم. این روند به تدریج باعث می‌شود که بین میزان هزینه‌کرد برای شرکت در این مسابقه شبه علمی در مقاطع مختلف و کسب رتبه‌های برتر نسبت مستقیم ایجاد شود و این عین بی عدالتی است در حالی که فلسفه نخستین کنکور برای تامین عدالت اموزشی بوده، اما به مرور زمان علیه فلسفه اولیه خود شوریده است. کنکور آن چنان غول بی شاخ و دمی شده است که نوجوانان عزیز کشورمان بعد از عبور از آن تصور می‌کنند که قله رفیع علمی و آموزشی را فتح کرده اند و دوران دانشجویی دوران پایین آمدن از قله کنکور است! این نکته همان انحراف و تلقی کاملا غلط اموزشی و فرهنگی است و نتیجه آن هم ورود سخت به دانشگاه و فارغ التحصیلی آسان در دانشگاه‌های ایران است. چند نفر را می‌شناسید که در ایران نتوانسته باشند از دانشگاه فارغ التحصیل شوند؟ اما من در دانشگاه‌های بزرگ و معتبر دنیا بویژه در مقاطع تکمیلی تعداد بسیاری را می‌توانم معرفی کنم که موفق به فارغ التحصیلی نشدند؟ برای مثال در همه جای جهان دانشجویی بویژه در مقطع دکتری یک شغل تمام وقت محسوب می‌شود و دانشجو حق ندارد به فعالیت دیگری مشغول شود جز درکار‌های نیمه وقتی مانند کتابداری یا دستیاری تحقیق. علت آن هم حجم کار‌های زیاد تحقیقی است که دانشجو باید انجام دهد، اما در ایران فلان وزیر و بهمان نماینده و معاون وزیر و امیر و سرهنگ و ... در کنار عضویت دایم در ده‌ها شورا و کمیته اجرایی در دوره دکتری هم درس می‌خوانند و به همکاری دوستان و همسایگان فارغ التحصیل هم می‌شوند و مدیران آموزش عالی با سربلندی امار می‌دهند که این تعداد فارغ التحصیل داریم و این تعداد مقاله علمی داریم و در رشد علمی به این درجه رسیدیم، اما مردم اثرات مشهود ان را در زندگی نمی‌بییند و حتی قطعات ساده و لوازم یدکی تحت تاثیر نوسانات قیمت ارز نایاب می‌شود و مردم از هم می‌پرسند پس این رشد علمی کجا بکار مردم می‌آید؟ البته روی دیگر سکه را هم باید دید اگر در بخش‌هایی که توفیقاتی داشته ایم نتیجه دانشجویان و فارغ التحصلان ساعتی و پرتلاش و اصیل دانشگاه‌های کشور است که بر خلاف رویه حاکم بر دانشگاه‌ها جایگاه خود و دانشگاه را به درستی می‌شناسند. به عبارت دیگر می‌توان گفت روند موجود در نسبت کنکور و فارغ التحصیلی کاملا وارونه و ناکارآمد است

