پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۱۵۶۸۵
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۳۹۹ - ۱۸:۰۵
دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی: قرآن کریم در آیات متعدد ما را متوجه می‌کند که تاریخ از قوانینی پیروی می‌کند که با تعبیر سنت از آن‌ها سخن به میان آمده است. مثلا می‌فرماید: «وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ؛ براى هر قومى رهبرى است» یعنی هیچ قومی را بدون هدایتگر قرار نمی‌دهیم و هر قومی هدایتگری خواهد داشت.

شعار سال: نشست مجازی «قرآن و تاریخ؛ اسلوب قرآن در بیان تاریخ» شامگاه شنبه، ۱۵ آذرماه با سخنرانی احمد پاکتچی، دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به میزبانی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد.

پاکتچی سخنان خود را با بیان تعریفی از تاریخ آغاز کرد و گفت: تاریخ تعاریف مختلفی دارد. تعریفی که من آن را ترجیح می‌دهم، این است که تاریخ عبارت است از شناخت رابطه رخدادهای گذشته و کنش‌های مربوط به تحول انسانیت که شایسته به خاطر سپردن است یا شایسته آن انگاشته شده است. پس خود رخدادهای گذشته موضوع علم تاریخ نیست، بلکه رابطه رخدادهای گذشته موضوع علم تاریخ است. قرآن خیلی دنبال این است که مطالبی که از گذشتگان نقل می‌کند، به هم ربط بدهد و معنادار شود. ضمن اینکه در قرآن خیلی مواقع در مورد رخدادهایی در گذشته صحبت می‌شود که انسان در آنها حضور ندارد؛ مثلاً در قرآن در رابطه با آفرینش زمین و آسمان صحبت می‌شود. در زمان آفرینش آسمان‌ها ما نبودیم، لذا این موضوع به تحول انسانیت ارتباطی ندارد، مگر آنکه به آن ربط داده بشود. مطلب بعد اینکه قرآن اشاره می‌کند پیامبرانی بودند که ما قصه آنها را برای شما نگفتیم. پس همه آنچه در تاریخ بوده است، شایسته به خاطر سپردن نیست. پس اینکه چرا برخی پیامبران در قرآن انتخاب شدند و داستانشان ذکر می‌شود، ولی برخی انتخاب نمی‌شوند و داستانشان گفته نمی‌شود، برای این است که یا آنها شایسته به خاطر سپردن نیستند یا باید در اخبار و روایات به خاطر سپرده شوند. پس ما نوعی اولویت‌بندی در به خاطرسپاری قصه‌ها مشاهده می‌کنیم. این نکته اول اسلوب قرآن در بیان تاریخ است. پس اولین اسوب، انتخاب‌های قرآن کریم است. وقتی قرآن قصه‌ای را می‌آورد، به این دلیل است که آنها شایسته به خاطر سپردن هستند و هنگامی که قصه‌ای را نمی‌آورد یا به خاطر این است که شایسته به خاطر سپردن نیستند یا اولویت ندارند.

جایگاه تاریخ در قرآن

وی در ادامه به بررسی این مسئله پرداخت که در کجای قرآن باید دنبال تاریخ بگردیم. پاکتچی در این رابطه یادآور شد: نکته بعدی که به عنوان بخشی از مقدمه مطالبم عرض می‌کنم، این است که وقتی با سنت مطالعات قرآنی مواجه می‌شویم، اصطلاحی برای ما جا افتاده و آن قصص قرآن است. تاریخ تعبیری نیست که خود قرآن آن را به کار برده باشد، لذا یکی از چالش‌های ما این است که کجای قرآن باید دنبال تاریخ بگردیم. یک نگاه این است که در قرآن، تاریخ وجود ندارد و فقط قصه است. یک نگاه دیگر این است که قصه‌های قرآن دقیقاً تاریخ است. پیشنهاد بنده یک پیشنهاد محتاطانه و علمی است و در موقعیتی میانی قرار دارد. قرآن کریم از سه انگاره استفاده می‌کند که این سه انگاره می‌تواند ارتباط قصه‌های قرآنی را با تاریخ برای ما روشن کند. انگاره اول، بحث «حدیث» است. در آیه ۱۹ سوره سبأ می‌خوانیم: «فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَیْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِیثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِی ذَلِكَ لَآیَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ؛ تا گفتند پروردگارا میان [منزل‌هاى] سفرهایمان فاصله انداز و بر خویشتن ستم كردند، پس آنها را [براى آیندگان موضوع] حكایت‌ها گردانیدیم و سخت تار و مارشان كردیم قطعاً در این [ماجرا] براى هر شكیباى سپاسگزارى، عبرت‌هاست».

