در واقع آلکنو باید با شیوهای که خودش علاقهای به آن ندارد، تیم ایران را رهبری کند که این موضوع خودش یک نقص به حساب میآید. مربی که در یک سبک بازی در دنیای والیبال زبانزد است؛ تضمینی وجود دارد که با سبک بازی دیگر در والیبال ایران موفق شود؟ قطعا فدراسیون والیبال نمیتواند از مربی در حد آلکنو ضمانت بخواهد و شاید انتخاب یک چهره شناخته شده برای فدراسیون تضمین کننده آینده باشد؛ نه آینده تیم ملی والیبال بلکه آینده خود فدراسیون. قطعا با انتخاب آلکنو فدراسیون والیبال مدعی خواهد بود که بهترین مربی برای تیم ملی انتخاب شده و اگر نتیجه مورد نظر حاصل نشده فقط به خاطر قدرت بالای حریفان است و برنامه ریزیهای ایران مشکلی نداشته است! همان طور که در سالهای اخیر نیز هر مربی روی نیمکت تیم ملی آمده و به نتایج مورد نظر نرسیده داورزنی این اتفاقات را ناشی از اشتباه فدراسیون ندانست و البته در هیچ موردی هم پاسخگو نبوده؛ چه آن مربی لوزانو باشد، چه کولاکوویچ!
یکی دیگر از مشکلات هم مربوط به زمان حضور آلکنو در ایران است که گفته میشود او در بهترین شرایط اردیبهشت وارد ایران خواهد شد. فدراسیون مدعی است هیچ یک از مربیان خوب دنیا بیکار نبودند و چارهای جز انتخاب آلکنو که در زنیت کازان روسیه مشغول است، وجود نداشته است. اما فدراسیون اعلام نکرده چرا از فروردین که غلط یا درست با کولاکوویچ قطع همکاری کرد، به دنبال سرمربی نبود و انتخاب سرمربی ۹ ماه به طول انجامید؟! علت این تعلل چیست؟ فقط و فقطر کرونا؟!
اگر بنا به این باشد که آلکنو اردیبهشت به ایران بیاید و مرداد ماه تیم ملی راهی المپیک شود این مربی بین ۳ تا ۴ ماه روی نیمکت ایران خواهد بود و اولین حضور رسمی اش هم مربوط به لیگ ملت هاست. مربی که نه لیگ را دیده و نه یک بار در فضای والیبال ایران قرار گرفته باید در میدان بزرگی به مانند المپیک سرمربی تیم ملی باشد! این اوج بی برنامگی برای تیم ملی است. مسئولان دائم اصرار دارند که بگویند او مسابقات را زیر نظر دارد و قطعا دستیارانش به او کمک خواهند کرد؛ اگر بنا باشد هر مربی چنین ادعایی داشته باشد تمام آنها به خانههای خود میروند و در ارتباط با دستیاران و استفاده از فیلم مسابقات تیم هایشان را هدایت میکنند.
با این شرایط به نظر میرسد آلکنو هم قرار است لیستی را به تیم ملی دعوت کند که از اتاق ریاست فدراسیون بیرون آمده است؛ نه از ذهن خودش. ایگور کولاکوویچ که لیگ را از نزدیک نگاه میکرد و تلاش میکرد تیم ملی را بازسازی کند هیچ گاه موفق به این کار نشد چرا که فدراسیون برای خودنمایی فقط مدال و نتیجه میخواست؛ نه پشتوانه سازی! بنابراین بعید به نظر میرسد آلکنو که بیشتر شبیه به سرمربی مهمان است، بتواند تاثیر شگرفی در تیم ملی ایجاد کند و باز دوباره همان سوال پیش میآید که کولاکوویچ چرا رفت؟!
بسیاری از مسائل گفته شده ارتباطی به کیفیت فنی آلکنو ندارد و مشکل برنامه ریزی نادرست و راه اشتباه فدراسیون ایران است و قطعا هر سرمربی به جای آلکنو بود پیشنهاد حضور در المپیک آنها وقتی همه چیز حاضر و آماده است را رد نمیکرد؛ مخصوصا اینکه کسی نه از او مدال میخواهد و نه سکو!
در حال حاضر زنیت کازان با ۳۱ امتیاز از ۱۲ مسابقه و کسب ۱۱ برد و یک باخت در صدرجدول سوپرلیگ روسیه قرار دارد. این تیم در لیگ قهرمانان اروپا نیز با یاسترزبسکی ویگل لهستان، برلین والی آلمان و ایسیاچ والی اسلوونی هم گروه است.
لابی برای سید!یکی از موضوعات عجیب دیگر که در لیگ برتر رخ داده جدایی محمد موسوی از سایپا آن هم بدون رضایت این باشگاه است. محمد موسوی که به خاطر کرونا مدتی در ترکیب تیمش نبود به جای بازگشت سر از ایتالیا و تیم پیاچنزا درآورد! آن هم وقتی نه سایپا موافق بود و نه رضایتنامه اش منتشر شده بود!
محمد موسوی تاکنون صحبتی در این باره انجام نداده، اما مصطفی کارخانه سرمربی سایپا در تمام مصاحبههای خود از رفتار غیرحرفهای موسوی که خود را جزو بهترینهای جهان میداند، ابراز ناراحتی کرده است. مسئولان سایپا نیز تاکنون اظهارنظر خاصی در این باره نداشتند، اما آنها مدعی عدم صدور رضایتنامه هستند و این کاملا درست است.
ITC محمد موسوی برای بازی در پیاچنزا صادر شده و او برای این تیم به میدان هم رفته است؛ این اتفاق در حالی رخ داد که سایپا هیچ رضایتنامهای برای این بزیکنان صادر نکرده و فدراسیون خودش بدون اطلاع باشگاه کارهای موسوی را جلو برده تا بازی ملی پوشش سال المپیک را به عنوان لژیونر بگذراند و البته پول خوبی هم نصیبش شود! قطعا شخص اول این اتفاق محمدرضا داورزنی است که دستور صدور کارت بازی موسوی را داده است.
سایپا هم به خوبی میداند اگر اعتراضی نسبت به این موضوع داشته باشد هم به ضرر تیم ملی است و هم فدراسیون چرا که در این صورت موسوی به خاطر رفتارش و بستن قرارداد با تیم جدید بدون اطلاع تیم قبلی جریمه میشود و فدراسیون هم همدست او شناخته خواهد شد! به هرصورت در تلاش است که نظر سایپا را جلب کند تا این موضوع بدون سرو صدا و حاشیه به پایان برسد.
ویدیو چک تزیینی و صندلی بدون نایب رئیس!در هفتههای اخیر که رقابتهای لیگ برتر به صورت متمرکز برگزار میشود، برخی از تیمها به نبود ویدیو چک در مسابقات معترض هستند در حالی که فدراسیون تکنولوژی آن را در اختیار دارد. در سالهای اخیر نیز فدراسیون تلاش میکرد تا فقط در مسابقات مهم از آن استفاده کند چرا توانایی بهره گیری از این سیستم در تمام بازیها در ایران وجود ندارد. علاوه بر هزینه نگهداری آن، فدراسیون بارها اعلام کرد که استفاده از این سیستم نیازمند افراد آموزش دیده است که تعداد آنها در ایران زیاد نیستند؛ بنابراین تیمهای لیگ برتر حالا حالاها نمیتوانند رنگ ویدیو چک را در لیگ برتر ببینید.
یکی دیگر از اتفاقات جالب توجه نبود نایب رئیس زنان در فدراسیون والیبال است که این اتفاق بیش از ۹ ماه است که به تعویق افتاد و فدراسیون مدعی است مهناز شاددل میتواند کارهای بخش زنان را انجام بدهد و ابتدا باید برای مسائل مهم برنامه ریزی کرد و بعد به سراغ انتخاب نایب رئیس رفت! به نظر میرسد محمدرضا داورزنی در دوره جدید مدیریت خود به جای معرفی نمادین نایب رئیس که اجازه هیچ تصمیم گیری را به او نمیدهد ترجیح داده کلا شخصی را برای این سمت معرفی نکند تا گرفتار حواشی آن نشود!
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبر آنلاین، تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۹، کد خبر:۱۴۶۳۷۷۲، khabaronline.ir