این روند و نسبت اتفاقا و دقیقا باید برعکس و معکوس باشد. یعنی ورود ضابطه‌مند و آسان به دانشگاه و فارغ التحصیلی سخت و طاقت فرسا از آن. دراین شرایط است که مدرک گرایی از مد می‌افتد و فارغ التحصیل کم سواد و بی مایه کاهش پیدا می‌کند. امروز با وجود نظام کنکور کیفیت آموزش عالی در دانشگاه‌ها (غیر از چند دانشگاه محدود) به حداقل تنزل پیدا کرده و متاسفانه با فارغ التحصیلان و حتی اعضای هیات علمی کم سواد وبی مایه مواجه هستیم و مصیبت بزرگ این است که این معضل و انحراف بزرگ به مقاطع بالاتر یعنی کارشناسی ارشد و دکتری هم سرایت کرده است. یعنی به صراحت می‌توان گفت در حال حاضر افراد دارای مدارک دکتری فراوانی داریم که در رشته خود نمی‌توانند یک مقاله علمی یا سخنرانی تخصصی ارایه دهند یا یک مساله را حتی پروبلماتیزه یا ایضاح نظری کنند تا بتوان برای حل آن راه حلی یافت؛ و نظام آموزش عالی و وشورای عالی انقلاب فرهنگی در این خصوص در رتبه اول اتهام هستند. نتیجه این پذیرش و ترخیص فله‌ای در دانشگاه‌ها؛ کاهش منزلت علم و دانش در جامعه؛ لاینحل ماندن مشکلات بویژه در حوزه علوم انسانی و یاس و نا امیدی جوانان تحصیل کرده از آینده شغلی و منزلت اجتماعی خود در جامعه است. زیرا متاسفانه این تصور غلط در جامعه ایجاد و تثبیت شده که اگر وارد دانشگاه شوی حتما فارغ التحصیل هم خواهی شد و پس از ان هم حتما باید جایگاهی بواسطه داشتن مدرک برایت مهیا شود و از آنجا که این تصور با واقعیت فاصله دارد یاس و سرخوردگی نتیجه طبیعی ان است. بماند که در ایران بواسطه پارتی بازی‌ها و قیبله گرایی‌ها بسیاری از فارغ التحصیلان شایسته هم فرصت خدمت در کشور پیدا نمی‌کنند برخی از کشور به جایی که قدرشان را بدانند کوچ و مهاجرت می‌کنند و برخی هم از موقعیت فرضی که شایسته آن هستند منعزل و در کار و پیشه دیگری اشتغال پیدا می‌کنند وهمواره درد این ناکامی را بر گرده می‌کشند.

با این توضیحات جا دارد وزارت علوم وشورای انقلاب فرهنگی اعلام کنند در دودهه اخیر بطور مشخص نفرات برتر کنکور در شاخه‌های مختلف الان کجا هستند و چه می‌کنند؟ کدام گره از مشکلات کشور را باز کرده اند؟ برخی یافته‌ها نشان می‌دهد اغلب آن‌ها به خارج از کشور مهاجرت کردند و درواقع این همه طبل و دهل نواختن برای کنکور به کام دیگر کشور‌ها تمام شده است، اما نظام اموزش عالی مصلحت می‌داند در این خصوص سکوت کند؟ زیرا بیان واقعیات ایجاب می‌کند سیاست‌ها تغییر کند و تغییر سیاست‌های تغییر مدیران و مجریان را در پی دارد.

آیا بهتر نیست و زمان آن فرا نرسیده به جای حلوا حلوا کردن نفرات برتر کنکور؛ فارغ التحصیلات برتر دانشگاه‌ها را شناسایی و معرفی کنیم و آن‌ها را بر صدر نشانده و قدر آن‌ها را بدانیم تا بجای ارزش نمایی قبولی در کنکور، خوب درس خواندن در دانشگاه ارزش شود و موجب هدایت دانشجو‌ها به سوی خوب درس خواندن و متخصص شدن، پژوهش‌گر و دانشمند شدن گردد.

آیا زمان تغییر نگرش و طرز فکر به دانشگاه و کنکور و دانشجو و نخبگی و فارغ التحصیلی فرا نرسیده است؟ به گونه‌ای که نفرات برتر کنکور بدانند در ابتدای یک مسیر سخت قراردارند نه انتهای یک تلاش طاقت فرسا.

شعار سال،  با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته  از سایت خبری دیدار نیوز ، تاریخ انتشار 30 شهریور    99، کد خبر:   71781، www.didarnews.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۱:۳۴ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
0
0
ما خیلی وقت است راه رو اشتباه رفتیم و قبولی تو کنکور و تمام ارمان های یه بچه تصور کردیم و بهش القا کردیم که باید رتبه برتر شود و دکتر مهندس این خودکشی های بافرجام در اثر قبول نشدن در کنکورنتیجه اش شده
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین