شعار سال:نظام ترویج کشاورزی ایران به عنوان یکی از مؤلفههای اصلی توسعه کشاورزی، طی دو دهه گذشته با چالشهایی مواجه بوده است؛ طوری که سبب شده است تا این نظام از سوی مسئولین، کارفرمایان و روستاییان مورد انتقاد باشد.
هدف مشترک همه دست اندرکاران بخش کشاورزی اعم از: اجرا، آموزش، تحقیق و ترویج ارتقا کمی و کیفی محصولات کشاورزی و ایجاد امنیت غذایی پایدار در کشور میباشد. ترویج کشاورزی رسالتی مهم در دستیابی به این هدف اساسی دارد. در این راستا نقد و پیشنهاداتی در خصوص حل چالشهای پیش روی اجرای برنامههای ترویجی در نظام نوین ترویج در قالب چند محور بنیادی ارائه میگردد، امید است که با درنظرگرفتن موارد مطرح شده در برنامه ریزیهای آتی بتوانیم گامی استوار در جهت تعالی بخشی به ایفای بهتر وظایف محوله و رسالتهای پیش رو در بخش ترویج داشته باشیم.
کیفیت پایین آموزشهای مهارتی ویژه بهره برداران
آموزش به عنوان مهمترین و اساسیترین رکن در انتقال فناوریهای نوین به بخش کشاورزی همواره مطرح میباشد. اجرای برنامههای آموزشی ترویجی از قبیل: کلاسهای مهارتی در صورتی که پیش بینی، طراحی و تدوین آنها به طور صحیح و متناسب با تجربیات، ویژگیها و نیازهای مخاطبان صورت گیرد، میتواند به عنوان ابزاری کلیدی در جهت ایجاد تحول و تغییر در سطح مهارتها و تواناییهای قشر تولیدکننده در بخش کشاورزی ایفای نقش مینماید. بنظر میرسد که برگزاری دورههای آموزشی ترویجی به صورت (فشرده و با حجم بالا) با توجه به محدودیتهای مالی و امکانات و... منجر به کاهش کیفیت دورههای مذکور شده است. باید توجه داشت که آموزشهای مهارتی پایدارترین، دشوارترین و در عین حال زمانبرترین نوع تغییر در رفتار است و هدف نهایی در هر نوع آموزش مهارتی بایستی ایجاد تغییر رفتار پایدار دربهره بردار باشد و صرفا به تغییر در دانش و نگرش بسنده نگردد.
دسترسی پایین به محتوای آموزشی مناسب با نیازهای واقعی در عرصه اجرا
متاسفأنه یکی از مشکلاتی که در برنامه ریزیهای ترویجی کماکان به چشم میخورد، کاهش کیفیت برنامههای آموزشی می باشد و ناخواسته گاها دیده شده که کیفیت فدای کمیت شده است. ما اگر واقعا به دنبال تغییر دائمی در رفتار بهره برداران هستیم، نیازمند بازنگری اساسی در سرفصلها و محتوای ارائه شده به بهره برداران متناسب با نیازهای واقعی اش در عرصه تولید خواهیم بود. از این رو، به منظور بالابردن اثربخشی دورههای مهارتی نیازمند توجه به مسئله دسترسی به محتوای مناسب و استاندارد، ارائه سرفصلهای پیشنهادی جدید و کاربردی در هر موضوع آموزشی، از طریق تدوین دستورالعمل واحد و مشخص اجرایی به عنوان "راهنما یا شیوه نامه اجرایی دورههای آموزش مهارتی به صورت پودمانی (گام به گام) تا کسب نتیجه نهایی که همان تغییر رفتار" خواهیم بود.
کلی نگری و عدم تناسب برنامههای ابلاغی با شرایط موجود یکی از مشکلات عمده در زمینه برنامههای ترویجی عدم تناسب و تطابق برنامههای ابلاغی با مشکلات و شرایط اقلیمی و کشاورزی هر منطقه میباشد. در زمینه اجرای برنامههای ترویجی از ارائه نسخه کلی و مبهم (ابلاغی) به همه مراکز به شرح واحد بایستی بشدت پرهیز نماییم. نکته مهم اینجاست که بطور کلی قبل از تدوین و ابلاغ یک برنامه در قالب کلاسهای ترویجی حتی اگر اجرای برنامههای ترویجی در زمینه موضوعاتی نظیر (زیتون و پسته) به عنوان سیاستهای استراتژیک اهمیت دارد، بایستی از سازگاری محصول پیشنهادی با منطقه، پایداری عملکرد، فروش و نحوه بازاریابی، فرآوری و سودآوری اقتصادی محصولات پیشنهادی در هر منطقه مطمئن باشیم، اگر در نهایت نتایج تحقیقات نشان داد که محصولات پیشنهادی از مطلوبیت لازم برای ترویج برخوردارند؛ آخرین مرحله اجرا و ابلاغ موضوعات فوق در قالب یک برنامه ترویجی مدون، هدفمند، چارچوبمند میباشد.
