شعار سال: «صلوات» در قرآن به معنای نمازخانههای یهودیان یا خود نمازها یا دعاها یا درودها آمده است و در عُرف فارسیزبانان، به همین معنای چهارم و البته ویژه پیامبر اسلام و خاندانش به کار میرود و با ادای این جمله صورت میپذیرد: «اللهم صَلّ علی محمد و آل محمد».
حامد حاج ملاعلی به همت خانه پویانمایی انقلاب اسلامی، نماهنگی را کارگردانی کرده به نام «طعم صلوات» که سرودهای از افشین علاء شاعر معاصر کودک و نوجوان، دستمایه تولید آن بوده و بارها از شبکه پویا برای مخاطب کودک پخش شده است و اکنون نیز هر جمعه آن را پخش میکند:
یک روز که پیغمبر، از گرمیِ تابستان / همراه علی میرفت در سایۀ نخلستان
دیدند که زنبوری از خانۀ خود پَر زد / بر دامن پیغمبر آهسته فرود آمد
بوسید عبایش را، دور قدمش گردید / بر خاک کف پایش صد بوسۀ دیگر زد
پیغمبر از او پرسید: آهسته بگو جانم / طعم عسلت از چیست؛ هر چند که میدانم
زنبور جوابش داد: چون نام تو میگویم / گُل میکند از نامت صد غنچه به کندویَم
تا یاد تو را هر شب چون گُل به بغل دارم / هر صبح که برخیزم در سینه عسل دارم
از قند و شکر بهتر خوشتر ز نبات است آن / طعم عسل از من نیست، طعم صلوات است آن
سایت شبکه پویا، نظر کمابیش چهل کاربر را ذیل صفحه این نماهنگ جمع و درج کرده است که ابتهاج و امتنان اولیا و مربیان کودکان را درباره این نماهنگ در بردارد. این در حالی است که ، از سه منظر صورت و معنا و مخاطب، میتوان درباره آن سخن گفت. مقصود از صورت، ساختار تصویریاش در قالب رسانه بصری؛ مقصود از معنا، محتوای حدیثیاش و مقصود از مخاطب، بیننده هدف است.
الف) صورت
از دید صوری کارگردان محترم کوشیده است که به محتوای شعر متعهد باشد، اما برخی از عناصر تصویری در این نماهنگ با یکدیگر سازگار نیستند. برای نمونه، پیامبر و علی (ع) در آغاز با پوششی قهوهای و سبز نشان داده شدهاند که بیشتر به قبا میماند، اما در متن شعر «عبا» آمده است. به هر روی، عبا یا قبای قهوهای پیامبر، در بخشهای پایانی سبز میگردد.
همچنین بوستانی که در تصویر دیده میشود بیشتر به جنگل میماند نه نخلستان و حضور گوَزن و بچه آهو در تصویر، شاهد ماجراست. ارائه چند نخل در دورنما نیز نخلستان را در ذهن بیننده تداعی نمیکند. تکرار نماها از دیگر مشکلات محصول تصویری است؛ زیرا با توجه به طول نماهنگ (چهار دقیقه) به اصطلاح کِش آمده و برای پُر کردن آهنگ، مکرَر به کار رفتهاند؛ چنانکه زنبور یک بار در آغاز از خواب برمیخیزد و خمیازه میکشد و یک بار هم زمانی که به تطبیق ابیات پایانی شعر میرسد؛ یعنی «هر صبح که برخیزم». افزون بر اینها، کلمه «خانه» بیت دوم، در خوانش نماهنگ به «لانه» بدل گشته که درباره کندوی زنبور به کار نمیرود، بلکه بیشتر درباره خانه پرندگان و خزندگان و برخی از دیگر حشرات به کار میرود.
