شعار سال: امروز "نمکی" در نقش منتقد روحانی از دولت پرسید مابقی ۱ میلیارد یوروی تخصیص یافته به کرونا کجاست؟!

آیا نمکی نمیداند که بحران کرونا در درمان خلاصه نمیشود و بیکاری و رکود شدید اقتصادی و.. از تبعات آن است و بماند که تحریمها هم مشکلات را دو چندان کرده اند،آیا کسی که سابقا معاونت سازمان مدیریت و برنامه ریزی بوده،نمیداند که هزینه های کرونا برای دولت روحانی بسیار عظیم بوده و نمیداند که این یک میلیارد یورو تنها ابزار دولت برای فائق آمدن بر بحران کرونا است؟!

بر اساس سرانه تعداد بیمار بستری کرونا وزارت بهداشت حدود۷۰میلیون تومان به ازای هربیمار بستری از دولت و بیمه و اعتبارات رهبری معظم و مردم دریافت کرده که بینظیر بوده،زیرا در همین شرایط کرونایی مراکز درمانی خصوصی و تامین اجتماعی و نیروهای مسلح بدون یک ریال کمک دولت و با اعتبارات سابق درمان بیماران را مدیریت کردند و دولت بدون هیچ توجهی به این واقعیت به وزارت بهداشت پول پرداخت کرده درحالیکه این وزارتخانه بابت خدمات از مردم و بیمه ها پول گرفت و از قرائن ساخت ۱۶هزار تخت و جلسات مکرر با نمایندگان مجلس و اهدای سی تی بالای ۱۶ اسلایس و ام آر آی که هیچ ربطی به ندارد پول خوبی در اختیار نمکی است که صرف کارانه کارکنان فداکار آنچنان که می بایست نشده.

بعنوان خبرنگار اصولگرا این سوال برایم باقی مانده که چرا نمکی در بحران کرونا،مدیریت کرونا را به رهبری معظم انقلاب نسبت میدهد،لذا ضمن به فال نیک گرفتن این رویکرد ولایت مدارانه که مکررا از نمکی دیده می شود،تصمیم گرفتم به سابقه نمکی در ارگان های انقلابی و یا مواضع وی در توجه به دیدگاه های رهبر معظم انقلاب در قبل از صدارت ایشان در رسانه های کشور بپردازم،به همین خاطر کلید واژه سعید نمکی معاونت علمی و فرهنگی و اجتماعی سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور را در گوگل سرچ کردم و به جمع بندی زیر رسیدم:

۱_ وی در جرگه اصولگرایان نبوده است

۲_در بازدیدهایی که از ایشان در دوران معاونت ایشان در سازمان مدیریت و برنامه ریزی مخابره شده است نکته ای از ایشان در مورد دغدغه های رهبری معظم انقلاب در مورد مسائل کشور در قبل از صدارت مخابره نشده است و حداقل اینکه بنده چنین چیزی ندیدم.

 بماند که نمکی اولین وزیری بود که انتخاب قالیباف(منتقد اصلی دولت)را به عنوان رئیس مجلس،انتخابی به جا و شایسته نامیده است.

اما اینکه نمکی خود را مرید رهبر معظم انقلاب قبل از کرونا و عاشق ایشان "بعد از کرونا" بماند از آنجا موجب شگفتی بنده است که فردی مثل بنده با ۴۱ سال سن بعد انقلاب معتقدم در موضوعات و بحران هایی به مراتب عظیم تر رهبری معظم انقلاب به عنوان فردی هوشمند و رهبری لایق مورد تحسین دوست و دشمن قرار گرفتند حالا اینکه آقای نمکی شان ایشان را در سطح مدیریت بحران کرونا که ربط مستقیم به ایشان ندارد، ببیند و آن را موجب ایمان مضاعف خود بداند عجیب و تنها ۲ دلیل برای آن متصورم، نخست اینکه بحران در نظر نمکی آنقدر پیچیده است که آن را در قواره رهبری معظم انقلاب می داند که بنده معتقدم این طور نیست و این بحران به دلایل سهل انگاریهای فراوان به این روز در آمده است و دلیل دوم اینکه با توجه به انتقاداتی که این روزها از همه جا به روحانی می رسد، نمکی نمیخواهد هزینه حضور در دولت بپرازد یا شاید نمکی فردا روزی در سال ۱۴۰۰ به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری قد علم کند و با روال کنونی در اختصاص بودجه کرونا به ساخت و ساز نمکی ادعا کند که تنها وزیری بوده که کارهای عمرانی را به پایان رساند و حتی زودتر از موعد.

نکته دیگر شکل گیری احتمالی تشابه در ذهنی مخاطب بعد از پیام اخیر نمکی در خصوص بحران کرونا و اعتراض او با نمایش عکس سردار سلیمانی و تشابه سازی جنگ منطقه ای و جنگ کرونا است،در حالیکه سردار در اوج تحریمها همیشه امیدوار بود و حتی یکبار در طول دوران خدمتش در تحریم و زیر موشک و بمب تا تکه تکه شدن بدن نازنینش از کمبودها سخن نگفت، سرداری که با کمترین بودجه ممکن و در حد یک هزارم هزینه۶ هزار میلیارد دلاری آمریکا در منطقه ایستاد و دم بر نیاورد،آنهم نه در جنگی صرفا نظامی و نه فقط در ایران بلکه در جنگی نظامی و اقتصادی و فرهنگی از نیل تا فرات و مدیترانه.

معتقدم روحانی خیلی زود از درون دولت منتقدی پیدا کرده که اگرچه مستقیما وی را خطاب قرار نداد اما آنچه برای بنده از پیام نمکی دریافت میشود این است که مخاطب وی "شخص حسن روحانی" است و لاغیر
حالا باید روحانی منتظر بنشیند تا کدام وزیر دیگری در توییتر یا اینستاگرام با منتقدان همراه گردد،برای روحانی روزهای بسیار دشواری را پیش بینی می کنم محتملا در برایند نیروهای داخل و خارج دولت،نام روحانی به عنوان دومین رئیس جمهوری معزول یا مستعفی ثبت شود.

نویسنده این یادداشت با تیتر" این مخاطب کیست " نوشته خود را اینگونه ادامه می دهد:

اعتراض عجیب نمکی تحت عنوانی که این روزها مصطلح گردیده به نام دلنوشته نمکی برای شهید حاج قاسم سلیمانی را در پست قبلی مفصل پرداختم و اما نکته ای عجیب از دیشب تا کنون ذهن مرا مشغول کرده است.

۱_ آیا مخاطب نامه نمکی نوبخت معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی است؟! که بسیار بعید است زیرا این دو بیش از ۵ سال باهم کار کردند و حتی یکبار اختلافی بین آنها گزارش نشده و از سوئی نوبخت در ابتدای حضور نمکی در وزارت بهداشت، کمک های شایانی  در تسهیل اعتبارات کرده است،حالا در این شرایط که نمکی اصطلاحا در تارک رسانه ها و اخبار و تیتر است و مهمترین چالش حوزه سلامت کشور را رهبری می کند، چگونه نوبخت دوست و یار دیرین خود را تنها گذاشته است؟! چندان این موضوع به عقل جور در نمی آید؟

۲_ آیا مخاطب نامه نمکی و دلنوشته ی وی در اعتراض به عدم تخصیص اعتبار  حسن روحانی است، یعنی حسن روحانی چنان تغییر شیوه داده که وزیر درون دولت انتقادات خود را به این شیوه در رسانه های کشور مطرح کند و فردا دوباره در ستاد کرونا در حضور روحانی صحبت کند؟! این با روحانی که بخاطر برنامه های یک شبکه صدا و سیما و یا یک مجری هم چندان تاب تحمل نشان نداده است جور در نمی آید چه برسد به یک وزیر منتخب و منصوب خودش؟!

۳_ آیا نمکی که حلقه اصلی تیم روحانی و نوبخت در این سال ها بوده و در سال ۹۷ در توصیف دولتی که خود مدیر ارشد آن است گفته بود این دولت برای هر شرایط اقتصادی برنامه دارد ، حالا از تیم خارج شده است و منتقد دولت شده است؟

۴_ اما جالب است که حرف های نمکی را حریرچی هم تکرار می کند اما هیچ اتفاقی نمی افتد و روحانی با سعه صدر تمام تماشا می کند؟!

حالا همه این اتفاقات را مقایسه کنید با اظهارات قاضی زاده هاشمی وزیر سابق بهداشت و درمان که تنها با یک اعتراض کوچک ، اخوی های نوبخت در مجلس و دولت خیلی سریع پاسخ وی را دادند و این وزیر به اصطلاح پاشنه ور کشیده(اصطلاحی که روحانی برای وزرای پای کار دولت بکار برد) چنان از دور خارج شد که انگار اصلا قاضی زاده ای نبود که طرح تحول وی یکی از اساسی ترین دلایل رای آوری دولت بوده است؟!

اما نتیجه گیری: تنها چیزی که به ذهن من می رسد این است که این اعتراض و این بی پاسخ ماندن ممکن است مخاطب دیگری جز روحانی و نوبخت هم داشته باشد و حاوی پیامی برای او باشد؟!

این مخاطب کیست؟! و این پیام چیست که تا این حد مهم است که نمکی رسانه ای نقد می کند و روحانی تحمل می کند؟! به نظرم پاسخ این سوال در حد سواد سیاسی خودم نیست.

مهدی اسفندیار

دبیر سرویس سلامت و رفاه اجتماعی روزنامه صدای ملت

 

پایگاه تحلیلی-خبری شعار سال، برگرفته از کانال نه به عوام فریبی