بی توجهی به بحث تربیت آموزشگر حرفهای در بخشهای مختلف
یکی از مهمترین مشکلاتی که در برگزاری دورههای آموزشی کماکان وجود دارد؛ مسئله فقدان و کمبود آموزشگر دارای صلاحیتهای حرفهای و دارای استانداردهای مطلوب آموزشگری برای برگزاری دورههای آموزشی خصوصا کلاسهای مهارتی میباشد، از این رو، بنظر میرسد مسئله تربیت آموزشگر حرفهای در کلیه زیربخشهای کشاورزی از مهمترین چالشهای پیش روی موفقیت اجرایی در برنامههای آموزشی- ترویجی بشمار میرود.
لزوم سطح بندی (رتبه بندی) آموزشگران کشاورزی از مبتدی تا خبره
لازم به ذکر است که در بحث آموزشگر کشاورزی به این نکته مهم بایستی توجه شود که هر فردی نمیتواند یک آموزشگر خوب کشاورزی باشد. در بحث آموزشگری قادر نخواهیم بود از ظرفیت همه مروجان استفاده نمائیم؛ لذا یکسری از افراد باید به عنوان آموزشگر انتخاب گردند و یکسری دیگر به عنوان نیروهای پشتیبان. همچنین آموزشگر خوب کشاورزی باید دارای یکسری از ویژگیها باشد و لازم است که سطح بندی (رتبه بندی) آموزشگران کشاورزی از مبتدی تا خبره با تدوین استانداردهای مطلوب آموزشی مدنظر برنامه ریزان قرار گیرد.
انعطاف و جستجوی کانالهای جدید ارتباطی در ترویج
در شرایط بحرانی و خاص نظیر سیل و کرونا ضرورت و اهمیت اجرای برنامههای ترویجی بیش از پیش اهمیت پیدا میکند، در این گونه شرایط ترویج باید با انعطاف در شیوههای اجرایی خود و از طریق تغییر ماهیت و شیوه ارائه محتوا به بهره برداران برنامههای ترویجی خود را متناسب با شرایط تغییر دهد. در اینگونه موارد باید بدنبال جستجو و جایگزینی کانالهای جدید ارتباطی برای برقراری ارتباط اثربخش با بهره برداران نظیر: استفاده از ظرفیت فضای مجازی باشیم.
بی توجهی به نظرات افراد متخصص ترویجی در برنامه ریزیها
یکی از عمده ترین نکاتی که بطور حتمی نیازمند به توجه و بازنگری میباشد مسأله عدم بکارگیری و استفاده از نظرات کارشناسان متخصص ترویجی میباشد؛ در بین افراد گفته شده عمدتاٌ افرادی با توانایی بالا و تجربه سالیان سال خدمت در واحد ترویج یا مدرک در رشته تحصیلی ترویج به چشم میخورد. بنظر میرسد جای اینگونه افراد در جلسات و کارگروههای تخصصی ستاد برنامه ریزی به دلایلی نظیر: سلیقهای عمل نمودن در بکارگیری افراد خالی مانده است.
عدم رعایت تناسب و عدالت در اختصاص بودجه به فعالیتهای ترویجی
در بحث بودجه بندی و تخصیص اعتبار به فعالیتهای ترویجی نیازمند بازنگری اساسی و رعایت اصل تناسب در اختصاص بودجه به برنامههای ترویجی متناسب با حجم فعالیتهای آموزشی و ترویجی در هر مرکز میباشیم. در بحث طراحی شاخص و معیار واحد برای نحوه بودجه بندی و اعطای اعتبار به مراکز در زمینه فعالیتهای ترویجی بهتر است از شاخص سازی کمی و کیفی (ایجاد معیار استاندارد) استفاده گردد.