ب) معنا
از دید محتوایی نیز گفتنی است که استحباب و اهمیت درود فرستادن بر پیامبر و خاندان ایشان از مسلمّات سنت اسلامی به شمار میرود، اما برای تأکید بر این مستحبِ مهم، به هر روایتی نمیتوان چنگ زد. محتوای این منظومه، در مجامیع روایی متقدم و دست اول شیعیان و اهلسنت نیامده، بلکه فقط مرحوم شیخ علیاکبر نهاوندی (۱۲۷۸-۱۳۶۹ ق) از فقهای معاصر آن را در کتاب عمومی خود با عنوان خزینه الجواهر فی زینه المنابر آورده است و شکی نیست که روایتی مرسَله در کتابی متأخر، شایسته استناد نیست:
«روزی سید عالَم در سایه نخلی نشسته بود و حضرت امیر المؤمنین در خدمت آن سروَر بود؛ ناگاه زنبوری بیامد و پروانهوار دور آن شمع رسالت طواف میکرد و به زبانی که داشت تکلم با آن حضرت مینمود؛ پس حضرت امیر آستین را میافشاند تا آن زنبور را از آن حضرت دور گرداند. حضرت رسول تبسمی فرمودند و گفت: یا علی هیچ میدانی که این زنبور چه مقصودی دارد؟ مرادش این است که ما را مهمانی کند و میگوید که در فلان موضع قدری شهد نهادهام. امیر المؤمنین را بفرما تا او را حاضر سازد … امیر المؤمنین آن شهد را حاضر نمود و آن جناب از همان زنبور سؤال نمود که خوراک شما شکوفه تلخی بیش نیست چگونه میشود که در اندرون شما شهد صافی میگردد؟ عرض کرد: یا رسول الله! هر گاه قدری شکوفه به درون ما داخل شود فی الحال الهام اِلاهی رسد تا سه نوبت بر جناب شما صلوات فرستیم و به سبب آن شکوفه تلخ را در شکم خود شهد و شیرین سازیم».
شگفتا که زنبورِ این روایت، علی بنابیطالب (ع) را در همان عصر پیامبر «امیر المؤمنین» خطاب میکند! و شگفتا که سخنی از صلوات بر «آل» پیامبر نمیرانَد! شاید هم در اینباره به آیه «صلّوا علیه» استناد کرده باشد! خود این تعبیر، شاهد «موضوع» (مجعول) بودن روایت است.
باری، آن.ماری شیمل (۱۹۲۲-۲۰۰۳ م) اسلامپژوه آلمانی معاصر، با اشارتی به این داستان افسانهای، میگوید: «شاعران سوژههای مورد علاقهای دارند که دو یا سه تای آنها مشخصاً مطلوب آنهاست: [یکی] داستان ستون حنانه (تنه نخل مشتاق) و داستان چگونگی نجات آهو به دست پیامبر که گاه به گاه به کار گرفته میشوند. دیگر اشعار به ریشه افسانههایی چون دلیل شیرینی عسل میپردازد. در آناتولی و دره هند شخص میآموزد که تنها هنگامی که زنبوران عسل بر حضرت محمد صلوات میفرستند، عسل شیرین میشود».
من این دیدگاه را توجیهپذیر نمیدانم که هنرمندان پژوهشگر نیستند، بلکه معتقدم آفرینندگان اثر هنری به پیروی از فرمان «فَلْیَنْظُرِ الاِنْسانُ إِلى طَعامِه»، باید پیش از ساختن اثر، در مصالح سازههای خود و مواد اولیه خوراک فکری مخاطبانشان، به دیده وسواس بنگرَند.
ج) مخاطب
از دید مخاطب نیز به یکی دو نکته اشاره میکنم: اول اینکه کاش کارگردان این نماهنگ به اقتفای قرآن کریم معقولات را به محسوسات تشبیه و پیامش را بدین شیوه به مخاطب عام منتقل میکرد؛ نه اینکه طبیعت مادیِ محسوس را در قالب کرامت معنویِ معقول بگنجاند. فرض میگیریم که «طعم عسل از طبیعت زنبور نیست، بلکه طعم صلوات است آن»، اما این نکته را کسی درمییابد که به گفته مولانا «غُلغُل اجزای عالم» و «تسبیح جمادات» را فاش میشنود و راز «حدیث لولاکَ» را میداند؛ نه کودکی که همین شبکه پویا در برنامه «خدا چه آفریده» به او میآموزد: «عسلِ شیرینی را که میخوری، زنبور از شهد گلها میسازد» و در نماهنگ «زنبور عسل» از زبان زنبور به او میگوید: «تو کندو میسازیم از شهدِ گل، عسلی که هست خوشرنگ و خوشبو، زندگی ما زنبورها بسته به گل؛ گل لاله، گل زنبق، سوسن، سنبل».
از قضا محتوای موجود در تولیدات واقعنُما و مستند این شبکه، هم با محتوای قرآنی درباره زندگی زنبور همسویی و همخوانی دارد؛ هم نزد بیننده هدف باورپذیر است؛ زیرا قرآن میگوید: «خداوند خانهسازی و شیرهنوشی را از طریق وحی، به زنبور میآموزد» و به جای شیرینی عسل بر تنوع رنگ آن تأکید میکند که بیشک از تنوع شهدها و شکوفهها اثر میپذیرد. به گفته مفسران، وحی خداوند به زنبور، آگاهی غریزی اوست. کودک خود از تجربه کنشهای غریزی بویی میبرَد و میتواند غریزه را بفهمد و همین اندازه بس است برای تفکرورزی او و پل زدن از طبیعت به فراطبیعت. پل زدن از طبیعت به کرامت، شاید با سلوک هفتادسالهای ممکن باشد، اما برنامهسازی در اینباره برای مخاطب نوپای پویا؛ یعنی کودک و نوجوان هرگز مطلوب نیست. لُب لباب آیاتی از این دست در قرآن، سویگردانی کودکان عقلی است از زمین به آسمان، اما حاصل محصولاتی چون «طعم صلوات» سرگردانی کودکان سِنی است پای «تِلویزان».
اگر تصویر کردن داستان زنبور برای مخاطب کودک رَوا باشد، چرا تصویر کردن داستان ماهی مذکور در همان کتاب نهاوندی برای او رَوا نباشد که از قضا مربی یا مادر محترمی نیز ساخت نماهنگ آن را از شبکه پویا درخواست کرده است؛ همان ماهی مُردهای که به برکت صلوات فرستادن بر پیامبر و آلش، ضد حریق شده بود و آتش در او تأثیر نمیکرد؟
پدران و مادران و مربیانی که در پایگاه اینترنتی شبکه پویا ذیل این نماهنگ ابتهاج و امتنان خود را از چنین محصولی ابراز کردهاند، شیفته نوا و نمای آن شدهاند. شماری از بازخوردهای مخاطب را در جدول زیر میتوانید دید.
روی سخن من در این جستار کوتاه با همین مخاطبان گرامی است. بیشک جلوگیری از ساخت و ساز چنین محصولاتی ممکن نیست و شاید مطلوب هم نباشد، اما یکی از ارکان سواد رسانهای بهویژه ناظر به محتوای دینی و مذهبی (الاهیاتی) سنجش اعتبار آن یا دستکم کاوش درباره اعتبار آن و کنش فعالانه درباره بررسی آن و تفکر درباره چفت و بست و ربط و نسبت آن با مجموعه اطلاعات و دانشهای الاهیاتی است.
به تعبیر دیگر، چنانکه مواجهه فعال با پیامهای بازرگانی ویژه کودک موجب میشود مخاطب باسواد با تکیه بر عصای شعار «بشنو و بسنج» بر پله شعور «ببین و بیاندیش»، محتاطانه گوش و نگاه کند و شنیدهها و دیدههایش را از پالایه خردورزی بگذراند، درباره تحفظ بر مواجهه فعال مخاطب کودک با پیامهای رسانههای دینی ـ مذهبی (الاهیاتی) باید حساستر و سختگیرتر باشد نه اینکه خودش وابدهد و به سائق عاطفه، گریبان عواطف کودکش را نیز بگیرد و عاقله او را هم عِقال بزند و القاگرانه او را به حفظ کردن و دیدن و شنیدن مکرر وادارَد، بلکه باید پس از مواجهه با هر محصولی او را به پرسش بگیرد و اندیشهاش را به ورزش در اینباره سفارش کند. باری، «ذات نایافته از هستی، بخش کی تواند که شود هستیبخش؟»
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از دین آنلاین، تاریخ انتشار: 29 آذر ۱۳۹۹، کد خبر:23223، dinonline.com
بنده شمارو دعوت به قرآن می کنم: سوره نحل درقرآن اشاره به وحی به زنبور دارد.
۱.اگربخواهید طوری مثلا روشنفکرانه به مسئله بنگرید باید گفت مگر زنبور پیامبر هست که به آن وحی می شود!!؟
۲.مگر آنکه به کلی منکر وحی به زنبور شوید که دراین صورت قرآن را نفی کرده اید زیرا سوره ای دراین باره وجود دارد.