وی اظهار کرد: این آیه می‌گوید ما کاری کردیم که آنها به حدیث تبدیل شوند، یعنی آنها را نابودشان کردیم و کاری کردیم که رفتار آنها خاتمه پیدا کند، تنها چیزی که از آنها باقی می‌ماند، احادیث و گزارشات تاریخی است؛ یعنی نقل آنچه بر آنها گذشته است. به این ترتیب می‌خواهد بگوید این اتفاق، یعنی اینکه چگونه امت‌هایی را نابود می‌کنیم و آنها را به یک سلسله احادیث تبدیل می‌کنیم، نشانه‌هایی است برای کسانی است که اهل صبر و شکر هستند. من نمی‌خواهم وارد بحث اخلاقی رابطه صبر و شکر شوم که در جای خودش حائز اهمیت است. ممکن است در نگاه اول به نظر برسد که مگر این اتفاق برای همه نمی‌افتد؟ مگر کسی هست که از تیررس مرگ و نابودی در امان باشد؟ در واقع چیزی که قرآن در آیات مختلف از آن صبحت می‌کند، این است که ما با جریان‌های مثبت و جریان‌های توأم با نیکی مواجه هستیم که استمرار پیدا می‌کند و به عنوان سنت الهی امکان استمرار دارد و در نقطه مقابل، تبهکارانی هستند که پشت آنها قطع می‌شود و دیگر امکان استمرار پیدا نمی‌کنند و فقط از آنها احادیث باقی می‌ماند. ممکن است یک پرسش پیش بیاید و آن اینکه بهتر نبود یاد و خاطره آنها هم از بین برود؟ این آیه در پاسخ می‌گوید این نابودی را بر سر آنها آوردیم و به گزارش تاریخی تبدیل کردیم، اما این گزارشات تاریخی آیات هستند. شما این مسئله که باید از اطلاعات گذشته استفاده کنیم تا راه زندگی خودمان را پیدا کنیم، در آیات مختلف می‌بینید. از این جهت قرآن، تاریخ را از جهت یادآوری گذشته سودمند می‌داند. نکته که می‌خواهم برآن تأکید کنم، این است که حدیث به معنای تازه کردن یاد است و در قرآن کریم روایت تاریخی به مثابه حدیث و تازه کردن یاد، مورد تأکید است.

وی در ادامه تصریح کرد: نکته بعدی، انگاره روایت تاریخی در قرآن است که در قالب ذکر بیان شده است. ذکر به معنای به یاد آوردن است. نمونه آن را در آیه ۸۳ سوره کهف مشاهده می‌کنید: «وَیَسْأَلُونَكَ عَنْ ذِی الْقَرْنَیْنِ قُلْ سَأَتْلُو عَلَیْكُمْ مِنْهُ ذِكْرًا؛ و از تو درباره ذوالقرنین مى‌‏پرسند، بگو به زودى چیزى از او براى شما خواهم خواند». انگار عده‌ای به پیامبر(ص) مراجعه کردند و درباره تاریخ یک شخص از ایشان استفسار کردند. در ادامه، قرآن می‌گوید به زودی برای شما از ذوالقرنین ذکری را ارائه خواهم داد. در اینجا به هنگام صحبت کردن از یک گزارش تاریخی، از واژه ذکر استفاده شده است. ذکر از واژه‌های کلیدی قرآن کریم است. در انگاره ذکر، دو مولفه معنایی مهم وجود دارد. یک مولفه معنایی، مولفه معنایی خاطره است؛ یعنی ما راجع به چیزی صحبت می‌کنیم که خود آن چیز الآن مفقود است. مولف معنایی دوم، مولفه تکرار است؛ یعنی چیزی را به صورت مکرر به خاطر آوردن که نوعی نگاه به تاریخ است. ما در تاریخ با انسان‌ها و ماجراهایی در گذشته مواجه هستیم که امروز فقط از آنها خاطره و یاد وجود دارد و آن یادها را تازه می‌کنیم. در همین راستا ما کاربرد فعلی ذکر را هم مشاهده می‌کنیم.

قانونمندی تاریخ از نظر قرآن کریم

پاکتچی از انگاره «قصص» به عنوان سومین انگاره یاد کرد و توضیح داد: انگاره سوم، انگاره قصص هست که هم به صورت اسمی در قرآن به کار برده شده است و هم به صورت فعلی. در تمام موارد کاربرد قصص، صحبت از دنبال کردن قطعه‌های متصل است؛ یعنی قطعه‌هایی را به هم وصل می‌کنیم و به عنوان یک پدیده ممتد مطرح می‌کنیم، همان چیزی که در مباحث روایت‌شناسی از آن صحبت می‌شود. مطلب بعدی نگاه قرآن کریم به قانون‌مداری تاریخ است. قرآن کریم در آیات متعدد ما را متوجه می‌کند که تاریخ از قوانینی پیروی می‌کند که با تعبیر سنت از آنها سخن به میان آمده است. مثلا می‌فرماید: «وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ؛ براى هر قومى رهبرى است» یعنی هیچ قومی را بدون هدایتگر قرار نمی‌دهیم و هر قومی هدایتگری خواهد داشت. می‌توان گفت قرآن از رابطه علت و معلولی در تاریخ صحبت می‌کند. وقتی شما رویکرد قانون‌مدار داشته باشید، قوانین فرازمانی هستند و بر آینده هم حاکم است و به همین دلیل تاریخ می‌تواند درس‌آموز باشد. کسی که به قانون‌مداری تاریخ اعتقاد نداشته باشد، مطالعه تاریخ برایش اتلاف وقت است. امروزه که مطالعات آینده‌پژوهی جدی شده است، یکی از مبناهای مهم در آن استفاده از گذشته و اعتقاد به قانون‌مداری تاریخ است. البته خود اتفاقات به ما کمک نمی‌کنند، بلکه باید رابطه معنادار بین رخدادها را پیدا کنیم. در آن صورت می‌توانیم در مورد اتفاقات آینده هم اظهار نظر کنیم.