فرسایش نیروهای انسانی شاغل در مراکز
همانگونه که مستحضرید کارشناسان هر مجموعه بخشی از سرمایه انسانی آن مجموعه میباشد، از این رو به منظور نگاهداشت، حفظ این سرمایهها و جلوگیری از فرسایش نیروی انسانی شاغل در مراکز مواردی نظیر: اعطای مشوقهای مادی و معنوی نظیر تقدیرنامه، اضافه کار، ارتقاء، پاداش و مرخصی تشویقی و... مدنظر قرار گیرند.
مشکلات شبکه انتقال دانش و حضور محققان معین در بخش اجرا
متأسفانه شواهد موجود حاکی از این است که در بحث چرخه شبکه انتقال دانش و حضور محققین معین با توجه به وجود محدودیت آنها چه از نظر تعداد، تخصص مورد نیاز پاسخگو به مشکلات مطرح شده در سطح هر دهستان؛ حضور تنها یک محقق معین مشخص با تخصص معین در محدوده هر مرکز جهاد کشاورزی نمی تواند پاسخگوی کلیه مسائل و مشکلات مطرح شده در سطح حوزه عمل آن مرکز باشد؛ لذا نیازمند به تدوین و طراحی یک پکیج آموزشی مدون و کارآمد جامع جهت افزایش پاسخگویی به همه مسائل و نیازهای مرتبط با با فعالیتهای آموزشی-ترویجی محققان معین و تقویت شبکه انتقال دانش متناسب با شیوه نامه اجرایی میباشیم.
در پایان در زمینه محورهای مطرح شده و حل مسائل پیش رو نکات و پیشنهاداتی مطرح میگردد.
-بهتر است برنامه ریزیهای آموزشی مبتنی بر بررسی و تحلیل وضعیت موجود (مسائل و مشکلات هر منطقه) و توجه بیشتر به مبحث آمایش سرزمین صورت گیرد. برنامه ریزیها بر اساس مواردی نظیر: نیازهای بهره برداران در عرصه تولید، وجود نیروی متخصص در هر مرکز، منابع اقتصادی در دسترس، کشف ظرفیتهای جدید، ایجاد صنایع تبدیلی جدید، شناسایی ویژگی مخاطبان برنامههای ترویجی و افزایش کیفیت کلاسهای مهارتی... انجام شود.
-اجرای برنامه ریزی تعاملی (مشارکتی) با همکاری کلیه معاونتها به جای برنامه ریزی انحصاری توسط ترویج به منظور افزایش کیفیت برنامههای آموزشی پیش بینی شده با نیازهای بهره برداران؛ تشکیل کارگروه تخصصی تدوین محتوای برنامههای آموزشی با حضور نمایندگان کلیه معاونت ها، کارشناسان ترویج و ذینفعان؛ واگذاری مسئولیت برگزاری دورههای آموزشی تخصصی به کارشناسان متخصص موضوعی نظیر: زراعت، باغبانی و دام و... بمنظور بالابردن کیفیت برنامههای آموزشی
-تشکیل کارگروههای تخصصی طراحی و تدوین دورههای تربیت آموزشگر حرفهای در بخش کشاورزی با حضور افراد متخصص درون سازمان و هم افراد خارج از سازمان و اختصاص بودجه به آن امر
-برنامه ریزی جهت تدوین و برگزاری دورههای آموزشی ترویجی هدفمند ویژه محققین معین به منظور آشنایی بیشتر آنها با مسائل روز روستائیان
-افزایش نشستها و جلسات بین بخشی دوره ای و هدفمند با حضور معاونتهای ترویج در جهت کاهش موازی کاری واحدها، به منظور لزوم بروزرسانی و هماهنگی آنها در جهت نیل به سیاستهای استراتژیک سازمان و بهبود رویههای اداری و اجرایی
-کاهش دخالت و پرهیز از سلیقه ای عمل نمودن در اعطای اعتبارات و برنامهها و امتیازات ویژه به برخی مراکز به منظور ایجاد تعادل و انگیزه در بین مراکز و کارشناسان
-پرهیز از سلیقه ای عمل نمودن در اعزام کارشناسان به دورههای آموزشی تخصصی بدون در نظر گرفتن معیار و ملاک مشخص و تعریف شده (بدون اطلاع رسانی و فراخوان عمومی)
-تلاش در جهت بهبود وضعیت تجهیز امکانات در مراکز خصوصا برای کارشناسان پهنه از نظر دسترسی به اینترنت و کامپیوتر، وسایل نقلیه جهت سرکشی به مزارع و ارتباطات چهره به چهره
-بازنگری در توزیع و تفکیک وظایف کارشناسان پهنه بر اساس تخصص و قابلیتهای هر کارشناس؛ وظایف کارشناس پهنه و کارشناس ترویج تفکیک و مجددا تعریف گردند.
-عدم به کارگیری کارشناسان ترویج در واحد پهنه بندی با توجه به حجم بالای وظایف یک کارشناس ترویج، به منظور افزایش اثربخشی کارشناسان واحد ترویج و ارج نهادن به آنها؛ افزایش برگزاری نشستهای دوره ای هدفمند بین بخش تحقیق، اجرا، آموزش به منظور کاهش موازیکاری و پراکنده کاری (کاهش بخشی نگری) برنامههای مختلف ترویجی در بخش اجرا و کاهش فاصله بین بخش اجرا و تحقیقات
-توجه به بحث برون سپاری بخشی از فعالیتهای بخش ترویج به شرکتهای خدمات مشاورهای در جهت تمرکززدایی از نظام ترویج
-لزوم بازنگری و بازتعریف در نحوه اخذ نیازهای آموزشی بهره برداران (نیازسنجی) و تعریف سامانهای جدید برای اخذ نیازهای آموزشی روز بهرهبرداران در عرصه تولید؛ تشکیل کارگروه تخصصی از کارشناسان متخصص با مدارک تخصصی در کلیه زیربخشها جهت بازنگری و سیاستگذاری دوره تربیت آموزشگر حرفه ای در بخش کشاورزی؛ همچنین لزوم سطح بندی مخاطبان (فراگیران) دورههای آموزشی از مبتدی تا خبره
-برنامه ریزی جهت استفاده از پتانسیلهای تسهیل گران و مددکاران ترویجی زن و مرد روستایی و ارائه آموزش به آنها؛ ایجاد توازن و برقراری عدالت در زیربخشهای مختلف آموزشی نظیر: دام، زراعت و... جهت برنامه ریزیهای محتلف آموزشی از نظر: گستردگی و تعدد مباحث آموزشی و نیازهای روز آموزشی؛ تشکیل کارگروه مطالعاتی با حضور افراد متخصص و صاحب نظر از بخش تحقیقات و اجرا جهت بررسی چالشها و معضلات پیشروی زیربخش تحقیقات اجتماعی-اقتصادی و ترویجی. مهمترین مسائل شناسایی شده در بخش تحقیقات اجتماعی- اقتصادی و ترویجی به شرح زیر میباشند:
-بررسی میزان اثربخشی (راندمان) دورههای آموزشی برگزار شده ویژه بهره برداران و کارشناسان؛ بررسی دلایل عدم استقبال، بی انگیزگی، بی میلی و رضایتمندی از دورههای آموزشی بهره برداران؛ بررسی میزان اثربخشی دورههای آموزشی از نظر متخصصین و آموزشگران دورههای آموزشی؛ شناسایی چالشهای پیش روی مروجان و آموزشگران بخش کشاورزی؛ بررسی دلایل عدم استقبال جوانان از انجام فعالیتهای تولیدی در روستا؛ شناسایی دلایل گسترش مسأله مهاجرت معکوس؛ بررسی مشکلات اجرایی سایتهای الگویی تولیدی؛ شناسایی چرایی عدم بکارگیری مباحث آموزش داده شده به بهره برداران بخش کشاورزی؛ بررسی دلایل عدم بکاربستن راهکارهای حل مسائل پیش رو بهره بردار با وجود اطلاع از نحوه حل مسائل؛ بررسی اثرات مصرف سموم بر اکوسیستم و سلامت قشر تولیدکننده در روستاها و...
البته شایان ذکر است که جهت اجرای کارهای مطالعاتی در موضوعات مورد بحث باید بودجه ای اختصاصی با همکاری همه معاونتهای دخیل در نظر گرفته شود و در نهایت با توجه برون داد پژوهش، بخشی از بودجه مورد نظر صرف آموزش، ترویج، فرهنگ سازی و خدمت رسانی به بهره برداران در جهت حل مشکلات مطرح شده گردد.
جهت استفاده از مقاله اصلی به متن پیوست زیر مراجعه نمائید.
نظام نوین ترویج:مروری بر تنگناها و راهکارهای بهبود رویه های مرسوم اجرایی
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال