شعار سال: احمد نقیب زاده ، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل اظهار کرد: مسئله به جبر شرایط باز میگردد. چون ایران چارهای جز مذاکره با ایالات متحده آمریکا ندارد. حتی معتقدم شرایط کشور، به خصوص در حوزه سلامت، معیشت و اقتصاد به حدی بحرانی است که در صورت پیروزی مجدد دونالد ترامپ هم باید به فکر مذاکره با آمریکا بود.
وی افزود: چون قطعاً با پیروزی مجدد دونالد ترامپ شرایط برای افزایش فشار بر ایران از جانب کاخ سفید بیش از پیش مهیا خواهد بود. در این صورت قطعاً جمهوری اسلامی ایران، نه در میان مدت که حتی در کوتاه مدت هم نمیتواند به حیات خود ادامه دهد. به هر حال کشور اکنون با انبوهی از چالشها، مشکلات و معضلات اقتصادی از تورم و رکود افسار گسیخته گرفته تا بیکاری و کوچکتر شدن سفرههای مردم و همچنینی بحران سلامت به دلیل تشدید شیوع کرونا مواجه است. به واسطه سینرژی این مشکلات کشور در آستانه فروپاشی کامل قرار دارد و ما نمیتوانیم این تهدید بالقوه را نادیده بگیریم.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: متاسفانه مجموعه اتفاقاتی که در طول سه سال گذشته بین ایران و آمریکا در عرصههای مختلف روی داده شرایط را به جایی رسانده که تنش تهران و واشنگتن به اوج خود رسیده است؛ بنابراین مسئله اقدامات برای کاهش تنش از سوی جو بایدن بسیار سخت، زمانبر، پیچیده و در عین حال همراه با پیش شرط و مذاکره خواهد. بود، ولی در مجموع و با تمامی این تفاسیر باید این نکته مهم در نظر گرفت قطعاً باید میان پیروزی ترامپ با جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا برای تحقق منافع ایران به شدت تفاوت قائل شد. چرا که در صورت پیروزی جو بایدن حداقل یک پالس مثبت دیپلماتیک از واشنگتن به ایران و کل جهان ارسال خواهد شد؛ پالس مثبتی که این میزان از فشار روانی و وحشت مردم در داخل ایران نسبت به آینده اقتصادی، معیشتی و امنیتی خود را تا حد بسیار زیادی تعدیل خواهد کرد.
نقیب زاده بیان کرد: همین پارامتر به خودی خود میتواند فضای مثبتی را در کشور ایجاد کند، حتی اگر بایدن بخواهد برای تحقق وعده هایش در قبال ایران به دنبال مذاکره و پیش شرط باشد. چون به هر حال جو بایدن به دنبال راه حل دیپلماتیک و سیاسی برای کاهش تنش با جمهوری اسلامی ایران است و تمایل جدی برای مذاکرات از جانب وی وجود دارد، در صورتی که دونالد ترامپ اساساً هیچ گونه تمایلی به مذاکره ندارد و ابزار دیپلماسی برای او صرفاً چند عکس یادگاری و یک نمایش تلویزیونی است. به هرحال ترامپ یک سیاستمدار و دیپلمات نیست، بلکه یک دلال و کاسب است و باید میان یک سیاستمدار با یک دلال تفاوت قائل بود. اینجاست که قطعاً میان پیروزی جو بایدن با دونالد ترامپ باید تفاوتهای معناداری وجود دارد
کدام راهبرد
کارشناس مسائل بینالملل اذعان کرد: راهبرد نه جنگ و نه مذاکره، مرگ تدریجی کشور است و نمیتوان در صحنه عمل و در کوتاه مدت روی تداوم آن حساب باز کرد. اتفاقا خود همین راهبرد کشور را به ایجا رسانده است؛ لذا جبر شرایط که پیشتر از آن یاد کردم اجازه نمیدهد که این راهبرد کماکان به قوت خود تداوم پیدا کند. خصوصا آنکه اکنون بستر برای شکلگیری شورشها و اعتراضاتی به مراتب جدیتر از پاییز سال گذشته وجود دارد که میتواند این راهبردها را به شدت تحت الشعاع قرار دارد؛ لذا به نظر من این آقایان هیچ درک درستی از وضعیت مردم و واقعیتهای کف جامعه ندارند. اینجا است که وضعیتهای پیچیده، سخت و دشوار کنونی تفاوت جدی میان هوش و یا ترس را بیشتر نمایان میکند؛ لذا اگر من معتقدم در راستای استفاده از هوش سیاسی و دیپلماتیک باید به سمت استفاده از فرصتی به نام جو بایدن برویم پیش از آن که به نفع ملت باشد، میتواند به سود خود حاکمیت و ساختار جمهوری اسلامی ایران تمام شود. چون قطعاً اگر بتوانیم مذاکرات مجدد با آمریکا را در دستور کار قرار دهیم و به موازاتش تحریمها و چالشهای اقتصادی و معیشتی در کشور مرتفع شود قطعاً بخشی از اعتماد از بین رفته ملت به ساختار سیاسی ترمیم خواهد شد؛ گسل کنونی مسئولین با مردم تا اندازهای مرتفع میشود و در کنار آن تا حدی از التهابات و حساسیتهای کنونی در جامعه مبنی بر شکل گیری اعتراضات به محاق خواهد رفت.
وی اضافه کرد: اینجاست که باید مسئله استفاده از هوش سیاسی را جدی گرفت. اتفاقاً با توجه به انبوه این چالشها و مشکلات ناشی از سیاست فشار حداکثری آمریکا و تحریمهای کاخ سفید است که دونالد ترامپ در کمپینهای انتخاباتی اش مرتب این مسئله را مطرح میکند که در صورت پیروزی مجددش در انتخابات، ایران مذاکره با آمریکا را در دستور کار قرار خواهد داد و به او (ترامپ) تلفن خواهد کرد. چون کشور به جبر شرایط چارهای جز مذاکره ندارد. حتی من معتقدم منتقدین دولت و مخالفان جدی برجام و مذاکره با آمریکا هم در خفا و در محفلهای شخصی بر این نکته اذعان دارند که ایران در نهایت چارهای در راه چارهای جز مذاکره با آمریکا ندارد.
من واقعاً تعجب میکنم از مغزهای خشک و متحجری که مدام بر ایستادگی در برابر آمریکا پافشاری میکنند و در عمل تنها هزینههای آن بر دوش طبقه فرودست جامعه است. پیرو همین واقعیتها است که ما شاهد از بین رفتن طبقه متوسط در ایران هستیم به گونهای که مشابهش در هیچ دورهای از تاریخ ایران وجود نداشته است. تداوم و تشدید این وضع قطعاً محبوبیت که هیچ، حتی مشروعیت نظام جمهوری اسلامی ایران را به شدت کم رنگ و کم رنگتر خواهد کرد؛ نظامی هم که مشروعیت و محبوبیت نداشته باشد قطعاً به یک باد بند است.
شعار سال با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت ساعت 24، تاریخ انتشار:26مهر1399، کدخبر:517040، saat24.news