۳.خداوند درقرآن می فرماید بر پیامبرصلوات بفرستید ولی چگونگی آنرا بیان نکرده یا فرموده نماز بخوانید ولی چگونگی آنرا بیان نکرده . پس باید گفت تمام نمازها جعل هست؟
شما که اهل تفکرو تامل وتحقیق درحوزه هستید بعداز۱۴۰۰سال بگید طبق قرآن خداوند به زنبورچه چیز را وحی کرده است؟
سلام
آیات 68 و 69 سوره نحل به فرآیند تولید یکی از نعمت هایی که محصول وحی الهی به زنبور عسل است، پرداخته است. مهمترین فراز این آیات، کاربست واژه وحی نسبت به زنبور عسل است. در چیستی و چگونگی این وحی نظرهای مختلفی مطرح شده که جنبه حشره بودن زنبور بر بسیاری از این نظرها سایه افکنده و سبب گرایش برخی از مفسران به نظرهایی مانند غریزی بودن این نوع از وحی شده است. نظر مفسران در خصوص وحی به زنبور عسل، ذیل دو دسته عمده وحی رسالی و غریزه حیوانی مطرح شده است. بر پایه نتایج به دست آمده: وحی در این آیه ارتباطی با اعمال غریزی زنبور عسل ندارد، بلکه این وحی از سنخ وحی ای است که خدای متعال به انبیاء(ع) فرستاده که به احتمال زیاد همراه با قول خاص حیوانات است.
http://ensani.ir/fa/article/443203/%D9%88%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D9%88%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%85%D9%81%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%88%D8%AD%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%B9%D8%B3%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%87-68-%D9%86%D8%AD%D9%84
شکی نیست که خداوند به پیامبران وحتی حیوانات هم وحی نموده. ولی به اقسام مختلف وهرکدام باتوجه به مراتب وجودیشان.
زنبورعسل هم به همین صورت میباشد و وحی شده ازطریق گل های مختلف و راه های مختلفی که خداوند نشانشان داده شکوفه های تلخ را به درونشان ببرند وبه رنگهای مختلف پدیدار شوند.
ولی بحث اینجاست که چگونه این تلخی تبدیل به شیرینی و حلاوت میشود؟ و از آن همه فرازونشیب به شفا و درمان میرسد.
درخزینه الجواهرص586 لمعات الانوارص53 و کنزالعمال آمده که حضرت رسول اکرم صلوات اله واله وسلم به زنبور فرمودند
با این مضمون که غذای شما شکوفه تلخ است به چه سبب به شیرینی مبدل میشود؟
که زنبور عرض کرد ازبرکت وجودشماست که الهام میشود درسه نوبت برشما صلوات بفرستیم وازبرکت فرستادن صلوات شکوفه تلخ به عسل شیرین مبدل میشود.
این فوت آخر تهیه عسل است که خداوند ازطریق نوعی وحی از اول خلقت زنبور عسل از آدم تا قیامت به این موجود الهام نموده است.
صلوات هم فقط مختص زمان اسلام نبوده نام مقدس 14معصوم علیهم السلام درکتب پیشین آمده و دراثر تحریف حذف کردند همانطور که روزه و نماز و... راحذف کردند.
طبق روایت اهل بیت علیهم السلام علت رسیدن حضرت ابراهیم به مقامات بزرگ من جمله ازخلیل الهی به امامت همین فرستادن ذکردائم صلوات بوده.
فقط کافیه کمی درمورد اثرصلوات تحقیق کنیم این که زنبور بوده اینطور شده اگر انسان با اخلاص باشد مثل حضرت ابراهیم را به خلیفه الهی میرساند.
حالا بیایم بگین صلوات باچاشنی جعلیات!!!
بله اگه به شک رسیدیم بهتره خوب تحقیق کنیم.
اما اگه باور بعضی حقایق برایمان سخت باشه مثل اثر صلوات بر غذای زنبورعسل وتبدیل آن به عسل وحی براین موجود هم باورش سخت باید باشه.
و ثانیا لقب امیرالمؤمنین در زمان خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام اعطا شده است و در روز غدیر هم پیامبر بر این امر صحه گذاشته است.
و ثانیا چه اشکالی دارد خداوندی که طبق سوره نحل به زنبور عسل وحی می کند برای ساخت کند و و خوردن از گلها، امر به صلوات هم بکند.
در ضمن این که یک عده میگن پس عسلهای قبل پیامبر تلخ بودند خیر اونا هم شیرین بودند به برکت صلوات چون پیامبر و آل پیامبر مورد توسل و توجه تمام انبیا گذشته بوده اند و اسم و نام و فضیلت آنها در امتهای گذشته هم بوده همانطور که خداوند متعال در سوره صف از قول حضرت عیسی علیه السلام بشارت به آمدن آخرین پیامبر داده است و توبه حضرت آدم هم بخاطر توسل به اهل بیت علیهم السلام پذیرفته شد.
خلاصه اینکه منکر فضائل اهل بیت علیهم السلام یا جاهل است و یا عناد دارد.