شعار سال:شاید هیچ کس اندازهی اصحاب رسانه و فعالان میراث فرهنگی از کلیسا و کنیسه و آتشکده و خانقاه و....دیدن نکرده باشد و برای حفظ این آثار همانند سایر آثار تاریخی کشور دلسوزانه ننوشته باشد و برای ثبت این دسته از آثار تلاش نکرده باشد.
اما به دلایل متعددی هزینه در این آرامستان جفا در حق سایر آرامستانهای تاریخی است.
سال ۹۶ یک گروه گرجی از مرکز شرقشناسی تفلیس گرجستان به پژوهشگاه میراث فرهنگی آمدند و میخواستند روی آرامگاه یک شاهزاده گرجی کار کنند.این بنای تاریخی شامل سردر ورودی برج ناقوس و سرداب محراب متعلق به یکی از شاهزادگان گرجی به نام "مینا دورا خوشطاریا" دختر اگناتی از درباریان روس و همسر یکی از سرمایهداران معروف گرجی است که در دوره قاجاریه در آذربایجان، گرجستان و شمال ایران فعالیت میکرده است. چرا آن زمان یک دفعه همه دولابشناس شدند؟همهی ارگانها و سازمانها و نهادهای موازی عاشق دولاب شدند؟ نتیجه آن همه علاقهی یکباره و پیشنهادهای متعدد گروههای مختلف در ایران برای همکاری با آن گروه گرجی چه شد؟چرا دیگر از آن گروه گرجی و این طرف از عشاق دولاب خبری نیست؟
در همان سال ۹۶ خبر آمد که سنگ قبر لهستانیها را به بهانه بازسازی کنده و احتمالا از کشور خارج کردهاند. سنگ قبرهای بتونی! از پروانه سلحشوری و احمد مازنی و کمیسیون فرهنگی مجلس و خبرنگاران و فعالان میراث فرهنگی همه گزارش نوشتند و حتی گمرک بندرعباس را هم مطلع کردند اما آیا کسی پیگیر ماجرا شد؟! آن سنگ قبرها کجا هستند؟ آیا در بازسازی واقعا منهدم شدند یا از کشور خارج شدند؟
چند سال پیشتر در اواخر دهه ۸۰ و واویل دهه ۹۰ وقتی به کلیسای ارتدوکس داخل گورستان دستبرد زدند و چندین تابلو نفیس و یک لوستر نفیس را به سرقت بردند چه شد؟ آیا این آثار پیدا شد؟
چطور یکباره امسال همه بار دیگر دوستدار دولاب شدند؟ پاسخ کاملا واضح است پول، همیشه پای پول در میان است. چه موضوع گروه گرجی باشد چه صرف بودجه برای مرمت آرامستانها.
پول باشد عاشق سینه چاک فرهنگ از زمین و زمان میبارد. نباشد اگر کل آرامستان را هم بار کامیون و هواپیما و کشتی میکردند و از کشور خارج میکردند، عین خیالشان نبود. همچنان که این همه بلا که سر آرامستانهای ظهیرالدوله، امامزاده عبدالله (ع)، شاه عبدالعظیم و ابنبابویه آمده و میآید نه حرفی، نه سخنی، نه توجهی، نه اخطاری داده نمیشود .
‼پیشتر نوشتم و باز هم تاکید میکنم
در یک شرایط برابر با سایر آرامستانهای تاریخی، این آرامستان نیاز به یک ساماندهی معمولی دارد. یک دستی به سر و گوش باغ کشیده شود و آبراهه آن مرتب شود. شاید چند سنگ قبر هم نیاز به مرمت داشته باشد.
اما:
۱. بودجه تعیین شده برای تمام آرامستانهای تاریخی است نه فقط آرامستان دولاب به چه حقی بودجه تمام آرامستانها صرف یک آرامستان شده است؟ بعد هم ساماندهی آرامستان چه ربطی به طرح گردشگری دارد؟ چگونه بودجه مرمت آرامستانها صرف طرح گردشگری میشود؟
۲. چندین چشمه سرویس بهداشتی، ساخت تالار، کافی شاپ، پیاده راه سازی میدان صلح، بهشت مریم و... تایید و تکذیبهای مکرر که فلان طرح اجرا شده یا نشده و... این پرسش را پیش رو میگذارد این پروژه چند پیمانکار و طراح پروژه و مشاور ... در میراث فرهنگی و شهرداری داشته و این افراد چه کسانی بودند؟ و هر کدام چقدر بودجه گرفتهاند؟
۳. اصلا مگر خیابان پیروزی راه در رو دارد که خیابانهای فرعی آن را هم به بهانههای اینچنینی میبندید و پیادهراهسازی میکنید، تکلیف مردم منطقه چیست؟
۴. از پیش از انقلاب مردم بومی محله این میدان را به نام میدان ارامنه میشناسند. این چه مصیبت است که شهر به آن گرفتار شده و تغییر نام خیابان اینقدر سهل شده که به راحتی خاطرهی شهری_تاریخی پاک میشود؟چرا نظر افکار عمومی مهم نیست؟ بعد هم چطور به ذهن خلاقتان رسید نام قاجاری گورستان دولاب به بهشت مریم تغییر پیدا کند؟
و چند پرسش جدی تر:
۱. مدیر عامل بهشت زهرا برای اجرای این طرح با کدام شرکت قرارداد بسته؟بر اساس کدام طرح مشاور؟ طرح مشاور مادر چه شده؟ آیا برای طرح مشاور ناظر هم وجود دارد؟ آیا این دفتر گرید مرمتی دارد؟
۲. طرح معاون نوسازی شهر تهران با طرح مادر چه فرقی دارد؟ناظرِ مشاور چه کسی است؟
۳. چطور در عرصه اثر ثبتی ساخت و ساز شده؟ این همه سرویس بهداشتی با چه منطقی ساخته میشود؟ آیا میراث فرهنگی مدام در آرامستان حضور دارد و سنگ قبرها را رصد میکند؟تکلیف مرمت سنگ قبرها چیست؟
۴. کلیات لایحه ساماندهی گورستانهای دولاب ۱۶ آذر تصویب شد چطور پیش از تصویب، شهرداری شروع به کار کرده است؟
مریم_اطیابی
پایگاه تحلیلی -خبری شعار سال، برگرفته از کانال تلگرامی میراث باشی