قصص قرآن بیانگر تاریخ نجات و هلاک است

وی در ادامه نشست به توضیح درباره ساختار روایی قصص قرآن پرداخت و اظهار کرد: با این توضیحات که راجع به ساختار فلسفه تاریخ در قرآن کریم بود، وارد ساختار روایی قصص در قرآن می‌شویم. سوال این است که روایت‌های تاریخی قرآن کریم از چه ساختاری برخوردار هستند. نکته‌ای که در مورد قانونمندی تاریخ در قرآن بیان کردیم و گفتیم قرآن به این دلیل رخدادهای تاریخ را نقل می‌کند که بتوانیم قوانین را از آن استخراج کنیم، از این حیث مهم است که به انسان راه نجات و راه هلاک را نشان می‌دهد. اساساً بیشتر قصه‌های قرآن راه هلاک را به ما نشان می‌دهند و بیشتر داستان اقوامی هستند که هلاک شدند. این امر دقیقاً به دلیل این است که با مطالعه اقوام هلاک‌شده، می‌توانیم قوانینی را به دست بیاوریم تا بر اساس آن بدانیم چگونه عمل کنیم که امت هلاک‌شده نباشیم. با این نگاه می‌توانیم بگوییم تاریخ موجود در قرآن بیشتر تاریخ نجات است. اگر من خیلی کوتاه بخواهم مقایسه‌ای بین اسلوب تاریخی قرآن و اسلوب بیان تاریخ در تورات انجام دهم، باید عرض کنم آنچه در تورات است، بیشتر تاریخ قومی است، اما آنچه در قرآن وجود دارد، تاریخ نجات است.

پژوهشگر مطالعات قرآنی ادامه داد: وقتی شما تورات را می‌خوانید، می‌بینید همّ و غم آن این است که بنی‌اسرائیل را متقاعد کند که در راه درست حرکت کنند تا سرزمین مقدس را در اختیار بگیرند و میراث‌دار آن باشند، ولی در قرآن صحبت نجات زمین و نجات امت‌های صالح است: «أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ». قرآن درباره حضرت آدم صحبت می‌کند، ولی داستان حضرت آدم زمانی تمام می‌شود که نجات پیدا می‌کند و توبه می‌کند. قرآن دیگر در رابطه با زاد و ولد حضرت آدم صحبت نمی‌کند. وقتی قرآن درباره نوح صحبت می‌کند، زمانی داستان تمام می‌شود که کشتی نوح بر کوه جودی کناره می‌گیرد و همه به نجات می‌رسند. داستان حضرت ابراهیم با شکستن بت‌ها آغاز می‌شود و با نجات او تمام می‌شود. پس مهمترین اسلوب بیانی قرآن در مواجهه با تاریخ این است که تکیه قرآن کریم بر نجات است. اصلاً قرآن دنبال این نیست که تاریخ یک قوم معین را بیان کند. قرآن هیچ وقت تاریخ مکه و مدینه را بیان نکرده است و فقط تاریخ نجات و تاریخ هلاک اقوام را برای ما بیان کرده است. قرآن تاریخ نجات و هلاک است. به همین دلیل، این فلسفه مهم بر روایت‌های تاریخی قرآن سایه افکنده است و تمام داستان‌های قرآن بر این اساس بیان شده است. حتی داستان حضرت یوسف به صورت تاریخ نجات بیان شده است و وقتی یعقوب به فرزندش می‌رسد و موقعی که یوسف به پدرش می‌رسد و هر دو به گم کرده خود می‌رسند، داستان تمام می‌شود. دیگر اینکه بعدش چه می‌شود در قرآن بیان نمی‌شود.

 

 

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایکنا، تاریخ انتشار:۱۶ آذر ۱۳۹۹، کدخبر: -، iqna.ir

اخبار مرتبط
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۹/۱۶
0
0
واقعا به خودم افتخار میکنم که این دین مبین رو دارم و خدا به من و خانوادم همچین توفیق بزرگی رو داده
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۹/۱۶
0
0
قران باید از نو بهش رسیدگی بشه تا بتونیم که این مایه حیات بشری رو در زندگی هامون جا بدیم و بپذیریم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۹/۱۷
0
0
چقدر نياز داريم چه جامعه درمانگري مثل قران سايه بندازه رو زندگي هامون
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۹/۱۷
0
0
قران كريم تنها راه نجات بشريت از اين تاريكي هاست بايد ما به داد قران برسيم تا اون به داد ما برسه
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین