شعار سال:کشف ستونچه در منطقه تاسوکی و احتمال رابطه با یک استقرار فرهنگ بلخی- مروی
باستانشناسان معتقدند فرهنگ بلخی-مروی، پیشینه و منشأ شکل گیری آن، ارتباطات درون و برون منطقهای و تفسیر برخی از شباهتها در تولیدات و دست ساختههای این فرهنگ با مناطق هم جوارش، یکی از مهمترین مباحث و مسائل باستانشناسی مرتبط با این فرهنگ است.
این موضوع از آن جهت برای میراثباشی حائز اهمیت بود که حسین مرادی معاون گروه باستان شناسی شهرسوخته و سرپرست کاوش در بخشهای مسکونی شهرسوخته که دکترای باستانشناسی با گرایش پیش از تاریخ دارد در زمان انتشار عکسهای بلاگر گردشگری و راهنمای بومی از تاسوکی سیستان یک استوری در صفحه اینستاگرامش گذاشت و نوشت:« ...نکته دیگر این که در اون مناطق از این قبرهای اسلامی که باد اونها را نمایان کرده زیاده و به نظر نمیرسه ایشون حفاری قاچاق کرده باشه ضمن این که استوریهای ایشون یک یافته ویژه باستان شناسی فرهنگ بلخی- مروی را ناخودآگاه داره معرفی میکنه که تا حالا در سیستان دیده نشده»
مرادی در گفت و گو با میراثباشی در خصوص شی سنگی چند تکهای که چندی پیش به صورت ناخودآگاه توسط یک بلاگر گردشگری و راهنمای بومی در تاسوکی سیستان پیدا شد، میگوید:آنچه من بر اساس تصاویر بلاگر و فرد بومی دیدم یکسری ستونچههایی است مربوط به آن چیزی که ما در خراسان به نام فرهنگ بلخی- مروی میشناسیم. و اهمیتش در این است که در سیستان تاکنون گزارشی از شی یا تصویری که مرتبط با این فرهنگ باشد، نداشتیم.
البته من تمام قضاوتم بر اساس تصویری است که در صفحات مجازی دیدم و محوطه نیاز به بررسی بیشتری و حتی شاید کاوشهای باستانشناسی دارد.
ولی بر اساس آنچه دیدم فکر میکنم این ستونچههای سنگی که ناخواسته دو جوان گردشگر کنجکاو کشف کردند مربوط به فرهنگ بلخی- مروی است.
منطقهای که آثار دیده شده جنوب شرق شهر سوخته در نزدیکی نوار مرزی ایران و افغانستان است.
به لحاظ تاریخی این فرهنگ پس از شهر سوخته است یعنی وقتی 1800 تا 1900 پیش از میلاد تمدن شهر سوخته از بین میرود، فرهنگ بلخی- مروی کم کم در خراسان دیده میشود. و به خاطر همین قبلا معتقد بودند شواهدی از این فرهنگ در سیستان نیست.
به عبارتی پیش از آن که این فرهنگ در خراسان شکل بگیرد، تمدن در سیستان متوقف شده است. ولی احتمالا بر اساس شواهد، این دو ستونچه متعلق به آن فرهنگ است و میتواند دیدگاههای ما را نسبت به منطقه تغییر بدهد و تاریخ استقرار را اندکی جلوتر بیاورد.
این که ما فکر میکردیم در سیستانِ ایران تمدن بین1800 تا 1900 پیش از میلاد متوقف شده و گروههای انسانی وجود نداشتند،ممکن است با این شواهد تغییر کند و تا 1600 -1700 پیش از میلاد و یا حتی زمان جدیدتر میتواند در آن محدوده استقرار وجود داشته باشد.
او در پاسخ به این که کارکرد این ستونچهها چیست؟ میگوید: البته من اطلاعات خیلی زیادی درباره فرهنگ بلخی- مروی ندارم اما تا جایی که مطالعه کردم فکر میکنم کاربردشان مشخص نیست. بر اساس مطالعات روی خراسان بیشتر این ستونچهها در قبرهای این فرهنگ دیده شده و جزو اشیای «گور نهادها» بوده است. به عبارتی اشیایی مرتبط با آداب و مراسم تدفین که با مردگان در قبر میگذاشتند.
مرادی توضیح میدهد که عدهای به سرپرستی یک باستانشناس ایتالیایی به نام «موریتزیو توزی» از مؤسسه ایزمئو ایتالیا پیش از انقلاب در تپه «رود بیابان» که نزدیک این محوطه است کاوشهایی داشتند ولی شواهدی که پیدا کردند همسو با اواخر شهر سوخته است.
آنها یکسری گزارشهای محدود در مورد همین کشف ناخودآگاه این دو جوان دارند.گزارشهایی که مشخص نیست محدودهی آن دقیقا کجا است و فقط برپایه حدسیات است و خیلی دقیق و علمی نبوده. از سویی همراه با کشف شیای نبوده که ترغیب به حفاری شوند.
زمانی که توزی و ایتالیاییها اینجا بودند هنوز حفاریها در اینجا خیلی گسترده نبوده و به عنوان یکی از سوالات باستانشناسی فلات ایران خیلی به چشم نیامده و مطرح نشده است. در آن زمان روی فرهنگ بلخی – مروی کمتر کار شده و توجهها بیشتر معطوف شهر سوخته بوده است.
پایگاه تحلیلی -خبری شعار سال ،برگرفته از کانال میراث باشی